بحث:حضرت خدیجه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'تاریخ یعقوبی' به 'تاریخ یعقوبی'
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
جز (جایگزینی متن - 'تاریخ یعقوبی' به 'تاریخ یعقوبی') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
از موارد [[نبوغ]] و هوش سرشار حضرت خدیجه و [[دوراندیشی]] آن بانو این بود که وی به [[عظمت]] [[شخصیت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[فضایل]] بلند [[اخلاقی]] وی قبل از دریافت [[رسالت الهی]]، پی برد و او را از میان سران و شخصیتهای برجستهای که به خواستگاریاش آمده بودند، به همسری برگزید، بلکه خدیجه با فاصله [[زیاد]] [[زندگی مادّی]] خویش و [[زندگی ساده]] رسول اکرم{{صل}} خود، پیشنهاد همسری به او داد و خویشتن را بر وی عرضه و به [[ازدواج]] با آن حضرت [[تمایل]] نشان داد. | از موارد [[نبوغ]] و هوش سرشار حضرت خدیجه و [[دوراندیشی]] آن بانو این بود که وی به [[عظمت]] [[شخصیت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[فضایل]] بلند [[اخلاقی]] وی قبل از دریافت [[رسالت الهی]]، پی برد و او را از میان سران و شخصیتهای برجستهای که به خواستگاریاش آمده بودند، به همسری برگزید، بلکه خدیجه با فاصله [[زیاد]] [[زندگی مادّی]] خویش و [[زندگی ساده]] رسول اکرم{{صل}} خود، پیشنهاد همسری به او داد و خویشتن را بر وی عرضه و به [[ازدواج]] با آن حضرت [[تمایل]] نشان داد. | ||
در [[تاریخ | در [[تاریخ یعقوبی]] از [[عمّار یاسر]] منقول است که گفت: از آنجا که من از [[کودکی]] با رسول خدا{{صل}} [[رفاقت]] داشتم در مورد [[ازدواج حضرت خدیجه]] دختر [[خویلد]] با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از همه [[مردم]] آگاهترم. روزی من و رسول خدا{{صل}} بین [[صفا و مروه]] در حرکت بودیم، ناگهان [[خدیجه]] و خواهرش [[هاله]] که او را [[همراهی]] میکرد، از راه رسیدند وقتی چشم خدیجه به [[رسول خدا]]{{صل}} افتاد، خواهرش هاله نزد من آمد و گفت: [[عمّار]]! آیا دوستت [[تمایل]] به [[ازدواج با خدیجه]] ندارد؟ به او گفتم: به [[خدا]] نمیدانم. و رو به [[پیامبر]] کردم و ماجرا را به عرض وی رساندم. رسول خدا{{صل}} به من فرمود: برگرد و با او [[هماهنگی]] کن، روزی را [[وعده]] بگذار تا نزد وی برویم. [[روز]] [[موعود]] که فرارسید، خدیجه شخصی را نزد عموی خود [[عمرو بن اسد]] فرستاد تا در آن جلسه حضور یابد و [[لباس]] وی را مرتب نمود و محاسنش را [[معطر]] ساخت و ردایی مشکین بر دوش او افکند و آنگاه رسول خدا{{صل}} با چند تن از عموهای خود که پیشاپیش آنان [[ابو طالب]] در حرکت بود، در مجلس حضور یافتند، ابو طالب در جمع حاضران از خدیجه برای رسول خدا [[خواستگاری]] کرد و بدین ترتیب، [[ازدواج]] آندو بزرگوار صورت گرفت. | ||
عمّار میافزاید: نه خدیجه هیچگاه پیامبر را برای [[تجارت]] و بازرگانی خویش [[اجیر]] کرد و نه هیچگاه آن [[حضرت]] اجیر دیگران شده است<ref>ابن کثیر پس از بیان صورت نخست ازدواج پیامبر با خدیجه که رایج میان محدثان است، ماجرای ازدواج آن حضرت را با خدیجه به نحوی که در بالا ذکر شد در تاریخ خود البدایة و النهایه، ج۲، ص۳۶۱ آورده است.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۶۲.</ref>. | عمّار میافزاید: نه خدیجه هیچگاه پیامبر را برای [[تجارت]] و بازرگانی خویش [[اجیر]] کرد و نه هیچگاه آن [[حضرت]] اجیر دیگران شده است<ref>ابن کثیر پس از بیان صورت نخست ازدواج پیامبر با خدیجه که رایج میان محدثان است، ماجرای ازدواج آن حضرت را با خدیجه به نحوی که در بالا ذکر شد در تاریخ خود البدایة و النهایه، ج۲، ص۳۶۱ آورده است.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۶۲.</ref>. |