سوره احقاف

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

«احقاف» نام سرزمین قوم عاد و نزدیک یمن است. در آیه ﴿وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ[۱] آمده است: «حضرت هود قوم خویش (عاد) را در سرزمین احقاف، از عذاب خدا بیم داد». نام سوره از همین آیه گرفته شده است.

غرض این سوره انذار مشرکینی است که دعوت به ایمان به خدا و رسول و معاد را رد می‌کردند. و این انذار مشتمل است بر عذاب الیم برای کسانی که آن را انکار نموده، از آن اعراض کنند، و به همین جهت این سوره با اثبات معاد آغاز شده، می‌فرماید: ﴿مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى وَالَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ[۲] و تا آخر سوره همین مطلب را مکرراً خاطرنشان ساخته، یک جا می‌فرماید ﴿وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ[۳]، جای دیگر می‌فرماید ﴿وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُمَا أَتَعِدَانِنِي أَنْ أُخْرَجَ[۴]، و باز جای دیگر می‌فرماید ﴿وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ[۵] و نیز می‌فرماید ﴿وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ[۶] و در آخر سوره می‌فرماید: ﴿كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ بَلَاغٌ[۷]....

و در این آیات احتجاج بر یگانگی خدا و بر نبوت نیز شده، و اشاره‌ای هم به هلاکت قوم هود و قریه‌های پیرامون مکه رفته است، و به این وسیله مردم را انذار می‌کند. و نیز از آمدن چند نفر از طائفه جن نزد رسول خدا (ص) خبر می‌دهد که بعد از شنیدن آیاتی از قرآن به آن جناب ایمان آورده، به نزد قوم خود بازگشتند، تا ایشان را انذار کنند.

ویژگی‌های سوره احقاف

  1. این سوره ۳۵ آیه به عدد کوفی (اصح اعداد)، ۳۴ آیه به عدد مکاتب تفسیری کوفه، بصره، شام، مکه و مدینه، ۶۴۴ یا ۶۴۸ کلمه و ۲۵۹۸ یا ۲۶۶۸ حرف دارد.
  2. در ترتیب نزول، شصت و ششمین، و در ترتیب مصحف شریف، چهل و ششمین سوره قرآن است که پس از سوره جاثیه و پیش از سوره ذاریات نازل شد.
  3. پیش از هجرت در مکه نازل شد و از سور مکی به شمار می‌آید؛ به جز آیات ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَكَفَرْتُمْ بِهِ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَكْبَرْتُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ[۸]، ﴿وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ[۹] و ﴿قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ[۱۰] که گفته‌اند مدنی است.
  4. از نظر شمار آیات از سُوَر مثانی و به مقدار یک حزب قرآن است.
  5. بیست و هفتمین سوره از سُوَر مقطّعات است که با حروف مقطعه «حم» آغاز می‌شود.
  6. هفتمین و آخرین سوره از سُوَر حوامیم است.
  7. هفتمین سوره‌ای است که با سوگند آغاز می‌شود.

پیام‌های مهم سوره احقاف

  1. بیان عظمت قرآن؛
  2. مبارزه با شرک و بت‌پرستی؛
  3. عمومیت و گسترش دعوت پیامبر اسلام (ص) حتی برای جنّیان؛
  4. هدفدار بودن خلقت آسمان و زمین و جهان آفرینش؛
  5. معاد و سرنوشت مؤمنان و کافران در قیامت؛
  6. فرازهایی از تاریخ قوم حضرت هود (قوم عاد) و سرنوشت آنان[۱۱].[۱۲]

منابع

پانویس

  1. «و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن آنگاه که قومش را در آن ریگزار بیم داد و البته پیش از وی بیم‌دهندگانی بر گذشته بودند و پس از او نیز پیامبرانی آمدند که (هر یک می‌گفتند) جز خداوند را نپرستید که من بر شما از عذاب روزی سترگ می‌هراسم» سوره احقاف، آیه ۲۱.
  2. «ما آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست جز به حق و در زمانی معین نیافریده‌ایم و کافران از آنچه بیمشان داده‌اند رویگردانند» سوره احقاف، آیه ۳.
  3. «و چون (در رستخیز) مردم را گرد آورند» سوره احقاف، آیه ۶.
  4. «و آن (دیگری) که به پدر و مادرش می‌گوید: اف بر شما! آیا به من وعده می‌دهید که (از گور) بیرون آورده می‌شوم در حالی که نسل‌ها (ی بسیار) پیش از من گذشته‌اند؟» سوره احقاف، آیه ۱۷.
  5. «و روزی که کافران را بر آتش (دوزخ) عرضه کنند و (به آنان گویند): چیزهای خوشایندتان را در زندگانی دنیا به پایان بردید و از آنها بهره‌مند شدید پس امروز برای گردنکشی ناحق در زمین و آن نافرمانی که می‌کردید با عذاب خواری‌آور کیفر می‌بینید» سوره احقاف، آیه ۲۰.
  6. «روزی که کافران را بر آتش (دوزخ) عرضه دارند (و بپرسند) آیا این حقّ نیست؟» سوره احقاف، آیه ۳۴.
  7. «بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند، این، پیام‌رسانی است؛ پس آیا جز بزهکار» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  8. «بگو: آیا اندیشیده‌اید که اگر (قرآن) از سوی خدا باشد و شما منکر آن باشید و گواهی از بنی اسرائیل بر همانند آن گواهی دهد آنگاه او ایمان آورد و شما گردنکشی کنید (گمراه خواهید بود)؟ بی‌گمان خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌شود» سوره احقاف، آیه ۱۰.
  9. «و به آدمی سپرده‌ایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشته‌ام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.
  10. «گفتند: ای قوم! ما (آیات) کتابی را شنیدیم که پس از موسی فرو فرستاده شده است، آنچه را (از کتاب‌های آسمانی) که پیش از آن بوده است راست می‌شمارد، به سوی حق و به راهی راست راهنمایی می‌کند» سوره احقاف، آیه ۳۰.
  11. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۱، صفحه ۶۵و۴۳و۴۱؛ حجتی، محمد باقر، پژوهشی درتاریخ قرآن کریم، صفحه ۱۴۵؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صفحه ۵۸۶؛ جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، جلد۱، صفحه ۳۱۶؛ زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)، جلد۱، صفحه ۱۹۳؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد۲۱، صفحه ۲۹۳؛ هاشم زاده هریسی، هاشم، شناخت سوره‌های قرآن، صفحه ۳۶۳؛ فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، بصائرذوی التمییزفی لطائف الکتاب العزیز، جلد۱، صفحه ۴۴۸؛ طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰، المیزان فی تفسیر القرآن، جلد۱۸، صفحه ۱۸۵.
  12. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ص۲۷۴۷.