پرش به محتوا

بصره در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۶۲: خط ۶۲:
در بصره سه چیز عجیب وجود دارد که در هیچ [[شهر]] دیگری یافت نمی‌شود؛ اول، جزرومد آب است؛ به‌گونه‌ای که هرگاه به آب احتیاج دارند مد می‌شود و هنگامی که احتیاج آنها برطرف شد، آب بازمی‌گردد و جزر اتفاق می‌افتد. [[زراعت]] بصریان هیچ‌گاه بدون آب نمی‌ماند و هرگز آبشان کم نمی‌شود و دچار [[خشک‌سالی]] نمی‌شوند و سیل نیز سبب [[زحمت]] و [[ناراحتی]] آنان نمی‌شود. دوم اینکه، در موضعی که از انگور دوشاب تهیه می‌کنند یا هنگامی که خرما را از درخت چیده و باز می‌کنند تا شیره آن خارج شود و دوشاب بسازند و یا آن را خشک کنند، هرگز مگس بر آن موضع نمی‌نشیند؛ درحالی‌که اگر دانه خرمایی به [[زمین]] افتد، آن‌قدر مگس بر آن جمع می‌شود که سیاه می‌گردد و دیگر قابل [[مشاهده]] نخواهد بود و سوم، کلاغ در بصره بسیار زیاد است؛ چنان‌که اگر بر شاخه درخت بنشینند، درخت در حال شکستن است. ولی کلاغ‌ها روی درخت خرما نمی‌نشینند؛ زیرا اگر با منقار بر خوشه خرما زده شود ازهم‌پاشیده و همه ضایع می‌شود؛ اما هنگامی که خرما از درخت [[بریده]] شد به طرف آن [[هجوم]] می‌آورند<ref>آثارالبلاد و اخبارالعباد، ص۳۶۹.</ref>.
در بصره سه چیز عجیب وجود دارد که در هیچ [[شهر]] دیگری یافت نمی‌شود؛ اول، جزرومد آب است؛ به‌گونه‌ای که هرگاه به آب احتیاج دارند مد می‌شود و هنگامی که احتیاج آنها برطرف شد، آب بازمی‌گردد و جزر اتفاق می‌افتد. [[زراعت]] بصریان هیچ‌گاه بدون آب نمی‌ماند و هرگز آبشان کم نمی‌شود و دچار [[خشک‌سالی]] نمی‌شوند و سیل نیز سبب [[زحمت]] و [[ناراحتی]] آنان نمی‌شود. دوم اینکه، در موضعی که از انگور دوشاب تهیه می‌کنند یا هنگامی که خرما را از درخت چیده و باز می‌کنند تا شیره آن خارج شود و دوشاب بسازند و یا آن را خشک کنند، هرگز مگس بر آن موضع نمی‌نشیند؛ درحالی‌که اگر دانه خرمایی به [[زمین]] افتد، آن‌قدر مگس بر آن جمع می‌شود که سیاه می‌گردد و دیگر قابل [[مشاهده]] نخواهد بود و سوم، کلاغ در بصره بسیار زیاد است؛ چنان‌که اگر بر شاخه درخت بنشینند، درخت در حال شکستن است. ولی کلاغ‌ها روی درخت خرما نمی‌نشینند؛ زیرا اگر با منقار بر خوشه خرما زده شود ازهم‌پاشیده و همه ضایع می‌شود؛ اما هنگامی که خرما از درخت [[بریده]] شد به طرف آن [[هجوم]] می‌آورند<ref>آثارالبلاد و اخبارالعباد، ص۳۶۹.</ref>.
باید به این نکته توجه کرد که [[مورخان]] و وقایع‌نگاران [[فتوحات اسلامی]] که [[فتوحات]] سده اول [[هجری]] را به رشته تحریر درآورده‌اند، کتاب‌های خود را معمولاً در سده‌های سوم و چهارم و پنجم نگاشته‌اند و طبیعی است که آنان موقعیت‌های جغرافیایی که در [[قرن اول]]، فتوحات در آنجا واقع شده است را با نام معروف و متداولی که در زمان‌های بعد به آن مکان‌ها داده شده، یاد کنند و این خطای بزرگی است؛ زیرا این مناطق، بعدها به این نام‌ها مشهور شده‌اند نه اینکه در هنگام فتح، شهری به این نام وجود داشته باشد.<ref>[[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص۶۲.</ref>
باید به این نکته توجه کرد که [[مورخان]] و وقایع‌نگاران [[فتوحات اسلامی]] که [[فتوحات]] سده اول [[هجری]] را به رشته تحریر درآورده‌اند، کتاب‌های خود را معمولاً در سده‌های سوم و چهارم و پنجم نگاشته‌اند و طبیعی است که آنان موقعیت‌های جغرافیایی که در [[قرن اول]]، فتوحات در آنجا واقع شده است را با نام معروف و متداولی که در زمان‌های بعد به آن مکان‌ها داده شده، یاد کنند و این خطای بزرگی است؛ زیرا این مناطق، بعدها به این نام‌ها مشهور شده‌اند نه اینکه در هنگام فتح، شهری به این نام وجود داشته باشد.<ref>[[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص۶۲.</ref>
==[[قبایل]] [[بصره]]==
در بصره پنج [[اتحاد]] قبیله‌ای تشکیل شد که به آنها اخماس گفته می‌شد:
# [[بنی تمیم]] در اتحاد با [[ضبه]] و [[رباب]]؛
#[[بنی بکر بن وائل]]، اصلی‌ترین شاخه [[ربیعه]]؛
#[[بنی عبد القیس]]، دیگر شعبه ربیعه؛
# [[بنی ازد]]، تنها [[قبیله]] مستقل [[یمنی]]؛
# [[اهل‌العالیه]]<ref>کلمه عالیه به معنی بیرون شهر و اطراف شهر است و مردم قبایل و گروه‌های بیرون اردوگاه کوفه و بصره را به این نام می‌خوانده‌اند.</ref> که اتحادیه‌ای متنوع بود؛ این اتحادیه، شکلی توسعه‌یافته از اتحادیه پیشین [[احلاف]] بود که دو قبیله [[اسد]] و [[غطفان]] را [[متحد]] می‌کرد<ref>نظام قبیله‌ای و خاستگاه خوارج نخستین، ص۹۷.</ref>.
اما به‌طورکلی می‌توان بیان کرد بصره، هم در ترکیب قبایل [[عربی]] و هم در ترکیب [[اعراب]] با [[اقوام]] بومی که از پیش در [[عراق]] ساکن بوده‌اند نسبت به [[کوفه]]، ترکیب یکنواخت‌تری داشت.
همه قبایل تشکیل‌دهنده یک [[اتحادیه]](اخماس) از اهمیت یکسان و [[برابری]] برخوردار نبودند. در هر [[خمس]]، یک قبیله به عنوان قبیله محوری و اصلی ایفای نقش می‌کرد و قبایل دیگر در اطراف آن بودند و نقش اقماری داشتند. پس به نظر می‌رسد که باید قبایل را نیز به سه گروه قبایل [[رهبر]] و قبایل پیرو و قبایل ناسازگار تقسیم کرد؛ قبایل رهبر، قبایلی بودند که نقش محوری داشتند و از امتیازی حداکثری برخوردار بودند. قبایل پیرو، قبایلی بودند که روش و مسلک خود را بر اساس سازگاری با قبایل دیگر قرار داده بودند و قبایل ناسازگار، قبایلی بودند که وضعیت موجود در اتحادیه را قبول نداشتند. این [[ناسازگاری]] گاهی در سطح [[روابط]] بین قبایل متحد خود را نشان می‌داد و گاهی در سطح روابط درون قبیله‌ای، آشکار می‌شد؛ به‌گونه‌ای که مثلاً شعبه‌ای از یک قبیله از حیث برتری‌های قبیله‌ای به‌طور سنتی در موضع [[ضعف]] قرار داشت و همیشه پیرو بودن و در حاشیه قرار داشتن برای آنها [[آزاردهنده]] شده بود؛ مانند، [[عنزه]] که به عنوان شعبه‌ای از قبیله بزرگ ربیعه شناخته می‌شد<ref>نظام قبیله‌ای و خاستگاه خوارج نخستین، ص۹۷.</ref>.
اما آنچه که حائز اهمیت است، ناتوانایی برای جدا شدن شعبه یا [[قبیله]] حاشیه‌ای از یک قبیله محوری و وارد شدن آنها در اتحادیه دیگر بود. این موضوع علاوه بر این که مشکل آنها را حل نمی‌کرد، بلکه آنان را از یک حاشیه به حاشیه‌ای دیگر منتقل میکرد و دشواری‌های فراوانی را برای آنها به وجود می‌آورد. و زمانی این [[مشکلات]] مضاعف می‌شد که قبیله یا شعبه‌ای از قبیله، در گذشته، خود یک قبیلهٔ محوری و اصلی به حساب می‌آمد؛ ولی اکنون یک قبیله پیرو شناخته می‌شد.
اما باید توجه داشت که ایجاد یک اتحادیه قبیله‌ای بدون قبیله محور نمی‌توانست اتحادیه‌ای روشن با دورنمایی خوب و محکم باشد؛ مانند، [[اهل]] عالیه در [[بصره]] که آن [[اتحاد]] [[قبایل]] صرفاً بر مبنای پیشینه‌های [[تاریخی]] بود و با [[توسعه]] روزافزون [[شهر بصره]]، این اتحاد روزبه‌روز سست‌تر و ازهم‌گسیخته‌تر می‌شد؛ تا جایی که بیشترین معترضان بصره از اهل عالیه و از شعبه‌های [[اسد]] و [[غطفان]] برخاسته بودند<ref>نظام قبیله‌ای و خاستگاه خوارج نخستین، ص۹۷.</ref>.<ref>[[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص۷۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۳۴۳

ویرایش