پرش به محتوا

اولیاء الله در عرفان اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست')
خط ۱۱: خط ۱۱:
[[علامه طباطبائی]] معتقدند: از مواهب و عنایت‌های [[خداوند]] در [[حقّ]] [[اولیاء الله]]، فانی ساختن آنان از حیث افعال و اوصاف و ذَواتشان است. در واقع اوّلین چیزی که در [[مقام فنا]] به آن می‌رسند "فنای [[افعال]]" است و کمترین آن شش مورد است: [[موت]]، [[حیات]]، [[مرض]]، صحت، [[فقر]] و غَنا<ref>محمدحسین طباطبائی، مجموعه رسائل (رسالة الولایه)، ص۱۱۱.</ref>. پس: آنان همه اینها را از [[خدا]] می‌بینند؛ همچون کسی که حرکتی را می‌بیند اما محرک این حرکت را نمی‌بیند ولی به او [[علم]] دارد. پس [[خداوند سبحان]] در [[مقام]] فعل، [[جانشین]] آنان می‌گردد؛ به‌طوری که فعل آنها، فعل [[خداوند سبحان]] است. چنان‌که می‌فرماید: "هرکس ولیّ‌ای از اولیای مرا [[اهانت]] کند، همانا به من [[اعلان]] [[جنگ]] داده است و مرا به [[جنگ]] با خود فراخوانده است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيّاً فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَةِ وَ دَعَانِي إِلَيْهَا}}؛ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۴۴، ح۶.</ref>.
[[علامه طباطبائی]] معتقدند: از مواهب و عنایت‌های [[خداوند]] در [[حقّ]] [[اولیاء الله]]، فانی ساختن آنان از حیث افعال و اوصاف و ذَواتشان است. در واقع اوّلین چیزی که در [[مقام فنا]] به آن می‌رسند "فنای [[افعال]]" است و کمترین آن شش مورد است: [[موت]]، [[حیات]]، [[مرض]]، صحت، [[فقر]] و غَنا<ref>محمدحسین طباطبائی، مجموعه رسائل (رسالة الولایه)، ص۱۱۱.</ref>. پس: آنان همه اینها را از [[خدا]] می‌بینند؛ همچون کسی که حرکتی را می‌بیند اما محرک این حرکت را نمی‌بیند ولی به او [[علم]] دارد. پس [[خداوند سبحان]] در [[مقام]] فعل، [[جانشین]] آنان می‌گردد؛ به‌طوری که فعل آنها، فعل [[خداوند سبحان]] است. چنان‌که می‌فرماید: "هرکس ولیّ‌ای از اولیای مرا [[اهانت]] کند، همانا به من [[اعلان]] [[جنگ]] داده است و مرا به [[جنگ]] با خود فراخوانده است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيّاً فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَةِ وَ دَعَانِي إِلَيْهَا}}؛ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۴۴، ح۶.</ref>.


سپس [[خداوند]]، اوصاف و صفات ایشان را فانی می‌کند. اصول این اوصاف ـ چنان‌که از [[روایات اهل بیت]] {{عم}} آشکار می‌گردد ـ پنج است: [[حیات]]، [[علم]]، قُدرت، سَمع و بَصَر. خودِ [[خداوند]] در این پنج چیز جای آنان را می‌گیرد. در [[کتاب کافی]] از ابی‌جعفر [[روایت]] شده است که فرمود: "[[خداوند]] فرمود: هیچ بنده‌ای نیست که با انجام [[نوافل]] به من نزدیک شود، مگر اینکه من او را دوست دارم. پس چون دوستش دارم، گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود، [[چشم]] او می‌شوم که با آن می‌بیند، [[زبان]] او می‌شوم که با آن سخن می‌گوید، [[دست]] او می‌شوم که با آن حمله می‌کند. پس اگر مرا بخواند، پاسخش می‌گویم و اگر خواسته‌ای داشته باشد، بر می‌آورم"<ref>{{متن حدیث|قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: مَا يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ إِذاً سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ}}؛ کافی، باب من اذی المسلمین، ج۲، ص۳۵۲.</ref>.
سپس [[خداوند]]، اوصاف و صفات ایشان را فانی می‌کند. اصول این اوصاف ـ چنان‌که از [[روایات اهل بیت]] {{عم}} آشکار می‌گردد ـ پنج است: [[حیات]]، [[علم]]، قُدرت، سَمع و بَصَر. خودِ [[خداوند]] در این پنج چیز جای آنان را می‌گیرد. در [[کتاب کافی]] از ابی‌جعفر [[روایت]] شده است که فرمود: "[[خداوند]] فرمود: هیچ بنده‌ای نیست که با انجام [[نوافل]] به من نزدیک شود، مگر اینکه من او را دوست دارم. پس چون دوستش دارم، گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود، [[چشم]] او می‌شوم که با آن می‌بیند، [[زبان]] او می‌شوم که با آن سخن می‌گوید، دست او می‌شوم که با آن حمله می‌کند. پس اگر مرا بخواند، پاسخش می‌گویم و اگر خواسته‌ای داشته باشد، بر می‌آورم"<ref>{{متن حدیث|قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: مَا يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ إِذاً سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ}}؛ کافی، باب من اذی المسلمین، ج۲، ص۳۵۲.</ref>.


این [[حدیث]] از احادیثی است که رایج بین [[شیعه]] و [[سنّی]] بوده و [[کلام خداوند]] نیز در [[قرآن کریم]] [[مؤیّد]] آن است: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref> و می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به پیامبرش ایمان آورید تا از بخشایش خویش دو بهره به شما ارزانی دارد و در شما فروغی نهد که با آن راه بسپارید و شما را بیامرزد» سوره حدید، آیه ۲۸.</ref>، [[علامه طباطبائی]] اشاره می‌نماید که با توجه به [[سیاق]] این [[آیات]] که در آنها [[دستور]] به [[پیروی]] از [[رسول اکرم]] {{صل}} و [[ایمان]] به ایشان داده شده است و در هر دو [[آیه محبت]] [[خداوند]] به بنده‌اش بیان شده است، این [[محبت]]، خود رحمتی ویژه است که موجب می‌گردد نوری به [[بنده]] داده شود تا به وسیله آن بینِ [[مردم]] بگردد و با آن به [[معاشرت]] بپردازد و همانا پیش از این، [[بنده]] با قوای نفس و ابزار آن از سَمع و بَصَر و دست و زبان در میان [[مردم]] می‌گشت، اما بر اثر [[محبت]] [[خداوند]] آن ابزار مبدل به نوری از جانب [[خدا]] می‌شود<ref>محمدحسین طباطبائی، مجموعة رسائل (رسالة الولایه)، ص۱۱۳.</ref>.
این [[حدیث]] از احادیثی است که رایج بین [[شیعه]] و [[سنّی]] بوده و [[کلام خداوند]] نیز در [[قرآن کریم]] [[مؤیّد]] آن است: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref> و می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به پیامبرش ایمان آورید تا از بخشایش خویش دو بهره به شما ارزانی دارد و در شما فروغی نهد که با آن راه بسپارید و شما را بیامرزد» سوره حدید، آیه ۲۸.</ref>، [[علامه طباطبائی]] اشاره می‌نماید که با توجه به [[سیاق]] این [[آیات]] که در آنها [[دستور]] به [[پیروی]] از [[رسول اکرم]] {{صل}} و [[ایمان]] به ایشان داده شده است و در هر دو [[آیه محبت]] [[خداوند]] به بنده‌اش بیان شده است، این [[محبت]]، خود رحمتی ویژه است که موجب می‌گردد نوری به [[بنده]] داده شود تا به وسیله آن بینِ [[مردم]] بگردد و با آن به [[معاشرت]] بپردازد و همانا پیش از این، [[بنده]] با قوای نفس و ابزار آن از سَمع و بَصَر و دست و زبان در میان [[مردم]] می‌گشت، اما بر اثر [[محبت]] [[خداوند]] آن ابزار مبدل به نوری از جانب [[خدا]] می‌شود<ref>محمدحسین طباطبائی، مجموعة رسائل (رسالة الولایه)، ص۱۱۳.</ref>.
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش