حدیث در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'شهید اول' به 'شهید اول'
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
اخباریان به قطعیت روایاتِ [[کتابهای چهارگانه]] یا [[اطمینان]] به صدور آنها [[اعتقاد]] دارند؛ [[ولی]] اصولیان در عین اهمیت دادن به این کتابها این ادعا را نپذیرفتهاند<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ۱/۲۲–۲۶.</ref>. امام خمینی نیز این ادعا را نپذیرفتهاست<ref>امام خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۲.</ref>. ایشان افزون بر کتابهای چهارگانه دربارهٔ بسیاری از [[کتابهای حدیثی]] اظهار نظر کردهاست که به مهمترینِ آنها اشاره میشود: | اخباریان به قطعیت روایاتِ [[کتابهای چهارگانه]] یا [[اطمینان]] به صدور آنها [[اعتقاد]] دارند؛ [[ولی]] اصولیان در عین اهمیت دادن به این کتابها این ادعا را نپذیرفتهاند<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ۱/۲۲–۲۶.</ref>. امام خمینی نیز این ادعا را نپذیرفتهاست<ref>امام خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۲.</ref>. ایشان افزون بر کتابهای چهارگانه دربارهٔ بسیاری از [[کتابهای حدیثی]] اظهار نظر کردهاست که به مهمترینِ آنها اشاره میشود: | ||
# [[کتابهای چهارگانه]]: | # [[کتابهای چهارگانه]]: | ||
##[[الکافی]] تألیف [[محمد بن یعقوب کلینی رازی]] ملقب به [[ثقة الاسلام]] است. وی در دقت [[علمی]]، [[ثبت]] و [[ضبط حدیث]] و نیز [[وثاقت]]، مقامی برجسته در نزد [[عالمان]] [[شیعی]] ازجمله [[نجاشی]]، [[شیخ مفید]]، [[محقق کرکی]]، [[شهید]] | ##[[الکافی]] تألیف [[محمد بن یعقوب کلینی رازی]] ملقب به [[ثقة الاسلام]] است. وی در دقت [[علمی]]، [[ثبت]] و [[ضبط حدیث]] و نیز [[وثاقت]]، مقامی برجسته در نزد [[عالمان]] [[شیعی]] ازجمله [[نجاشی]]، [[شیخ مفید]]، [[محقق کرکی]]، [[شهید اول]] و دیگران دارد و [[عالمان شیعه]] از این کتاب ستایشهای بسیار کردهاند.<ref> نوری، خاتمة مستدرک، ۳/۴۶۳–۴۷۰.</ref> امام خمینی نیز این کتاب را متقنتر از دیگر کتابها و کلینی را نیز در ضبط [[احادیث]] بسیار دقیقتر از دیگران دانستهاست<ref>امام خمینی، الطهاره، ۳/۳۵۶.</ref>؛ برای نمونه، ایشان پس از [[نقل روایت]] {{متن حدیث|إِذَا نَشَّ الْعَصِيرُ أَوْ غَلَى حَرُم}} یادآور شده که [[روایت]] در نسخه صحیح [[کافی]] با «واو»، است و در [[تهذیب]] با «أو» [[ذکر]] شده است؛ [[ولی]] اولی به جهت منضبط بودن کافی مقدم است<ref>امام خمینی، الطهاره، ۳/۲۹۸–۲۹۹.</ref>. | ||
##[[من لایحضره الفقیه]]، تألیف [[محمد بن علی]] ملقّب به [[صدوق]] است. از او نیز [[علما]] به [[نیکی]] یاد کردهاند و او را از استوانههای [[فقه شیعه]] شمردهاند.<ref> نوری، خاتمة مستدرک، ۴/۵؛ امام خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۴–۱۶.</ref> او کتابهای [[روایی]] بسیاری دارد که برجستهترینِ آنها این کتاب است. صدوق در آغاز این کتاب یادآور شده است تنها روایاتی را [[نقل]] خواهد کرد که آنها را صحیح و میان خود و خدای متعال [[حجّت]] میداند<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۳.</ref>؛ ولی با توجه به وجود برخی [[روایات ضعیف]] در این کتاب، این اشکال پیش آمده که چگونه صدوق همه [[روایات]] این کتاب را [[حجت]] دانستهاست. امام خمینی یادآور شده هرچند صدوق، روایات ضعیف را نیز نقل کردهاست، اما برگشت او از [[تعهد]] خود، در اول کتاب بسیار بعید است<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱/۸۳–۸۴.</ref>. در برابر، برخی معتقدند صدوق بر [[عهد]] خود [[باقی]] است؛ ولی مراد وی از [[حدیث صحیح]] آن است که [[حدیث]] در یک یا دو اصل مشهور از «[[اصول اربعمأه]]» باشد؛ ولی از [[قرن هشتم]] به بعد، صحیح به معنای آن است که تمام راویانِ [[سند حدیث]]، همه [[عادل]] امامی باشند. خلط این دو معنای صحیح، موجب این [[اشتباه]] شده است.<ref>عابدی، کتابهای حدیثی از نگاه امام خمینی، ۳۳–۳۴.</ref> از سوی دیگر، برخی همه [[روایات]] مرسله [[صدوق]] را [[حجت]] شمردهاند<ref> سبحانی، کلیات فی علم الرجال، ۳۸۳–۳۸۴.</ref> و برخی آن را محدود به مرسلههای [[من لایحضره الفقیه]] کردهاند<ref>نوری، خاتمة مستدرک، ۴/۶.</ref> و برخی مربوط به مرسلههای جزمی وی شمردهاند.<ref>بروجردی، نهایة التقریر، ۲/۳۵۱.</ref> امام خمینی نیز همین دیدگاه را پذیرفته است <ref>امام خمینی، البیع، ۲/۶۲۸؛ امام خمینی، مکاسب، ۱/۱۱۶.</ref>؛ از اینرو ایشان در [[روایت]] {{متن حدیث| اللَّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَائِي}} یادآور شده است که روایت به جهت [[کثرت]] طُرق آن مورد [[اعتماد]] است و اگر مرسل هم باشد، از مرسلات صدوق است که اعتبار آن از مرسلات ابنابیعمیر کمتر نیست<ref>امام خمینی، مکاسب، ۲/۶۲۷–۶۲۸.</ref>. | ##[[من لایحضره الفقیه]]، تألیف [[محمد بن علی]] ملقّب به [[صدوق]] است. از او نیز [[علما]] به [[نیکی]] یاد کردهاند و او را از استوانههای [[فقه شیعه]] شمردهاند.<ref> نوری، خاتمة مستدرک، ۴/۵؛ امام خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۴–۱۶.</ref> او کتابهای [[روایی]] بسیاری دارد که برجستهترینِ آنها این کتاب است. صدوق در آغاز این کتاب یادآور شده است تنها روایاتی را [[نقل]] خواهد کرد که آنها را صحیح و میان خود و خدای متعال [[حجّت]] میداند<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۳.</ref>؛ ولی با توجه به وجود برخی [[روایات ضعیف]] در این کتاب، این اشکال پیش آمده که چگونه صدوق همه [[روایات]] این کتاب را [[حجت]] دانستهاست. امام خمینی یادآور شده هرچند صدوق، روایات ضعیف را نیز نقل کردهاست، اما برگشت او از [[تعهد]] خود، در اول کتاب بسیار بعید است<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱/۸۳–۸۴.</ref>. در برابر، برخی معتقدند صدوق بر [[عهد]] خود [[باقی]] است؛ ولی مراد وی از [[حدیث صحیح]] آن است که [[حدیث]] در یک یا دو اصل مشهور از «[[اصول اربعمأه]]» باشد؛ ولی از [[قرن هشتم]] به بعد، صحیح به معنای آن است که تمام راویانِ [[سند حدیث]]، همه [[عادل]] امامی باشند. خلط این دو معنای صحیح، موجب این [[اشتباه]] شده است.<ref>عابدی، کتابهای حدیثی از نگاه امام خمینی، ۳۳–۳۴.</ref> از سوی دیگر، برخی همه [[روایات]] مرسله [[صدوق]] را [[حجت]] شمردهاند<ref> سبحانی، کلیات فی علم الرجال، ۳۸۳–۳۸۴.</ref> و برخی آن را محدود به مرسلههای [[من لایحضره الفقیه]] کردهاند<ref>نوری، خاتمة مستدرک، ۴/۶.</ref> و برخی مربوط به مرسلههای جزمی وی شمردهاند.<ref>بروجردی، نهایة التقریر، ۲/۳۵۱.</ref> امام خمینی نیز همین دیدگاه را پذیرفته است <ref>امام خمینی، البیع، ۲/۶۲۸؛ امام خمینی، مکاسب، ۱/۱۱۶.</ref>؛ از اینرو ایشان در [[روایت]] {{متن حدیث| اللَّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَائِي}} یادآور شده است که روایت به جهت [[کثرت]] طُرق آن مورد [[اعتماد]] است و اگر مرسل هم باشد، از مرسلات صدوق است که اعتبار آن از مرسلات ابنابیعمیر کمتر نیست<ref>امام خمینی، مکاسب، ۲/۶۲۷–۶۲۸.</ref>. | ||
##[[تهذیب الاحکام]] تألیف [[محمد بن حسن]]، معروف به [[شیخ طوسی]] است. [[علمای شیعه]] [[طوسی]] را از بزرگترین علمای شیعه شمردهاند<ref> آقابزرگ، مقدمه، ۱/۲–۴۲.</ref>. امام خمینی او را یکی از استوانههای [[فقه شیعه]] شمرده که باید به سخنان، طریقه او در [[فقه]] و [[روش استنباط]] او توجه کامل کرد<ref>امام خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۴–۱۶.</ref>. در [[زمان]] [[نگارش]] این کتاب [[تعارض]] و [[اختلاف روایات]] از ایرادهای عمده [[اهل سنت]] بر [[شیعه]] بهشمار میرفتهاست. طوسی اسباب این تعارض و [[وجه]] جمع معقول میان آنها را مطرح کردهاست<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱/۲–۳؛ طوسی، الاستبصار، ۱/۳.</ref>. | ##[[تهذیب الاحکام]] تألیف [[محمد بن حسن]]، معروف به [[شیخ طوسی]] است. [[علمای شیعه]] [[طوسی]] را از بزرگترین علمای شیعه شمردهاند<ref> آقابزرگ، مقدمه، ۱/۲–۴۲.</ref>. امام خمینی او را یکی از استوانههای [[فقه شیعه]] شمرده که باید به سخنان، طریقه او در [[فقه]] و [[روش استنباط]] او توجه کامل کرد<ref>امام خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۴–۱۶.</ref>. در [[زمان]] [[نگارش]] این کتاب [[تعارض]] و [[اختلاف روایات]] از ایرادهای عمده [[اهل سنت]] بر [[شیعه]] بهشمار میرفتهاست. طوسی اسباب این تعارض و [[وجه]] جمع معقول میان آنها را مطرح کردهاست<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱/۲–۳؛ طوسی، الاستبصار، ۱/۳.</ref>. |