علاء بن حضرمی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'حاکم بحرین' به 'حاکم بحرین'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'حاکم بحرین' به 'حاکم بحرین') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== علاء بن حضرمی سفیر [[پیامبر]] {{صل}} به سوی حاکم بحرین == | == علاء بن حضرمی سفیر [[پیامبر]] {{صل}} به سوی حاکم بحرین == | ||
{{همچنین ببینید|منذر بن ساوی}} | {{همچنین ببینید|منذر بن ساوی}} | ||
علاء بن حضرمی فرستاده [[پیامبر خاتم]] {{صل}} به سوی [[حاکم | علاء بن حضرمی فرستاده [[پیامبر خاتم]] {{صل}} به سوی [[حاکم بحرین]] [[منذر بن ساوی]] است. [[بحرین]] در زمان [[رسول خدا]] {{صل}} جزء امپراتوری [[ایران]] محسوب میشد. عده زیادی از [[اعراب]] در آن منطقه ساکن بودند؛ مانند [[قبایل]] [[بکر بن وائل]] و تمیم. بیشتر ساکنان [[بحرین]] زرتشتی، [[یهودی]] و [[مسیحی]] بودند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۱، ص۸۵.</ref>. [[حاکم]] این منطقه "[[منذر بن ساوی]]" نام داشت. [[پیامبر]] {{صل}} علاء بن حضرمی را با نامهای به سوی وی فرستاد و او را به [[اسلام]] [[دعوت]] کرد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۳۰۲؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۱۷۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۱۰۸۶.</ref>. فرستاده آن حضرت در [[رجب]] [[سال نهم هجری]]<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۳، ص۴۷۱.</ref> قبل از [[فتح مکه]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۷۶؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۴۸.</ref> و به [[نقلی]] در [[سال هشتم هجری]]<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۹.</ref> به سوی [[منذر]] رفت. برخی میگویند [[ابوهریره]] به [[دستور پیامبر]] {{صل}} علاء بن حضرمی را [[همراهی]] میکرده است<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[سفیر پیامبر به بحرین و عمان (مقاله)|سفیر پیامبر به بحرین و عمان]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۵۳۶-۵۳۷.</ref>. | ||
بعد از مسلمان شدن منذر بن ساوی، علاء بن حضرمی نامهای به [[پیامبر خدا]] {{صل}} نوشت، در [[نامه]] او به [[پیامبر]] {{صل}} آمده است: "[[نامه]] شما را بر اهل هجر خواندم. عدهای اسلام را پسندیدند و با کمال میل پذیرفتند؛ اما عدهای از اسلام [[کراهت]] داشتند. در سرزمین من، زرتشتیها و یهودیها هستند، [[دستور]] خودتان را در این باره بفرمایید"<ref>ابن هشام، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۲؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۳۶۴.</ref>. [[نبی اکرم]] {{صل}} در پاسخ این نامه نوشت: "... بر [[مجوس]] هجر، [[اسلام]] را عرضه کن<ref>پیامبر مجددا از منذر خواسته آنها را به اسلام دعوت کند. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۲.</ref>، اگر نپذیرفتند، از آنها [[جزیه]] گرفته شود. با [[زنان]] آنها [[ازدواج]] صورت نگیرد و ذبیحه آنها خورده نشود"<ref>محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۳۶۴.</ref>.<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[سفیر پیامبر به بحرین و عمان (مقاله)|سفیر پیامبر به بحرین و عمان]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۵۳۷-۵۳۸.</ref> | بعد از مسلمان شدن منذر بن ساوی، علاء بن حضرمی نامهای به [[پیامبر خدا]] {{صل}} نوشت، در [[نامه]] او به [[پیامبر]] {{صل}} آمده است: "[[نامه]] شما را بر اهل هجر خواندم. عدهای اسلام را پسندیدند و با کمال میل پذیرفتند؛ اما عدهای از اسلام [[کراهت]] داشتند. در سرزمین من، زرتشتیها و یهودیها هستند، [[دستور]] خودتان را در این باره بفرمایید"<ref>ابن هشام، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۲؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۳۶۴.</ref>. [[نبی اکرم]] {{صل}} در پاسخ این نامه نوشت: "... بر [[مجوس]] هجر، [[اسلام]] را عرضه کن<ref>پیامبر مجددا از منذر خواسته آنها را به اسلام دعوت کند. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۲.</ref>، اگر نپذیرفتند، از آنها [[جزیه]] گرفته شود. با [[زنان]] آنها [[ازدواج]] صورت نگیرد و ذبیحه آنها خورده نشود"<ref>محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۳۶۴.</ref>.<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[سفیر پیامبر به بحرین و عمان (مقاله)|سفیر پیامبر به بحرین و عمان]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۵۳۷-۵۳۸.</ref> |