پرش به محتوا

مصقلة بن هبیره شیبانی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' اردشیر خره' به ' اردشیرخره'
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
جز (جایگزینی متن - ' اردشیر خره' به ' اردشیرخره')
خط ۴۱: خط ۴۱:
[[مصقله بن هبیره شیبانی]] که در نیمه راه برای حطام [[دنیا]] و فرار از [[عدالت]]، به [[معاویه]] پیوست، سرانجام در [[عهد]] [[حکومت مروانیان]] در سال ۹۸ [[هجری]] به همراه ده هزار نیرو عازم منطقه [[طبرستان]] شد، تا با سعید، [[حاکم جرجان]] ـ که [[پیمان]] شکسته بود و حاضر به [[اطاعت]] از [[حکومت]] مرکزی نبود ـ بجنگد و او را [[تسلیم]] کند و یا به [[هلاکت]] برساند. اما او و تمام سربازانش در یک وادی تنگی توسط نیروهای سعید غافلگیر شدند و یک جا به [[قتل]] رسیدند. این موضوع ـ کشته شدن [[مصقله بن هبیره شیبانی|مصقله]] و نیروهای همراهش ـ به صورت ضرب المثل درآمد و آن وادی را وادی [[مصقله بن هبیره شیبانی|مصقله]] نام گذاشتند<ref>تاریخ طبری، ج۶، ص۵۳۵.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۱۸.</ref>
[[مصقله بن هبیره شیبانی]] که در نیمه راه برای حطام [[دنیا]] و فرار از [[عدالت]]، به [[معاویه]] پیوست، سرانجام در [[عهد]] [[حکومت مروانیان]] در سال ۹۸ [[هجری]] به همراه ده هزار نیرو عازم منطقه [[طبرستان]] شد، تا با سعید، [[حاکم جرجان]] ـ که [[پیمان]] شکسته بود و حاضر به [[اطاعت]] از [[حکومت]] مرکزی نبود ـ بجنگد و او را [[تسلیم]] کند و یا به [[هلاکت]] برساند. اما او و تمام سربازانش در یک وادی تنگی توسط نیروهای سعید غافلگیر شدند و یک جا به [[قتل]] رسیدند. این موضوع ـ کشته شدن [[مصقله بن هبیره شیبانی|مصقله]] و نیروهای همراهش ـ به صورت ضرب المثل درآمد و آن وادی را وادی [[مصقله بن هبیره شیبانی|مصقله]] نام گذاشتند<ref>تاریخ طبری، ج۶، ص۵۳۵.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۱۸.</ref>


==[[مصقلة بن هبیره]]، [[فرماندار]] اردشیر خره==
==[[مصقلة بن هبیره]]، [[فرماندار]] اردشیرخره==
[[ابومغلس]]<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۷، ص۳۴۲.</ref>، [[مصقلة بن هبیره شیبانی]] از جانب علی{{ع}} به [[کارگزاری]] اردشیر خُرَّه که از شهرهای [[فارس]] بود، برگزیده شد و برابر نقل [[بلاذری]]، او از جانب [[عبدالله بن عباس]] به این سمت [[منصوب]] شده بود<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۰.</ref>؛ چون منطقه فارس، کرمان، و [[اهواز]] تحت کنترل استانداری [[بصره]] قرار داشت و [[استاندار]] آن [[عبد الله بن عباس]] بود.
[[ابومغلس]]<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۷، ص۳۴۲.</ref>، [[مصقلة بن هبیره شیبانی]] از جانب علی{{ع}} به [[کارگزاری]] اردشیر خُرَّه که از شهرهای [[فارس]] بود، برگزیده شد و برابر نقل [[بلاذری]]، او از جانب [[عبدالله بن عباس]] به این سمت [[منصوب]] شده بود<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۰.</ref>؛ چون منطقه فارس، کرمان، و [[اهواز]] تحت کنترل استانداری [[بصره]] قرار داشت و [[استاندار]] آن [[عبد الله بن عباس]] بود.


اردشیر خره تقریباً [[فیروز]] آباد فارس است و خُرّه همان کوره است؛ مجموعه چند [[شهر]] و [[قریه]] که دارای شهری مرکزی و جزو یک [[ولایت]] است. [[حموی]] می‌نویسد: اردشیر خره (به ضم خاء) اسمی است مرکب از اردشیر و خره؛ اردشیر [[پادشاهی]] از [[پادشاهان]] فارس است و این شهر، از شهرهای بزرگ فارس بوده است و از جمله شهرهای آن [[شیراز]]، میمد، جُور، کام فیروز و [[کازرون]] است. باری گفته است که اردشیر خره شهری قدیمی است که [[نمرود بن کنعان]] آن را ساخته و بعدها [[سیراف بن فارس]] آن را [[عمران]] نموده است<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۱۴۶؛ مجمل التواریخ و القصص، ص۶۱، چاپ ۱۳۱۸.</ref>.
اردشیر خره تقریباً [[فیروز]] آباد فارس است و خُرّه همان کوره است؛ مجموعه چند [[شهر]] و [[قریه]] که دارای شهری مرکزی و جزو یک [[ولایت]] است. [[حموی]] می‌نویسد: اردشیرخره (به ضم خاء) اسمی است مرکب از اردشیر و خره؛ اردشیر [[پادشاهی]] از [[پادشاهان]] فارس است و این شهر، از شهرهای بزرگ فارس بوده است و از جمله شهرهای آن [[شیراز]]، میمد، جُور، کام فیروز و [[کازرون]] است. باری گفته است که اردشیرخره شهری قدیمی است که [[نمرود بن کنعان]] آن را ساخته و بعدها [[سیراف بن فارس]] آن را [[عمران]] نموده است<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۱۴۶؛ مجمل التواریخ و القصص، ص۶۱، چاپ ۱۳۱۸.</ref>.


[[ابن بلخی]] در [[فارسنامه (کتاب)|فارسنامه]] گوید: «ولایت پارس را پنج کورت است و هر کورتی به پادشاهی که نهاد آن کورت به آغاز او کرده است، باز خوانده‌اند. بر این جملت کوره [[اصطخر]]، کوره دارابجرد، کوره اردشیر خوره، کوره [[شاپور]] خوره و کوره قباد خوره» و درباره هر کدام توضیح می‌دهد. درباره اردشیر خوره گوید: «این کوره منسوب به اردشیر بن بابک و مبدأ به عمارت فیروز آباد است». سپس شهرهای آن را ذکر نموده، می‌گوید: «جزایری که به آن منتهی می‌شود جزیره لار، جزیره افزونی و جزیره قیس است»<ref>ابن بلخی، فارسنامه، چاپ فراهانی، ص۱۵۷، ۱۶۸ و ۱۷۸. </ref>.
[[ابن بلخی]] در [[فارسنامه (کتاب)|فارسنامه]] گوید: «ولایت پارس را پنج کورت است و هر کورتی به پادشاهی که نهاد آن کورت به آغاز او کرده است، باز خوانده‌اند. بر این جملت کوره [[اصطخر]]، کوره دارابجرد، کوره اردشیر خوره، کوره [[شاپور]] خوره و کوره قباد خوره» و درباره هر کدام توضیح می‌دهد. درباره اردشیر خوره گوید: «این کوره منسوب به اردشیر بن بابک و مبدأ به عمارت فیروز آباد است». سپس شهرهای آن را ذکر نموده، می‌گوید: «جزایری که به آن منتهی می‌شود جزیره لار، جزیره افزونی و جزیره قیس است»<ref>ابن بلخی، فارسنامه، چاپ فراهانی، ص۱۵۷، ۱۶۸ و ۱۷۸. </ref>.
خط ۵۰: خط ۵۰:
اردشیر بنیان‌گذار سلسله [[ساسانی]] در شهر فیروز آباد قصری ساخته است که آثار ویرانه آن هنوز [[پایدار]] است<ref>فرهنگ معین، ج۵، ص۱۱۸.</ref>.
اردشیر بنیان‌گذار سلسله [[ساسانی]] در شهر فیروز آباد قصری ساخته است که آثار ویرانه آن هنوز [[پایدار]] است<ref>فرهنگ معین، ج۵، ص۱۱۸.</ref>.


به هر حال اردشیر خره، از شهرهای منطقه فارس بوده که [[مصقله]]، [[فرماندار]] آن بوده است و از آنجا که معمولاً [[حاکمان]] و [[والیان]] [[تصور]] می‌کردند [[بیت‌المال]]، [[مال]] شخصی آنهاست و [[اختیار]] تام دارند و به هر طریق که بخواهند، می‌‌توانند آن را به [[مصرف]] برسانند؛ گویا مصقله نیز - که به تعبیر [[شیخ طوسی]]، یکی از [[یاران]] [[حضرت امیر]]{{ع}} بود و به جانب [[معاویه]] فرار کرد<ref>رجال طوسی، ص۵۹؛ مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۱۹.</ref>- با چنین ذهنیتی [[اموال]] [[اردشیر]] خره را به [[اقوام]] و [[خویشان]] خود می‌بخشیده است.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۱، ص 430-431.</ref>
به هر حال اردشیرخره، از شهرهای منطقه فارس بوده که [[مصقله]]، [[فرماندار]] آن بوده است و از آنجا که معمولاً [[حاکمان]] و [[والیان]] [[تصور]] می‌کردند [[بیت‌المال]]، [[مال]] شخصی آنهاست و [[اختیار]] تام دارند و به هر طریق که بخواهند، می‌‌توانند آن را به [[مصرف]] برسانند؛ گویا مصقله نیز - که به تعبیر [[شیخ طوسی]]، یکی از [[یاران]] [[حضرت امیر]]{{ع}} بود و به جانب [[معاویه]] فرار کرد<ref>رجال طوسی، ص۵۹؛ مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۱۹.</ref>- با چنین ذهنیتی [[اموال]] [[اردشیر]] خره را به [[اقوام]] و [[خویشان]] خود می‌بخشیده است.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۱، ص 430-431.</ref>


==[[نامه]] [[اعتراض]] آمیز حضرت به مصقله==
==[[نامه]] [[اعتراض]] آمیز حضرت به مصقله==
۲۱۷٬۶۰۹

ویرایش