پرش به محتوا

آیات الاحکام در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' آن‌که ' به ' آنکه '
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
جز (جایگزینی متن - ' آن‌که ' به ' آنکه ')
خط ۲۷: خط ۲۷:
در برابر این کسان، افراد دیگری بوده‌اند که کم‌تر از ۵۰۰ آیه را مطرح کرده‌اند؛ برای مثال، [[محمد قاسم بن قاسم]] از [[زیدیه]]، فقط از ۲۴۰ آیه بحث کرده<ref>منتهی المرام، ص ۴۵۹.</ref> و [[شلتوت]]، آیات احکام را حدود ۳۴۰ آیه شمرده و می‌نویسد: این شمارش تقریبی است؛ زیرا [[دانشمندان]] در این مسأله اتّفاق نظر ندارند<ref>الاسلام عقیدة و شریعة، ص ۴۸۱.</ref>. [[خضری ‌بک]] [[معتقد]] است که آیات‌الاحکام به بیش از ۳۰۰ [[آیه]] نمی‌رسد<ref> فقه الاسلام، ص ۱۴.</ref>. [[عبدالوهاب خلاّف]] نیز ۲۸۵ آیه را شمرده است<ref>علم اصول الفقه، ص ۳۱.</ref>.
در برابر این کسان، افراد دیگری بوده‌اند که کم‌تر از ۵۰۰ آیه را مطرح کرده‌اند؛ برای مثال، [[محمد قاسم بن قاسم]] از [[زیدیه]]، فقط از ۲۴۰ آیه بحث کرده<ref>منتهی المرام، ص ۴۵۹.</ref> و [[شلتوت]]، آیات احکام را حدود ۳۴۰ آیه شمرده و می‌نویسد: این شمارش تقریبی است؛ زیرا [[دانشمندان]] در این مسأله اتّفاق نظر ندارند<ref>الاسلام عقیدة و شریعة، ص ۴۸۱.</ref>. [[خضری ‌بک]] [[معتقد]] است که آیات‌الاحکام به بیش از ۳۰۰ [[آیه]] نمی‌رسد<ref> فقه الاسلام، ص ۱۴.</ref>. [[عبدالوهاب خلاّف]] نیز ۲۸۵ آیه را شمرده است<ref>علم اصول الفقه، ص ۳۱.</ref>.


در [[شیعه]] نیز [[فاضل مقداد]]، مسأله ۵۰۰ آیه را مسلّم نگرفته و [[اعتقاد]] دارد که کم‌تر از این تعداد، [[آیات]] [[احکام]] داریم؛ با این وصف، اشکالی در نظرش آمده که اگر آیات احکام کم‌تر از ۵۰۰ آیه است، چرا در [[روایات]] [[اهل‌بیت]]، تعبیر ربع از [[قرآن]] در [[فرایض]] و احکام آمده<ref> الکافی، ج ۲، ص ۶۲۷؛ عیّاشی، ج ۱، ص ۹.</ref>؛ سپس دو پاسخ به این اشکال داده است: نخست آنکه در این روایات ربع [[حقیقی]] منظور نیست؛ بلکه مقصود یکی از چهار قسمت قرآن است و دوم آن‌که ممکن است بگوییم: منظور از فرایض و احکام، فقط [[احکام فقهی]] به معنای متداول نیست؛ بلکه احکام اصولی ([[اعتقادی]] و [[اخلاقی]]) را هم در بر می‌گیرد<ref>کنزالعرفان، ج ۱، ص ۵.</ref>.
در [[شیعه]] نیز [[فاضل مقداد]]، مسأله ۵۰۰ آیه را مسلّم نگرفته و [[اعتقاد]] دارد که کم‌تر از این تعداد، [[آیات]] [[احکام]] داریم؛ با این وصف، اشکالی در نظرش آمده که اگر آیات احکام کم‌تر از ۵۰۰ آیه است، چرا در [[روایات]] [[اهل‌بیت]]، تعبیر ربع از [[قرآن]] در [[فرایض]] و احکام آمده<ref> الکافی، ج ۲، ص ۶۲۷؛ عیّاشی، ج ۱، ص ۹.</ref>؛ سپس دو پاسخ به این اشکال داده است: نخست آنکه در این روایات ربع [[حقیقی]] منظور نیست؛ بلکه مقصود یکی از چهار قسمت قرآن است و دوم آنکه ممکن است بگوییم: منظور از فرایض و احکام، فقط [[احکام فقهی]] به معنای متداول نیست؛ بلکه احکام اصولی ([[اعتقادی]] و [[اخلاقی]]) را هم در بر می‌گیرد<ref>کنزالعرفان، ج ۱، ص ۵.</ref>.
[[محقّق اردبیلی]] نیز در عمل، این آمار را نپذیرفته و فقط حدود ۳۷۰ آیه را [[تفسیر]] کرده است. منشأ [[اختلاف]] در آمار [[آیات الاحکام]]، افزون بر اختلاف قریحه‌ها این است که بعضی، فقط به آیات صریح در [[حکم]] بسنده کرده؛ امّا برخی دیگر، به آیات غیر صریح نیز توجّه داشته و حتّی گستره آیات الاحکام را در دایره وسیع‌تری به آیات امثال، آیات قصص، آیات اخلاقی و حتّی آیات اعتقادی نیز سرایت داده‌اند و از مدلولات تضمّنی و التزامی آیات نیز [[حکم فقهی]] [[استنباط]] کرده‌اند که با لحاظ این امر، نه تنها بیش از ۵۰۰ آیه، بلکه شاید نزدیک به ربع قرآن، بر احکام، فرایض، [[سنن]] و دستورهای عملی [[جوارحی]] و [[جوانحی]] در باب‌های گوناگون دلالت داشته باشد و لازم است ابوابی تنظیم شود که تاکنون نه در آیات احکام و نه کتاب‌های [[فقهی]] به آن پرداخته نشده است.<ref>[[آیات ‌الاحکام (مقاله)|مقاله «آیات ‌الاحکام»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص:۳۴۷-۳۴۹.</ref>
[[محقّق اردبیلی]] نیز در عمل، این آمار را نپذیرفته و فقط حدود ۳۷۰ آیه را [[تفسیر]] کرده است. منشأ [[اختلاف]] در آمار [[آیات الاحکام]]، افزون بر اختلاف قریحه‌ها این است که بعضی، فقط به آیات صریح در [[حکم]] بسنده کرده؛ امّا برخی دیگر، به آیات غیر صریح نیز توجّه داشته و حتّی گستره آیات الاحکام را در دایره وسیع‌تری به آیات امثال، آیات قصص، آیات اخلاقی و حتّی آیات اعتقادی نیز سرایت داده‌اند و از مدلولات تضمّنی و التزامی آیات نیز [[حکم فقهی]] [[استنباط]] کرده‌اند که با لحاظ این امر، نه تنها بیش از ۵۰۰ آیه، بلکه شاید نزدیک به ربع قرآن، بر احکام، فرایض، [[سنن]] و دستورهای عملی [[جوارحی]] و [[جوانحی]] در باب‌های گوناگون دلالت داشته باشد و لازم است ابوابی تنظیم شود که تاکنون نه در آیات احکام و نه کتاب‌های [[فقهی]] به آن پرداخته نشده است.<ref>[[آیات ‌الاحکام (مقاله)|مقاله «آیات ‌الاحکام»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص:۳۴۷-۳۴۹.</ref>


خط ۳۳: خط ۳۳:
از آنجا که [[قرآن کریم]]، پیش از همه، کتابی [[هدایتی]] [[تربیتی]] است و همه آن‌چه را که در [[هدایت]] [[انسان]] به [[سعادت حقیقی]] و [[جاودانه]] مؤثّر است، بیان کرده، طرح مباحث [[فقهی]] در قرآن نیز با همین [[هدف]] متناسب است؛ لذا این امر سبب شده تا [[آیات الاحکام]]، ویژگی‌هایی متفاوت با کتاب‌های فقهی ـ [[حقوقی]] داشته باشد که برخی از آن ویژگی‌ها از این قرار است: اوّل آنکه معمولاً [[احکام]] به گونه‌ای فشرده و در حدّ اشاره و کلّی بیان، و به ویژه در [[احکام معاملات]]، به قاعده‌های بسیار عام نظیر {{متن قرآن|أَوْفُوا بِالْعُقُودِ}}<ref>" به پیمان‌ها وفا کنید" سوره مائده، آیه ۱.</ref> و {{متن قرآن| تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ }}<ref>" داد و ستدی با رضای خودتان باشد " سوره نساء، آیه ۲۹.</ref> بسنده شده است.
از آنجا که [[قرآن کریم]]، پیش از همه، کتابی [[هدایتی]] [[تربیتی]] است و همه آن‌چه را که در [[هدایت]] [[انسان]] به [[سعادت حقیقی]] و [[جاودانه]] مؤثّر است، بیان کرده، طرح مباحث [[فقهی]] در قرآن نیز با همین [[هدف]] متناسب است؛ لذا این امر سبب شده تا [[آیات الاحکام]]، ویژگی‌هایی متفاوت با کتاب‌های فقهی ـ [[حقوقی]] داشته باشد که برخی از آن ویژگی‌ها از این قرار است: اوّل آنکه معمولاً [[احکام]] به گونه‌ای فشرده و در حدّ اشاره و کلّی بیان، و به ویژه در [[احکام معاملات]]، به قاعده‌های بسیار عام نظیر {{متن قرآن|أَوْفُوا بِالْعُقُودِ}}<ref>" به پیمان‌ها وفا کنید" سوره مائده، آیه ۱.</ref> و {{متن قرآن| تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ }}<ref>" داد و ستدی با رضای خودتان باشد " سوره نساء، آیه ۲۹.</ref> بسنده شده است.


یکی از فلسفه‌های این ویژگی آن است که خصوصیاتِ احکام، متناسب با شرایط و احوال گوناگون [[استنباط]] شود.<ref>فقه الاسلام، ص ۱۳.</ref> دوم آن‌که بسیاری از احکام قرآن مانند احکام [[نماز]]، [[حجّ]]، [[جهاد]]، [[زکات]]، [[ارث]]، [[طلاق]] و غیر اینها به صورت پراکنده در سوره‌های گوناگون و جدا جدا آمده است. ویژگی دیگر این است که قرآن به طور عام، [[احکام]] را به صورت [[نص]] و غیر قابل تردید بیان نکرده؛ بلکه به گونه‌ای آورده که قابل برداشت‌های گوناگون است؛<ref>الاسلام عقیدة و شریعة، ص ۴۸۶.</ref> در نتیجه، استناد به بسیاری از [[آیات]]، دچار مشکل، و مدلول آنها ظنّی الدلالة شده است؛<ref> التبیان، ج ۶، ص ۷۹؛ قرطبی، ج ۹، ص ۷۲ ـ ۷۴.</ref> البتّه این شیوه بیان موجب سهولت و تنوّع در احکام شده <ref>الاسلام عقیدة و شریعة، ص ۴۸۶.</ref> و به قرآن [[جاذبه]] و [[لطافت]] خاصّی بخشیده؛ مانند تعبیرهایی که درباره [[تشریع]] [[روزه]] و [[وصیّت]] به "{{متن قرآن|كُتِبَ}}" کرده یا در جاهای دیگر {{متن قرآن|فَرَضْنَا}}، {{متن قرآن|خَيْرٌ}} و مانند آن را آورده است؛ امّا این شیوه بیان، کار [[مفسّر]] و [[فقیه]] را هم دشوار ساخته، لازم می‌شود آنان با دقّت و رعایت [[قواعد]] و خصوصیات، مسأله را بررسی کنند. چهارمین ویژگی آن است که [[آیات]] [[احکام]] در لابه‌لای دیگر [[معارف قرآن]]، مانند [[مباحث اعتقادی]]، [[اخلاقی]] و [[تاریخی]] قرار گرفته و میان آنها ارتباطی [[قوی]] ایجاد شده است. از دیگر ویژگی‌های قابل توجّه آن است که [[بیان احکام]] در [[قرآن]] به شکلی جذّاب همراه با [[ترغیب]] یا [[تهدید]] و [[انذار]] است و زبان [[تشریع]]، متناسب با اهمّیّت [[حکم]]، فراز و فرود می‌یابد؛ به طور مثال در باب [[وصیّت]] با بیان نرم و ملایم می‌گوید: سزاوار است [[پرهیزگاران]] آن را ترک نکنند: {{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ}}<ref>«بر شما مقرر شده است که هرگاه مرگ یکی از شما فرا رسد، اگر مالی بر جای نهد برای پدر و مادر و خویشان وصیّت شایسته کند؛ بنا به حقّی بر گردن پرهیزگاران» سوره بقره، آیه ۱۸۰.</ref> یا درباره [[وجوب]] [[روزه]] با لحن تشویقی، نتیجه روزه ([[تقوا]]) را باز می‌گوید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۱۸۳.</ref> گاه لحن [[کلام]]، تهدیدآمیز و مسأله ترک [[وظیفه]] با ذکر پیامدهای آن بیان می‌شود. {{متن قرآن|وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع می‌پردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانواده‌اش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> گاه لحن انذار از این هم شدیدتر می‌شود و مسأله اعلام [[جنگ]] با [[خدا]] و [[پیامبر]] مطرح می‌شود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید» سوره بقره، آیه ۲۷۸.</ref>، {{متن قرآن|فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایه‌هایتان از آن شماست، نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.</ref> از جمله فواید این شیوه بیان، افزون بر بیان [[فلسفه]] و نتیجه عمل، آن است که مخاطب را به انجام عمل یا ترک فعل [[حرام]] سوق می‌دهد؛ همچنین جایی که دَوَران امر میان اهمّ و مهمّ و تزاحم میان دو [[تکلیف]] باشد، موارد مهم‌تر را نمایان می‌سازد.
یکی از فلسفه‌های این ویژگی آن است که خصوصیاتِ احکام، متناسب با شرایط و احوال گوناگون [[استنباط]] شود.<ref>فقه الاسلام، ص ۱۳.</ref> دوم آنکه بسیاری از احکام قرآن مانند احکام [[نماز]]، [[حجّ]]، [[جهاد]]، [[زکات]]، [[ارث]]، [[طلاق]] و غیر اینها به صورت پراکنده در سوره‌های گوناگون و جدا جدا آمده است. ویژگی دیگر این است که قرآن به طور عام، [[احکام]] را به صورت [[نص]] و غیر قابل تردید بیان نکرده؛ بلکه به گونه‌ای آورده که قابل برداشت‌های گوناگون است؛<ref>الاسلام عقیدة و شریعة، ص ۴۸۶.</ref> در نتیجه، استناد به بسیاری از [[آیات]]، دچار مشکل، و مدلول آنها ظنّی الدلالة شده است؛<ref> التبیان، ج ۶، ص ۷۹؛ قرطبی، ج ۹، ص ۷۲ ـ ۷۴.</ref> البتّه این شیوه بیان موجب سهولت و تنوّع در احکام شده <ref>الاسلام عقیدة و شریعة، ص ۴۸۶.</ref> و به قرآن [[جاذبه]] و [[لطافت]] خاصّی بخشیده؛ مانند تعبیرهایی که درباره [[تشریع]] [[روزه]] و [[وصیّت]] به "{{متن قرآن|كُتِبَ}}" کرده یا در جاهای دیگر {{متن قرآن|فَرَضْنَا}}، {{متن قرآن|خَيْرٌ}} و مانند آن را آورده است؛ امّا این شیوه بیان، کار [[مفسّر]] و [[فقیه]] را هم دشوار ساخته، لازم می‌شود آنان با دقّت و رعایت [[قواعد]] و خصوصیات، مسأله را بررسی کنند. چهارمین ویژگی آن است که [[آیات]] [[احکام]] در لابه‌لای دیگر [[معارف قرآن]]، مانند [[مباحث اعتقادی]]، [[اخلاقی]] و [[تاریخی]] قرار گرفته و میان آنها ارتباطی [[قوی]] ایجاد شده است. از دیگر ویژگی‌های قابل توجّه آن است که [[بیان احکام]] در [[قرآن]] به شکلی جذّاب همراه با [[ترغیب]] یا [[تهدید]] و [[انذار]] است و زبان [[تشریع]]، متناسب با اهمّیّت [[حکم]]، فراز و فرود می‌یابد؛ به طور مثال در باب [[وصیّت]] با بیان نرم و ملایم می‌گوید: سزاوار است [[پرهیزگاران]] آن را ترک نکنند: {{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ}}<ref>«بر شما مقرر شده است که هرگاه مرگ یکی از شما فرا رسد، اگر مالی بر جای نهد برای پدر و مادر و خویشان وصیّت شایسته کند؛ بنا به حقّی بر گردن پرهیزگاران» سوره بقره، آیه ۱۸۰.</ref> یا درباره [[وجوب]] [[روزه]] با لحن تشویقی، نتیجه روزه ([[تقوا]]) را باز می‌گوید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۱۸۳.</ref> گاه لحن [[کلام]]، تهدیدآمیز و مسأله ترک [[وظیفه]] با ذکر پیامدهای آن بیان می‌شود. {{متن قرآن|وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع می‌پردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانواده‌اش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> گاه لحن انذار از این هم شدیدتر می‌شود و مسأله اعلام [[جنگ]] با [[خدا]] و [[پیامبر]] مطرح می‌شود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید» سوره بقره، آیه ۲۷۸.</ref>، {{متن قرآن|فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایه‌هایتان از آن شماست، نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.</ref> از جمله فواید این شیوه بیان، افزون بر بیان [[فلسفه]] و نتیجه عمل، آن است که مخاطب را به انجام عمل یا ترک فعل [[حرام]] سوق می‌دهد؛ همچنین جایی که دَوَران امر میان اهمّ و مهمّ و تزاحم میان دو [[تکلیف]] باشد، موارد مهم‌تر را نمایان می‌سازد.


هریک از این ویژگی‌ها می‌تواند در بحث فقه‌پژوهی [[قرآنی]] مبنای تقسیم و طبقه‌بندی برای آیات احکام قرار گیرد و از هر طبقه به صورت مستقل بحث شود؛ چنان‌که برخی از محقّقان به این طبقه‌بندی اشاره کرده و حتّی تقسیم‌های دیگری را برای دسته‌بندی آیات احکام پیشنهاد داده‌اند. مؤلّف ادوار [[فقه]] <ref>ادوار فقه، ج ۲، ص ۴ ـ ۶.</ref> در این باره می‌گوید: [[شایسته]] است برای آیاتی که به [[احکام فقهی]] و [[تکالیف]] عملی [[ارتباط]] دارد، طبقه‌بندی متناسبی در نظر گرفته شود؛ برای مثال تقسیم آیات‌الاحکام به احکامی که [[زمان]] و مکان صدور آنها روشن است و آیاتی که روشن نیست یا تقسیم آن به آیاتی که در پاسخ سؤال نازل گشته و آیاتی که بدون سابقه سؤال و به صورت ابتدایی نازل شده است یا تقسیم آن به آیاتی که [[احکام]] آنها بر وجه امر یا [[نهی]] انشا شده و آیاتی که با اسلوب جمله خبری به [[تشریع حکم]] پرداخته است یا تقسیم آن به آیاتی که به طور صریح حکمی در آنها بیان شده و آیاتی که از راه [[سرزنش]] از چیزی یا [[انذار]] از آن یا [[تهدید]] و توعید بر آن، حکمی از آنها به دست می‌آید. تقسیم‌بندی دیگری که وی پیشنهاد کرده، تقسیم [[آیات]] احکام به آیاتی است که احکام کلّی و عام را در بر دارد و می‌تواند مبنای یک [[قاعده فقهی]] باشد و آیاتی که مشتمل بر احکام خاص است. این طبقه‌بندی‌ها و تقسیم‌های احتمالیِ دیگر می‌تواند توجّه گسترده‌تر و همه جانبه‌ای را به آیات احکام در پی داشته باشد و [[آیات فقهی قرآن]] از ابعاد و منظرهای گوناگون مورد توجّه قرار گیرد و دستورهای فردی و [[اجتماعی]] درعرصه‌های مختلف [[زندگی]] [[بشر]] که امروزه و همگام با [[پیشرفت]] [[علوم]] مورد نیاز او است، از [[آیات قرآن]] [[استنباط]] و برای رسیدن [[بشر]] به [[سعادت حقیقی]]، فرا روی او نهاده شود؛ هم‌چنین بحث درباره جای‌گاه [[قرآن]] در [[استنباط احکام]] و چگونگی استنباط احکام از قرآن.<ref>[[آیات ‌الاحکام (مقاله)|مقاله «آیات ‌الاحکام»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص:۳۴۹-۳۵۱.</ref>
هریک از این ویژگی‌ها می‌تواند در بحث فقه‌پژوهی [[قرآنی]] مبنای تقسیم و طبقه‌بندی برای آیات احکام قرار گیرد و از هر طبقه به صورت مستقل بحث شود؛ چنان‌که برخی از محقّقان به این طبقه‌بندی اشاره کرده و حتّی تقسیم‌های دیگری را برای دسته‌بندی آیات احکام پیشنهاد داده‌اند. مؤلّف ادوار [[فقه]] <ref>ادوار فقه، ج ۲، ص ۴ ـ ۶.</ref> در این باره می‌گوید: [[شایسته]] است برای آیاتی که به [[احکام فقهی]] و [[تکالیف]] عملی [[ارتباط]] دارد، طبقه‌بندی متناسبی در نظر گرفته شود؛ برای مثال تقسیم آیات‌الاحکام به احکامی که [[زمان]] و مکان صدور آنها روشن است و آیاتی که روشن نیست یا تقسیم آن به آیاتی که در پاسخ سؤال نازل گشته و آیاتی که بدون سابقه سؤال و به صورت ابتدایی نازل شده است یا تقسیم آن به آیاتی که [[احکام]] آنها بر وجه امر یا [[نهی]] انشا شده و آیاتی که با اسلوب جمله خبری به [[تشریع حکم]] پرداخته است یا تقسیم آن به آیاتی که به طور صریح حکمی در آنها بیان شده و آیاتی که از راه [[سرزنش]] از چیزی یا [[انذار]] از آن یا [[تهدید]] و توعید بر آن، حکمی از آنها به دست می‌آید. تقسیم‌بندی دیگری که وی پیشنهاد کرده، تقسیم [[آیات]] احکام به آیاتی است که احکام کلّی و عام را در بر دارد و می‌تواند مبنای یک [[قاعده فقهی]] باشد و آیاتی که مشتمل بر احکام خاص است. این طبقه‌بندی‌ها و تقسیم‌های احتمالیِ دیگر می‌تواند توجّه گسترده‌تر و همه جانبه‌ای را به آیات احکام در پی داشته باشد و [[آیات فقهی قرآن]] از ابعاد و منظرهای گوناگون مورد توجّه قرار گیرد و دستورهای فردی و [[اجتماعی]] درعرصه‌های مختلف [[زندگی]] [[بشر]] که امروزه و همگام با [[پیشرفت]] [[علوم]] مورد نیاز او است، از [[آیات قرآن]] [[استنباط]] و برای رسیدن [[بشر]] به [[سعادت حقیقی]]، فرا روی او نهاده شود؛ هم‌چنین بحث درباره جای‌گاه [[قرآن]] در [[استنباط احکام]] و چگونگی استنباط احکام از قرآن.<ref>[[آیات ‌الاحکام (مقاله)|مقاله «آیات ‌الاحکام»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص:۳۴۹-۳۵۱.</ref>
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش