حضرت هود در قرآن
مقدمه
در کتب عهد عتیق از او یاد نشده اما سوره یازدهم قرآن به نام او است. و هفت بار در قرآن نام او ذکر شده است.
داستان او با قوم عاد، در چند سوره دیگر (سوره احقاف، سوره فصلت، سوره شعراء، سوره اعراف، سوره ذاریات، سوره حاقه، سوره قمر) آمده است.
درباره کلمه هود، به نقل از طبرسی، سه قول است:
- جمع هائده است به معنی تائب (توبهکننده)،
- مصدر است و نسبت به فرد و جمع صلاحیت کاربرد دارد.
- اصل آن یهود است و یای آن حذف شده است.
اقرب الموارد پس از نقل قول اول گوید: بنابراین هود کلمه عربی است و به قولی عجمی است مثل نوح و لوط و آنگاه گفته بعید نیست که مخفف یهود باشد و «یاء» از کثرت استعمال حذف شده است[۱].
کلمه هود در آیات ﴿وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۲]، ﴿وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۳]، ﴿أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۴] به عنوان نامی برای قوم یهود وارد شده و در سوره جمعه نیز، ﴿الَّذِينَ هَادُوا﴾[۵] به معنی پیروان دین یهود آمده است.
هود دومین پیغمبری است که برای دفاع از حق و سرکوبی و ابطال کیش و ثنیّت دوگانه پرستی قیام کرده است. البته دومین نفری که قرآن کریم سرگذشتش را نقل کرده و محنتها و آزاری را که در راه خدای سبحان دیده، حکایت نموده است[۶].
هود از پیغمبران عرب به شمار میرود. سلسلة النسب او تاحدی با سلسلة النسب عاد که جد این قبیله است مشابه میباشد و همچنین نام پدر او «عابر» یا «عبر» که به موجب تورات جدّ عبرانیان است قرابت دارد[۷].
در قرآن داستان هود مفصل نیست: هود پیغمبری است که برای قوم عاد فرستاده شده بود. وی با عده زیادی از منکرین مواجه میگردد و عدّه کمی از او پیروی میکنند. هود آنان را به عذاب تهدید کرد. قوم او گفتند: آیا آمدهای که ما را از خدایانمان برگردانی؟ پس اگر راست میگویی، آنچه به ما وعده میدهی بر سرمان بیاور ﴿قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴾[۸].
هود در پاسخ میگوید: علم به این که عذاب چه وقت میرسد تنها نزد خدا است، مأموریت من فقط ابلاغ رسالت او است که رساندم، اما شما را مردمی یافتم که سخت گرفتار جهلید[۹].
به موجب روایت «قصص و تفاسیر اسلامی» چون تمرّد و بیحرمتی و بیباکی ایشان به غایت رسید، باران از ایشان وا ایستاد و نبات و روییدنی از زمین برنیامد و سه سال درین قحط و رنج بماندند. پس قومی از وجوه و اعیان را اختیار کردند و به زمین حرم فرستادند به مکه تا آنجا دعا کنند و باران خواهند. خداوند سه قطعه ابری سفید و قرمز و سیاه ظاهر میگرداند و به «قیل» که یکی از نمایندگان قوم بوده خطاب میرسد تا یکی از ابرها را انتخاب کند. قیل ابر سیاه را برمیگزیند. عادیان چون آن را بدیدند خرم گشتند و شادی نمودند. بر اثر آن، طوفانی عجیب برپا میشود. و ایشان را با آن جثههای عظیم برمیگرفت و بر هوا میبرد و چنان که پَرِ مرغ را گرداند، اندر هوا ایشان را میگردانید و نیست میکرد و از بیم در خانهها میگریختند و آن باد همچنان در خانههای ایشان را بر دیوار میزد و پست میکرد و بیرون میافکند. پس رب العزه مرغانی را پدید آورد، مرغهای سیاه و ایشان را برگرفت و به دریا افکند. و روی زمین از ایشان پاک شد و هود پیغامبر در آن وقت عذاب، اندر حظیرهای نشسته بود و از آن باد جز نسیمی خوش به وی نمیرسید[۱۰].
قوم هود گرفتار سه خصلت نکوهیده بودند، یکی انکار آیات الهی، دوم نافرمانی انبیاء و سوم اطاعت کردن از جبّاران[۱۱]. میگویند عمر هود ۱۵۰ سال بوده و راجع به محل قبرهود اختلاف است. بعضی آن را نزدیک به برهوت نشان میدهند. ابنبطوطه، محل قبر هود را در مسجد دمشق معرفی میکند و میگوید در نزدیکی شهر ظفار از یمن هم، در محلی که احقاف نامیده میشود زیارتگاهی را به نام این پیغمبر دیده است[۱۲].
احادیثی نیز در دست است که به موجب آن، قبر هود و نود و هشت پیغمبر دیگر در اطراف کعبه است[۱۳]. ابن عربی، فص دهم خود را با عنوان «فصّ حکمت احدی در کلمه هودی» نامیده است. وی در این فص از کشف یا خوابی حکایت میکند که به سال ۵۸۶، همه انبیا و رُسل در شهر قرطبه گرد آمدهاند و او از میان آن جمع، فقط با هوډ پیغمبر همسخن گشته است[۱۴]. ابن عربی در تفسیر و تأویل آیه ﴿رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۱۵] هم باد و هم عذاب را از معنی ظاهر و متداول آن خارج میکند و میگوید: آن باد رحمت و راحت و خوشگوار، برای عادیان دردناک بود؛ زیرا آنان به حالتی که داشتند معتاد شده بودند و ترک عادات دشوار و دردناک است[۱۶]. در مثنوی، قصه باد که در عهد هود، قوم عاد را هلاک کرد به اشاره آمده است[۱۷] و داستان قوم هود را همچون رمزی از قهر خداوند در کیفر جباران عاد تصویر میکند و نشان میدهد که باد مسخّر حُکم حق است[۱۸].[۱۹]
دین حضرت هود (ع)
حضرت هود (ع) پیامبر قوم عاد بود. مستقيماً وحی دریافت میکرد و دارای آموزههای دینی و معجزه بود. آن حضرت در پاسخ درخواست قوم برای آوردن معجزه، ناتوانی آنان در آسیب رسانی به وی به رغم همه توانمندیشان را آیت و معجزه الهی خواند﴿قَالُواْ يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَن قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ إِن نَّقُولُ إِلاَّ اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهِ وَاشْهَدُواْ أَنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ مِن دُونِهِ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لاَ تُنظِرُونِ﴾[۲۰].[۲۱]
قرآن کریم درباره اینکه حضرت هود (ع) پیرو دین حضرت نوح (ع) بود یا اینکه دین و کتاب آسمانی جداگانهای داشت، سخنی نگفته است؛ اما برخی گزارشهای تاریخی[۲۲] و نیز روایات[۲۳] نه چندان معتبر[۲۴] برای آن حضرت دین و کتاب آسمانی یاد کردهاند. بر اساس برخی احادیث، حضرت نوح (ع) آمدن حضرت هود (ع)، تکذیب وی به وسیله قوم عاد و نابودی آنان با عذاب الهی (صاعقه) را خبر داده بود[۲۵][۲۶].
قوم عاد از قبایل عربی ما قبل تاریخ و ساکن سرزمین احقاف ﴿وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتْ النُّذُرُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴾[۲۷] در جنوب شبه جزیره عربستان بودند[۲۸] و پس از حضرت نوح (ع) پدید آمدند﴿أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذْكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُواْ آلاء اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۲۹][۳۰].
یگانهپرستی و نفی الوهیت خدایان دیگر از آموزههای کانونی حضرت هود (ع) بود﴿وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ ﴾[۳۱]، ﴿وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ مُفْتَرُونَ ﴾[۳۲].
قوم عاد به رب النوعهای مختلف مانند خدای حاصلخیزی، خدای دریا، خدای خشکی و خدای جنگ و نیز قدرت تصرف آنان در امور تکوینی مانند آسیب رساندن به دشمنان خویش اعتقاد داشته و در این باره با حضرت هود (ع) به مجادله میپرداختند، برای همین، آن حضرت الوهیت خدایان آنها را فاقد دلیل و برهان میدانست که واقعیتی فراتر از نامهایی که قوم عاد بر آنان گذاشتهاند، ندارند. براساس تعلیم حضرت هود (ع) بتها توان انجام هیچ کاری را ندارند و همه چیز مقهور اراده خداوند و زیر سلطه اوست﴿قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ﴾[۳۳]، ﴿إِن نَّقُولُ إِلاَّ اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهِ وَاشْهَدُواْ أَنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ مِن دُونِهِ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لاَ تُنظِرُونِ إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُم مَّا مِن دَابَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴾[۳۴].[۳۵].[۳۶].
هنگامی که قوم عاد دچار خشکسالی شدند، حضرت هود (ع) برخلاف باور قوم، خدای یگانه را منشأ بارش باران و قدرت آنان دانست. آن حضرت ضمن تأکید بر پیوند ناگسستنی میان اعمال نیک و بد انسان و حوادث تكوینی، ایمان، تقوا، استغفار و انجام عمل صالح را موجب آمدن باران، توانمندی روزافزون و به تأخیر افتادن مرگ قوم، و کفر و ناسپاسی را مایه عذاب الهی آنها میخواند﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ﴾[۳۷]، ﴿وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ﴾[۳۸]، ﴿قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى قَالُواْ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِيدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ﴾[۳۹]، ﴿وَاتَّقُوا الَّذِي أَمَدَّكُم بِمَا تَعْلَمُونَ أَمَدَّكُم بِأَنْعَامٍ وَبَنِينَ وَجَنَّاتٍ وَعُيُونٍ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴾[۴۰].
براساس آموزههای دینیِ حضرت هود (ع) خداوند میتواند در صورت ایمان نیاوردن، قوم عاد را از بین برده و مردمان دیگری را جایگزین آنان سازد و آنها با همه قدرتی که دارند نمیتوانند به خداوند آسیبی برسانند﴿وَرَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَسْتَخْلِفْ مِن بَعْدِكُم مَّا يَشَاء كَمَا أَنشَأَكُم مِّن ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ ﴾[۴۱][۴۲] پرهیزگاری، استغفار، توبه، توکل، آمرزش گناهان به وسیله خداوند، یادآوری و شکر نعمتهایی مانند جایگزینی به جای قوم نوح و برخورداری از جثههای بزرگ، تأثیر یادآوری نعمتها در فلاح و رستگاری و بردباری در برابر آزار کافران از دیگر مفاهیم و آموزههای اخلاقی و اجتماعی دین حضرت هود(ع) ﴿وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ ﴾[۴۳]، ﴿أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذْكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُواْ آلاء اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۴۴]، ﴿وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ﴾[۴۵]، ﴿قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى قَالُواْ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِيدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ﴾[۴۶]، ﴿وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ ﴾[۴۷]، ﴿إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلا تَتَّقُونَ﴾[۴۸]
براساس آموزههای دینی حضرت هود (ع) در بحث نبوت، انسان شایستگی پیامبری و دریافت وحی الهی را دارد ﴿قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۴۹]، ﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ لاَ يَعْلَمُهُمْ إِلاَّ اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّواْ أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُواْ إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ﴾[۵۰]، ﴿قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَا أَن نَّأْتِيَكُم بِسُلْطَانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾[۵۱].
پیامبر، انسانی برگزیده، دارای معجزه، انذار کننده و در ابلاغ پیام خدا کاملاً خیرخواه مردم، امین و درستکار «معصوم» است و مردم باید از او پیروی کنند. ﴿أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنَاْ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ﴾[۵۲]، ﴿يَا قَوْمِ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ﴾[۵۳]، ﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ لاَ يَعْلَمُهُمْ إِلاَّ اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّواْ أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُواْ إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ﴾[۵۴]، ﴿قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَا أَن نَّأْتِيَكُم بِسُلْطَانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾[۵۵]، ﴿إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾[۵۶]
ادعای رسالت برای به دست آوردن مال و مقام یا فتنهانگیزی و آشوبطلبی نیست و پیامبر در برابر انجام رسالت خویش مزدی از مردم نمیطلبد و مزد او بر عهده خداست: ﴿يَا قَوْمِ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ﴾[۵۷]؛﴿وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۵۸]
به رغم تلاشهای حضرت هود (ع) بیشتر مردم او را تکذیب و به دروغگویی و سفاهت متهم کرده و با بیاعتنایی به هشدارهای وی مبنی بر گرفتار شدن به عذاب الهی، سرانجام با صاعقه نابود شدند[۵۹].
منابع
پانویس
- ↑ قاموس قرآن، ج۷، ص۱۶۷.
- ↑ «و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.
- ↑ «و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید ؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درستآیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.
- ↑ «یا میگویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهییی را که از خداوند نزد اوست پنهان میدارد؟ و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.
- ↑ «بگو: ای یهودیان!» سوره جمعه، آیه ۶.
- ↑ المیزان، ج۱۰، ص۳۰۸.
- ↑ اعلام قرآن، ص۶۶۱.
- ↑ «گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما را از خدایانمان باز داری؟ اگر از راستگویانی آنچه به ما وعده میدهی بر سر ما بیاور!» سوره احقاف، آیه ۲۲.
- ↑ سوره احقاف، آیه ۲۳.
- ↑ کشف الاسرار، ج۳، ص۶۵۲؛ المیزان، ج۱۰، ص۳۰۸.
- ↑ المیزان، ترجمه، ج۱۰، ص۴۵۳.
- ↑ سفرنامه ابن بطوطه، ج۱، ص۱۲۷.
- ↑ اعلام قرآن، ص۶۶۱.
- ↑ فصوص الحکم، ج۱، ص۱۰۶.
- ↑ «(تند) بادی است که در آن عذابی دردناک است» سوره احقاف، آیه ۲۴.
- ↑ فصوص الحکم، ج۱، ص۱۱۰.
- ↑ مثنوی، ۱، ص۸۵۴.
- ↑ بحر در کوزه، ص۷۵.
- ↑ رهبریان، محمد رضا، مقاله «هود»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص1179-1180.
- ↑ گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاوردهای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمیکشیم و ما به تو ایمان نمیآوریم ما جز این نمیگوییم که یکی از خدایان ما به تو آسیبی رسانده است؛ گفت: من خداوند را گواه میگیرم و (شما نیز) گواه باشید که من از شرکی که در برابر او میورزید، بیزارم...از این روی همه هر نیرنگی دارید در برابر من بهکار برید و به من مهلت ندهید؛ سوره هود، آیه: ۵۳- ۵۵.
- ↑ الميزان، ج۱۰، ص ۳۰۱-۳۰۲.
- ↑ الكشاف، ج۲، ص۱۱۷-۱۱۶؛ تاریخ طبری، ج۱، ص۱۵۴.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۷۸.
- ↑ شرح اصول کافی، ج۷، ص۲۰۶.
- ↑ کمال الدین، ص۲۱۶؛ بحار الانوار، ج۱۱، ص۴۶-۴۷.
- ↑ اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۱۴- ۲۱۶.
- ↑ و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن آنگاه که قومش را در آن ریگزار بیم داد و البته پیش از وی بیمدهندگانی بر گذشته بودند و پس از او نیز پیامبرانی آمدند که (هر یک میگفتند) جز خداوند را نپرستید که من بر شما از عذاب روزی سترگ میهراسم؛ سوره احقاف، آیه: ۲۱.
- ↑ المیزان، ج۱۰، ص۳۰۶؛ ج۱۵، ص۲۹۹؛ ج۱۸، ص۲۱۰.
- ↑ آیا شگفت میدارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا بیمتان دهد؟ و به یاد آورید هنگامی را که پس از قوم نوح شما را جانشین کرد و در آفرینش بر گستره (توانمندی) شما افزود، بنابراین نعمتهای خداوند را به یاد آورید باشد که رستگار گردید؛ سوره اعراف، آیه: ۶۹.
- ↑ اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۱۴- ۲۱۶.
- ↑ و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را (فرستادیم) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ آیا پرهیزگاری نمیورزید؟؛ سوره اعراف، آیه: ۶۵.
- ↑ و به سوی (قوم) «عاد» برادرشان «هود» را (فرستادیم که به آنان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ شما جز (گروهی) دروغباف نیستید؛ سوره هود، آیه: ۵۰.
- ↑ گفت: بیگمان عذاب و خشمی از (سوی) پروردگارتان برای شما رقم خورده است آیا در نامهایی که شما و پدرانتان آنها را نامگذاری کردهاید- (و) خداوند هیچ برهانی بر (تأیید) آنها نفرستاده است- با من چالش میورزید؟ پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم؛ سوره اعراف، آیه:۷۱.
- ↑ ما جز این نمیگوییم که یکی از خدایان ما به تو آسیبی رسانده است؛ گفت: من خداوند را گواه میگیرم و (شما نیز) گواه باشید که من از شرکی که در برابر او میورزید، بیزارم...از این روی همه هر نیرنگی دارید در برابر من بهکار برید و به من مهلت ندهید. من به خداوند- پروردگار خویش و پروردگار شما- توکل کردهام؛ هیچ جنبندهای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است؛ سوره هود، آیه: ۵۴- ۵۶.
- ↑ المیزان، ج۸، ص۱۷۹.
- ↑ اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۱۴- ۲۱۶.
- ↑ و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم؛ سوره اعراف، آیه:۹۶.
- ↑ و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید؛ سوره هود، آیه: ۵۲.
- ↑ پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید؛ سوره ابراهیم، آیه:۱۰.
- ↑ و از کسی که شما را با آنچه میدانید یاوری کرد پروا کنید. شما را با چارپایان و فرزندان یاوری کرد، و با بوستانها و چشمهساران. من بر شما از عذاب روزی سترگ میهراسم؛ سوره شعراء، آیه: ۱۳۲- ۱۳۵.
- ↑ و پروردگار تو بینیاز دارای بخشایش است؛ اگر بخواهد شما را باز میبرد و آنچه را بخواهد پس از شما جانشین میگرداند به همانگونه که شما را از نسل گروه دیگری پدید آورد؛ سوره انعام، آیه: ۱۳۳.
- ↑ المیزان، ج۷، ص۳۵۷.
- ↑ و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را (فرستادیم) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ آیا پرهیزگاری نمیورزید؟؛ سوره اعراف، آیه:۶۵.
- ↑ آیا شگفت میدارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا بیمتان دهد؟ و به یاد آورید هنگامی را که پس از قوم نوح شما را جانشین کرد و در آفرینش بر گستره (توانمندی) شما افزود، بنابراین نعمتهای خداوند را به یاد آورید باشد که رستگار گردید؛ سوره اعراف، آیه: ۶۹.
- ↑ و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید؛ سوره هود، آیه: ۵۲.
- ↑ پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید؛ سوره ابراهیم، آیه:۱۰.
- ↑ و چرا بر خداوند توکّل نکنیم حال آنکه راهمان را به ما نشان داده است؟ و بیگمان بر آزاری که میدهیدمان شکیبایی پیشه میکنیم و توکّلکنندگان باید تنها بر خداوند توکّل کنند؛ سوره ابراهیم، آیه: ۱۲.
- ↑ یاد کن) آنگاه را که برادرشان هود به آنان گفت: آیا پرهیزگاری نمیورزید؟؛ سوره شعراء، آیه:۱۲۴.
- ↑ سرکردگان کافر از قوم وی گفتند: بیگمان ما تو را در نابخردی میبینیم و ما تو را از دروغگویان میدانیم. گفت: ای قوم من! در من هیچ نابخردی نیست بلکه من فرستادهای از سوی پروردگار جهانیانم؛ سوره اعراف، آیه: ۶۶ - ۶۷.
- ↑ آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم؛ سوره ابراهیم، آیه:۹.
- ↑ پیامبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشری مانند شما نیستیم امّا خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد منّت میگذارد (و به او رسالت میبخشد) و ما را نشاید که جز به اذن خداوند برهانی برای شما بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند؛ سوره ابراهیم، آیه: ۱۱.
- ↑ پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و من برای شما خیرخواهی امینم؛ سوره اعراف، آیه:۶۸.
- ↑ ای قوم من! در برابر آن (رسالت) از شما پاداشی نمیخواهم؛ پاداش من جز بر (عهده) آن کس که مرا آفریده است نیست پس آیا خرد نمیورزید؟؛ سوره هود، آیه: ۵۱.
- ↑ آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم؛ سوره ابراهیم، آیه:۹.
- ↑ پیامبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشری مانند شما نیستیم امّا خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد منّت میگذارد (و به او رسالت میبخشد) و ما را نشاید که جز به اذن خداوند برهانی برای شما بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند؛ سوره ابراهیم، آیه: ۱۱.
- ↑ من برای شما پیامبری امینم. پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید؛ سوره شعراء، آیه: ۱۲۵- ۱۲۶.
- ↑ ای قوم من! در برابر آن (رسالت) از شما پاداشی نمیخواهم؛ پاداش من جز بر (عهده) آن کس که مرا آفریده است نیست پس آیا خرد نمیورزید؟؛ سوره هود، آیه: ۵۱.
- ↑ و من از شما برای این (پیامبری) پاداشی نمیخواهم، پاداش من جز با پروردگار جهانیان نیست؛ سوره شعراء، آیه: ۱۲۷.
- ↑ اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۱۴- ۲۱۶.