حضرت هود در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = حضرت هود | عنوان مدخل = حضرت هود | مداخل مرتبط = حضرت هود در قرآن - حضرت هود در علوم قرآنی - حضرت هود در تاریخ اسلامی | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== نخستین دعوت هود، همان دعوت تمام انبیاء بود، دعوت به سوی توحید و...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
سپس به توصیف تندبادی که بر قوم عاد مسلط شد پرداخته میافزاید: «از هر چیزی میگذشت آن را رها نمیکرد تا نابود کند، و به صورت گیاهان خشک و در هم کوبیده یا استخوانهای پوسیده درآورد»<ref>{{متن قرآن|مَا تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ}} «که بر هر چه میگذشت چیزی از آن بر جا نمینهاد مگر آن را ریزهریزه میکرد» سوره ذاریات، آیه ۴۲.</ref>. | سپس به توصیف تندبادی که بر قوم عاد مسلط شد پرداخته میافزاید: «از هر چیزی میگذشت آن را رها نمیکرد تا نابود کند، و به صورت گیاهان خشک و در هم کوبیده یا استخوانهای پوسیده درآورد»<ref>{{متن قرآن|مَا تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ}} «که بر هر چه میگذشت چیزی از آن بر جا نمینهاد مگر آن را ریزهریزه میکرد» سوره ذاریات، آیه ۴۲.</ref>. | ||
این تعبیر نشان میدهد که تندباد قوم عاد، یک تندباد معمولی نبود، بلکه علاوه بر [[تخریب]] و در هم کوبیدن و به اصطلاح فشارهای فیزیکی، دارای سوزندگی و مسمومیتی بود که اشیاء گوناگون را میپوساند.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصههای قرآن (کتاب)|قصههای قرآن]] ص ۶۳-۶۸.</ref> | این تعبیر نشان میدهد که تندباد قوم عاد، یک تندباد معمولی نبود، بلکه علاوه بر [[تخریب]] و در هم کوبیدن و به اصطلاح فشارهای فیزیکی، دارای سوزندگی و مسمومیتی بود که اشیاء گوناگون را میپوساند.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصههای قرآن (کتاب)|قصههای قرآن]] ص ۶۳-۶۸.</ref> | ||
==حضرت هود== | |||
[[حضرت هود]]{{ع}} از [[پیغمبران]] [[بزرگواری]] است که گذشته از [[ملکات عالی نفسانی]] و [[اخلاق پسندیده]] [[انسانی]] که در وجود او بود، از نظر [[فضایل]]، [[نسب]]، [[زیبایی]] صورت و [[آراستگی]] اندام نیز میان [[مردم]] [[زمان]] خود ممتاز بود و [[خدای بزرگ]] [[کمالات]] ظاهری و [[معنوی]] را یکجا در او جمع کرده بود. | |||
از سخنانی که میان آن حضرت و [[قوم]] [[بتپرست]] و [[سرکش]] وی ردّ و بدل شده و [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] نقل فرموده، میتوان فهمید که تا چه حدّ برای [[ارشاد]] مردم [[گمراه]]، [[بردباری]] به [[خرج]] داد و چه اندازه در برابر [[نادانی]] مردم، [[صبر]] و [[شکیبایی]] کرد که نظیر آن جز میان پیغمبران [[الهی]] دیده نمیشود. | |||
پس از این که چهل سال از [[عمر]] [[هود]] گذشت، از جانب [[خدای تعالی]] [[مأمور]] شد تا قوم خود را به [[پرستش]] [[خدای یکتا]] [[دعوت]] و [[اخلاق پست]] و عادتهای ناپسندی را که گریبان گیرشان شده بود به آنان گوشزد فرماید و از [[عذاب]] سخت الهی بیمشان دهد. | |||
[[قوم هود]] که طبق گفته بعضی سیزده [[قبیله]] بودند (و نسبشان به [[عاد بن عوص بن ارم بن سام بن نوح]] میرسید و به همین سبب به [[قوم عاد]] موسوم شده بودند) مردمی [[ثروتمند]]، [[قوی]] هیکل با عمرهای طولانی بودند. | |||
[[سرزمین]] آنها «[[احقاف]]» و در جنوب [[غربی]] [[جزیرة العرب]] بین [[یمن]] و حضرموت یا یمن و [[مهرة]] واقع بود. احقاف سرزمینی حاصل خیز، سرسبز و پرآب بود که در آن زمان در سرزمینهای مجاور نظیر نداشت. قوای بدنی آنها به حدّی بود که مینویسند قطعههای بزرگ سنگ را از [[کوه]] میکندند و به صورت ستون و پایه در [[زمین]] کارگذارده و روی آن ساختمان بنا میکردند. بلندی قامت آنها را در [[روایات]] به درخت خرما [[تشبیه]] کردهاند و عمر معمولی آنان را بین ۴۰۰ و ۵۰۰ سال نوشتهاند. | |||
همین [[ثروت]] بسیار و عمرهای طولانی و نیروی زیاد، بیشتر آنها را به [[غفلت]] و بیخبری و [[ظلم]] و [[طغیان]] کشانده بود. تا آنجا که به نقل [[قرآن کریم]]، کسی را نیرومندتر از خود نمیشناختند «... و میگفتند کیست که از ما نیرومندتر باشد آیا نمیدیدند آن خدایی که آنها را آفرید نیرومندتر از آنها بود»<ref>{{متن قرآن|وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً}} «...و گفتند: چه کسی از ما توانمندتر است؟ و آیا ندیدند که خداوندی که آنان را آفریده از آنان توانمندتر است؟» سوره فصلت، آیه ۱۵.</ref>. | |||
[[فاصله طبقاتی]] میان آنها زیاد بود. هر کس [[قدرت]] و نیروی بیشتری داشت به زیردستان خود [[ستم]] میکرد و برای جمع کردن [[اموال]] بیشتر، به [[بیچارگان]] [[زور]] میگفت و به جای آنکه در برابر آن همه نعمتهای وافر و نیروی بسیاری که [[خدای تعالی]] به آنها [[عنایت]] کرده بود، به [[سپاسگزاری]] و [[شکر]] وی [[اقدام]] کنند تا موجب [[رستگاری]] آنها گردد، به [[سرکشی]] خود در [[زمین]] افزوده و راه گردن کشی پیش گرفتند. | |||
کم کم [[گناه بزرگ]] دیگری میان آنها پیدا شد و روی سابقهای که از [[بتپرستان]] پیش در خاطر داشتند، به ساختن [[پرستش]] [[بتها]] و پرستش آنها دست زده و به بزرگترین [[کجروی]] بشری [[گرایش]] پیدا کردند. | |||
در این وقت خدای تعالی [[اراده]] فرمود تا [[هود]] را که از [[شهر]] و [[دیار]] خودشان و به [[آداب و رسوم]] و اوضاعشان آشناتر از دیگران بود، برای [[هدایت]] آنها بفرستد. | |||
هود [[پیغمبر]]، مانند سایر [[انبیای الهی]] [[رسالت]] خود را با [[دعوت]] به پرستش [[خدای یکتا]] و دست کشیدن از پرستش بتها شروع کرد و به ایشان فرمود: «ای [[مردم]]! [[خدای یگانه]] را بپرستید که جز او معبودی ندارید؛ چرا [[تقوا]] پیشه نمیکنید؟» و به دنبال این [[دعوت آسمانی]] و [[جان]] بخش این نکته را نیز همانند سایر [[پیغمبران]] [[تذکر]] میداد که «من از شما [[اجر]] و مزدی (برای [[تبلیغ رسالت]] خویش) نمیخواهم که مزد من تنها با آن خدایی است که مرا [[آفریده]] است؛ چرا نمیاندیشید» تا بدانید که من به منظور [[اندوختن ثروت]] یا کسب [[ریاست]] بر شما، دست به کار [[تبلیغ]] نشدهام و فقط از روی [[خیر خواهی]] و [[انجام وظیفه]] است که شما را از [[بت پرستی]] [[نهی]] و به [[خداشناسی]] [[دعوت]] میکنم. من «رسالتهای [[پروردگار]] خویش را به شما [[ابلاغ]] کرده و [[خیرخواه]] امینی برای شما هستم». | |||
«ای [[مردم]]! از [[خدا]] بترسید و (حرف مرا بشنوید) از من [[پیروی]] کنید. از آن خدایی بترسید که به آن چه میدانید، نیرو و کمکتان داده، به وسیله چهارپایان و پسرانتان کمکتان کرده و به باغها و چشمهسارها و به [[راستی]] که من از [[عذاب]] آن [[روز]] بزرگ بر شما ترسانم»<ref>متن قرآن|إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ * إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ * وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ * أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ * وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ * وَإِذَا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ * وَاتَّقُوا الَّذِي أَمَدَّكُمْ بِمَا تَعْلَمُونَ * أَمَدَّكُمْ بِأَنْعَامٍ وَبَنِينَ * وَجَنَّاتٍ وَعُيُونٍ * إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}} «(یاد کن) آنگاه را که برادرشان هود به آنان گفت: آیا پرهیزگاری نمیورزید؟ * من برای شما پیامبری امینم * پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید! * و من از شما برای این (پیامبری) پاداشی نمیخواهم، پاداش من جز با پروردگار جهانیان نیست * آیا بر هر بلندی بنایی از سر بازی (و بیهوده) میسازید؟ * و کوشکهایی (استوار) میگزینید بدان امید که جاودان بمانید؟ * و چون خشم میآورید، چون گردنکشان خشم میآورید * پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید! * و از کسی که شما را با آنچه میدانید یاوری کرد پروا کنید * شما را با چارپایان و فرزندان یاوری کرد * و با بوستانها و چشمهساران * من از عذاب روزی سترگ بر شما میهراسم» سوره شعراء، آیه ۱۲۴.</ref>. اما آن [[مردم]] [[خیره]] سر به جای [[اطاعت]] از سخنان خیرخواهانه [[هود]] در پاسخ او گفتند: «بر ما یکسان است چه ما را [[پند]] دهی و چه پندمان ندهی، که این کار ([[بتپرستی]]) [[رفتار]] گذشتگان ماست»<ref>{{متن قرآن|قَالُوا سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْوَاعِظِينَ}} «گفتند: چه اندرز دهی چه ندهی برای ما برابر است» سوره شعراء، آیه ۱۳۶.</ref> و ما دست بردار نیستیم.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۹۰.</ref> | |||
==آزاری که هود از مردم کشید== | |||
میگویند نخستین باری که هود در جمع آن مردم [[بتپرست]] آمد و آنها را به [[خدای یگانه]] [[دعوت]] کرد، بدو گفتند: ای هود تو نزد ما مورد [[وثوق]] و شخص امینی هستی! | |||
هود گفت: من [[پیغمبر]] [[خدا]] هستم که نزد شما آمده و میگویم که دست از [[پرستش]] [[بتها]] بردارید. وقتی این سخن را شنیدند، بر خواسته و بدو [[حمله]] کردند و او را به حدّی کتک زدند که یک شبانه [[روز]] بیهوش روی [[زمین]] افتاد. چون به [[هوش]] آمد گفت: پروردگارا! من [[مأموریت]] خود را انجام دادم و رفتار مردم را نیز [[مشاهده]] کردی. در این وقت [[جبرئیل]] بر آن حضرت نازل شد و عرض کرد: ای هود! [[خدای تعالی]] به تو دستور میدهد که به کار خود ادامه دهی و از دعوت مردم خسته نشوی. خدا [[وعده]] فرموده [[ترس]] و وحشتی از تو در [[دل]] آنها بیفکند که دیگر [[قادر]] به [[آزار]] و [[کتک زدن]] تو نباشند. | |||
هود برخاست و برای بار دوم نزد آنها آمد و گفت: شما در زمین [[سرکشی]] کرده و [[فساد]] را از حدّ گذراندهاید. [[قوم]] او که دیدند دوباره هود به سر وقت آنها آمده گفتند: ای هود! از این حرفها دست بردار که اگر این بار به تو حمله کنیم چنان تو را میزنیم که بار اوّل را از یاد ببری! | |||
هود گفت: از این سخنها دست بردارید. به سوی خدا بازگردید و به درگاه او [[توبه]] کنید. مردم در صدد آزار وی برآمدند و چون از او [[وحشت]] داشتند، همگی به صورت دسته جمعی برای [[آزار]] او پیش آمدند، ولی [[هود]] فریادی بر سر آنها زد که همهشان فرار کردند. | |||
هود به آنها گفت: ای [[مردم]]! به [[راستی]] که شما [[کفر]] و [[ناسپاسی]] را مانند [[قوم نوح]] از حدّ گذراندهاید و سزاوار هستید تا همان طور که نوح درباره [[قوم]] خود [[نفرین]] کرد، من هم شما را نفرین کنم. گفتند: ای هود! [[خدایان]] قوم نوح [[ناتوان]] بودند، ولی خدایان ما نیرومند هستند و خود ما نیز [[مردمان]] [[قوی]] پنجهای هستیم. تو ما را با قوم نوح یک سان مپندار. | |||
از جمله سخنان [[ناهنجاری]] که به هود میگفتند، آن بود که به او میگفتند: ما تو را [[آدمی]] [[سفیه]] و [[نادان]] میبینیم و [[گمان]] داریم که [[دروغگو]] هستی. هود گفت: «ای قوم! من سفیه نیستم، بلکه فرستاده [[پروردگار]] جهانیانم»<ref>{{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ}} «گفت: ای قوم من! در من هیچ نابخردی نیست بلکه من فرستادهای از سوی پروردگار جهانیانم» سوره اعراف، آیه ۶۷.</ref>. | |||
«ای مردم! از پروردگار خود [[آمرزش]] بخواهید و سپس به درگاهش [[توبه]] آرید تا [[باران]] فراوان بر شما ببارد و نیرویی بر نیروی کنونی که دارید بیفزاید (و نیرومندتر شوید) و به حال کفر و [[نافرمانی]] از [[دعوت]] من رو نگردانید»<ref>{{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ}} «و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره هود، آیه ۵۲.</ref>.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۹۱.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1100842.jpg|22px]] [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصههای قرآن (کتاب)|'''قصههای قرآن''']] | # [[پرونده:1100842.jpg|22px]] [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصههای قرآن (کتاب)|'''قصههای قرآن''']] | ||
# [[پرونده:13681351.jpg|22px]] [[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|'''تاریخ انبیاء''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |