عمار بن یاسر: تفاوت میان نسخهها
←عمار در آستانه شهادت
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
در این دوران عمار همراه [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[جنگ جمل]] و [[جنگ صفین]] شرکت کرد<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[عمار یاسر (مقاله)|مقاله «عمار یاسر»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۴۲۸-۴۲۹.</ref>. | در این دوران عمار همراه [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[جنگ جمل]] و [[جنگ صفین]] شرکت کرد<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[عمار یاسر (مقاله)|مقاله «عمار یاسر»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۴۲۸-۴۲۹.</ref>. | ||
== | == روزهای پایانی == | ||
[[نقل]] شده هنگام [[جنگ صفین]] عمار یاسر از صف لشکر خارج شد و در مقابل صف [[دشمن]] قرار گرفت و چنین گفت: "خدایا! تو میدانی که اگر بدانم رضای تو در این است که خود را به دریا بیفکنم چنین خواهم کرد؛ پروردگارا! اگر بدانم رضای تو در آن است که نوک [[شمشیر]] را بر شکم نهاده و خود را بر آن بیفکنم تا از قفا خارج شود، هر آینه انجام خواهم داد، ولی به [[خدا]] [[سوگند]] میدانم که رضای تو امروز در [[جنگیدن]] با این [[مردم]] [[فاسق]] و [[ستمگر]] است و اگر عملی که تو را بهتر [[خشنود]] سازد غیر از این کار سراغ میداشتم، آن را [[اختیار]] میکردم. خداوندا! اگر ما را [[یاری]] کنی بیسابقه نیست؛ زیرا بسیار شده که دوستانت را یاری فرمودهای، و اگر آنها را [[پیروز]] میگردانی، سپس در مقابل بدعتهایی که نهادهاند عذابی سخت برای ایشان آماده گردان". در این هنگام در حالی که [[رجز]] میخواند حمله به دشمن را آغاز کرد و فرمود: [[بهشت]] در سایه شمشیرها و [[مرگ]] گرد نیزههاست. امروز [[دوستان]] [[محمد]] {{صل}} و هواداران او را [[ملاقات]] میکنم<ref>{{عربی| اَلْجَنَّةُ تَحْتَ ظِلاَلِ اَلسُّيُوفِ وَ اَلْمَوْتُ تَحْتَ أَطْرَافِ اَلْأَسَلِ وَاَلْيَوْمَ أَلْقَى اَلْأَحِبَّةَ مُحَمَّداً وَ حِزْبَهُ}}</ref>. | [[نقل]] شده هنگام [[جنگ صفین]] عمار یاسر از صف لشکر خارج شد و در مقابل صف [[دشمن]] قرار گرفت و چنین گفت: "خدایا! تو میدانی که اگر بدانم رضای تو در این است که خود را به دریا بیفکنم چنین خواهم کرد؛ پروردگارا! اگر بدانم رضای تو در آن است که نوک [[شمشیر]] را بر شکم نهاده و خود را بر آن بیفکنم تا از قفا خارج شود، هر آینه انجام خواهم داد، ولی به [[خدا]] [[سوگند]] میدانم که رضای تو امروز در [[جنگیدن]] با این [[مردم]] [[فاسق]] و [[ستمگر]] است و اگر عملی که تو را بهتر [[خشنود]] سازد غیر از این کار سراغ میداشتم، آن را [[اختیار]] میکردم. خداوندا! اگر ما را [[یاری]] کنی بیسابقه نیست؛ زیرا بسیار شده که دوستانت را یاری فرمودهای، و اگر آنها را [[پیروز]] میگردانی، سپس در مقابل بدعتهایی که نهادهاند عذابی سخت برای ایشان آماده گردان". در این هنگام در حالی که [[رجز]] میخواند حمله به دشمن را آغاز کرد و فرمود: [[بهشت]] در سایه شمشیرها و [[مرگ]] گرد نیزههاست. امروز [[دوستان]] [[محمد]] {{صل}} و هواداران او را [[ملاقات]] میکنم<ref>{{عربی| اَلْجَنَّةُ تَحْتَ ظِلاَلِ اَلسُّيُوفِ وَ اَلْمَوْتُ تَحْتَ أَطْرَافِ اَلْأَسَلِ وَاَلْيَوْمَ أَلْقَى اَلْأَحِبَّةَ مُحَمَّداً وَ حِزْبَهُ}}</ref>. | ||