پرش به محتوا

نکوهش رهبانیت در سیره پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '[[[[' به '[['
جز (جایگزینی متن - '[[[[' به '[[')
خط ۲۸: خط ۲۸:
* [[روایت]] شده است که روزی [[همسر]] [[عثمان بن مظعون]] نزد [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آمد و گفت: "ای [[رسول خدا]] {{صل}}، [[عثمان]] روزها را [[روزه]] می‌گیرد و شب‌ها را به [[عبادت]] می‌گذراند".. [[نبی]] [[خدا]] {{صل}} با شنیدن این خبر، خشمناک بیرون رفت تا اینکه به [[عثمان]] رسید و او را مشغول [[نماز خواندن]] یافت. [[عثمان]] با دیدن [[پیامبر]] {{صل}} نمازش را پایان داد. پس [[پیامبر]] {{صل}} به او فرمود: "ای [[عثمان]]! [[خداوند متعال]] مرا به [[رهبانیت]] نفرستاده است؛ بلکه با آیینی مستقیم، ساده و آسان گیر فرستاده است. من هم،، [[نماز]] می‌خوانم، هم [[روزه]] می‌گیرم و هم نزد همسرم می‌روم. پس هر که [[آیین]] مرا [[دوست]] دارد، از [[سنت]] من [[پیروی]] کند و از [[سنت]] من نزد [[همسران]] رفتن است"<ref>کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۴۹۴ و وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۱۰۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۴.</ref>.
* [[روایت]] شده است که روزی [[همسر]] [[عثمان بن مظعون]] نزد [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آمد و گفت: "ای [[رسول خدا]] {{صل}}، [[عثمان]] روزها را [[روزه]] می‌گیرد و شب‌ها را به [[عبادت]] می‌گذراند".. [[نبی]] [[خدا]] {{صل}} با شنیدن این خبر، خشمناک بیرون رفت تا اینکه به [[عثمان]] رسید و او را مشغول [[نماز خواندن]] یافت. [[عثمان]] با دیدن [[پیامبر]] {{صل}} نمازش را پایان داد. پس [[پیامبر]] {{صل}} به او فرمود: "ای [[عثمان]]! [[خداوند متعال]] مرا به [[رهبانیت]] نفرستاده است؛ بلکه با آیینی مستقیم، ساده و آسان گیر فرستاده است. من هم،، [[نماز]] می‌خوانم، هم [[روزه]] می‌گیرم و هم نزد همسرم می‌روم. پس هر که [[آیین]] مرا [[دوست]] دارد، از [[سنت]] من [[پیروی]] کند و از [[سنت]] من نزد [[همسران]] رفتن است"<ref>کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۴۹۴ و وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۱۰۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۴.</ref>.
* همچنین در روایتی دیگر آمده است که وقتی [[فرزند]] [[عثمان بن مظعون]] از دینا رفت، او بسیار [[غمگین]] شد تا آنجا که خانه‌اش را [[مسجد]] قرار داد و مشغول [[عبادت]] شد و هر کاری جز [[عبادت]] را ترک گفت. وقتی این خبر به [[رسول اکرم]] {{صل}} رسید،، او را احضار کرد و فرمود: {{متن حدیث| يَا عُثْمَانُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ‌ يَكْتُبْ‌ عَلَيْنَا الرَّهْبَانِيَّةَ إِنَّمَا رَهْبَانِيَّةُ أُمَّتِي‌ الْجِهَادُ فِي‌ سَبِيلِ‌ اللَّهِ}}<ref>کنزالعمال، ج ۳، ص ۷۵۸؛ امالی صدوق، ص ۶۶؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۲۲ و شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص ۲۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۴-۶۵۵.</ref>.
* همچنین در روایتی دیگر آمده است که وقتی [[فرزند]] [[عثمان بن مظعون]] از دینا رفت، او بسیار [[غمگین]] شد تا آنجا که خانه‌اش را [[مسجد]] قرار داد و مشغول [[عبادت]] شد و هر کاری جز [[عبادت]] را ترک گفت. وقتی این خبر به [[رسول اکرم]] {{صل}} رسید،، او را احضار کرد و فرمود: {{متن حدیث| يَا عُثْمَانُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ‌ يَكْتُبْ‌ عَلَيْنَا الرَّهْبَانِيَّةَ إِنَّمَا رَهْبَانِيَّةُ أُمَّتِي‌ الْجِهَادُ فِي‌ سَبِيلِ‌ اللَّهِ}}<ref>کنزالعمال، ج ۳، ص ۷۵۸؛ امالی صدوق، ص ۶۶؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۲۲ و شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص ۲۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۴-۶۵۵.</ref>.
* همچنین از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرموده است: "روزی سه [[زن]] نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمدند و یکی از آنها گفت: شوهرم گوشت نمی‌خورد"؛ دیگری گفت: "شوهرم بوی خوش نمی‌بوید" و سومی گفت: "شوهرم به [[زنان]] نزدیک نمی‌شود". پس [[پیامبر]] {{صل}} در حال [[غضب]]، رداکشان از خانه، بیرون و سپس به [[مسجد]] رفت و بر روی [[منبر]]، [[حمد]] و [[[[ثنای الهی]]]] را به جای آورد و سپس فرمود: "عده‌ای از [[یاران]] مرا چه شده است که گوشت نمی‌خورند و عطر نمی‌بویند و به [[زنان]] نزدیک نمی‌شوند؟ بدانید که من گوشت می‌خورم و عطر می‌بویم و پیش [[زنان]] می‌روم. پس هر که از [[سنت]] من روی گرداند، از من نیست"<ref>الکافی، ج ۵، ص ۴۹۶ و وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۰۸.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۵.</ref>.
* همچنین از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرموده است: "روزی سه [[زن]] نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمدند و یکی از آنها گفت: شوهرم گوشت نمی‌خورد"؛ دیگری گفت: "شوهرم بوی خوش نمی‌بوید" و سومی گفت: "شوهرم به [[زنان]] نزدیک نمی‌شود". پس [[پیامبر]] {{صل}} در حال [[غضب]]، رداکشان از خانه، بیرون و سپس به [[مسجد]] رفت و بر روی [[منبر]]، [[حمد]] و [[ثنای الهی]]]] را به جای آورد و سپس فرمود: "عده‌ای از [[یاران]] مرا چه شده است که گوشت نمی‌خورند و عطر نمی‌بویند و به [[زنان]] نزدیک نمی‌شوند؟ بدانید که من گوشت می‌خورم و عطر می‌بویم و پیش [[زنان]] می‌روم. پس هر که از [[سنت]] من روی گرداند، از من نیست"<ref>الکافی، ج ۵، ص ۴۹۶ و وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۰۸.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۵.</ref>.
* [[ابن حنبل]] در کتاب مسندش طبق [[نقل]] [[مجاهد]] از مردی [[انصاری]] آورده است که روزی نزد [[پیامبر]] {{صل}} درباره کنیزی از [[بنی عبدالمطلب]] سخن به میان آوردند؛ مرد [[انصاری]] گفت: "آن [[زن]]، نماز‌ها ‌عبادت می‌کند و روزها [[روزه]] می‌گیرد"، [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: "اما من می‌خوابم، [[نماز]] می‌خوانم، گاه [[روزه]] می‌گیرم و گاه [[روزه]] نمی‌گیرم؛ پس هر که به من [[اقتدا]] کند، از من است و هر که به راه و رسم من پشت کند، از من نیست"<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۴۰۹ و نیز ر. ک: الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۳، ص ۱۹۳.</ref>.  
* [[ابن حنبل]] در کتاب مسندش طبق [[نقل]] [[مجاهد]] از مردی [[انصاری]] آورده است که روزی نزد [[پیامبر]] {{صل}} درباره کنیزی از [[بنی عبدالمطلب]] سخن به میان آوردند؛ مرد [[انصاری]] گفت: "آن [[زن]]، نماز‌ها ‌عبادت می‌کند و روزها [[روزه]] می‌گیرد"، [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: "اما من می‌خوابم، [[نماز]] می‌خوانم، گاه [[روزه]] می‌گیرم و گاه [[روزه]] نمی‌گیرم؛ پس هر که به من [[اقتدا]] کند، از من است و هر که به راه و رسم من پشت کند، از من نیست"<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۴۰۹ و نیز ر. ک: الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۳، ص ۱۹۳.</ref>.  
* با وجود تمام توصیه‌های [[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[حرمت]] گوشه‌گیری، متأسفانه مدتی از [[وفات]] ایشان نگذشته بود که عده‌ای در [[لباس]] [[زهد]] و عرفان، [[رهبانیت]] [[مسیحی]] را در قالب تصوف در [[جامعه اسلامی]] گسترش دادند؛ چیزی که [[فرستاده خدا]] {{صل}} همواره از آن نگران بود و از اینکه ‌افرادی در [[آینده]]، [[قرآن]] را به غنا بخوانند و به [[رهبانیت]] روی آوردند و... ابراز نگرانی می‌کردند<ref>الکافی، ج ۲، ص۶۱۴؛ تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص۴۸-۴۹؛ قطب الدین راوندی، الدعوات، ص ۲۴ و عوالی اللآلی، ج ۴، ص ۲۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۵.</ref>.
* با وجود تمام توصیه‌های [[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[حرمت]] گوشه‌گیری، متأسفانه مدتی از [[وفات]] ایشان نگذشته بود که عده‌ای در [[لباس]] [[زهد]] و عرفان، [[رهبانیت]] [[مسیحی]] را در قالب تصوف در [[جامعه اسلامی]] گسترش دادند؛ چیزی که [[فرستاده خدا]] {{صل}} همواره از آن نگران بود و از اینکه ‌افرادی در [[آینده]]، [[قرآن]] را به غنا بخوانند و به [[رهبانیت]] روی آوردند و... ابراز نگرانی می‌کردند<ref>الکافی، ج ۲، ص۶۱۴؛ تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص۴۸-۴۹؛ قطب الدین راوندی، الدعوات، ص ۲۴ و عوالی اللآلی، ج ۴، ص ۲۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۵.</ref>.
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش