|
|
خط ۳۴: |
خط ۳۴: |
| == جمعبندی == | | == جمعبندی == |
| با توجه به آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که واژه «[[عصمت]]»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسبتر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «[[اعتصام]]» را به «استمساک» معنا کردهاند<ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷. </ref>. تفاوت این دو معنا نیز آشکار است؛ چراکه «مَسْک» - یعنی گرفتن و نگهداری - اخص از «منع» است. گرفتن و نگهداری شخصی که بالای [[کوه]] است، هنگامی معنا پیدا میکند که حرکت او را از سوی پرتگاه باز دارند. اما «منع» هنگامی صادق است که شخص در معرض [[سقوط]] قرار گرفته باشد؛ ولی به جهتی راه او سد گردیده و از سقوط وی جلوگیری شود. با توجه به همین تفاوت معنایی است که میتوان «عصمت» را نیرویی دانست که [[انسان]] را از حرکت به سوی [[خطا]] باز میدارد، نه آنکه فقط به هنگام [[لغزش]] مانع تحقق آن شود<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۱۴.</ref>. | | با توجه به آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که واژه «[[عصمت]]»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسبتر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «[[اعتصام]]» را به «استمساک» معنا کردهاند<ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷. </ref>. تفاوت این دو معنا نیز آشکار است؛ چراکه «مَسْک» - یعنی گرفتن و نگهداری - اخص از «منع» است. گرفتن و نگهداری شخصی که بالای [[کوه]] است، هنگامی معنا پیدا میکند که حرکت او را از سوی پرتگاه باز دارند. اما «منع» هنگامی صادق است که شخص در معرض [[سقوط]] قرار گرفته باشد؛ ولی به جهتی راه او سد گردیده و از سقوط وی جلوگیری شود. با توجه به همین تفاوت معنایی است که میتوان «عصمت» را نیرویی دانست که [[انسان]] را از حرکت به سوی [[خطا]] باز میدارد، نه آنکه فقط به هنگام [[لغزش]] مانع تحقق آن شود<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۱۴.</ref>. |
|
| |
| ==مفهومشناسی==
| |
| اهل لغت واژه [[عصمت]] را به معنای محفوظ ماندن، مصونیت<ref>فیومی، المصباح المنیر، ذیل واژه «عصم».</ref> و «وسیله باز داشتن» و «ابزار مصونیت» معنا کردهاند<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref>. «عصمه الطعام»، یعنی [[غذا]] او را از [[گرسنگی]] [[حفظ]] کرد<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۴.</ref> و در اصطلاح، لطفی از سوی [[خداوند تبارک و تعالی]] است که شامل حال برخی افراد خاص میشود و او را از وقوع در [[معصیت]] و ترک [[اطاعت]] باز میدارد؛ با اینکه آن شخص [[قادر]] به انجام آن دو است<ref>{{عربی|العصمة لطف يفعله الله تعالى بالمكلف بحيث يمتنع منه وقوع المعصية و ترك الطاعة مع قدرته عليهما}}؛ (مفید، النکت الاعتقادیة و رسائل أخری، ص۳۷؛ جرجانی، التعریفات، ص۱۵۰).</ref>.
| |
| از مجموع تعاریفی که از سوی [[دانشمندان]] درباره عصمت ارائه شده، به دو نکته تأکید شده است: اول اینکه عصمت لطفی است که از طرف [[خداوند متعال]] به برخی از انسانهای خاص عطا میگردد؛ دوم اینکه در عصمت [[جبر]] وجود ندارد و اینگونه نیست که شخص [[معصوم]] قادر به انجام [[گناه]] نباشد، بلکه در عین [[توانایی]] بر انجام گناه از آن خودداری میکند؛ مانند آنچه در جریان [[حضرت یوسف]] و [[زلیخا]] پیش آمد. حضرت یوسف{{ع}} در عین حال که [[قدرت]] بر انجام فعل داشت، از آن گذشت:
| |
| {{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«و بیگمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمیدید آهنگ او میکرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref>.
| |
|
| |
| به [[اعتقاد شیعه]] عصمت [[معصومان]] نه تنها شامل [[پاک]] بودن از [[گناهان صغیره]] و [[کبیره]] است، بلکه شامل [[مصونیت از خطا]] و [[نسیان]]، حتی کارهایی که منافی [[مروت]] است، نیز میگردد. [[مرحوم علامه]] مظفر در این باره میگوید:
| |
| عصمت عبارت است از: پاک و [[منزه]] بودن از [[گناهان]] و [[معاصی]] کوچک و بزرگ و همچنین مصون بودن از [[خطا]] و [[نسیان]]؛ هر چند از نگاه [[عقلی]] صدور این موارد از [[پیامبر]] ممنوع نیست. بلکه [[واجب]] است که پیامبر از آنچه با [[مروت]] منافات دارد، [[پاک]] و [[منزه]] باشد؛ برای مثال هرگز در میان راه [[غذا]] نخورد یا با صدای بلند نخندد و به طور کلی هر آنچه در عرف عموم [[مردم]] انجامش [[زشت]] باشد، انجام ندهد<ref>{{عربی|و العصمة هي التنزه عن الذنوب و المعاصي صغائرها و كبائرها و عن الخطأ و النسيان و إن لم يمتنع عقلا على النبي أن يصدر منه ذلك، بل يجب أن يكون منزها حتى عما ينافي المروة كالتبذل بين الناس من أكل في الطريق أو ضحك عال و كل عمل يستهجن فعله عند العرف العام}}؛ (مظفر، عقائد الأمامیة، ص۵۴).</ref>.<ref>[[عصمت ائمه و استغفار از گناه (مقاله)|مقاله «عصمت ائمه و استغفار از گناه»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۷ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۷]] ص ۱۲۳.</ref>
| |
|
| |
|
| == پرسش مستقیم == | | == پرسش مستقیم == |