هانی بن عروه مرادی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'منزل زباله' به 'منزل زباله'
جز (جایگزینی متن - 'سکنا گزید' به 'ساکن شد')
جز (جایگزینی متن - 'منزل زباله' به 'منزل زباله')
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:
خبر [[شهادت]] [[مسلم بن عقیل]] و [[هانی بن عروه]] را فردی از [[طایفه بنی اسد]] به نام بکر برای [[عبدالله بن سلیمان]] و [[منذر بن مشمعل]] در منزلگاه [[زرود]] چنین بیان کرد: از [[کوفه]] بیرون نیامدم تا آنکه مسلم بن عقیل و هانی بن عروه کشته شدند و آن دو را دیدم که پاهایشان را گرفته و در بازار می‌کشیدند. عبدالله بن سلیمان و منذر بن مشمعل خبر را در منزلگاه ثعلبیه برای [[امام حسین]] {{ع}} چنین بیان کردند: آن گاه که [[امام]] {{ع}} فرود آمد نزد وی رفته و [[سلام]] کردیم. پس از پاسخ عرض کردیم: [[خدا]] رحم کند، نزد ما خبری است، آشکارا یا پنهان برای تو بیان کنیم. آن [[حضرت]] نگاهی به ما و [[یاران]] کرد و فرمود: پرده‌ای میان من و اینها نیست. به آن حضرت عرض کردیم: آن سواری را که دیروز عصر با او روبه رو گشتی دیدی؟ فرمود: آری می‌خواستم از وی (اوضاع) را بپرسم. عرض کردیم: به خدا ما به خاطر تو از او خبرگیری کردیم و از [[پرسش]] شما کفایت می‌کند، او مردی از [[قبیله]] ما بود: [[خردمند]]، [[راستگو]] و [[دانا]]. به ما خبر داد که از [[کوفه]] بیرون نیامده تا مسلم و هانی را کشته دیده که پاهایشان را گرفته و بدنشان را در بازار می‌کشیدند. امام حسین {{ع}} فرمود: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref>؛ [[رحمت خدا]] بر آنها باد!» و این سخن را چندین بار تکرار کرد<ref>ارشاد، ج۲، ص۶۵-۶۶، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید.</ref>.
خبر [[شهادت]] [[مسلم بن عقیل]] و [[هانی بن عروه]] را فردی از [[طایفه بنی اسد]] به نام بکر برای [[عبدالله بن سلیمان]] و [[منذر بن مشمعل]] در منزلگاه [[زرود]] چنین بیان کرد: از [[کوفه]] بیرون نیامدم تا آنکه مسلم بن عقیل و هانی بن عروه کشته شدند و آن دو را دیدم که پاهایشان را گرفته و در بازار می‌کشیدند. عبدالله بن سلیمان و منذر بن مشمعل خبر را در منزلگاه ثعلبیه برای [[امام حسین]] {{ع}} چنین بیان کردند: آن گاه که [[امام]] {{ع}} فرود آمد نزد وی رفته و [[سلام]] کردیم. پس از پاسخ عرض کردیم: [[خدا]] رحم کند، نزد ما خبری است، آشکارا یا پنهان برای تو بیان کنیم. آن [[حضرت]] نگاهی به ما و [[یاران]] کرد و فرمود: پرده‌ای میان من و اینها نیست. به آن حضرت عرض کردیم: آن سواری را که دیروز عصر با او روبه رو گشتی دیدی؟ فرمود: آری می‌خواستم از وی (اوضاع) را بپرسم. عرض کردیم: به خدا ما به خاطر تو از او خبرگیری کردیم و از [[پرسش]] شما کفایت می‌کند، او مردی از [[قبیله]] ما بود: [[خردمند]]، [[راستگو]] و [[دانا]]. به ما خبر داد که از [[کوفه]] بیرون نیامده تا مسلم و هانی را کشته دیده که پاهایشان را گرفته و بدنشان را در بازار می‌کشیدند. امام حسین {{ع}} فرمود: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref>؛ [[رحمت خدا]] بر آنها باد!» و این سخن را چندین بار تکرار کرد<ref>ارشاد، ج۲، ص۶۵-۶۶، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید.</ref>.


در [[منزل]] زباله نیز امام حسین {{ع}} نامه‌ای را که پیک [[محمد بن اشعث]] و [[عمر بن سعد]] که [[مسلم بن عقیل]] به آنها گفته بود از جریان [[بیعت شکنی]] و تنها گذاردن وی برای [[امام حسین]] {{ع}} بنویسند، بیرون آورد و خواند و به خبر [[شهادت]] مسلم بن عقیل و هانی [[یقین]] پیدا کرد<ref>اخبار الطوال، ص۲۴۷-۲۴۸.</ref>.
در [[منزل زباله]] نیز امام حسین {{ع}} نامه‌ای را که پیک [[محمد بن اشعث]] و [[عمر بن سعد]] که [[مسلم بن عقیل]] به آنها گفته بود از جریان [[بیعت شکنی]] و تنها گذاردن وی برای [[امام حسین]] {{ع}} بنویسند، بیرون آورد و خواند و به خبر [[شهادت]] مسلم بن عقیل و هانی [[یقین]] پیدا کرد<ref>اخبار الطوال، ص۲۴۷-۲۴۸.</ref>.


[[زهیر بن قین]] ضمن خطبه‌ای که در [[روز عاشورا]] برای [[سپاه]] [[عمر بن سعد]] خواند یکی از جنایات [[ابن زیاد]] را شهادت [[هانی بن عروه]] [[قاری قرآن]] برمی‌شمرد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۶، دار المعارف.</ref>.
[[زهیر بن قین]] ضمن خطبه‌ای که در [[روز عاشورا]] برای [[سپاه]] [[عمر بن سعد]] خواند یکی از جنایات [[ابن زیاد]] را شهادت [[هانی بن عروه]] [[قاری قرآن]] برمی‌شمرد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۶، دار المعارف.</ref>.
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش