تمدن در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
تمدن در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۱
، ۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۳←تمدن اسلامی
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== [[تمدن اسلامی]] و غربی == | == [[تمدن اسلامی]] و غربی == | ||
=== تمدن اسلامی === | === تمدن اسلامی === | ||
{{اصلی|تمدن اسلامی}} | |||
[[مقام معظم رهبری]] برای بیان تمدن اسلامی و رویاروی آن با [[تمدن]] غرب، اول از [[تاریخ]] تمدن اسلامی شروع میکنند و بیان میدارند پدیدهای در تاریخ اتفاق افتاده است که اگر ما بخواهیم آن را بر اساس معادلات معمولیِ [[تاریخی]] حل کنیم، حل آن محال است و آن اینکه، ملتی که در مدت زمانی، از اوّلیات [[تمدن بشری]] [[محروم]] بوده، بنایی را پیریزی کرده که بزرگترین [[تمدنهای بشری]] را به وجود آورده و آن، [[نهضت اسلامی]] است. [[تمدن]] یونان و رُم قدیم، که اروپای امروز در اواخر [[قرن]] بیستم هنوز به آن مینازد و در تاریخ و تفسیرهای [[علمی]] خود آن را به رخ همه میکشد، هر قدمش مترتّب بر قدمهای قبلی بوده است. امکان ندارد که یک تمدن [[عظیم]]، دفعتاً از [[دل]] یک کویر بجوشد، اما در مورد [[اسلام]]، چنین شد. عدهای که حتی سواد خواندن نداشتند؛ چه رسد به اینکه سواد داشته باشند که بتوانند کتابهای گوناگون را بخوانند و به پیدا کردن نظر علمی منتهی شود و بعد این نظر علمی در مسابقه بین نظرات علمیِ [[بشر]] رتبه بالاتر را پیدا کند؛ [[تمدنی]] عظیم را پیریزی کردند! | [[مقام معظم رهبری]] برای بیان تمدن اسلامی و رویاروی آن با [[تمدن]] غرب، اول از [[تاریخ]] تمدن اسلامی شروع میکنند و بیان میدارند پدیدهای در تاریخ اتفاق افتاده است که اگر ما بخواهیم آن را بر اساس معادلات معمولیِ [[تاریخی]] حل کنیم، حل آن محال است و آن اینکه، ملتی که در مدت زمانی، از اوّلیات [[تمدن بشری]] [[محروم]] بوده، بنایی را پیریزی کرده که بزرگترین [[تمدنهای بشری]] را به وجود آورده و آن، [[نهضت اسلامی]] است. [[تمدن]] یونان و رُم قدیم، که اروپای امروز در اواخر [[قرن]] بیستم هنوز به آن مینازد و در تاریخ و تفسیرهای [[علمی]] خود آن را به رخ همه میکشد، هر قدمش مترتّب بر قدمهای قبلی بوده است. امکان ندارد که یک تمدن [[عظیم]]، دفعتاً از [[دل]] یک کویر بجوشد، اما در مورد [[اسلام]]، چنین شد. عدهای که حتی سواد خواندن نداشتند؛ چه رسد به اینکه سواد داشته باشند که بتوانند کتابهای گوناگون را بخوانند و به پیدا کردن نظر علمی منتهی شود و بعد این نظر علمی در مسابقه بین نظرات علمیِ [[بشر]] رتبه بالاتر را پیدا کند؛ [[تمدنی]] عظیم را پیریزی کردند! | ||
چطور ممکن است که [[ملت]] و جامعهای این راهها را طی کند و بعد از آنکه نظرات علمی او در همه مسائل بر نظرات علمی مدرن درجه یک [[دنیا]] [[تسلط]] پیدا کرد، به سودِ خود، تمدنهای دیگر را حذف کند و تمدن منحصر گردد؟! ملت [[عربستان]] نه تنها نظرات علمی برجستهای نداشت بلکه اصلاً نظر علمی نداشت. اصلاً [[علم]] و سواد نداشت. آنگاه چنین جمعیتی، در طول ده سال [[حیات]] [[مبارک]] [[پیغمبر]]، بعد از [[هجرت]] و در دوران [[حکومت]]، پایههای مدنیتی را چید که آن [[مدنیت]] چندصد سال [[دنیا]] را اداره کرد و تمام مدنیتهای دنیا را تحت تأثیر قرار داد. در آن قرون - قرون سوم و چهارم و پنجم و ششم میلادی -[[تمدن]] [[غربی]] [[تمدن]] [[برتر]] بود؛ تمدن شرقی [[منقرض شده]] بود و تمدن [[ایرانی]] هم در واقع چیزی نبود. ولی میبینیم که [[تمدن اسلامی]]، آن تمدن برترِ غربی را از بین برد. بدین معنا که تمدن غربی در مقابل این تمدن منقرض شد؛ مثل [[ستاره]] که با آمدن [[خورشید]] دیگر [[نور]] ندارد و این یک واقعیتی است که همه چیز اروپا در مقابل تمدن اسلامی رنگ باخت. در [[قرن چهارم هجری]]، کل دنیا تحت [[سیطره اسلام]] بوده است، چه از نظر [[علمی]] و چه از نظر [[اقتصادی]] و مسائل [[روز]]، چنانچه در کتاب «تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری»، نوشته آدام متز، آمده است بازار [[علم]] دنیا در دست [[مسلمانان]] بوده است و [[نسل]] امروز از این همه [[افتخار]] آنچنان که باید و شاید باخبر نیستند و این تا قرنهای چهارم، پنجم و [[ششم هجری]] ادامه داشت. در آن دوران، دانشمندانی [[زندگی]] میکردهاند و تا قبل از اینکه [[روحانیت]] به صورت صنفی شود در [[علوم روز]] هم تبحر داشتهاند علمایی همچون [[فارابی]] [[خواجه نصیر]] [[ابوعلی سینا]] در [[طب]] بیرونی در [[ریاضیات]] و [[نجوم]] خوارزمی در ریاضیات و [[شیخ بهایی]] در مهندسی و [[شهرسازی]] [[خبره]] بودهاند که خود از [[عالمان دینی]] و گاهی [[عارف]] و [[زاهد]] هم بودهاند که [[دانشمندان]] امروز هنوز از نظریات علمی آنها بهره میبرند و نظریاتشان [[منسوخ]] نشده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با پرستاران و جانبازان به مناسبت روز پرستار، ۱۹/۶/۱۳۷۶.</ref>. | چطور ممکن است که [[ملت]] و جامعهای این راهها را طی کند و بعد از آنکه نظرات علمی او در همه مسائل بر نظرات علمی مدرن درجه یک [[دنیا]] [[تسلط]] پیدا کرد، به سودِ خود، تمدنهای دیگر را حذف کند و تمدن منحصر گردد؟! ملت [[عربستان]] نه تنها نظرات علمی برجستهای نداشت بلکه اصلاً نظر علمی نداشت. اصلاً [[علم]] و سواد نداشت. آنگاه چنین جمعیتی، در طول ده سال [[حیات]] [[مبارک]] [[پیغمبر]]، بعد از [[هجرت]] و در دوران [[حکومت]]، پایههای مدنیتی را چید که آن [[مدنیت]] چندصد سال [[دنیا]] را اداره کرد و تمام مدنیتهای دنیا را تحت تأثیر قرار داد. در آن قرون - قرون سوم و چهارم و پنجم و ششم میلادی -[[تمدن]] [[غربی]] [[تمدن]] [[برتر]] بود؛ تمدن شرقی [[منقرض شده]] بود و تمدن [[ایرانی]] هم در واقع چیزی نبود. ولی میبینیم که [[تمدن اسلامی]]، آن تمدن برترِ غربی را از بین برد. بدین معنا که تمدن غربی در مقابل این تمدن منقرض شد؛ مثل [[ستاره]] که با آمدن [[خورشید]] دیگر [[نور]] ندارد و این یک واقعیتی است که همه چیز اروپا در مقابل تمدن اسلامی رنگ باخت. در [[قرن چهارم هجری]]، کل دنیا تحت [[سیطره اسلام]] بوده است، چه از نظر [[علمی]] و چه از نظر [[اقتصادی]] و مسائل [[روز]]، چنانچه در کتاب «تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری»، نوشته آدام متز، آمده است بازار [[علم]] دنیا در دست [[مسلمانان]] بوده است و [[نسل]] امروز از این همه [[افتخار]] آنچنان که باید و شاید باخبر نیستند و این تا قرنهای چهارم، پنجم و [[ششم هجری]] ادامه داشت. در آن دوران، دانشمندانی [[زندگی]] میکردهاند و تا قبل از اینکه [[روحانیت]] به صورت صنفی شود در [[علوم روز]] هم تبحر داشتهاند علمایی همچون [[فارابی]] [[خواجه نصیر]] [[ابوعلی سینا]] در [[طب]] بیرونی در [[ریاضیات]] و [[نجوم]] خوارزمی در ریاضیات و [[شیخ بهایی]] در مهندسی و [[شهرسازی]] [[خبره]] بودهاند که خود از [[عالمان دینی]] و گاهی [[عارف]] و [[زاهد]] هم بودهاند که [[دانشمندان]] امروز هنوز از نظریات علمی آنها بهره میبرند و نظریاتشان [[منسوخ]] نشده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با پرستاران و جانبازان به مناسبت روز پرستار، ۱۹/۶/۱۳۷۶.</ref>. |