پرش به محتوا

بحث:جبر و اختیار در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'خلفای اموی' به 'خلفای اموی'
جز (جایگزینی متن - 'احداث' به 'احداث')
جز (جایگزینی متن - 'خلفای اموی' به 'خلفای اموی')
خط ۸: خط ۸:
*در میان [[شیعیان]] نیز نخستین نوشته در این زمینه، رساله‌ای است که [[امام هادی]]{{ع}}، آن را در پاسخ [[پرسش]] شخصی درباره [[جبر و اختیار]] مکتوب فرمودند. این رساله، با عنوان رسالة فی الرد [[علی]] [[اهل]] الجبر والتفویض و [[اثبات]] العدل والمنزلة بین المنزلتین توسط [[حسن بن علی بن شعبه حرّانی]] در کتاب تحف العقول آمده است<ref>تحف العقول، ص ۴۵۸ - ۴۷۵.</ref> از آن پس، [[علمای شیعه]] به [[تحقیق]] عمیق در این زمینه پرداختند و کتاب‌ها و رساله‌هایی در این باره نگاشتند<ref>الذریعه، ج ۵، ص ۸۰.</ref><ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ - ۴۹۶.</ref>.
*در میان [[شیعیان]] نیز نخستین نوشته در این زمینه، رساله‌ای است که [[امام هادی]]{{ع}}، آن را در پاسخ [[پرسش]] شخصی درباره [[جبر و اختیار]] مکتوب فرمودند. این رساله، با عنوان رسالة فی الرد [[علی]] [[اهل]] الجبر والتفویض و [[اثبات]] العدل والمنزلة بین المنزلتین توسط [[حسن بن علی بن شعبه حرّانی]] در کتاب تحف العقول آمده است<ref>تحف العقول، ص ۴۵۸ - ۴۷۵.</ref> از آن پس، [[علمای شیعه]] به [[تحقیق]] عمیق در این زمینه پرداختند و کتاب‌ها و رساله‌هایی در این باره نگاشتند<ref>الذریعه، ج ۵، ص ۸۰.</ref><ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ - ۴۹۶.</ref>.
*دور نگه داشتن [[جامعه]] از [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[رجوع]] نکردن به آنان باعث شد برخی که توان تحلیل مباحث را نداشتند، برخلاف مضامین صریح [[کتاب خدا]]، هرگونه تأثیری را از اسباب و وسایط [[نفی]] کنند و به وادی [[جبر]] بیفتند یا برخلاف [[توحید افعالی]] و [[ربوبی]]، علیت و تأثیر [[خداوند]] را در [[افعال]] [[انسان]] [[انکار]] کنند و به [[تفویض]] [[معتقد]] شوند. از سوی دیگر، [[حاکمان]] [[ستمگری]] که می‌توانستند با [[سودجویی]] از باورهای جبرگرایانه، از زیربار [[مسئولیت]] [[رفتار]] خویش شانه خالی کنند، عامل دیگری برای گسترش مسلک [[جبرگرایی]] شدند<ref>آموزش عقائد، مصباح، ص ۱۳۹ - ۱۴۵.</ref><ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ - ۴۹۶.</ref>.
*دور نگه داشتن [[جامعه]] از [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[رجوع]] نکردن به آنان باعث شد برخی که توان تحلیل مباحث را نداشتند، برخلاف مضامین صریح [[کتاب خدا]]، هرگونه تأثیری را از اسباب و وسایط [[نفی]] کنند و به وادی [[جبر]] بیفتند یا برخلاف [[توحید افعالی]] و [[ربوبی]]، علیت و تأثیر [[خداوند]] را در [[افعال]] [[انسان]] [[انکار]] کنند و به [[تفویض]] [[معتقد]] شوند. از سوی دیگر، [[حاکمان]] [[ستمگری]] که می‌توانستند با [[سودجویی]] از باورهای جبرگرایانه، از زیربار [[مسئولیت]] [[رفتار]] خویش شانه خالی کنند، عامل دیگری برای گسترش مسلک [[جبرگرایی]] شدند<ref>آموزش عقائد، مصباح، ص ۱۳۹ - ۱۴۵.</ref><ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ - ۴۹۶.</ref>.
* [[خلفای بنی امیه]] از این مسلک بسیار سود جستند و افزون بر [[ترویج]] [[گرایش]] جبری، طرفداران [[آزادی]] و [[اختیار]] را از سر راه خویش برداشتند. در همین ایام، در میان [[اهل سنت]]، کسانی مانند [[معبد جهنی بغدادی]] و غیلان دمشقی که با جو [[حاکم]]، مخالف و به [[اختیار انسان]] [[معتقد]] بودند، به دست خلفای [[اموی]] از میان برداشته شدند<ref>انسان و سرنوشت، ص ۲۱ - ۳۰.</ref> پس از [[بنی امیه]]، [[خلفای عباسی]] تا زمان [[مأمون عباسی]]، با نظریه [[تفویض]] و [[اختیار]] همراه بودند؛ اما پس از [[قدرت]] یافتن [[متوکل عباسی]]، به جبر‌گراییدند و [[مکتب]] [[اشعری]] جریان غالب [[فکری]] شد و [[معتزله]] کنار رانده شدند<ref>انسان و سرنوشت، ص ۲۱ - ۳۰.</ref><ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ - ۴۹۶.</ref>.
* [[خلفای بنی امیه]] از این مسلک بسیار سود جستند و افزون بر [[ترویج]] [[گرایش]] جبری، طرفداران [[آزادی]] و [[اختیار]] را از سر راه خویش برداشتند. در همین ایام، در میان [[اهل سنت]]، کسانی مانند [[معبد جهنی بغدادی]] و غیلان دمشقی که با جو [[حاکم]]، مخالف و به [[اختیار انسان]] [[معتقد]] بودند، به دست [[خلفای اموی]] از میان برداشته شدند<ref>انسان و سرنوشت، ص ۲۱ - ۳۰.</ref> پس از [[بنی امیه]]، [[خلفای عباسی]] تا زمان [[مأمون عباسی]]، با نظریه [[تفویض]] و [[اختیار]] همراه بودند؛ اما پس از [[قدرت]] یافتن [[متوکل عباسی]]، به جبر‌گراییدند و [[مکتب]] [[اشعری]] جریان غالب [[فکری]] شد و [[معتزله]] کنار رانده شدند<ref>انسان و سرنوشت، ص ۲۱ - ۳۰.</ref><ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ - ۴۹۶.</ref>.
*گروهی از مادی‌گرایان نیز مانند [[اشاعره]]، به [[جبر]] معتقدند و تنها تفاوت آنان دراین است که [[اشاعره]]، علت تحقق پدیده‌ها را [[خداوند]] می‌دانند؛ ولی اینان، [[افعال]] [[انسان]] را معلول مجموع حوادث طبیعی می‌پندارند که در پیدایی کارهای او دخیل‌اند<ref>المیزان، ج ۹، ص ۱۹۶.</ref><ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ - ۴۹۶.</ref>.
*گروهی از مادی‌گرایان نیز مانند [[اشاعره]]، به [[جبر]] معتقدند و تنها تفاوت آنان دراین است که [[اشاعره]]، علت تحقق پدیده‌ها را [[خداوند]] می‌دانند؛ ولی اینان، [[افعال]] [[انسان]] را معلول مجموع حوادث طبیعی می‌پندارند که در پیدایی کارهای او دخیل‌اند<ref>المیزان، ج ۹، ص ۱۹۶.</ref><ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ - ۴۹۶.</ref>.
*در [[ادیان ابراهیمی]]، [[آموزه‌های دینی]] غالباً بر اساس [[آزادی]] و اختیارند؛ در [[تورات]] اگرچه برخی [[آیات]]، دال بر تقدیر و [[علم]] پیشین الهی‌اند<ref>کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۲: ۲۳؛ تثنیه، ۱۱: ۲۶.</ref>؛ ولی [[آیات]] دیگری نیز دال بر [[آزادی]] و [[اختیار انسان]] وجود دارد<ref>کتاب مقدس، ایوب، ۲۲: ۲.</ref> موضع اکثر قریب به [[اتفاق]] [[عالمان]] [[یهودی]] تا زمان [[ظهور اسلام]]، [[عقیده]] [[اختیار]] بوده است<ref>فلسفه علم کلام، ص ۶۵۷.</ref>؛ ولی معاصر با زمان [[ظهور اسلام]]، [[یهودیان]] از [[اندیشه]] [[جبر]] طرفداری می‌کردند<ref>فلسفه علم کلام، ص ۱۰۳.</ref> در [[مسیحیت]] نیز هر دو آموزه [[جبر]]<ref>کتاب مقدس، اَفسُسیان، ۱: ۲ - ۵.</ref> و [[اختیار]]<ref>کتاب مقدس، قرنتیان، ۹: ۱۷.</ref> وجود دارند، به همین جهت، علمای [[مسیحی]] نیز در این زمینه [[اختلاف]] نظر دارند؛ ولی با این حال، [[اندیشه]] غالب در [[مسیحیت]] نیز، نظریه اختیارانگارانه است<ref>فلسفه علم کلام، ص ۶۷۰ - ۶۷۱.</ref> در میان فلسفه‌های رایج در یونان باستان نیز، هر دو نظریه وجود دارند. آنها، [[اعتقاد]] به [[جبر]] را از [[تمدن]] [[بین النهرین]] کسب کرده‌اند<ref>تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، ج ۱، ص ۱۷.</ref> و در [[اندیشه]] یونانی الهه‌های تقدیر و [[دختران]] [[جبر]] به نام‌های لاکزیس، کلوتو و آتروپوس، وجود داشتند که [[سرنوشت]] حتمی‌انسان‌ها را برمی‌گزیدند<ref>جمهور، ص ۵۹۶ - ۶۰۵.</ref> در [[مکتب]] [[فلسفی]] رواقی نیز نظریه غالب، جبرانگارانه بوده<ref>تاریخ فلسفه، ج ۲، ص ۱۶۸.</ref> و هراکلیتوس از قدیمی‌ترین [[فلاسفه]] یونان نیز به [[جبر]] مطلق هستی [[معتقد]] بوده است<ref>نخستین فیلسوفان یونانی، ص ۲۴۷، ۲۵۷.</ref>؛ اما در عین حال، نظر مشهور میان [[فلاسفه]] یونان باستان، [[آزادی]] و [[اختیار انسان]] در [[تعیین]] [[سرنوشت]] خویش است<ref>انسان‌شناسی فلسفی، ص ۱۱۹؛ تاریخ فلسفه، ج ۲، ص ۲۱۳؛ اخلاق نیکو ماخوس، ج ۲، ص ۷۳.</ref><ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ - ۴۹۶.</ref>.
*در [[ادیان ابراهیمی]]، [[آموزه‌های دینی]] غالباً بر اساس [[آزادی]] و اختیارند؛ در [[تورات]] اگرچه برخی [[آیات]]، دال بر تقدیر و [[علم]] پیشین الهی‌اند<ref>کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۲: ۲۳؛ تثنیه، ۱۱: ۲۶.</ref>؛ ولی [[آیات]] دیگری نیز دال بر [[آزادی]] و [[اختیار انسان]] وجود دارد<ref>کتاب مقدس، ایوب، ۲۲: ۲.</ref> موضع اکثر قریب به [[اتفاق]] [[عالمان]] [[یهودی]] تا زمان [[ظهور اسلام]]، [[عقیده]] [[اختیار]] بوده است<ref>فلسفه علم کلام، ص ۶۵۷.</ref>؛ ولی معاصر با زمان [[ظهور اسلام]]، [[یهودیان]] از [[اندیشه]] [[جبر]] طرفداری می‌کردند<ref>فلسفه علم کلام، ص ۱۰۳.</ref> در [[مسیحیت]] نیز هر دو آموزه [[جبر]]<ref>کتاب مقدس، اَفسُسیان، ۱: ۲ - ۵.</ref> و [[اختیار]]<ref>کتاب مقدس، قرنتیان، ۹: ۱۷.</ref> وجود دارند، به همین جهت، علمای [[مسیحی]] نیز در این زمینه [[اختلاف]] نظر دارند؛ ولی با این حال، [[اندیشه]] غالب در [[مسیحیت]] نیز، نظریه اختیارانگارانه است<ref>فلسفه علم کلام، ص ۶۷۰ - ۶۷۱.</ref> در میان فلسفه‌های رایج در یونان باستان نیز، هر دو نظریه وجود دارند. آنها، [[اعتقاد]] به [[جبر]] را از [[تمدن]] [[بین النهرین]] کسب کرده‌اند<ref>تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، ج ۱، ص ۱۷.</ref> و در [[اندیشه]] یونانی الهه‌های تقدیر و [[دختران]] [[جبر]] به نام‌های لاکزیس، کلوتو و آتروپوس، وجود داشتند که [[سرنوشت]] حتمی‌انسان‌ها را برمی‌گزیدند<ref>جمهور، ص ۵۹۶ - ۶۰۵.</ref> در [[مکتب]] [[فلسفی]] رواقی نیز نظریه غالب، جبرانگارانه بوده<ref>تاریخ فلسفه، ج ۲، ص ۱۶۸.</ref> و هراکلیتوس از قدیمی‌ترین [[فلاسفه]] یونان نیز به [[جبر]] مطلق هستی [[معتقد]] بوده است<ref>نخستین فیلسوفان یونانی، ص ۲۴۷، ۲۵۷.</ref>؛ اما در عین حال، نظر مشهور میان [[فلاسفه]] یونان باستان، [[آزادی]] و [[اختیار انسان]] در [[تعیین]] [[سرنوشت]] خویش است<ref>انسان‌شناسی فلسفی، ص ۱۱۹؛ تاریخ فلسفه، ج ۲، ص ۲۱۳؛ اخلاق نیکو ماخوس، ج ۲، ص ۷۳.</ref><ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ - ۴۹۶.</ref>.
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش