القاب حضرت فاطمه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
در علت نامگذاری آن [[حضرت]] به زهرا، از [[امام باقر]] {{ع}} سوال شد فرمودند: چون خداوند او را از [[نور]] عظمتش آفرید. پس نور فاطمه تابید، [[آسمانها]] و [[زمین]] به واسطه نور او روشن شد و دیدگان ملائک را فرا گرفت. [[ملائکه]] برای [[خداوند متعال]] به [[سجده]] افتادند و پرسیدند ای خدای ما و ای [[سرور]] ما این چه نوری است؟ خداوند فرمود: این نوری از نور من است که آن را در آسمانم اسکان دادم و از عظمتم آفریدم و آن را از صلب بافضیلتترین انبیایم خارج میکنم و از آن نور، امامانی را میآفرینم که به امر من میایستند و [[مردم]] را به سوی [[حق]] من [[هدایت]] میکنند و آنان را پس از [[انقطاع وحی]]، [[خلیفه]] خود بر روی [[زمین]] قرار میدهم<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>. | در علت نامگذاری آن [[حضرت]] به زهرا، از [[امام باقر]] {{ع}} سوال شد فرمودند: چون خداوند او را از [[نور]] عظمتش آفرید. پس نور فاطمه تابید، [[آسمانها]] و [[زمین]] به واسطه نور او روشن شد و دیدگان ملائک را فرا گرفت. [[ملائکه]] برای [[خداوند متعال]] به [[سجده]] افتادند و پرسیدند ای خدای ما و ای [[سرور]] ما این چه نوری است؟ خداوند فرمود: این نوری از نور من است که آن را در آسمانم اسکان دادم و از عظمتم آفریدم و آن را از صلب بافضیلتترین انبیایم خارج میکنم و از آن نور، امامانی را میآفرینم که به امر من میایستند و [[مردم]] را به سوی [[حق]] من [[هدایت]] میکنند و آنان را پس از [[انقطاع وحی]]، [[خلیفه]] خود بر روی [[زمین]] قرار میدهم<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>. | ||
=== | === صدیقه === | ||
از نامهای [[مبارک]] ایشان صدّیقه است؛ یعنی کسی که جداً با [[صدق]] و [[راستی]] همراه است؛ چراکه وی [[پدر]] بزرگوارش را [[تصدیق]] نمود و در گفتارش با [[صداقت]] و راستی بود و بسیار صادقانه [[رفتار]] میکرد و به راستی که نام صدّیقه برازنده وی بود. از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: {{متن حدیث|وَ هِيَ الصِّدِّيقَةُ الْكُبْرَى وَ عَلَى مَعْرِفَتِهَا دَارَتِ الْقُرُونُ الْأُولَى}}؛ او صدیقه کبری است و روزگاران بر محور [[شناخت]] [[شخصیت فاطمه]] در گردش بوده است<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۰۵؛ محمد بن علی بن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۳۳.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref> | از نامهای [[مبارک]] ایشان صدّیقه است؛ یعنی کسی که جداً با [[صدق]] و [[راستی]] همراه است؛ چراکه وی [[پدر]] بزرگوارش را [[تصدیق]] نمود و در گفتارش با [[صداقت]] و راستی بود و بسیار صادقانه [[رفتار]] میکرد و به راستی که نام صدّیقه برازنده وی بود. از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: {{متن حدیث|وَ هِيَ الصِّدِّيقَةُ الْكُبْرَى وَ عَلَى مَعْرِفَتِهَا دَارَتِ الْقُرُونُ الْأُولَى}}؛ او صدیقه کبری است و روزگاران بر محور [[شناخت]] [[شخصیت فاطمه]] در گردش بوده است<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۰۵؛ محمد بن علی بن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۳۳.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref> | ||
=== | === حوراء === | ||
از [[ابنعباس]] روایت شده که [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: «دخترم فاطمه حوریهای در چهره [[آدمیان]] است. او هیچگاه [[خون]] ندید و مردی با او تماس نگرفت. خداوند بدین سبب او را فاطمه نامید که او و دوستدارانش را از [[آتش دوزخ]] [[رهایی]] بخشید»<ref>احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۳۳۱، ح۶۷۷۲؛ علی بن حسام الدین متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۰۹.</ref>. نیز از ایشان روایت شده است: {{متن حدیث|إِنَّ فَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ كُلَّمَا اشْتَقْتُ إِلَى الْجَنَّةِ قَبَّلْتُهَا}}؛ [[فاطمه]] حوریهای در چهره [[انسان]] است. هرگاه [[مشتاق]] [[بهشت]] میشوم، او را میبوسم<ref>احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۵، ص۸۷؛ عبدالحسین امینی، الغدیر، ج۳، ص۱۸.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref> | از [[ابنعباس]] روایت شده که [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: «دخترم فاطمه حوریهای در چهره [[آدمیان]] است. او هیچگاه [[خون]] ندید و مردی با او تماس نگرفت. خداوند بدین سبب او را فاطمه نامید که او و دوستدارانش را از [[آتش دوزخ]] [[رهایی]] بخشید»<ref>احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۳۳۱، ح۶۷۷۲؛ علی بن حسام الدین متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۰۹.</ref>. نیز از ایشان روایت شده است: {{متن حدیث|إِنَّ فَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ كُلَّمَا اشْتَقْتُ إِلَى الْجَنَّةِ قَبَّلْتُهَا}}؛ [[فاطمه]] حوریهای در چهره [[انسان]] است. هرگاه [[مشتاق]] [[بهشت]] میشوم، او را میبوسم<ref>احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۵، ص۸۷؛ عبدالحسین امینی، الغدیر، ج۳، ص۱۸.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref> | ||
=== | === بتول === | ||
در مورد علت نامگذاری ایشان به بتول، از علی {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: از [[پیامبر]] سوال شد که معنای بتول چیست؟ زیرا ما از شما شنیدیم که میگفتید [[مریم]] و فاطمه بتول هستند. پیامبر فرمود: بتول زنی است که هرگ [[عادت]] ماهیانه نمیشود. همانا حیض در [[دختران]] [[انبیاء]] [[مکروه]] است. همچنین در علت [[انتخاب]] [[لقب]] بتول برای آن [[حضرت]] از [[امام جواد]] {{ع}} روایت شده است که: {{متن حدیث|سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ {{س}} بِالْبَتُول: لِانْقِطَاعِهَا إِلَى اللَّهِ تَعَالَی}}: به این علت فاطمه را بتول نامیدند که از زرق و برق [[دنیا]] گسسته بود و به [[عبادت]] [[خداوند]] پیوسته بود<ref>عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم والمعارف و الأحوال من الآیات والأخبار والأقوال، مستدرک فاطمه از امام جواد، ص۸۰.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref> | در مورد علت نامگذاری ایشان به بتول، از علی {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: از [[پیامبر]] سوال شد که معنای بتول چیست؟ زیرا ما از شما شنیدیم که میگفتید [[مریم]] و فاطمه بتول هستند. پیامبر فرمود: بتول زنی است که هرگ [[عادت]] ماهیانه نمیشود. همانا حیض در [[دختران]] [[انبیاء]] [[مکروه]] است. همچنین در علت [[انتخاب]] [[لقب]] بتول برای آن [[حضرت]] از [[امام جواد]] {{ع}} روایت شده است که: {{متن حدیث|سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ {{س}} بِالْبَتُول: لِانْقِطَاعِهَا إِلَى اللَّهِ تَعَالَی}}: به این علت فاطمه را بتول نامیدند که از زرق و برق [[دنیا]] گسسته بود و به [[عبادت]] [[خداوند]] پیوسته بود<ref>عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم والمعارف و الأحوال من الآیات والأخبار والأقوال، مستدرک فاطمه از امام جواد، ص۸۰.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref> | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
وی از کنیه امالائمه نیز برخوردار بود؛ زیرا [[رسول خدا]] {{صل}} خبر داده بود که [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} از [[فرزندان]] [[زهرا]] هستند و [[حضرت مهدی]] {{ع}} از [[نسل]] آن بزرگ بانو پدید خواهد آمد<ref>ابراهیم قندوزی، ینابیع الدموده، ج۲، ص۸۳؛ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ص۱۹۲؛ علی بن حسام الدین متقی هندی، کنز العمال، ج۱۲، ص۱۰۵. </ref>و با آنان [[حجةالوداع]] انجام داد و [[احکام]] و [[مناسک حج]] را به آنان آموخت. در بازگشت، کاروان [[حاجیان]] در [[غدیرخم]] توقف کرد و [[پیامبر گرامی]] {{صل}} بر فراز منبری از [[جهاز شتران]] قرار گرفت و پس از بیان مقدماتی با صدای بلند [[اعلان]] کرد: «آن کس که من مولا و [[صاحب اختیار]] او بودم، اینک علی، مولا و صاحب اختیار او است. خدایا! دوستدارانش را [[دوست]] بدار و دشمنانش را [[دشمن]] شمار». بدین ترتیب، على {{ع}} را به [[جانشینی]] پس از خود [[منصوب]] کرد و سپس به [[مسلمانان]] [[فرمان]] داد تا با علی {{ع}} [[بیعت]] کنند و به عنوان [[امیرمؤمنان]] به او ادای [[احترام]] نمایند. مسلمانان چنین کردند و پس از انجام این بیعت، راهی [[شهر]] و دیار خود شدند و [[رسول خدا]] {{صل}} به [[مدینه]] بازگشت<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>. | وی از کنیه امالائمه نیز برخوردار بود؛ زیرا [[رسول خدا]] {{صل}} خبر داده بود که [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} از [[فرزندان]] [[زهرا]] هستند و [[حضرت مهدی]] {{ع}} از [[نسل]] آن بزرگ بانو پدید خواهد آمد<ref>ابراهیم قندوزی، ینابیع الدموده، ج۲، ص۸۳؛ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ص۱۹۲؛ علی بن حسام الدین متقی هندی، کنز العمال، ج۱۲، ص۱۰۵. </ref>و با آنان [[حجةالوداع]] انجام داد و [[احکام]] و [[مناسک حج]] را به آنان آموخت. در بازگشت، کاروان [[حاجیان]] در [[غدیرخم]] توقف کرد و [[پیامبر گرامی]] {{صل}} بر فراز منبری از [[جهاز شتران]] قرار گرفت و پس از بیان مقدماتی با صدای بلند [[اعلان]] کرد: «آن کس که من مولا و [[صاحب اختیار]] او بودم، اینک علی، مولا و صاحب اختیار او است. خدایا! دوستدارانش را [[دوست]] بدار و دشمنانش را [[دشمن]] شمار». بدین ترتیب، على {{ع}} را به [[جانشینی]] پس از خود [[منصوب]] کرد و سپس به [[مسلمانان]] [[فرمان]] داد تا با علی {{ع}} [[بیعت]] کنند و به عنوان [[امیرمؤمنان]] به او ادای [[احترام]] نمایند. مسلمانان چنین کردند و پس از انجام این بیعت، راهی [[شهر]] و دیار خود شدند و [[رسول خدا]] {{صل}} به [[مدینه]] بازگشت<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>. | ||
=== [[طاهره]] | === [[طاهره]] === | ||
[[حضرت زهرا]] {{س}} طاهره | [[حضرت زهرا]] {{س}} طاهره است. همچنین گفته شده، حضرت زهرا {{س}} [[مطهره]]. [[پیامبر]] این [[لقب]] (طاهره) را به [[حضرت فاطمه]] {{س}} دادهاند. [[اسماء بنت عمیس]] میگوید: {{متن حدیث|قال النبی: أما علمت ان ابنتى طاهره مطهره}}<ref>صحیفه الإمام الرضا، علی بن موسی امام هشتم، محقق: محمد مهدی نجف، ص۹۰؛ فاطمه الزهراء من المهد الی اللحد، سید کاظم حائری قزوینی، ص۱۲۱؛ نزهه المجالس و منتخب النفائس، عبدالرحمن بن عبدالسلام صفوری شافعی بغدادی، ص۲۲۷.</ref>؛ پیامبر {{صل}} فرمود: «آیا نمیدانی که دخترم [[پاک]] و [[پاکیزه]] است». [[آیه تطهیر]] هم دلیل دیگری بر پاک بودن حضرت از [[رجس]] و [[پلیدیها]] است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. این [[آیه]] به [[اجماع]] [[خاصه]] و [[عامه]] در [[شأن]] [[پنج تن]] [[آل]] عباست<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. | ||
حضرت | === [[طیبه]] === | ||
[[حضرت فاطمه زهرا]] {{س}} طیبه است. حضرت زهرا {{س}} طیبه است، چنانچه مرحوم [[ابن طاووس]] بعد از [[نقل روایت]] [[فضیلت]] اهدای [[نماز]] به [[معصومین]] میفرماید: بعد از نماز [[هدیه]] به هر یک از معصومین این [[دعا]] را بخواند؛ دعایی که بعد از [[خواندن نماز]] هدیه به [[حضرت زهرا]] {{س}} خوانده میشود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّ هَاتَيْنِ الرَّكْعَتَيْنِ هَدِيَّه مِنِّي إِلَى الطَّاهِرَه الْمُطَهَّرَه الطَّيِّبَه الزَّكِيَّه فَاطِمَه...}}<ref>جمال الاسبوع فی کمال العمل المشروع، علی بن موسی سید بن طاووس، ص۳۰.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۱۵.</ref> | |||
== | === مبارکه === | ||
== | |||
[[حضرت زهرا]] {{س}} مبارکه است به اعتبار خیرها و برکتهای فراوان که از سوی او پدید میآید. [[قرآن کریم]] بدین جهت که [[نسل]] [[پیامبر گرامی]] {{صل}} تنها از وجود [[مقدس]] زهرا {{س}} [[استمرار]] یافته، از وی به [[کوثر]] یاد کرده است. او، مام [[پیشوایان معصوم]] و مادر [[دودمان پاک رسول خدا]] {{صل}} به شمار میآید. وی از [[رسالت]] پیامبر گرامی {{صل}} [[دفاع]] نمود و دشواریهایی را که در مسیر [[پایداری]] و [[ایستادگی]] در برابر ستمپیشگان و [[منحرفان]] از خط رسالت دید، به [[جان]] خرید. [[دودمان]] فراوان، همان خیرها یا مهمترین مصادیق برکتهای فراوان است که [[خداوند]] به [[رسول]] گرامی عطا نمود و در [[سوره کوثر]] بدان تصریح کرده است. | [[حضرت زهرا]] {{س}} مبارکه است به اعتبار خیرها و برکتهای فراوان که از سوی او پدید میآید. [[قرآن کریم]] بدین جهت که [[نسل]] [[پیامبر گرامی]] {{صل}} تنها از وجود [[مقدس]] زهرا {{س}} [[استمرار]] یافته، از وی به [[کوثر]] یاد کرده است. او، مام [[پیشوایان معصوم]] و مادر [[دودمان پاک رسول خدا]] {{صل}} به شمار میآید. وی از [[رسالت]] پیامبر گرامی {{صل}} [[دفاع]] نمود و دشواریهایی را که در مسیر [[پایداری]] و [[ایستادگی]] در برابر ستمپیشگان و [[منحرفان]] از خط رسالت دید، به [[جان]] خرید. [[دودمان]] فراوان، همان خیرها یا مهمترین مصادیق برکتهای فراوان است که [[خداوند]] به [[رسول]] گرامی عطا نمود و در [[سوره کوثر]] بدان تصریح کرده است. | ||
حضرت زهرا {{س}} مبارکه است و مبارک از [[برکت]] گرفته شده که به معنای [[رشد]] و زیاده است، مبارک یعنی آنچه از او خیر زیاد بیاید. به حضرت زهرا {{س}} از این جهت مبارک میگویند که او [[کوثر]] {{متن قرآن|إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ}}<ref>«ما به تو «کوثر» دادیم» سوره کوثر، آیه ۱.</ref> است؛ همان طور که [[فخر رازی]] در [[تفسیر]] خود گفته: مراد [[صدیقه]] [[طاهره]]، [[فاطمه زهرا]] {{س}} است<ref>التفسیر الکبیر، ابوعبدالله محمد بن عمر بن حسین الامام فخرالدین رازی، ج۳۲، ص۱۲۴.</ref>. | حضرت زهرا {{س}} مبارکه است و مبارک از [[برکت]] گرفته شده که به معنای [[رشد]] و زیاده است، مبارک یعنی آنچه از او خیر زیاد بیاید. به حضرت زهرا {{س}} از این جهت مبارک میگویند که او [[کوثر]] {{متن قرآن|إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ}}<ref>«ما به تو «کوثر» دادیم» سوره کوثر، آیه ۱.</ref> است؛ همان طور که [[فخر رازی]] در [[تفسیر]] خود گفته: مراد [[صدیقه]] [[طاهره]]، [[فاطمه زهرا]] {{س}} است<ref>التفسیر الکبیر، ابوعبدالله محمد بن عمر بن حسین الامام فخرالدین رازی، ج۳۲، ص۱۲۴.</ref>. | ||
مرحوم [[علامه طباطبایی]] هم میگوید: منظور از کوثر، تنها و تنها کثرت ذریهای است که [[خدای تعالی]] به آن جناب ارزانی داشته و برکتی است که در [[نسل]] آن جناب قرار داده یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت [[ذریه]]؛ چیزی که هست کثرت ذریه یکی از مصادیق خیر کثیر است و اگر مراد مسئله ذریه به [[استقلال]] و یا به طور ضمنی نبود، آوردن کلمه «إِنَّ» در جمله {{متن قرآن|إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ}}<ref>«بیگمان (دشمن) سرزنشگر تو خود بیپساوند است» سوره کوثر، آیه ۳.</ref> فایدهای نداشت؛ زیرا کلمه «إِنَّ» علاوه بر تحقیق، تعلیل را هم میرساند و معنا ندارد بفرماید ما به تو [[حوض]] دادیم، چون که بدگوی تو اجاق [[کور]] است و یا بیخیر است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین طباطبایی، ج۲۰، ذیل سوره کوثر.</ref> | مرحوم [[علامه طباطبایی]] هم میگوید: منظور از کوثر، تنها و تنها کثرت ذریهای است که [[خدای تعالی]] به آن جناب ارزانی داشته و برکتی است که در [[نسل]] آن جناب قرار داده یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت [[ذریه]]؛ چیزی که هست کثرت ذریه یکی از مصادیق خیر کثیر است و اگر مراد مسئله ذریه به [[استقلال]] و یا به طور ضمنی نبود، آوردن کلمه «إِنَّ» در جمله {{متن قرآن|إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ}}<ref>«بیگمان (دشمن) سرزنشگر تو خود بیپساوند است» سوره کوثر، آیه ۳.</ref> فایدهای نداشت؛ زیرا کلمه «إِنَّ» علاوه بر تحقیق، تعلیل را هم میرساند و معنا ندارد بفرماید ما به تو [[حوض]] دادیم، چون که بدگوی تو اجاق [[کور]] است و یا بیخیر است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین طباطبایی، ج۲۰، ذیل سوره کوثر.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۲۷؛ [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref> | ||
== محدثه == | === محدثه === | ||
یکی از [[اسماء]] [[حضرت فاطمه]] {{س}} محدَّثه است، به این معنا که [[فرشتگان الهی]] بر ایشان نازل میشدند و [[گفتگو]] مینمودند. فرق این [[نزول فرشتگان]] با [[وحی]] بر [[انبیاء الهی]] این است که وحی [[انبیاء]] [[وحی تشریعی]] است، اما نزول فرشتگان بر محدَّثین [[تشریع]] و [[بیان احکام]] نیست، بلکه بیان [[اخبار غیبی]] (وحی انبائی و غیر [[تشریعی]]) و مانند آن است. طبق آیاتی از [[قرآن کریم]] در امتهای [[سلف]]، افرادی که هم صحبت با [[فرشتگان]] و محدَّث بودهاند وجود داشتهاند. | یکی از [[اسماء]] [[حضرت فاطمه]] {{س}} محدَّثه است، به این معنا که [[فرشتگان الهی]] بر ایشان نازل میشدند و [[گفتگو]] مینمودند. فرق این [[نزول فرشتگان]] با [[وحی]] بر [[انبیاء الهی]] این است که وحی [[انبیاء]] [[وحی تشریعی]] است، اما نزول فرشتگان بر محدَّثین [[تشریع]] و [[بیان احکام]] نیست، بلکه بیان [[اخبار غیبی]] (وحی انبائی و غیر [[تشریعی]]) و مانند آن است. طبق آیاتی از [[قرآن کریم]] در امتهای [[سلف]]، افرادی که هم صحبت با [[فرشتگان]] و محدَّث بودهاند وجود داشتهاند. | ||
خط ۲۵۶: | خط ۲۵۳: | ||
این جریان ناگوار از نوع سخنانی است که [[فاطمه زهرا]] {{س}} با [[فرشته]] داشته است و به [[راستی]] که فاطمه {{س}}، [[محدثه]] است<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۲۹؛ [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>. | این جریان ناگوار از نوع سخنانی است که [[فاطمه زهرا]] {{س}} با [[فرشته]] داشته است و به [[راستی]] که فاطمه {{س}}، [[محدثه]] است<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۲۹؛ [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>. | ||
== مرضیه و راضیه == | === مرضیه و راضیه === | ||
فاطمه {{س}} به [[تلخیها]] و [[دشواریها]] و مصیبتهایی که خداوند در [[دنیا]] برایش مقدر ساخته بود، [[رضایت]] کامل داشت و خداوند نیز از او [[راضی]] بود. قرآن کریم در [[سوره دهر]] خبر میدهد که [[خداوند]] از عملکرد وی [[رضایت]] یافت و او را از [[بیم]] بزرگ [[روز قیامت]] مصونیت بخشید. [[فاطمه زهرا]] {{س}} با دو [[لقب]] [[راضیه]] و [[مرضیه]] از مصادیق [[آیه شریف]] {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}<ref>«خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند» سوره مائده، آیه ۱۱۹.</ref> است. او محدّثه بود؛ زیرا [[فرشتگان]] با او سخن میگفتند، همانگونه که با [[مریم]] دخت [[عمران]] و [[مادر موسی]] و [[ساره]] [[همسر]] [[ابراهیم]] {{ع}} که او را به تولّد [[اسحاق]] و سپس [[یعقوب]] مژده دادند، [[گفتگو]] میکردند<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>. | فاطمه {{س}} به [[تلخیها]] و [[دشواریها]] و مصیبتهایی که خداوند در [[دنیا]] برایش مقدر ساخته بود، [[رضایت]] کامل داشت و خداوند نیز از او [[راضی]] بود. قرآن کریم در [[سوره دهر]] خبر میدهد که [[خداوند]] از عملکرد وی [[رضایت]] یافت و او را از [[بیم]] بزرگ [[روز قیامت]] مصونیت بخشید. [[فاطمه زهرا]] {{س}} با دو [[لقب]] [[راضیه]] و [[مرضیه]] از مصادیق [[آیه شریف]] {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}<ref>«خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند» سوره مائده، آیه ۱۱۹.</ref> است. او محدّثه بود؛ زیرا [[فرشتگان]] با او سخن میگفتند، همانگونه که با [[مریم]] دخت [[عمران]] و [[مادر موسی]] و [[ساره]] [[همسر]] [[ابراهیم]] {{ع}} که او را به تولّد [[اسحاق]] و سپس [[یعقوب]] مژده دادند، [[گفتگو]] میکردند<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>. | ||
خط ۲۷۸: | خط ۲۷۵: | ||
سپس [[حضرت محمد]] {{صل}} افزود: [[امامت]] و [[وراثت]] باید از طریق [[فرزندان]] همین پسر [[شهید]] منتقل گردد. پس به دنبال [[فاطمه]] {{س}} فرستاده و به او [[پیام]] داد: خداوند [[بشارت]] پسری را میدهد که امتم پس از من او را میکشند. فاطمه {{س}} عرضه داشت: [[پدر]] [[جان]]! به چنین فرزندی احتیاجی ندارم، سه مرتبه این سخن را تکرار کرد. پس از آن [[پیامبر]] به فاطمه {{س}} خبر دادند که امامت و وراثت باید از طریق همین فرزند منتقل گردد. [[فاطمه زهرا]] {{س}} به پدر گفتند: [[راضی]] به رضای خداوند هستم (اگر او چنین میخواهد من حرفی ندارم) پس فاطمه زهرا {{س}} به [[امام حسین]] {{ع}} باردار شدند و بعد از شش ماه [[سیدالشهداء]] {{ع}} به دنیا آمدند؛ هیچ نوزاد [[شش ماهه]] زنده نمانده است، مگر امام حسین {{ع}} و [[حضرت عیسی]] {{ع}}. [[سرپرستی امام]] حسین {{ع}} را به [[ام سلمه]] سپردند. پیامبر هر [[روز]] میآمدند و زبان مبارکشان را در دهان امام حسین {{ع}} قرار میدادند. او زبان رسول الله را میمکیدند و تمام وجود امام حسین {{ع}} این گونه [[رشد]] کرد<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۳۹.</ref>. | سپس [[حضرت محمد]] {{صل}} افزود: [[امامت]] و [[وراثت]] باید از طریق [[فرزندان]] همین پسر [[شهید]] منتقل گردد. پس به دنبال [[فاطمه]] {{س}} فرستاده و به او [[پیام]] داد: خداوند [[بشارت]] پسری را میدهد که امتم پس از من او را میکشند. فاطمه {{س}} عرضه داشت: [[پدر]] [[جان]]! به چنین فرزندی احتیاجی ندارم، سه مرتبه این سخن را تکرار کرد. پس از آن [[پیامبر]] به فاطمه {{س}} خبر دادند که امامت و وراثت باید از طریق همین فرزند منتقل گردد. [[فاطمه زهرا]] {{س}} به پدر گفتند: [[راضی]] به رضای خداوند هستم (اگر او چنین میخواهد من حرفی ندارم) پس فاطمه زهرا {{س}} به [[امام حسین]] {{ع}} باردار شدند و بعد از شش ماه [[سیدالشهداء]] {{ع}} به دنیا آمدند؛ هیچ نوزاد [[شش ماهه]] زنده نمانده است، مگر امام حسین {{ع}} و [[حضرت عیسی]] {{ع}}. [[سرپرستی امام]] حسین {{ع}} را به [[ام سلمه]] سپردند. پیامبر هر [[روز]] میآمدند و زبان مبارکشان را در دهان امام حسین {{ع}} قرار میدادند. او زبان رسول الله را میمکیدند و تمام وجود امام حسین {{ع}} این گونه [[رشد]] کرد<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۳۹.</ref>. | ||
== منصوره == | === منصوره === | ||
[[حضرت فاطمه]] {{س}} در [[آسمانها]] به این نام خوانده میشود و نصر به معنای اعانت است و کدام [[نصرت]] و اعانت بالاتر از خلاصی از [[آتش]] و [[غلبه]] بر [[دشمن]]<ref>معانی الأخبار، شیخ صدوق، ص۳۹۶.</ref>. | [[حضرت فاطمه]] {{س}} در [[آسمانها]] به این نام خوانده میشود و نصر به معنای اعانت است و کدام [[نصرت]] و اعانت بالاتر از خلاصی از [[آتش]] و [[غلبه]] بر [[دشمن]]<ref>معانی الأخبار، شیخ صدوق، ص۳۹۶.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} از [[پدران]] خود از [[رسول خدا]] نقل میکنند که فرمودند: ای [[مردم]]! میدانید [[خلقت]] [[فاطمه]] {{س}} چگونه است؟ گفتند: [[خدا]] و پیامبرش آگاهترند. | ||
[[امام صادق]] {{ع}} از [[پدران]] خود از [[رسول خدا]] نقل میکنند که فرمودند: ای [[مردم]]! میدانید [[خلقت]] [[فاطمه]] {{س}} چگونه است؟ گفتند: [[خدا]] و پیامبرش آگاهترند. | |||
فرمود: فاطمه {{س}} حوریهای [[انسان]] گونه است نه اینکه [[انسانی]] (معمولی باشد). فاطمه از عَرق و پر [[جبرئیل]] [[خلق]] شده است. گفتند: ای رسول خدا، [[فهم]] این بر ما مشکل است. میگویی او حوریهای انسانگونه است و نه انسان (عادی) و سپس اظهار میداری از عرق و پر جبرئیل خلق شده است. فرمود: امر را بر شما روشن میسازم [[خداوند]] سیبی از [[بهشت]] به وسیله جبرئیل به من [[هدیه]] داد. جبرئیل آن سیب را به سینهاش گذاشت. پس جبرئیل عرق کرد و در نتیجه سیب نیز مرطوب شد و این دور طوبت (در هم آمیختند) و یکی شدند. (او آن سیب را نزد من آورد و) گفت: [[سلام]] و [[رحمت]] و [[برکات]] خداوند بر تو باد ای رسول خدا. | فرمود: فاطمه {{س}} حوریهای [[انسان]] گونه است نه اینکه [[انسانی]] (معمولی باشد). فاطمه از عَرق و پر [[جبرئیل]] [[خلق]] شده است. گفتند: ای رسول خدا، [[فهم]] این بر ما مشکل است. میگویی او حوریهای انسانگونه است و نه انسان (عادی) و سپس اظهار میداری از عرق و پر جبرئیل خلق شده است. فرمود: امر را بر شما روشن میسازم [[خداوند]] سیبی از [[بهشت]] به وسیله جبرئیل به من [[هدیه]] داد. جبرئیل آن سیب را به سینهاش گذاشت. پس جبرئیل عرق کرد و در نتیجه سیب نیز مرطوب شد و این دور طوبت (در هم آمیختند) و یکی شدند. (او آن سیب را نزد من آورد و) گفت: [[سلام]] و [[رحمت]] و [[برکات]] خداوند بر تو باد ای رسول خدا. | ||
خط ۲۹۴: | خط ۲۹۰: | ||
جواب آن [[بدیهی]] است که امام عصر {{ع}} پس از خروج، خونهای [[دشمنان حضرت فاطمه]] {{س}} و [[فرزندان]] او را میریزد و [[زمین]] را از لوث وجودشان [[پاک]] میکند و در [[دنیا]] [[مکافات]] میدهد؛ اما مکافات دنیا عاجل و گذراست در حالی که مکافات [[اخروی]] آجل و باقی است. در ضمن لوای [[شفاعت]] افراشتن، خود موهبتی است از برای [[دوستان]] فاطمه و [[ذریه]] آن [[مطهره]]. پس منصور بودن حضرت [[حجه الله]] الاعظم نیز به جهت آن بزرگوار است. در قیامش نیز {{متن قرآن|بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«به یاری خداوند که هر کس را بخواهد یاری میرساند و او پیروزمند بخشاینده است» سوره روم، آیه ۵.</ref> در آخرت هم دوستان [[حضرت فاطمه]] {{س}} به مفاد {{متن قرآن|وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«در چند سال؛ کار گذشته و آینده با خداوند است و در آن روز مؤمنان شاد میشوند» سوره روم، آیه ۴.</ref> شاد و خندان میشوند. در آخرت - که [[روز]] بزرگ [[خدا]] و روز نمایش نصرت [[حق]] است - جزای [[دوستی]] خودشان را که [[خیرالعمل]] است، میبینند و به [[رضوان الهی]] میرسند. به بیان دیگر حضرت [[امام عصر]] {{ع}} [[مظهر]] [[قهر]] و [[غضب]] خداوندی است. قیامش برای ریختن [[خون]] [[دشمنان]] [[فاطمه زهرا]] {{س}} است. فاطمه زهرا {{س}} مظهر [[رأفت]] و [[رحمت]] و [[شفقت]] حضرت احدیت است. قیامش در [[روز]] [[حشر]] برای [[محبت]] و [[عداوت]] [[اولیاء الله]] و [[اعداء الله]] است و تمیزدهنده [[اهل]] [[ثواب و عقاب]]<ref>الخصائص الفاطمیه، عبدالعظیم بن باقر کجوری، ص۱۱۲.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۵۳.</ref> | جواب آن [[بدیهی]] است که امام عصر {{ع}} پس از خروج، خونهای [[دشمنان حضرت فاطمه]] {{س}} و [[فرزندان]] او را میریزد و [[زمین]] را از لوث وجودشان [[پاک]] میکند و در [[دنیا]] [[مکافات]] میدهد؛ اما مکافات دنیا عاجل و گذراست در حالی که مکافات [[اخروی]] آجل و باقی است. در ضمن لوای [[شفاعت]] افراشتن، خود موهبتی است از برای [[دوستان]] فاطمه و [[ذریه]] آن [[مطهره]]. پس منصور بودن حضرت [[حجه الله]] الاعظم نیز به جهت آن بزرگوار است. در قیامش نیز {{متن قرآن|بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«به یاری خداوند که هر کس را بخواهد یاری میرساند و او پیروزمند بخشاینده است» سوره روم، آیه ۵.</ref> در آخرت هم دوستان [[حضرت فاطمه]] {{س}} به مفاد {{متن قرآن|وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«در چند سال؛ کار گذشته و آینده با خداوند است و در آن روز مؤمنان شاد میشوند» سوره روم، آیه ۴.</ref> شاد و خندان میشوند. در آخرت - که [[روز]] بزرگ [[خدا]] و روز نمایش نصرت [[حق]] است - جزای [[دوستی]] خودشان را که [[خیرالعمل]] است، میبینند و به [[رضوان الهی]] میرسند. به بیان دیگر حضرت [[امام عصر]] {{ع}} [[مظهر]] [[قهر]] و [[غضب]] خداوندی است. قیامش برای ریختن [[خون]] [[دشمنان]] [[فاطمه زهرا]] {{س}} است. فاطمه زهرا {{س}} مظهر [[رأفت]] و [[رحمت]] و [[شفقت]] حضرت احدیت است. قیامش در [[روز]] [[حشر]] برای [[محبت]] و [[عداوت]] [[اولیاء الله]] و [[اعداء الله]] است و تمیزدهنده [[اهل]] [[ثواب و عقاب]]<ref>الخصائص الفاطمیه، عبدالعظیم بن باقر کجوری، ص۱۱۲.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۵۳.</ref> | ||
== مؤمنه و صالحه == | === مؤمنه و صالحه === | ||
{{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّه وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد هنگامی که گفت: پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانهای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان» سوره تحریم، آیه ۱۱.</ref>. | {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّه وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد هنگامی که گفت: پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانهای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان» سوره تحریم، آیه ۱۱.</ref>. | ||