موالی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
[[امام صادق]]{{ع}} در روایتی پس از [[تمجید]] از [[موالیان]]، درباره آنان میفرماید: کسی که [[اسلام]] را با [[رغبت]] بپذیرد، بهتر از کسی است که با [[ترس]] بپذیرد. [[منافقان]] از ترس به اسلام گرویدند اما موالیان با رغبت آن را پذیرفتند<ref>بحارالانوار، ج۶۴، ص۱۶۹.</ref>.<ref>[[سید حسن قریشی|قریشی، سید حسن]]، [[اصحاب ایرانی ائمه اطهار (کتاب)|اصحاب ایرانی ائمه اطهار]]، ص۳۷ - ۴۰.</ref> | [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی پس از [[تمجید]] از [[موالیان]]، درباره آنان میفرماید: کسی که [[اسلام]] را با [[رغبت]] بپذیرد، بهتر از کسی است که با [[ترس]] بپذیرد. [[منافقان]] از ترس به اسلام گرویدند اما موالیان با رغبت آن را پذیرفتند<ref>بحارالانوار، ج۶۴، ص۱۶۹.</ref>.<ref>[[سید حسن قریشی|قریشی، سید حسن]]، [[اصحاب ایرانی ائمه اطهار (کتاب)|اصحاب ایرانی ائمه اطهار]]، ص۳۷ - ۴۰.</ref> | ||
==موالی== | |||
[[مولی]] (جمع آن [[موالی]]) به غیرعربی اطلاق میشد که یا [[مسلمان]] شده بود و در [[جنگی]] بر [[ضد]] [[مسلمانان]] شرکت نکرده بود و [[اسیر]] نشده بود یا اگر در [[جنگ]] شرکت کرده بود و اسیر شده بود، [[اسلام]] آورده بود و به دست والاء یا مالک خود [[آزاد شده]] بود. اهلِذمهای که [[دین]] خود را رها کرده بود و [[آیین]] [[مسلمانی]] را برگزیده بود، نیز موالی خوانده میشد. حتی ممکن بود [[قبایل]] [[ضعیف]] برای استفاده از [[قدرت]] اقویا و [[جلب حمایت]] قبایل قویتر با [[عقد]] [[موالات]]، با یکی از آنها [[ارتباط]] و انتساب مییافت و خود را از موالی یک شیخ [[عرب]] یا یک [[قبیله عرب]] به حساب میآورد<ref>کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی، ص۱۳۲.</ref>. مولی در [[حقیقت]] عضو وابسته و دونرتبه یک [[طایفه]] یا [[قبیله]] بود که اغلب آنها [[بندگان]] آزاد شده بودند که به این ترتیب در طایفهای عضویت مییافتند. موالی از سوی طایفه مورد [[حمایت]] و [[پشتیبانی]] قرار میگرفتند؛ ولی در مقابل باید به طایفه [[وفادار]] میماندند<ref>تاریخ جوامع اسلامی، ص۹۳.</ref>. | |||
غیرعربها که در زمینه، جنگ، [[مدیریت]]، [[تجارت]] و [[پزشکی]] [[تخصص]] داشتند هم بهعنوان اعضای کمرتبه قبایل [[عربی]] تلقی میشدند و از نظر [[اقتصادی]] [[استثمار]] میشدند و از [[حق]] [[ازدواج]] با [[اعراب]] [[محروم]] بودند. نام [[سربازان]] غیرعرب فعال در [[فتوحات]] اسامیشان در لیست حقوقبگیران نظامی درج نبود؛ زیرا ثبت اسامی در [[دیوان]] علاوه بر داشتن [[عواید مالی]] برای آنها، نوعی امتیاز [[اجتماعی]] نیز به حساب میآمد. برای اعراب شناختهشدن موالی متخصص جزء [[نخبگان]] طایفه، مقبول نبود و [[توسعهیافتگی]] موالی و [[مهارت]] داشتن آنها در تجارت و [[اداره حکومت]] خوشایند اعراب نبود و حتی از تحتالشعاع قرار گرفتن برتریشان، در مقابل [[فرهنگ]] و [[تمدن]] موالی سخت نگران بودند<ref>تاریخ جوامع اسلامی، ص۹۴.</ref>. | |||
در حقیقت میتوان گفت که موالی، طبقهای بودند که میان طبقه [[آزاد]] و طبقه برده قرار داشتند؛ گرچه مانند برده خریدوفروش نمیشدند، مانند فرد آزاد هم [[ارث]] نمیبردند؛ با [[زن]] [[آزاد]] نمیتوانستند [[ازدواج]] کنند؛ دیه آنها نصف افراد آزاد [[محاسبه]] میشد؛ در [[اجرای حدود]] مانند بردگان نیمی از حد بر آنها [[اجرا]] میشد و...<ref>نهضت شعوبیه جنبش ملی ایرانیان در برابر خلافت اموی و عباسی، ص۱۳۷.</ref>. | |||
نگاه [[جامعه]] [[عربی]] به [[موالی]] نگاهی آمیخته با [[بیاحترامی]] بود؛ تا آنجا که [[عرب]]، موالی را هنگامی که میانشان [[نزاع]] درمیگرفت به بردگان وصف میکرد که این موضوع درباره عرب هجین، یعنی عربی مادرش [[کنیز]] بود نیز، مصداق مییافت. [[اعراب]] کارهایی مانند [[تجارت]] و [[کشاورزی]] و [[نویسندگی]] را از آن جهت که فعالیت [[بدی]] بودند، [[پست]] میشمردند و مخصوص موالی میدانستند؛ اما سوارکاری و [[سرودن شعر]] را از آن جهت که خود انجام میدادند، کاری [[محترم]] به حساب میآوردند<ref>اوضاع اجتماعی اقتصادی موالی در صدر اسلام، صص ۱۸۱-۱۸۲.</ref>. | |||
به طورکلی [[موالیان]] را میتوان به گروههای مختلفی تقسیمبندی کرد: | |||
#[[سربازان]] غیرعرب: که به [[دین اسلام]] روی آورده بودند و به [[سپاه]] اعراب میپیوستند. این افراد اکثراً سربازان [[ایرانی]] بودند که [[اسلام]] را میپذیرفتند و در کنار [[مسلمانان]] دیگر به [[جنگ]] میرفتند. مانند حمرا یا [[دیالمه]]. در اغلب موارد آنان خود را به طایفهای از اعراب پیوند میدادند و [[وابستگی]] خود را به [[رئیس]] و [[رهبر]] قبیلهای که او را بهعنوان [[حافظ]] خود برگزیده بودند، اعلام میکردند. | |||
#روستائیان و کشاورزان: عمدتاً از [[ایرانیها]] و فارسها تشکیل یافته بودند که [[شهرها]] و روستاهای آنها در اثنای [[غلبه]] مسلمانان از بین رفته بود. پس به منظور یافتن کاری دیگر، زمینهای کشاورزی خود را رها کرده بودند و به شهرهای [[کوفه]] و [[بصره]] [[مهاجرت]] کرده بودند. | |||
#پیشهوران و [[صنعتگران]]: گروههای زیادی از [[ایرانیان]] و [[اقوام]] دیگر را شامل میشد که به [[اختیار]] اسلام را میپذیرفتند و برای بهبود وضعیت [[اقتصادی]] به کوفه و بصره مهاجرت میکردند. احتمالاً طبقه موالی مربوط به این گروه بوده است که با [[توسعه اقتصادی]] در شهرها، مدام به تعدادشان افزوده میشده است. | |||
#[[اسیران]] [[جنگی]] و بردگان [[آزادشده]]: این گروه اسیرانی را تشکیل میدادند که در [[جنگها]] به دست [[اعراب]] گرفتار شده بودند و بهعنوان برده و [[غلام]] در [[خدمت]] [[قبایل]] و خاندانهای [[عرب]] قرار داشتند. این [[اسیران]] با [[قبول اسلام]] و گرویدن به آن [[آزاد]] میشدند؛ ولی [[الزام]] داشتند تا به خانوادههایی که غلامشان بودند وابسته بمانند. در [[حقیقت]] به مفهوم فنی و اصطلاح ریشهای، باید این گروه را [[موالی]] [[حقیقی]] دانست که تعدادشان بعد از پیشهوران و [[صنعتگران]] در [[مقام]] دوم قرار داشت. | |||
#خاندانهای [[شریف]] تازهمسلمان: این گروه از [[ایرانیان]] و نومسلمانانی تشکیل میشد که از خاندانهای بزرگ و شریفی بودند. آنان از پرداخت [[جزیه]] معاف بودند؛ ولی باید [[مالیات]] [[زمین]] ([[خراج]]) را میپرداختند<ref>تشیع در مسیر تاریخ، صص ۱۴۰-۱۴۱.</ref>. | |||
پس میتوان دریافت که موالی علیرغم [[اختلاف]] شکل، همگی باید به ولای اعراب منتسب میشدند و در شمار یکی از [[قبایل عرب]] قرار میگرفتند. | |||
از [[عصر جاهلیت]]، [[عربان]] خود را از باب [[حسب و نسب]] [[برتر]] از دیگر [[اقوام]] میدانستند. هرچند [[اسلام]] با این روش [[مبارزه]] کرد و [[ایمان]] و [[تقوا]] را معیاری برای [[برتری]] افراد بر یکدیگر خواند، این [[خوی]] عربیِ [[جاهلی]] در [[خاندان]] [[بنیامیه]] از [[جاهلیت]] باقی ماند؛ چنانکه خود را [[برترین]] افراد [[جامعه]] میدانستند و برای دیگران [[ارزش]] و اعتباری قائل نبودند. آنان موالی را عُلوج یعنی خدانشناس و [[نادانان]] میخواندند و برای آنان کنیهای به کار نمیبردند. از نظر آنها [[کنیه]]، ویژه [[اعرابی]] بود که از نظر [[نسب]] و [[شرافت]] برتری داشتند و غیر عربان فقط با نامها و لقبها خوانده میشدند؛ یعنی [[شایسته]] داشتن کنیه، نبودند<ref>قومیتگرایی در عصر امویان، ص۹۹.</ref>. | |||
[[حکومت بنیامیه]] بر پایه [[تحقیر]] موالی (غیرعرب) ایجاد شد و موالی در عصر [[اموی]]، [[ذلیل]] و [[خوار]] و خدمتگزارِ اعراب به حساب میآمدند و کار و [[منصب]] مهمی به آنها داده نمیشد. در حقیقت [[امویان]] با [[رفتار]] متعصبانه خود با [[تعالیم اسلام]] [[مخالفت]] میکردند. عرب اموی [[معتقد]] بود، کسی که [[خون]] [[خالص]] [[عربی]] در رگهایش جاری باشد، برای [[سروری]]، [[فرمانروایی]] و [[پیشوایی]] [[خلق]] شده است و [[اقوام]] دیگر برای [[خدمتگزاری]] و انجام کارهای [[پست]] [[آفریده]] شدهاند. بر [[مسلمانان]] غیرعرب [[مباهات]] میکردند که شما را از [[بردگی]] و [[اسارت]] [[آزاد]] کردیم و از [[پلیدی]] [[کفر]] و [[شرک]] [[نجات]] دادیم و [[مسلمان]] کردیم پس از شما [[برتر]] هستیم. ما شما را با [[شمشیر]] [[سعادتمند]] کردیم و با زنجیر به [[بهشت]] کشاندیم.... [[خدا]] به ما [[مأموریت]] داد تا خود را برای [[راهنمایی]] شما به کشتن دهیم، شما را [[اسیر]] کنیم و سپس آزاد کنیم<ref>نهضت شعوبیه جنبش ملی ایرانیان در برابر خلافت اموی و عباسی، ص۱۴۵.</ref>. | |||
[[حکومت بنیامیه]]، [[استخدام]] [[موالی]] را برای خود [[ننگ و عار]] میشمرد و از رفتوآمد و [[معاشرت]] با آنها اجتناب میورزید. مراوده با موالی را دلیل [[پستی]] و [[رذالت]] میدانست و از [[اقتدا]] به فقهای موالی [[اکراه]] داشت. [[نافع بن جبیر]] [[شافعی]] که از [[تابعان]] معروف بود، هنگامی که جنازهای را میدید از اسم و رسم او میپرسید، اگر میگفتند از [[قریش]] است، میگفت: [[افسوس]] از [[قوم]] من یکی کم شد. اگر میگفتند [[عرب]] است، میگفت: افسوس هموطنم مرد. اما اگر میگفتند از موالی است، با خونسردی میگفت: کالای خداست، میخواهد میبرد و میخواهد میگذارد. از دیگر مواردی که باید به آن اشاره کرد این است که [[اعراب]] در یک صف با موالی حرکت نمیکردند و اگر [[عربی]] میمرد، [[مولی]] نمیتوانست با اعراب دیگر بر جنازه او [[نماز]] بگذارد. هر اندازه که مولی دارای فضل و [[تقوا]] بود، با او بر سر یک سفره نمینشستند؛ بلکه او را سر راه قرار میدادند تا [[مردم]] دیگر بدانند که او از اعراب نیست. عرب [[اموی]] [[معتقد]] بود که برای آقایی و فرمانروایی آفریده شده است و سایر [[کارها]] مخصوص موالی و ذمیان میباشد<ref>نهضت شعوبیه جنبش ملی ایرانیان در برابر خلافت اموی و عباسی، ص۱۴۶.</ref>. | |||
خلفای [[بنیامیه]]، [[خلافت]] را بر پسر [[کنیز]] [[حرام]] میدانستند و حتیالامکان از آمیزش با غیرعربان خودداری میکردند؛ لذا هنگامی که [[زید بن علی بن الحسین]]{{ع}} بر [[ضد]] [[حکومت بنیامیه]] [[قیام]] کرد، [[هشام بن عبدالملک]] در نامهای به او نوشت: «شنیدهام هوای [[خلافت]] به سر داری. تو که مادرت [[کنیز]] است چگونه میتوانی چنین مقامی را دارا شوی؟<ref>نهضت شعوبیه جنبش ملی ایرانیان در برابر خلافت اموی و عباسی، ص۱۴۸.</ref>» | |||
در [[عصر خلفا]] بهویژه خلفای [[بنیامیه]]، به جز مدت کوتاه [[خلافت امام علی]]{{ع}}، [[موالی]] تازهمسلمان علاوه بر [[تحقیر]] و نداشتن [[جایگاه اجتماعی]] و [[حقوق]] مناسب به سبب پرداخت [[جزیه]] و [[مالیات]]، فشار [[اقتصادی]] فراوانی را [[تحمل]] میکردند. با کاهش سرعت [[فتوحات]]، [[خمس]] [[غنائم جنگی]] حاصل از فتوحات نیز کاهش چشمگیری یافت. در این حال [[امویان]] برخلاف [[قانون]] [[اسلام]] که [[گرفتن جزیه]] را از اهلِذمه تازهمسلمان ممنوع اعلام کرده بود، [[تصمیم]] گرفتند تا از آنان مالیات، جزیه و [[خراج]] بستانند که این مسئله سبب ایجاد فشار مضاعف بر [[معیشت]] آنان شد و با این تصمیم [[خلفای اموی]] [[تعصبات قومی]] قبیلهای و [[عربی]] را بر [[قوانین اسلامی]] ترجیح دادند. موالی که از [[عدالت]] و [[برابری]] در اسلام شنیده بودند و به سبب یکسانی حقوق و [[قوانین]] بین [[عرب]] و [[عجم]] [[مسلمان]] شده بودند، با [[مشاهده]] تمایز و [[برتری]] عرب بر غیرعرب از یک سو و [[بیعدالتی]] و نداشتن جایگاه اجتماعی مناسب از سوی دیگر به ستوه آمدند و برضد [[حکومت امویان]] به قیام دست زدند.<ref>[[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص۸۵.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۵۸: | خط ۷۹: | ||
# [[پرونده:1100366.jpg|22px]] [[سید حسن قریشی|قریشی، سید حسن]]، [[اصحاب ایرانی ائمه اطهار (کتاب)|'''اصحاب ایرانی ائمه اطهار''']] | # [[پرونده:1100366.jpg|22px]] [[سید حسن قریشی|قریشی، سید حسن]]، [[اصحاب ایرانی ائمه اطهار (کتاب)|'''اصحاب ایرانی ائمه اطهار''']] | ||
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | # [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | ||
# [[پرونده: IM010553.jpg|22px]] [[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|'''بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||