ابوطالب در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'شهر مکه' به 'شهر مکه'
جز (جایگزینی متن - 'حضرت ابوطالب' به 'حضرت ابوطالب') |
|||
خط ۳۷۵: | خط ۳۷۵: | ||
مطابق [[روایات]] بسیاری که در کتب [[تاریخ]] بدان اشاره شده، ابوطالب، هنگامی که پیامبر {{صل}} به ۲۵ سالگی رسید، برای به سامان شدن اوضاع [[اقتصادی]] و معیشتی وی، او را [[تشویق]] کرد با کاروان تجاری [[خدیجه]] به [[شام]] رود تا از این راه سودی نصیبش گردد و گشایشی در زندگیاش حاصل شود<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۲۴.</ref>، بلکه زمینه [[ازدواج]] و [[تشکیل خانواده]] برای وی فراهم آید. پس از [[تجارت]] موفق [[پیامبر]]، [[ابوطالب]] برای [[ازدواج خدیجه]] و پیامبر گام برداشت و در [[مراسم عقد]] ایشان حاضر شد و [[خطبه]] غرایی درباره ویژگی [[خاندان پیامبر]] و صفات آن [[حضرت]] خواند و [[پرداخت مهریه]] این ازدواج را خود پذیرفت<ref>یعقوبی، ج۲، ص۲۰؛ کلینی، ج۵، ص۲۷۵.</ref>. مبرد<ref>مبرد، ج۴، ص۲۸۶.</ref>، این خطبه را از [[بهترین]] خطبههای [[عصر جاهلی]] دانسته است. | مطابق [[روایات]] بسیاری که در کتب [[تاریخ]] بدان اشاره شده، ابوطالب، هنگامی که پیامبر {{صل}} به ۲۵ سالگی رسید، برای به سامان شدن اوضاع [[اقتصادی]] و معیشتی وی، او را [[تشویق]] کرد با کاروان تجاری [[خدیجه]] به [[شام]] رود تا از این راه سودی نصیبش گردد و گشایشی در زندگیاش حاصل شود<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۲۴.</ref>، بلکه زمینه [[ازدواج]] و [[تشکیل خانواده]] برای وی فراهم آید. پس از [[تجارت]] موفق [[پیامبر]]، [[ابوطالب]] برای [[ازدواج خدیجه]] و پیامبر گام برداشت و در [[مراسم عقد]] ایشان حاضر شد و [[خطبه]] غرایی درباره ویژگی [[خاندان پیامبر]] و صفات آن [[حضرت]] خواند و [[پرداخت مهریه]] این ازدواج را خود پذیرفت<ref>یعقوبی، ج۲، ص۲۰؛ کلینی، ج۵، ص۲۷۵.</ref>. مبرد<ref>مبرد، ج۴، ص۲۸۶.</ref>، این خطبه را از [[بهترین]] خطبههای [[عصر جاهلی]] دانسته است. | ||
پس از ازدواج [[رسول خدا]] {{صل}} با خدیجه، بنا بر [[اخبار]]، در برههای [[شهر | پس از ازدواج [[رسول خدا]] {{صل}} با خدیجه، بنا بر [[اخبار]]، در برههای [[شهر مکه]] دچار [[خشکسالی]] و کمبود آذوقه شد. در این اوضاع که رسول خدا {{صل}} در پرتو [[ازدواج با خدیجه]] از [[تمکن مالی]] برخوردار بود و [[خانواده]] ابوطالب را پُر [[جمعیت]] میدید، به پاس خدمات ابوطالب به وی، به عمویش [[عباس بن عبدالمطلب]] که از [[توانگران]] [[قریش]] بود، پیشنهاد کرد برای کاستن از بارهای [[زندگی]] ابوطالب، هر کدام [[فرزندی]] از او را برای [[سرپرستی]] بپذیرند تا دوران [[مشقت]] به سر آید. چون این پیشنهاد با ابوطالب مطرح شد، مورد استقبال وی قرار گرفت و اظهار [[تمایل]] کرد اگر تنها [[عقیل]] نزد وی باقی بماند، برایش کافی است. بدین ترتیب، [[امام علی]] {{ع}} به [[خانه پیامبر]]، و [[جعفر]] به [[خانه]] [[عباس]] راه یافت<ref>ابن هشام، ج۱، ص۲۶۳.</ref>. بنا بر گزارشها در همین ایام، ابوطالب به دلیل [[ناتوانی]] از پرداخت [[مالی]] که عباس بدو [[قرض]] داده بود، [[منصب]] سقایت و رفادت آبرسانی و [[پذیرایی]] از [[حاجیان]]) را به او واگذار میکند<ref>بلاذری، ج۱، ص۶۴.</ref>. | ||
پذیرش [[فقر]] و [[نیازمندی]] ابوطالب، بدان اندازه که نتواند از عهده خانواده خویش براید، به [[حق]] مورد تردید نویسندگان معاصر قرار گرفته است؛ زیرا اولاً: [[خانواده]] ابوطالب - در مقایسه با خانوادههای دیگر همچون [[عبدالمطلب]] - پُر جمعیت نبود، ضمن آنکه چهار تن از هفت فرزند وی، پسر بودند و پسران معمولا در مسائل [[اقتصادی]] کمک کار [[خانه]] هستند و میتوانند باری از دوش [[خانواده]] بردارند. به ویژه که [[فرزندان ابوطالب]] در این [[زمان]] به جز [[امام علی]] {{ع}} که خردسال بود، باقی همه یا [[ازدواج]] کرده بودند یا در سن [[جوانی]] به سر میبردهاند که در هر دو صورت، میتوانستند از نظر اقتصادی کمک کار خانواده باشند و خانواده را از [[تنگدستی]] برهانند. ضمن آنکه انتقال [[فرزندی]] از خانهای به خانه دیگر، با توجه به اینکه خانههای [[بنی هاشم]] کنار یکدیگر بود، معنایی نداشت. به ویژه که [[دستگیری]] از خانوادهای [[نیازمند]]، میتوانست به صورت [[کمک مالی]] باشد، نه جدا کردن فرزند از خانواده. آنچه در موضوع [[تمکن مالی]] [[ابوطالب]] صحیح به نظر میرسد اینکه، ابوطالب [[ثروت]] فراوانی همانند [[برادر]] خود [[عباس]] یا برخی از بزرگان عبدشمس نداشت<ref>ابن سعد، ج۱، ص۹۶ و ۱۳۳.</ref>، اما این کمبود [[ثروت]]، بدان اندازه نبود که از عهده [[تأمین مخارج خانواده]] و [[فرزندان]] خویش برنیاید؛ هر چند میتوانست موجب از دست رفتن مناصبی مانند سقایت شود که بر پا داشتن آن، به [[سرمایه]] نیاز داشت. به هر صورت، امام علی {{ع}} در [[کودکی]] به [[خانه پیامبر]] راه یافت. راهیابی امام علی {{ع}} در کودکی و پیش از نابسامان شدن اوضاع اقتصادی ابوطالب به خانه پیامبر، رخدادی [[قطعی]] است که آن [[حضرت]] خود بدان تصریح نموده<ref>سید رضی، ص۳۰۰.</ref> و منابع نیز آن را [[تأیید]] کردهاند<ref>مجلسی، ج۱، ص۴۳.</ref>؛ هر چند درباره علل و زمینههای آن نظراتی مطرح شده است. باعونی<ref>باعونی، ج۱، ص۳۹.</ref> مطلبی را از کتاب "نجباء الابناء" [[ابن ظفر]] نقل میکند مبنی بر اینکه [[علی]] چون به خانه پیامبر رفت و آمد بسیار داشت و [[خدیجه]] با وی بسیار [[مهربانی]] میکرد، بدان خانه [[الفت]] گرفته بود، به گونهای که حتی وقتی پدرش ابوطالب او را احضار کرد تا باهم [[غذا]] بخورند، علی نتوانست لقمههایی را که [[پدر]] در دهانش گذاشته بود، بخورد و گفت در دست [[محمد]] سردی و در غذای وی [[اشتیاق]] خوردن مییابم. | پذیرش [[فقر]] و [[نیازمندی]] ابوطالب، بدان اندازه که نتواند از عهده خانواده خویش براید، به [[حق]] مورد تردید نویسندگان معاصر قرار گرفته است؛ زیرا اولاً: [[خانواده]] ابوطالب - در مقایسه با خانوادههای دیگر همچون [[عبدالمطلب]] - پُر جمعیت نبود، ضمن آنکه چهار تن از هفت فرزند وی، پسر بودند و پسران معمولا در مسائل [[اقتصادی]] کمک کار [[خانه]] هستند و میتوانند باری از دوش [[خانواده]] بردارند. به ویژه که [[فرزندان ابوطالب]] در این [[زمان]] به جز [[امام علی]] {{ع}} که خردسال بود، باقی همه یا [[ازدواج]] کرده بودند یا در سن [[جوانی]] به سر میبردهاند که در هر دو صورت، میتوانستند از نظر اقتصادی کمک کار خانواده باشند و خانواده را از [[تنگدستی]] برهانند. ضمن آنکه انتقال [[فرزندی]] از خانهای به خانه دیگر، با توجه به اینکه خانههای [[بنی هاشم]] کنار یکدیگر بود، معنایی نداشت. به ویژه که [[دستگیری]] از خانوادهای [[نیازمند]]، میتوانست به صورت [[کمک مالی]] باشد، نه جدا کردن فرزند از خانواده. آنچه در موضوع [[تمکن مالی]] [[ابوطالب]] صحیح به نظر میرسد اینکه، ابوطالب [[ثروت]] فراوانی همانند [[برادر]] خود [[عباس]] یا برخی از بزرگان عبدشمس نداشت<ref>ابن سعد، ج۱، ص۹۶ و ۱۳۳.</ref>، اما این کمبود [[ثروت]]، بدان اندازه نبود که از عهده [[تأمین مخارج خانواده]] و [[فرزندان]] خویش برنیاید؛ هر چند میتوانست موجب از دست رفتن مناصبی مانند سقایت شود که بر پا داشتن آن، به [[سرمایه]] نیاز داشت. به هر صورت، امام علی {{ع}} در [[کودکی]] به [[خانه پیامبر]] راه یافت. راهیابی امام علی {{ع}} در کودکی و پیش از نابسامان شدن اوضاع اقتصادی ابوطالب به خانه پیامبر، رخدادی [[قطعی]] است که آن [[حضرت]] خود بدان تصریح نموده<ref>سید رضی، ص۳۰۰.</ref> و منابع نیز آن را [[تأیید]] کردهاند<ref>مجلسی، ج۱، ص۴۳.</ref>؛ هر چند درباره علل و زمینههای آن نظراتی مطرح شده است. باعونی<ref>باعونی، ج۱، ص۳۹.</ref> مطلبی را از کتاب "نجباء الابناء" [[ابن ظفر]] نقل میکند مبنی بر اینکه [[علی]] چون به خانه پیامبر رفت و آمد بسیار داشت و [[خدیجه]] با وی بسیار [[مهربانی]] میکرد، بدان خانه [[الفت]] گرفته بود، به گونهای که حتی وقتی پدرش ابوطالب او را احضار کرد تا باهم [[غذا]] بخورند، علی نتوانست لقمههایی را که [[پدر]] در دهانش گذاشته بود، بخورد و گفت در دست [[محمد]] سردی و در غذای وی [[اشتیاق]] خوردن مییابم. | ||
خط ۵۸۴: | خط ۵۸۴: | ||
مرگ ابوطالب و [[خدیجه]] در یک سال و به فاصله کمی از یکدیگر اتفاق افتاد. در اینکه مرگ کدام یک بر دیگری مقدم بوده، میان [[اخبار]] و گزارشها [[اختلاف]] است. واقدی<ref>ابن عساکر، ج۶۶، ص۳۴۵.</ref> درگذشت خدیجه را مقدم میداند، و [[کلینی]]<ref>کلینی، ج۱، ص۴۴۰؛ ج۸، ص۳۴۰.</ref> مرگ ابوطالب را یک سال پس از درگذشت خدیجه مینویسد. سال درگذشت این دو [[حامی پیامبر]]، در [[تاریخ اسلام]] به [[عام الحزن]] (سال [[اندوه]]) مشهور شد<ref>مقریزی، ج۱، ص۴۵.</ref>. | مرگ ابوطالب و [[خدیجه]] در یک سال و به فاصله کمی از یکدیگر اتفاق افتاد. در اینکه مرگ کدام یک بر دیگری مقدم بوده، میان [[اخبار]] و گزارشها [[اختلاف]] است. واقدی<ref>ابن عساکر، ج۶۶، ص۳۴۵.</ref> درگذشت خدیجه را مقدم میداند، و [[کلینی]]<ref>کلینی، ج۱، ص۴۴۰؛ ج۸، ص۳۴۰.</ref> مرگ ابوطالب را یک سال پس از درگذشت خدیجه مینویسد. سال درگذشت این دو [[حامی پیامبر]]، در [[تاریخ اسلام]] به [[عام الحزن]] (سال [[اندوه]]) مشهور شد<ref>مقریزی، ج۱، ص۴۵.</ref>. | ||
[[ابوطالب]] هنگام مرگ، هشتاد و چند سال داشت و پس از مرگ در منطقه جون در [[شهر | [[ابوطالب]] هنگام مرگ، هشتاد و چند سال داشت و پس از مرگ در منطقه جون در [[شهر مکه]] [[دفن]] شد<ref> بلاذری، ج۲، ص۲۸۹.</ref>. که امروزه آن را به نام [[قبرستان ابوطالب]] (جنة المعلاه) میشناسند. | ||
== [[نسل]] و [[خاندان]] == | == [[نسل]] و [[خاندان]] == |