پرش به محتوا

مقاومت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۱٬۹۳۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۵ مارس ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:


یکی از شرط‌های مقاومت در [[قرآن]]، [[اراده]] [[تغییر]] همراه با [[آگاهی]] و [[بیداری]] است، [[اصلاح امور]] با «یقظه» ([[هشیاری]]) شروع می‌شود و این [[یقظه]] و بیداری از مقدمات و لوازم مقاومت [[قرآنی]] به شمار می‌آید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ}}<ref>«بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref>. این [[آیه]] تصریح دارد که [[سرنوشت]] [[اقوام]] به دست خودش تغییر می‌کند، اگر اراده تغییر در قومی پدید آمد و یا نسبت به [[امور جامعه]] و تغییر آن آگاهی پیدا کردند، می‌توانند در سرنوشت خویش، مؤثر باشند، در این صورت، مقاومت می‌تواند یکی از راه‌های تغییر باشد<ref>[[سید فضل‌الله میرقادری|میرقادری، سید فضل‌الله]]، [[حسین کیانی|کیانی، حسین]]، [[بن‌مایه‌های ادبیات مقاومت در قرآن (مقاله)|بن‌مایه‌های ادبیات مقاومت در قرآن]]</ref>.
یکی از شرط‌های مقاومت در [[قرآن]]، [[اراده]] [[تغییر]] همراه با [[آگاهی]] و [[بیداری]] است، [[اصلاح امور]] با «یقظه» ([[هشیاری]]) شروع می‌شود و این [[یقظه]] و بیداری از مقدمات و لوازم مقاومت [[قرآنی]] به شمار می‌آید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ}}<ref>«بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref>. این [[آیه]] تصریح دارد که [[سرنوشت]] [[اقوام]] به دست خودش تغییر می‌کند، اگر اراده تغییر در قومی پدید آمد و یا نسبت به [[امور جامعه]] و تغییر آن آگاهی پیدا کردند، می‌توانند در سرنوشت خویش، مؤثر باشند، در این صورت، مقاومت می‌تواند یکی از راه‌های تغییر باشد<ref>[[سید فضل‌الله میرقادری|میرقادری، سید فضل‌الله]]، [[حسین کیانی|کیانی، حسین]]، [[بن‌مایه‌های ادبیات مقاومت در قرآن (مقاله)|بن‌مایه‌های ادبیات مقاومت در قرآن]]</ref>.
== ابعاد مقاومت ==
* در یک نگاه کلی، [[امر]] به [[استقامت]] در [[آیه]] {{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ...}}<ref>«پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن»... سوره هود، آیه ۱۱۲.</ref> و نیز آیه {{متن قرآن|أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}}<ref>«خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان می‌دهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref> را می‌توان به‌عنوان اصول، عناصر و [[استراتژی]] اصلی و اساسی "مقاومت" با رویکرد [[اجتماعی]] به‌حساب آورد‌. مقاومت با رویکرد اجتماعی در [[قرآن]]، در دو بعد کلی ایجابی و سلبی مورد تأکید قرار گرفته است؛ لذا تحقق بعد ایجابی مقاومت در کنار بعد سلبی آن در چهارچوب مبانی، [[حیات طیبه]] را فراهم می‌سازد که به [[اجمال]] به ابعاد آن پرداخته می‌شود:
=== بُعد ایجابی مقاومت با رویکرد اجتماعی ===
# '''اصل [[مالکیت خدا]] بر [[سرنوشت انسان]]''': در [[جهان‌بینی اسلامی]]، [[جهان]] در [[مالکیت مطلق خدا]] است‌. آیه {{متن قرآن|أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}}<ref>«خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref> بیان [[بعثت]] [[رسول]] است‌<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۳۵۳.</ref>. که به [[پرستش خدا]] و اجتناب از [[طاغوت]] [[دعوت]] نموده‌اند؛ چراکه [[پرستش]] غیر [[خدا]] و اتخاذ ارباب و پذیرش [[اراده]] و [[سلطه]] دیگران با [[توحید]] ناسازگار است و [[انسان]] را به [[شرک]] [[مبتلا]] می‌سازد{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}} <ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>. [[سید محمدباقر صدر]] می‌نویسد: این اصل هرگونه [[زورگویی]] و بهره‌کشی و [[سلطه]] [[انسان]] را بر انسان نابود می‌سازد تا زمانی که "[[الله]]" اساس حاکمیت‌ها و [[نظام اسلامی]] جلوه‌گاه آن [[حکومت]] باشد، خودبه‌خود همه فرمانروایی‌ها و حاکمیت‌های [[ظالمانه]]، به‌وسیله این [[آیین]] از میان می‌رود‌<ref>صدر، سید محمدباقر، همراه با تحول اجتهاد، ترجمه: اکبر ثبوت و... ، ص۱۶۶.</ref>. به شرطی که انسان در عالم [[تشریع]] با [[اطاعت از خدا]] در چهارچوب مبانی و [[سنت‌های الهی]] عمل کند.
# '''[[تشکیل حکومت]]''': [[اقدام]] مهم [[پیامبر]] بعد از [[دعوت به توحید]]، تشکیل حکومت بود‌. [[امام خمینی]] می‌نویسد: نهاد حکومت در [[اسلام]] آن قدر اهمیت دارد که نه تنها در اسلام وجود دارد بلکه اسلام چیزی جز حکومت نیست‌<ref>خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج۵، ص۴۷۲.</ref>. امام خمینی [[قیام]] به تشکیل حکومت را شعبه‌ای از [[ولایت پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} دانسته و می‌نویسد: "اگر فرد لایقی که دارای دو [[خصلت]]، [[علم]] به [[قوانین]] و [[عدالت]]، به‌پا خاست و تشکیل حکومت داد، همان [[ولایتی]] را که [[حضرت رسول اکرم]] {{صل}} در امر [[اداره جامعه]] داشت دارا است و بر همه [[مردم]] لازم است که از او [[اطاعت]] کنند. این توهم که [[اختیارات حکومتی]] [[رسول اکرم]] {{صل}} بیشتر از [[حضرت امیر]] {{ع}} بود‌، یا اختیارات حکومتی حضرت امیر {{ع}} بیش از [[فقیه]] است، [[باطل]] و غلط است‌<ref>خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج۵، ص۵۰‌.</ref>. و هر ولایتی به‌جز [[ولایت خدا]] و جانشینانش، [[ولایت شیطان]] و [[طاغوت]] است که [[مؤمن]] را با هزار پیوند و رابطه، به [[قدرت]] طاغوت وابسته می‌سازد‌<ref>خامنه‌ای، سیدعلی، طرح کلی اندیشه اسلامی، ص۱۲۶-۱۳۱.</ref>. اسلام با اصل قرار دادن [[حاکمیت مطلق]] [[خدا]]، [[مقام خلافت]] و [[جانشینی]] و امر [[مدیریت]] و [[آبادانی زمین]]، تأمین متوازن نیازهای مادی و [[روحی]] و هر آن چه که برای معاش در [[زندگی]] و ادامه [[حیات]] نیاز است را به انسان سپرد تا مبادی [[تمدن]] [[راستین]] را مهیا و اصول [[حاکم]] بر [[روابط]] داخلی و خارجی را تبیین کند‌<ref>جوادی‌آملی، عبدالله، ولایت فقیه‌، تحقیق: محمد محرابی، ص۹۹؛ فضل‌الله، سید محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن‌، ج۱۰، ص۵.</ref>. لازمه آن وضع و [[اجرای قوانین]] و [[تشکیل حکومت]] است‌. از آنجا که [[حاکمیت]] از آن خداست و به برگزیدگانش [[اذن]] داده و [[تفویض]] نموده است‌. در [[غیبت]] [[پیامبران]]، [[جانشینان]] و اوصیای آنها هستند و در غیبت [[اوصیا]]، فقهای [[امت]]، [[دین‌شناسان]]، آگاهان، آن‌کسانی‌که [[منصب ولایت]] را و [[امامت]] را به [[ارث]] بردند‌<ref>خامنه‌ای، سیدعلی، بصیرت و استقامت (مجموعه سخنرانی)، ص۲۳۹.</ref>. که از آن به [[نظام امامت]] یاد می‌شود و اجازه دارند اقامه حاکمیت کنند. در این نظریه [[قدرت]] حاکمیت، ناشی از [[اراده خدا]] است و [[زمامداران]] [[دستورات]] [[خدا]] را به [[اجرا]] در می‌آورند‌<ref>هاشمی، سید محمد، حقوق اساسی جمهوری اسلامی، ص۱.</ref>. بین ماهیت [[حکومت‌های الهی]] با حکومت‌های بشری فاصله‌ای زیاد وجود دارد‌. برای اینکه وقتی مبنای تشکیل حکومت متفاوت باشد‌، بالطبع حکومت‌های متفاوت با اهداف متفاوت شکل می‌گیرد.
# '''اصل [[عدالت]]''': در [[قرآن]] اقامه عدالت به‌عنوان [[وظایف اجتماعی]] [[مسلمانان]] مورد تأکید قرار گرفته است: {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> و {{متن قرآن|اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى}}<ref>«دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است» سوره مائده، آیه ۸.</ref>. [[قرآن کریم]] اقامه [[عدالت اجتماعی]] را در مقیاس با دیگر ارزش‌های فردی و [[اجتماعی]]، با ارزش‌تر و آن را به [[فضیلت]] [[تقوا]] نزدیک‌تر می‌داند. [[امام خمینی]] با [[نفی]] حکومت‌های غیر عادلانه، برخی راه‌های اساسی عملی کردن عدالت اجتماعی را اجرای قوانین و مقررات اسلام‌<ref>خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج۴، ص۱۷۶-۱۷۷.</ref>، حذف فاصله طبقاتی، [[حفظ]] [[منافع]] [[محرومان]] و گسترش مشارکت عمومی و محرومیت‌زدایی‌<ref>خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج۸، ص۳۶-۳۷.</ref>، نفی [[نفوذ]] [[سرمایه‌داران]] در [[حکومت]] و [[مبارزه]] با زراندوزان و رفاه‌طلبان‌<ref>خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۲۸-۱۳۰.</ref>، توجه به [[عمران]] و آبادانی‌<ref>خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج‌۱۰، ص۱۴۴.</ref> و تدوین [[قانون]] به نفع محرومان [[جامعه‌]]<ref>خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۸.</ref> می‌داند که تحقق آنها‌، [[وظیفه]] [[جامعه اسلامی]] و [[حاکمان]] آن است‌<ref>بجنوردی، حسن، القواعد الفقهیه‌، تحقیق: مهدی مهریزی و محمدحسین درایتی، ج۱، ص۱۹۰‌.</ref>. [[آیت‌الله]] [[خامنه‌ای]] آرمان‌های ایجابی را اجرای [[عدالت اجتماعی]]، [[ایستادگی]] در راه [[پیشرفت]] و [[آبادانی]] مادی و [[معنوی]]، پناه‌دادن به [[مظلوم]] و مقابله با [[ظالم]] می‌داند‌<ref>خامنه‌ای، سیدعلی‌، سخنرانی در دیدار با مردم آذربایجان شرقی، ۲۸/۱۱/۱۳۹۲؛ دسترسی از طریق‌: ۲۵۳۶۳‌=http: //farsi.khamenei.ir/speech-content?id.</ref>‌. قهراً [[هدف]] [[قرآن]] از [[عدالت]]، [[نجات]] [[محرومان]] و [[مستضعفان]] و [[نبرد]] و [[ستیز]] با ستم‌پیشگان است. [[مطهری]] [[اقامه عدل]] و [[قسط]] در [[جامعه]] را برقراری [[توحید عملی اجتماعی]] می‌داند‌<ref>مطهری‌، مرتضی‌، مجموعه آثار، ج۲، ص۱۷۴.</ref>. و از عدالت به‌عنوان معیار [[سلامتی]] و [[رضایت]] [[اجتماع]] یاد می‌کند و می‌نویسد: "آن اصلی که می‌تواند [[تعادل]] [[اجتماعی]] را [[حفظ]] کند و همه را [[راضی]] نگه دارد، به پیکر اجتماع [[سلامت]] و به [[روح]] اجتماع [[آرامش]] بدهد، عدالت است"‌<ref>مطهری، مرتضی، سیری در نهج‌البلاغه، ص۱۱۹.</ref>. براساس دلالت‌های [[قرآن کریم]]‌، "مقاومت ایجابی" در تحقق عدالت؛ یعنی پای‌فشردن بر تمام چیزهایی است که [[خدا]]، وجود و تحقق آنها را در [[زندگی فردی]] و اجتماعی ضروری می‌شمارد، همچون: [[کرامت انسان]]{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref> «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۳۰</ref>؛ {{متن قرآن|مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ}} <ref>«به همین روی بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هرکس تنی را -جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است و هر که آن را زنده بدارد چنان است که همه مردم را زنده داشته است؛ و بی‌گمان پیامبران ما برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آوردند آنگاه بسیاری از ایشان از آن پس، در زمین گزافکارند» سوره مائده، آیه ۳۲</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا}}<ref> «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشته‌ایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کرده‌ایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی داده‌ایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریده‌ایم، نیک برتری بخشیده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.</ref>، [[آزادی]]{{متن قرآن|قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ}} <ref>«بگو: ای قوم من! در خور یارایی خویش هر چه می‌خواهید انجام دهید من نیز انجام خواهم داد و به زودی خواهید دانست» سوره انعام، آیه ۱۳۵.</ref>، [[آبادانی زمین]]{{متن قرآن|وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ}} <ref>«و یاد کنید آنگاه را که شما را جانشینانی پس از (قوم) عاد قرار داد و در این سرزمین جای داد که در هامون آن کاخ‌ها می‌سازید و کوه‌ها را برای خانه‌سازی می‌تراشید پس نعمت‌های خداوند را به یاد آورید و در این سرزمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره اعراف، آیه ۷۴</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ}} <ref>«و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهنده‌ای است» سوره هود، آیه ۶۱.</ref>، [[صلح]] {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}} <ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱</ref>؛ {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ أَوْ جَاءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا}}<ref>«مگر آنان را که با گروهی وابستگی دارند که میان شما و ایشان پیمانی است یا آنکه با دلتنگی از نبرد با شما و یا نبرد با قوم خویش، نزد شما آمده‌اند- و اگر خداوند می‌خواست آنان را بر شما چیرگی می‌داد و با شما به نبرد می‌پرداختند- باری، اگر اینان از شما کناره‌جویی کردند و با شما نبرد نکردند و از در سازش درآمدند، خداوند برای شما (در تجاوز) بر آنان راهی ننهاده است» سوره نساء، آیه ۹۰.</ref> و [[همزیستی مسالمت‌آمیز]]{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}} <ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴</ref>؛ {{متن قرآن|لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}} <ref>«خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکرده‌اند و شما را از خانه‌هایتان بیرون نرانده‌اند باز نمی‌دارد؛ بی‌گمان خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره ممتحنه، آیه ۸.</ref>، که [[مسلمانان]] باید به‌عنوان [[عبودیت]] [[اجتماعی]] در تحقق این امور تلاش نماید و کلیه [[قوانین]] و دستورالعمل‌های اجتماعی باید [[تابعی]] از [[عدالت]] [[تکوینی]] باشد.
=== بُعد سلبی مقاومت با رویکرد اجتماعی ===
[[قرآن]] در [[آیات]] متعددی متعرض این موضوع شده است و مسلمانان را از هرگونه اقدامی که زمینه [[وابستگی]] را فراهم کند باز داشته است. جنبه سلبی مقاومت ناظر به [[نفی]] [[سلطه بیگانگان]] بر [[سرنوشت]] [[سیاسی]] و اجتماعی مسلمانان است‌<ref>بجنوردی، حسن، القواعد الفقهیه‌، تحقیق: مهدی مهریزی و محمدحسین درایتی، ج۱، ص۱۹۰.</ref>. بعد سلبی مقاومت را می‌توان از [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا}}<ref>«و هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمی‌گشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱.</ref> و دیگر آیات مرتبط مبنی بر [[نپذیرفتن سلطه کفار]] برداشت کرد. نمونه‌هایی از مقاومت سلبی که در قرآن به‌صراحت به آنها اشاره شده است عبارت‌اند از:
# '''[[نهی]] از [[پذیرش ربوبیت غیر خدا]] و [[مبارزه با طاغوت‌]]''': از دیدگاه [[اسلام]] [[انسان]] [[آزاد]] [[آفریده]] شده است و هیچ‌کس و هیچ طبقه و هیچ گروه بر وی [[سلطه]] ندارد و [[سیادت]] و [[ربوبیت]]، ویژه [[خدا]] است‌<ref>صدر، سید محمدباقر، همراه با تحول اجتهاد، ترجمه اکبر ثبوت و... ، ص۱۶۶.</ref>. براساس آیه {{متن قرآن|أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}}<ref>«خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref> و {{متن قرآن|وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ}}<ref>«و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref> حتی [[آزادی سیاسی]] و [[حق اطاعت]] از [[نظام‌های سیاسی]] و نهاد [[قدرت]]، مشروط به آن است که موجب "اتخاذ ارباب" نشود و در برابر [[ربوبیّت]] [[تشریعی]] خدا نباشد. در [[تفسیر فی ظلال القرآن]] آمده است: "در این جهت تفاوتی میان نظام‌های [[دیکتاتوری]] با نظام‌های [[دموکراسی]] نیست و همگی ارباب زمینی‌اند که [[انسان]] را به رقّیت و [[عبودیّت]] خویش می‌خوانند و تنها [[نظام اسلامی]] و [[توحیدی]] است که می‌تواند [[بشر]] را رهانیده و به او [[آزادی]] [[واقعی]] ببخشد"‌<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۱، ص۴۷.</ref>. منظور از [[طاغوت]] در هر چیزی است که [[اطاعت]] آن منافی با [[ایمان به خدا]] است‌<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۶۳۱-۶۳۳.</ref>. [[قرآن]] ایمان به خدا را مساوی با [[کفر به طاغوت]] به حساب آورده است {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}} <ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوراتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. که [[مسلمانان]] موظف‌اند از هر نظامی که به‌جای [[ربوبیت خدا]] نشسته است، چه [[حاکم]] [[مسلمان]] داشته باشد و چه غیر مسلمان‌، دوری کنند.
# '''[[نهی]] از [[پذیرش ولایت کفار]]''': در مقاومت سلبی قرآن، برای [[حفظ]] [[استقلال]] و [[آزادی اجتماعی]] مسلمانان، آنان را از [[پذیرش ولایت کافران]] نهی کرده است؛ از جمله: در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! کافران را به جای مؤمنان دوست نگیرید» سوره نساء، آیه ۱۴۴.</ref> و آیه {{متن قرآن|لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند» سوره آل عمران، آیه ۲۸.</ref> مسلمانان را از [[اتحاد]] و امتزاج با [[کفار]] بر [[حذر]] داشته است و در ادامه همین آیه با لحن [[انذار]] و [[تهدید]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ}}<ref>«و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطه‌ای ندارد» سوره آل عمران، آیه ۲۸.</ref> اگر کسی چنین کند در هیچ مأْمنی از [[خدا]] قرار ندارد‌<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۳، ص۱۵۱-۱۵۲.</ref>. و در مقابل بر [[پذیرش ولایت خدا]] و [[پیامبر]] و [[اولی الامر]] در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> و [[پیروی]] از آنان در آیه {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> تأکید نموده است‌.
# '''عدم [[اعتماد]] و برقراری [[ارتباط صمیمی با کافران]] و [[مشرکان]]''': یکی از اصول مقاومت در بعد سلبی از دیدگاه قرآن‌، عدم اعتماد و [[دوستی]] و [[روابط]] نزدیک با [[جبهه]] [[باطل]] است؛ یعنی [[مسلمانان]] نباید بر [[ستمگران]] تکیه و اعتماد کنند {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ}}<ref>«و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد» سوره هود، آیه ۱۱۳.</ref>. تکیه و اعتماد بر ستمگران باعث [[وابستگی]] می‌گردد و وابستگی به هر شکل آن، چه [[فرهنگی]]، [[سیاسی]] یا [[اقتصادی]] نتیجه‌ای جز [[اسارت]] و [[استثمار]] و نابودی [[استقلال]] مسلمانان ندارد‌<ref>مکارم شیرازی، ناصر‌، تفسیر نمونه، ج۹، ص۲۶۰؛ فضل‌الله، سید محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن‌، ج۱۲، ص۱۴۰-۱۴۲.</ref>. در [[آیات]] ناظر به [[نهی]] از دوستی [[کفار]]، [[تهدید]] شدیدی هم شده است، مثلاً در آیه {{متن قرآن|مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ}}<ref>«و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref> می‌فرماید: "و هر که از شما، آنان را [[دوست]] بدارد، او خود از ایشان است". و در آیه {{متن قرآن|وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ}}<ref>«و خداوند، شما را از خویش پروا می‌دهد» سوره آل عمران، آیه ۲۸.</ref> فرمود: "خدا شما را از خودش [[بیم]] می‌دهد". و در آیه {{متن قرآن|أَتُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُبِينًا}}<ref>«آیا برآنید تا برای خداوند بر خویش حجّتی روشن قرار دهید؟» سوره نساء، آیه ۱۴۴.</ref> آیا می‌خواهید برای خدا علیه خود حجتی واضح درست کنید، ([[دست خدا]] را در [[عذاب]] به روی خود باز کنید)<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۹، ص۲۰۷.</ref>. از ابعاد مقاومت و [[ایستادگی]] بر [[حق]]، عدم برقراری [[روابط دوستانه]] با [[کفار]] و [[مشرکین]] است که در [[جبهه]] مقابل [[اسلام]] قرار دارند‌<ref>[[اصغر زاهدی‌تیر|زاهدی‌تیر، اصغر]]، [[محمد هادی امین ناجی|امین ناجی، محمد هادی]]، [[بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن (مقاله)|بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن]]، [[مطالعات تفسیری (نشریه)|فصلنامه تفسیری]]، ص229-233</ref>


== گونه‌های مقاومت ==
== گونه‌های مقاومت ==
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش