پرش به محتوا

توحید در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بنده خدا' به 'بنده خدا'
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
جز (جایگزینی متن - 'بنده خدا' به 'بنده خدا')
خط ۴۹: خط ۴۹:
یکسانی و برابری انسان‌ها در امکان تعالی و [[تکامل]]: از آنجا که گوهر و [[سرشت انسانی]] در همه انسان‌ها یکسان است، هیچ کس نیست که از پیمودن [[صراط مستقیم]] تعالی و تکامل [[ناتوان]] باشد. از این رو [[دعوت]] خداوند، دعوتی عام و فراگیر است و مخصوص افراد یا [[ملت]] و طبقه خاصی نیست. و هر چند که شرایط گوناگون، تأثیرات گوناگونی بر روی انسان‌ها می‌گذارد، اما این تأثیرات به گونه‌ای نیستند که [[اختیار]] را از [[انسان]] سلب کرده و راه دگرگونی و [[انتخاب]] را بر او ببندد<ref>روح توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۹ - ۱۰.</ref>.
یکسانی و برابری انسان‌ها در امکان تعالی و [[تکامل]]: از آنجا که گوهر و [[سرشت انسانی]] در همه انسان‌ها یکسان است، هیچ کس نیست که از پیمودن [[صراط مستقیم]] تعالی و تکامل [[ناتوان]] باشد. از این رو [[دعوت]] خداوند، دعوتی عام و فراگیر است و مخصوص افراد یا [[ملت]] و طبقه خاصی نیست. و هر چند که شرایط گوناگون، تأثیرات گوناگونی بر روی انسان‌ها می‌گذارد، اما این تأثیرات به گونه‌ای نیستند که [[اختیار]] را از [[انسان]] سلب کرده و راه دگرگونی و [[انتخاب]] را بر او ببندد<ref>روح توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۹ - ۱۰.</ref>.


[[آزادگی]] همه انسان‌ها از قید [[اسارت]] و [[عبودیت]] غیر خدا: از منظر ایشان کسانی که تحت اسارت [[فکری]] و [[فرهنگی]] و یا اسارت [[اقتصادی]] و یا اسارت [[سیاسی]] انسان‌های دیگر قرار دارند، با توجه به مفهوم گسترده [[عبادت]]، تحت [[بردگی]] و عبودیت بندگانی همانند خود گرفتار آمده‌اند و در حقیت برای [[خداوند]] [[کفو]] و رقیب قرار داده‌اند. [[توحید]] این شیوه از [[زندگی]] را [[نفی]] می‌کند؛ چراکه [[انسان]] را فقط [[بنده]] [[خدا]] دانسته و او را از [[بندگی]] و [[اسارت]] هر شخص یا [[نظام]] و به طور کلی هر عامل مسلط دیگر در برابر خدا، [[آزاد]] می‌سازد<ref>روح توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۱۰.</ref>.
[[آزادگی]] همه انسان‌ها از قید [[اسارت]] و [[عبودیت]] غیر خدا: از منظر ایشان کسانی که تحت اسارت [[فکری]] و [[فرهنگی]] و یا اسارت [[اقتصادی]] و یا اسارت [[سیاسی]] انسان‌های دیگر قرار دارند، با توجه به مفهوم گسترده [[عبادت]]، تحت [[بردگی]] و عبودیت بندگانی همانند خود گرفتار آمده‌اند و در حقیت برای [[خداوند]] [[کفو]] و رقیب قرار داده‌اند. [[توحید]] این شیوه از [[زندگی]] را [[نفی]] می‌کند؛ چراکه [[انسان]] را فقط [[بنده خدا]] دانسته و او را از [[بندگی]] و [[اسارت]] هر شخص یا [[نظام]] و به طور کلی هر عامل مسلط دیگر در برابر خدا، [[آزاد]] می‌سازد<ref>روح توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۱۰.</ref>.
[[تکریم]] و [[ارزش]] دادن به انسان: از منظر ایشان عنصر فاخر و ارجمند انسان بسی ارزنده‌تر از آن است که [[اسیر]] و [[مقهور]] و [[ذلیل]] در برابر هر کسی غیر از خدا باشد. تنها [[خداوند متعال]] است که هستی مطلق و کمال [[زیبایی]] و [[شایسته]] آن است که انسان شیفته و ستایشگر و [[نیایشگر]] او شود. همه بت‌های جامد و یا جانداری که خود را بر مغز و [[دل]] و تن انسان [[تحمیل]] کرده و قلمرو خدا را در پهنه زندگی انسان غاصبانه به [[تصرف]] درآورده‌اند، پلیدی‌هایی هستند که [[آدمی]] را از [[طهارت]] و صفای فطری‌اش ساقط کرده و بدو [[خفت]] و [[ذلت]] داده‌اند. انسان برای آنکه رتبه والای خود را بازیابد؛ باید از این [[بت‌ها]] روی برگردانده و [[ننگ]] [[آلودگی]] آنان را از خود بزداید. هیچ [[مکتب]] انسان‌گرای مادی، [[برتری]] و گزیدگی [[اصالت انسان]] را با این ظرافت و عمق مطرح نکرده است<ref>روح توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۱۰-۱۱.</ref>.
[[تکریم]] و [[ارزش]] دادن به انسان: از منظر ایشان عنصر فاخر و ارجمند انسان بسی ارزنده‌تر از آن است که [[اسیر]] و [[مقهور]] و [[ذلیل]] در برابر هر کسی غیر از خدا باشد. تنها [[خداوند متعال]] است که هستی مطلق و کمال [[زیبایی]] و [[شایسته]] آن است که انسان شیفته و ستایشگر و [[نیایشگر]] او شود. همه بت‌های جامد و یا جانداری که خود را بر مغز و [[دل]] و تن انسان [[تحمیل]] کرده و قلمرو خدا را در پهنه زندگی انسان غاصبانه به [[تصرف]] درآورده‌اند، پلیدی‌هایی هستند که [[آدمی]] را از [[طهارت]] و صفای فطری‌اش ساقط کرده و بدو [[خفت]] و [[ذلت]] داده‌اند. انسان برای آنکه رتبه والای خود را بازیابد؛ باید از این [[بت‌ها]] روی برگردانده و [[ننگ]] [[آلودگی]] آنان را از خود بزداید. هیچ [[مکتب]] انسان‌گرای مادی، [[برتری]] و گزیدگی [[اصالت انسان]] را با این ظرافت و عمق مطرح نکرده است<ref>روح توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۱۰-۱۱.</ref>.
[[یکپارچگی]] و [[وحدت]] قلمرو زندگی و هستی انسان: زندگی انسان ترکیبی از [[ذهن]] و [[واقعیت]] و از [[اندیشه]] و عمل است. اگر یکی از این دو و یا بخشی از هر دو دچار قدرت‌ها و قطب‌های [[ضد]] خدایی شود و ذهن خداگرای او با واقعیت غیرخدایی و یا واقعیت خداپسند با ذهن خداناشناس او همراه گردد، در قلمرو زندگی انسان دوگانگی رخ داده و در [[عبودیت]] خداوند [[شرک]] پدید آمده است و اگر به طور کامل از [[صراط مستقیم]] [[منحرف]] نشود، لااقل دچار نوسان و [[سرگشتگی]] می‌گردد<ref>روح توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۱۱-۱۲.</ref>.
[[یکپارچگی]] و [[وحدت]] قلمرو زندگی و هستی انسان: زندگی انسان ترکیبی از [[ذهن]] و [[واقعیت]] و از [[اندیشه]] و عمل است. اگر یکی از این دو و یا بخشی از هر دو دچار قدرت‌ها و قطب‌های [[ضد]] خدایی شود و ذهن خداگرای او با واقعیت غیرخدایی و یا واقعیت خداپسند با ذهن خداناشناس او همراه گردد، در قلمرو زندگی انسان دوگانگی رخ داده و در [[عبودیت]] خداوند [[شرک]] پدید آمده است و اگر به طور کامل از [[صراط مستقیم]] [[منحرف]] نشود، لااقل دچار نوسان و [[سرگشتگی]] می‌گردد<ref>روح توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۱۱-۱۲.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش