پرش به محتوا

اعتقاد به امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۲
خط ۷: خط ۷:


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
===معنای اعتقاد===
{{اصلی|اعتقاد}}
«[[اعتقاد]]» از «[[عقد]]» گرفته شده است. عقد به معنای گِرِه بستن است و در اجسام سخت کاربرد دارد؛ مثل گره‌های تشکیل‌دهنده اجزای یک بنا و گره‌های یک طناب. همچنین از این معنا عاریت گرفته شده است برای [[امور معنوی]] (مثل [[باورمندی]] به یک مرام و [[مکتب]])، [[خانوادگی]] (مثل عقد زوجیت)، [[امور اجتماعی]] (مثل [[عهد]] و [[پیمان]] با شخص یا مجموعه‌ای) و [[معاملات]] (مثل [[بیع]] و...)<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ص۵۷۶ - ۵۷۷؛ ابن فارس، معجم المقاییس اللغة، ج۴، ص۸۶ – ۸۹.</ref>. بنابراین اعتقاد به معنای در [[دل]] گرفتن، گرویدن و [[یقین]] کردن، [[تصدیق]] کردن، دل بر چیزی نهادن و سخت و محکم شدن چیزی آمده است<ref>دهخدا، لغت نامه، ج۲، ص۲۴۹۲.</ref>.
«[[اعتقاد]]» از «[[عقد]]» گرفته شده است. عقد به معنای گِرِه بستن است و در اجسام سخت کاربرد دارد؛ مثل گره‌های تشکیل‌دهنده اجزای یک بنا و گره‌های یک طناب. همچنین از این معنا عاریت گرفته شده است برای [[امور معنوی]] (مثل [[باورمندی]] به یک مرام و [[مکتب]])، [[خانوادگی]] (مثل عقد زوجیت)، [[امور اجتماعی]] (مثل [[عهد]] و [[پیمان]] با شخص یا مجموعه‌ای) و [[معاملات]] (مثل [[بیع]] و...)<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ص۵۷۶ - ۵۷۷؛ ابن فارس، معجم المقاییس اللغة، ج۴، ص۸۶ – ۸۹.</ref>. بنابراین اعتقاد به معنای در [[دل]] گرفتن، گرویدن و [[یقین]] کردن، [[تصدیق]] کردن، دل بر چیزی نهادن و سخت و محکم شدن چیزی آمده است<ref>دهخدا، لغت نامه، ج۲، ص۲۴۹۲.</ref>.
«[[امامت]]»، از ماده امم (الام)، به معنای قصد کردن و توجه به مقصود است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۲.</ref>.
 
«[[ائمه]]»، جمع [[امام]] است. امام در لغت به کسی گفته می‌شود که جلودار امور است و [[مردم]] به او [[اقتدا]]، و از فرمان‌هایش [[پیروی]] می‌کنند<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۷؛ صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، ج۱۰، ص۴۶۰.</ref>. در اصطلاح، امام کسی است که دارای [[ریاست عامه]] برای شخص یا اشخاصی در امور [[دین]] و [[دنیا]] به [[نیابت از رسول خدا]]{{صل}} بوده باشد<ref>علامه حلی، باب حادی‌عشر، ص۱۰؛ عضدالدین ایجی، المواقف، ج۳، ص۵۷۴.</ref>. منظور از «[[ائمه شیعه]]»، [[دوازده امام]] [[معصوم]]{{عم}} هستند.
===معنای امامت===
{{اصلی|امامت}}
«[[امامت]]»، از ماده امم (الام)، به معنای قصد کردن و توجه به مقصود است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۲.</ref>. «[[ائمه]]» نیز جمع [[امام]] است. امام در لغت به کسی گفته می‌شود که جلودار امور است و [[مردم]] به او [[اقتدا]]، و از فرمان‌هایش [[پیروی]] می‌کنند<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۷؛ صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، ج۱۰، ص۴۶۰.</ref>. در اصطلاح، امام کسی است که دارای [[ریاست عامه]] برای شخص یا اشخاصی در امور [[دین]] و [[دنیا]] به [[نیابت از رسول خدا]]{{صل}} بوده باشد<ref>علامه حلی، باب حادی‌عشر، ص۱۰؛ عضدالدین ایجی، المواقف، ج۳، ص۵۷۴.</ref>. منظور از «[[ائمه شیعه]]»، [[دوازده امام]] [[معصوم]]{{عم}} هستند.
 
===معنای شیعه===
{{اصلی|شیعه}}
«[[شیعه]]»، کلمه‌ای مفرد است، اما معنای جمعی دارد، (مانند [[قوم]]) و به معنای [[اصحاب]] و [[پیروان]]<ref>المحیط فی اللغة، ج۲، ص۹۹؛ خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۲، ص۱۹۱.</ref>، جمع آن شِیَع و اشیاع است و گفته می‌شود: «از او پیروی کرد»؛ همچنان‌که گفته می‌شود: «با او [[موالات]] و [[همبستگی]] نمود»<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸، واژه «تشیّع».</ref>. ابن [[فارس]] گفته است: «شیعه دو معنای ریشه‌ای دارد: یکی بر [[یاری]] دلالت دارد و دیگری بر پخش و گسترش. اینکه می‌گویند فلانی وقتی بیرون رفت، دیگری او را مشایعت کرد، از معنای اول است»<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵، واژه «شیع».</ref>.
«[[شیعه]]»، کلمه‌ای مفرد است، اما معنای جمعی دارد، (مانند [[قوم]]) و به معنای [[اصحاب]] و [[پیروان]]<ref>المحیط فی اللغة، ج۲، ص۹۹؛ خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۲، ص۱۹۱.</ref>، جمع آن شِیَع و اشیاع است و گفته می‌شود: «از او پیروی کرد»؛ همچنان‌که گفته می‌شود: «با او [[موالات]] و [[همبستگی]] نمود»<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸، واژه «تشیّع».</ref>. ابن [[فارس]] گفته است: «شیعه دو معنای ریشه‌ای دارد: یکی بر [[یاری]] دلالت دارد و دیگری بر پخش و گسترش. اینکه می‌گویند فلانی وقتی بیرون رفت، دیگری او را مشایعت کرد، از معنای اول است»<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵، واژه «شیع».</ref>.
نتیجه اینکه «[[شیعه]]» جماعتی است که پیرو [[رئیس]] خودند و اندیشه‌ای واحد دارند و در [[سایه]] این [[فکر]] مشترک، با هم [[یاری]] و معاضدت دارند؛ اما [[تشیع]]، در اصطلاح [[دینی]]، عبارت است از [[اعتقاد]] به استمرار [[رهبری اسلامی]] در قالب «[[وصایت]]» برای [[امام علی]]{{ع}} و [[خاندان]] او. این [[تفکر]] به دست [[مبارک]] [[پیامبر]]{{صل}} پی نهاده شد و ایشان، علی{{ع}} را به خاطر [[شایستگی‌ها]] و توانمندی‌های منحصر به فردش، به عنوان [[رهبری جامعه]] پس از خویش معرفی کرد و جمعی از [[مهاجران]] و [[انصار]]، به ویژه آنان که در [[دل]] کینه‌ای از او نداشتند، در [[زمان پیامبر]]{{صل}} آن را پذیرفتند و پیرو او شدند. این گروه با عنوان «شیعه علی» شناخته شدند و پس از [[رحلت]] آن حضرت نیز بر همان [[عقیده]] باقی ماندند. گروهی دیگر از [[تابعین]] هم به آنان [[اقتدا]] کردند. اعتقاد به این اصل، از همان زمان‌های گذشته تاکنون تداوم یافته است.
نتیجه اینکه «[[شیعه]]» جماعتی است که پیرو [[رئیس]] خودند و اندیشه‌ای واحد دارند و در [[سایه]] این [[فکر]] مشترک، با هم [[یاری]] و معاضدت دارند؛ اما [[تشیع]]، در اصطلاح [[دینی]]، عبارت است از [[اعتقاد]] به استمرار [[رهبری اسلامی]] در قالب «[[وصایت]]» برای [[امام علی]]{{ع}} و [[خاندان]] او. این [[تفکر]] به دست [[مبارک]] [[پیامبر]]{{صل}} پی نهاده شد و ایشان، علی{{ع}} را به خاطر [[شایستگی‌ها]] و توانمندی‌های منحصر به فردش، به عنوان [[رهبری جامعه]] پس از خویش معرفی کرد و جمعی از [[مهاجران]] و [[انصار]]، به ویژه آنان که در [[دل]] کینه‌ای از او نداشتند، در [[زمان پیامبر]]{{صل}} آن را پذیرفتند و پیرو او شدند. این گروه با عنوان «شیعه علی» شناخته شدند و پس از [[رحلت]] آن حضرت نیز بر همان [[عقیده]] باقی ماندند. گروهی دیگر از [[تابعین]] هم به آنان [[اقتدا]] کردند. اعتقاد به این اصل، از همان زمان‌های گذشته تاکنون تداوم یافته است.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش