پرش به محتوا

شهادت امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۱۴۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۸: خط ۴۸:
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل امام علی}}
{{مدخل امام علی}}
==شهادت امیرالمؤمنین{{ع}}==
در [[سال چهلم هجری]]، سه نفر از [[خوارج]] به نام‌های [[عبدالرحمان بن ملجم]]، [[برک بن عبدالله]]، [[عمرو بن بکر تمیمی]] در [[مکه]] توافق کردند علی{{ع}} را در [[کوفه]]، [[معاویه]] را در [[شام]] و [[عمرو بن عاص]] را در [[مصر]] بکشند. [[ابن ملجم]] برای کشتن [[حضرت]] به کوفه آمد و در [[سحرگاه]] نوزدهم [[ماه مبارک رمضان]]، [[شمشیر]] زهرآلود خود را با فریاد {{متن حدیث|الْحُكْمُ لِلَّهِ}}<ref>دینوری، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۸۰.</ref> بر فرق [[مبارک]] سر آن حضرت فرود آورد. گروهی از خوارج و افرادی همچون [[اشعث بن قیس کندی]]، قطام، وردان و [[شبیب]] نیز از ورود ابن ملجم به کوفه [[آگاه]] بوده و برای به [[شهادت]] رساندن آن حضرت با [[عبدالرحمان بن ملجم مرادی]] [[همکاری]] کردند<ref>دینوری، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۷.</ref>.
بنا بر قول مشهور [[امام]] در [[شب جمعه]] ۲۱ [[رمضان]] [[سال ۴۰ق]] در ۶۳ سالگی، بعد از ضربت خوردن در سحرگاه نوزدهم در [[محراب]] [[مسجد کوفه]] و در حال [[نماز]]، در [[منزل]] خود به شهادت رسید<ref>طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۹؛ کلینی شهادت امام را شب یک شنبه سی سال بعد از رحلت رسول خدا{{صل}} دانسته است. کافی، ج۸، ص۳۳۹.</ref>. بنا بر نقل [[حمیری]]<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۲۰۶.</ref> از [[امام باقر]]{{ع}}، [[حضرت علی]]{{ع}} مشغول بیدار کردن [[مردم]] در [[مسجد]] بود که ابن ملجم بر فرق مبارک آن حضرت شمشیر زد. آن حضرت هنگام ضربت خوردن ندای {{متن حدیث|فُزْتَ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ}}<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۲۰۸، دینوری، همان، ص۱۸۰.</ref> سر داد. بر اساس برخی [[روایات]]، امام ابتدای [[ماه رمضان]] سال۴۰ق، از شهادت خود خبر داد<ref>مفید، الارشاد، ج۱، ص۳۲۰.</ref>. [[شیخ مفید]] می‌گوید: امام در [[شب نوزدهم ماه رمضان]] به [[آسمان]] نگاه می‌کرد و می‌فرمود: این همان شبی است که [[وعده]] داده شده‌ام<ref>مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۶.</ref> و در همان شب نیز در [[خواب]] [[رسول خدا]]{{صل}} را دید و [[شکایت]] [[امت]] را به آن حضرت کردند و با [[الهام]] از [[سخنان پیامبر]]{{صل}} از [[خدا]] خواست تا او را از این [[امت]] بگیرد و کسی را که لایق آنان است [[حاکم]] آنان قرار دهد.
هنگامی که [[شمشیر]] [[ابن ملجم]] در [[محراب]] [[عبادت]] بر سر [[امیر مؤمنان]]{{ع}} فرود آمد<ref>طبری، تاریخ، ج۵، ص۱۴۶.</ref> [[حضرت]]{{ع}} فرمود: «به خدای [[کعبه]] [[رستگار]] شدم»<ref>شریف رضی، خصائص الائمه، ص۶۳.</ref>. بعد از ضربت خوردن [[امام]]{{ع}}، [[جبرئیل]] میان [[زمین]] و [[آسمان]] ندا داد، به [[خدا]] قسم ارکان [[هدایت]] فرو ریختند»<ref>{{متن حدیث|تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْكَانُ الْهُدَى وَ انْطَمَسَتْ وَ اللَّهِ نُجُومُ السَّمَاءِ...}}؛ ر.ک: بحارالأنوار، ج۴۲، ص۲۸۲.</ref>. هنگامی که [[امیرمؤمنان]] ضربت خورد، زخم سرش را با کمربند خود می‌بست و می‌فرمود: {{متن قرآن|هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ}}<ref>«و چون مؤمنان دسته‌ها (ی مشرک) را دیدند گفتند: این همان است که خداوند و فرستاده او به ما وعده داده‌اند و خداوند و فرستاده او راست گفتند و جز بر ایمان و فرمانبرداری آنان نیفزود» سوره احزاب، آیه ۲۲.</ref><ref>یوسف شامی، الدر النظیم فی مناقب الأئمة اللهامیم، ص۴۱۷.</ref>. پس از این ضربت، امام{{ع}} به [[خانه]] برده شد. آن حضرت درباره [[قاتل]] خود فرمود: «اگر زنده بمانم خود درباره او [[تصمیم]] می‌گیرم و در غیر این صورت در [[قصاص]]، فقط حد را جاری کنید»<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۶.</ref>.
زحم سر امام به دلیل سمی بودن شمشیر ابن ملجم چنان عمیق بود که وقتی طبیب بالای سر آن حضرت آمد و معاینه کرد، اعلام نمود که کار تمام شده و امام [[وصیت]] خود را بگوید. امام پس از وصیت خود، در [[روز]] ۲۱ [[ماه رمضان]]، به [[شهادت]] رسید و [[امام حسن]]{{ع}} [[بدن مطهر]] آن حضرت را [[تجهیز]] و پس از [[نماز]]، بنا به وصیت آن حضرت در [[غریین]] ([[نجف]]) [[دفن]] شد و برای اینکه [[امویان]] و یا [[خوارج]] به [[قبر]] آن حضرت [[جسارت]] نکنند چهار صورت قبر درست کردند و قبر آن حضرت مخفی ماند<ref>سید عبدالکریم بن طاووس، فرحة الغری، ص۳۲.</ref>.<ref>گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۶۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۹۹۸

ویرایش