حمد در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
مسئله [[تسبیح]] و [[تحمید]] یکی از [[حقایق]] و معارف بلند متون دینی است. [[قرآن کریم]] تمام ذرات عالم را تسبیح گوی و [[حامد]] [[حق تعالی]] معرفی میکند. [[اندیشمندان اسلامی]] به مسئله تسبیح و تحمید توجه داشته و در آثار خود به آن پرداختهاند. | مسئله [[تسبیح]] و [[تحمید]] یکی از [[حقایق]] و معارف بلند متون دینی است. [[قرآن کریم]] تمام ذرات عالم را تسبیح گوی و [[حامد]] [[حق تعالی]] معرفی میکند. [[اندیشمندان اسلامی]] به مسئله تسبیح و تحمید توجه داشته و در آثار خود به آن پرداختهاند. | ||
[[امام خمینی]] برای [[حمد]] مراتبی قائل است و [[برترین]] مرتبه حمد را حمد [[ذات حق تعالی]] به زبان ذات میداند، از دیگر مراتب حمد، [[حمد]] به لسان [[احدیت]] [[غیبی]] در مرتبه احدیت است. ایشان در بیان [[اتحاد]] حامد و محمود و حد معتقد است که سالک هنگامی که دایره وجود عالم را به اسم «[[الله]]» ببیند، همه ثناها و محامد را به [[حق]] و اسم جامع الله ارجاع میدهد. به [[اعتقاد]] وی رسیدن [[عبد]] به مقام حامدیت، نتیجه [[قرب نوافل]] است که حق تعالی [[زبان]] عبد میگردد و در [[قرب فرایض]]، عبد زبان حق میگردد<ref>[[معصومه طلوع|طلوع، معصومه]]، [[تسبیح و تحمید (مقاله)|مقاله «تسبیح و تحمید»]]، [[دانشنامه | [[امام خمینی]] برای [[حمد]] مراتبی قائل است و [[برترین]] مرتبه حمد را حمد [[ذات حق تعالی]] به زبان ذات میداند، از دیگر مراتب حمد، [[حمد]] به لسان [[احدیت]] [[غیبی]] در مرتبه احدیت است. ایشان در بیان [[اتحاد]] حامد و محمود و حد معتقد است که سالک هنگامی که دایره وجود عالم را به اسم «[[الله]]» ببیند، همه ثناها و محامد را به [[حق]] و اسم جامع الله ارجاع میدهد. به [[اعتقاد]] وی رسیدن [[عبد]] به مقام حامدیت، نتیجه [[قرب نوافل]] است که حق تعالی [[زبان]] عبد میگردد و در [[قرب فرایض]]، عبد زبان حق میگردد<ref>[[معصومه طلوع|طلوع، معصومه]]، [[تسبیح و تحمید (مقاله)|مقاله «تسبیح و تحمید»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۳]]، ص۳۳۵–۳۴۰.</ref>. | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
[[تحمید]] به معنای کثرت [[حمد]] و [[ستایش خداوند]] است<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۳/۱۸۸؛ ازهری، تهذیب اللغه، ۴/۲۵۲.</ref> و در اصطلاحِ [[دینی]]، ستایش خداوند به همه [[صفات پسندیده]] اوست، در قبال نعمتهایی که به [[انسان]] عطا فرموده است<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱/۲۳۳؛ ابنطاووس، الاقبال بالاعمال، ۲/۱۶۷–۱۶۹.</ref>. در اصطلاحِ [[عرفانی]] تحمید، ستایشِ [[خداوند]] است به آنچه به واسطه [[جمال]] و جلالش لایق آن است<ref>شعرانی، الطبقات الکبری، ۱/۲۴.</ref>. برخی [[ثنای الهی]] را همراه [[نفی]] و [[اثبات]] میدانند که [[تنزیه]]، نفی نقائص از [[پروردگار]] است و تحمید، وصف پروردگار است به صفات اثباتی<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۶/۵۰۸.</ref>. | [[تحمید]] به معنای کثرت [[حمد]] و [[ستایش خداوند]] است<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۳/۱۸۸؛ ازهری، تهذیب اللغه، ۴/۲۵۲.</ref> و در اصطلاحِ [[دینی]]، ستایش خداوند به همه [[صفات پسندیده]] اوست، در قبال نعمتهایی که به [[انسان]] عطا فرموده است<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱/۲۳۳؛ ابنطاووس، الاقبال بالاعمال، ۲/۱۶۷–۱۶۹.</ref>. در اصطلاحِ [[عرفانی]] تحمید، ستایشِ [[خداوند]] است به آنچه به واسطه [[جمال]] و جلالش لایق آن است<ref>شعرانی، الطبقات الکبری، ۱/۲۴.</ref>. برخی [[ثنای الهی]] را همراه [[نفی]] و [[اثبات]] میدانند که [[تنزیه]]، نفی نقائص از [[پروردگار]] است و تحمید، وصف پروردگار است به صفات اثباتی<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۶/۵۰۸.</ref>. | ||
[[امام خمینی]] [[تسبیح]] را تنزیه [[حقتعالی]] از [[نقص]] و امکان در [[مقام]] ذات و صفات و [[افعال]]<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۸۰.</ref> و حمد و تحمید را اظهار کمال محمود و بیان محامد او میداند<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۴۲.</ref>. ایشان مقام تحمید را مقام ارجاع و بازگشت همه محامد و ستایشها به خداوند و نفی آن از غیر او معرفی میکند<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۷۹.</ref>.<ref>[[معصومه طلوع|طلوع، معصومه]]، [[تسبیح و تحمید (مقاله)|مقاله «تسبیح و تحمید»]]، [[دانشنامه | [[امام خمینی]] [[تسبیح]] را تنزیه [[حقتعالی]] از [[نقص]] و امکان در [[مقام]] ذات و صفات و [[افعال]]<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۸۰.</ref> و حمد و تحمید را اظهار کمال محمود و بیان محامد او میداند<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۴۲.</ref>. ایشان مقام تحمید را مقام ارجاع و بازگشت همه محامد و ستایشها به خداوند و نفی آن از غیر او معرفی میکند<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۷۹.</ref>.<ref>[[معصومه طلوع|طلوع، معصومه]]، [[تسبیح و تحمید (مقاله)|مقاله «تسبیح و تحمید»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۳]]، ص۳۳۵–۳۴۰.</ref> | ||
== حقیقت تحمید == | == حقیقت تحمید == | ||
امام خمینی [[حمد]] را [[برترین]] فرد [[شکر زبانی]]<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۴۹.</ref> و [[مقام]] [[تحمید]] را مقام [[توحید افعالی]] و مقام بازگشت همه ستایشها و ثناها به حقتعالی و [[نفی]] آن از غیر حق میداند؛ از این جهت در عالم وجود غیر از [[جمیل]] مطلق، هیچ جمیل و فاعل جمیلی نیست تا به جمال یا فعلش [[ستوده]] شود.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۷۹.</ref> ایشان مقام تحمید را پس از مقام ذکر و پیش از مقام [[تعظیم]] میداند؛ زیرا پس از اینکه [[نمازگزار]] همه موجودات را [[اسمای الهی]] و ظل آنها دید، نوبت به [[تحمید]] میرسد و اعتراف میکند که همه محامد مختص [[ذات خداوند]] است و دیگر موجودات در آن [[شریک]] نیستند؛ زیرا کمالی از خود ندارند تا ثنا شوند. پس از این مرحله به افق [[وحدت]] نزدیک میشود و صورت [[رحمت رحمانیه]] و رحیمیه بر [[قلب]] او تجلی میکند و هیبتی از این تجلی حاصل میشود که سبب [[عظمت]] [[حق]] در قلب اوست.<ref>[[امام خمینی]]، آداب الصلاة، ۲۱۷–۲۱۸.</ref>.<ref>[[معصومه طلوع|طلوع، معصومه]]، [[تسبیح و تحمید (مقاله)|مقاله «تسبیح و تحمید»]]، [[دانشنامه | امام خمینی [[حمد]] را [[برترین]] فرد [[شکر زبانی]]<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۴۹.</ref> و [[مقام]] [[تحمید]] را مقام [[توحید افعالی]] و مقام بازگشت همه ستایشها و ثناها به حقتعالی و [[نفی]] آن از غیر حق میداند؛ از این جهت در عالم وجود غیر از [[جمیل]] مطلق، هیچ جمیل و فاعل جمیلی نیست تا به جمال یا فعلش [[ستوده]] شود.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۷۹.</ref> ایشان مقام تحمید را پس از مقام ذکر و پیش از مقام [[تعظیم]] میداند؛ زیرا پس از اینکه [[نمازگزار]] همه موجودات را [[اسمای الهی]] و ظل آنها دید، نوبت به [[تحمید]] میرسد و اعتراف میکند که همه محامد مختص [[ذات خداوند]] است و دیگر موجودات در آن [[شریک]] نیستند؛ زیرا کمالی از خود ندارند تا ثنا شوند. پس از این مرحله به افق [[وحدت]] نزدیک میشود و صورت [[رحمت رحمانیه]] و رحیمیه بر [[قلب]] او تجلی میکند و هیبتی از این تجلی حاصل میشود که سبب [[عظمت]] [[حق]] در قلب اوست.<ref>[[امام خمینی]]، آداب الصلاة، ۲۱۷–۲۱۸.</ref>.<ref>[[معصومه طلوع|طلوع، معصومه]]، [[تسبیح و تحمید (مقاله)|مقاله «تسبیح و تحمید»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۳]]، ص۳۳۵–۳۴۰.</ref> | ||
== اقسام و مراتب == | == اقسام و مراتب == | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
امام خمینی به حمد قولی، فعلی و حالی اشاره کرده است. به [[باور]] ایشان حمد حقتعالی در [[مقام]] [[وحدت]] و جمع [[الهی]] به حسب [[قول و فعل]] و حال واحد است؛ ولی به حسب تکثر [[اسما]] و صفات مختلف میشود.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۴۴.</ref> ایشان [[معتقد]] است تجلی اسمایی حقتعالی به [[فیض مقدس]] به اعتبار ایجاد ممکنات {{متن قرآن|كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره بقره، آیه ۱۱۷.</ref>، حمد قولی و به اعتبار اظهار کمال و جمالِ خود حمد فعلی و به اعتبار استهلاک این تجلی در حضرت اسما و صفات و ذات، حمدِ حالی است.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۴۴.</ref> ایشان ضمن [[نقد]] [[کلام]] [[قیصری]] در تعریف حمد فعلی، معتقد است که حمد فعلی انجام اعمال برای رضای [[حق]] نیست، بلکه حمدِ فعلی اظهارِ کمال شخص محمود به عمل است. به [[باور]] ایشان [[عبادات]] و [[اعمال]] بدنی به اعتبار اظهار [[کمالات]] محمود ([[حقتعالی]]) و [[ستایش خداوند]] در [[مقام]] اسم و فعل و ذات حمدند نه به این جهت که برای [[رضای خدا]] انجام میشوند.<ref>[[امام خمینی]]، تعلیقات فصوص، ۴۲.</ref> | امام خمینی به حمد قولی، فعلی و حالی اشاره کرده است. به [[باور]] ایشان حمد حقتعالی در [[مقام]] [[وحدت]] و جمع [[الهی]] به حسب [[قول و فعل]] و حال واحد است؛ ولی به حسب تکثر [[اسما]] و صفات مختلف میشود.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۴۴.</ref> ایشان [[معتقد]] است تجلی اسمایی حقتعالی به [[فیض مقدس]] به اعتبار ایجاد ممکنات {{متن قرآن|كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره بقره، آیه ۱۱۷.</ref>، حمد قولی و به اعتبار اظهار کمال و جمالِ خود حمد فعلی و به اعتبار استهلاک این تجلی در حضرت اسما و صفات و ذات، حمدِ حالی است.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۴۴.</ref> ایشان ضمن [[نقد]] [[کلام]] [[قیصری]] در تعریف حمد فعلی، معتقد است که حمد فعلی انجام اعمال برای رضای [[حق]] نیست، بلکه حمدِ فعلی اظهارِ کمال شخص محمود به عمل است. به [[باور]] ایشان [[عبادات]] و [[اعمال]] بدنی به اعتبار اظهار [[کمالات]] محمود ([[حقتعالی]]) و [[ستایش خداوند]] در [[مقام]] اسم و فعل و ذات حمدند نه به این جهت که برای [[رضای خدا]] انجام میشوند.<ref>[[امام خمینی]]، تعلیقات فصوص، ۴۲.</ref> | ||
امام خمینی مانند دیگر [[عارفان]]<ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۴۰۳؛ جندی، شرح فصوص الحکم، ۳۰–۳۱.</ref> برای [[حمد]] مراتبی قائل است؛ [[برترین]] مرتبه حمد، حمدِ [[ذات حقتعالی]] به زبان ذات است و این به جهت [[علم ذاتی]] حقتعالی به کمالات و [[جمال]] [[جمیل]] خود است و این حمد ثنای [[حقیقی]] و متفرع بر [[غایت]] [[معرفت]] است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۵۵.</ref> از دیگر مراتب حمد، [[حمد]] به لسان [[احدیت]] [[غیبی]] در مرتبه احدیت که همان مرتبه تعین اول است، حمد به لسان [[واحدیت]] جمعی که در مرتبه تعین ثانی است، حمد به لسان اسمای تفصیلی؛ یعنی مقامی که [[اسما]] از بساطت و اندماج خارج شده و از یکدیگر تمایز یافته است و حمد به لسان اعیان ثابته که صورت اسمای الهیاند، میباشد.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۰؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۵۵.</ref> این مراتب، مراتبِ حمد در مرتبه [[صقع ربوبی]] است؛ اما در مرتبه ظهور، اولین مرتبه حمد به زبان [[مشیت]] است که تا آخرین مراتب وجود ادامه دارد. البته در این مراتب حمد [[انسان کامل]] که از [[عالم طبیعت]] فراتر رفته و از حجابهای کثرت و غیریت عبور کرده و بدون [[حجاب]] به [[مشاهده]] جمال مطلق پرداخته، از همه حمدها جامعتر است. ثنا و [[عبادت]] چنین شخصی تمام [[شئون]] [[الهی]] را دربر میگیرد و منحصر در اسم خاصی از [[اسمای الهی]] نیست، بلکه حقتعالی را با تمام اسما و صفاتش عبادت و [[ستایش]] میکند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۵۶.</ref>.<ref>[[معصومه طلوع|طلوع، معصومه]]، [[تسبیح و تحمید (مقاله)|مقاله «تسبیح و تحمید»]]، [[دانشنامه | امام خمینی مانند دیگر [[عارفان]]<ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۴۰۳؛ جندی، شرح فصوص الحکم، ۳۰–۳۱.</ref> برای [[حمد]] مراتبی قائل است؛ [[برترین]] مرتبه حمد، حمدِ [[ذات حقتعالی]] به زبان ذات است و این به جهت [[علم ذاتی]] حقتعالی به کمالات و [[جمال]] [[جمیل]] خود است و این حمد ثنای [[حقیقی]] و متفرع بر [[غایت]] [[معرفت]] است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۵۵.</ref> از دیگر مراتب حمد، [[حمد]] به لسان [[احدیت]] [[غیبی]] در مرتبه احدیت که همان مرتبه تعین اول است، حمد به لسان [[واحدیت]] جمعی که در مرتبه تعین ثانی است، حمد به لسان اسمای تفصیلی؛ یعنی مقامی که [[اسما]] از بساطت و اندماج خارج شده و از یکدیگر تمایز یافته است و حمد به لسان اعیان ثابته که صورت اسمای الهیاند، میباشد.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۰؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۵۵.</ref> این مراتب، مراتبِ حمد در مرتبه [[صقع ربوبی]] است؛ اما در مرتبه ظهور، اولین مرتبه حمد به زبان [[مشیت]] است که تا آخرین مراتب وجود ادامه دارد. البته در این مراتب حمد [[انسان کامل]] که از [[عالم طبیعت]] فراتر رفته و از حجابهای کثرت و غیریت عبور کرده و بدون [[حجاب]] به [[مشاهده]] جمال مطلق پرداخته، از همه حمدها جامعتر است. ثنا و [[عبادت]] چنین شخصی تمام [[شئون]] [[الهی]] را دربر میگیرد و منحصر در اسم خاصی از [[اسمای الهی]] نیست، بلکه حقتعالی را با تمام اسما و صفاتش عبادت و [[ستایش]] میکند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۵۶.</ref>.<ref>[[معصومه طلوع|طلوع، معصومه]]، [[تسبیح و تحمید (مقاله)|مقاله «تسبیح و تحمید»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۳]]، ص۳۳۵–۳۴۰.</ref> | ||
== اختصاص [[حمد]] به خداوند == | == اختصاص [[حمد]] به خداوند == | ||
از [[آیات]] فراوانی، اختصاص و انحصار تمام حمدها به [[خداوند]] استفاده میشود {{متن قرآن|وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«و اوست خداوند، هیچ خدایی جز او نیست، سپاس او راست در جهان نخستین و بازپسین و فرمان او راست و به سوی او بازگردانده میشوید» سوره قصص، آیه ۷۰.</ref>، {{متن قرآن|فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و سپاس خداوند راست، پروردگار آسمانها و پروردگار زمین، پروردگار جهانیان» سوره جاثیه، آیه ۳۶.</ref> برخی از [[اهل معرفت]] در بیان اختصاص [[حمد]] به خداوند، آن را در دو [[مقام]] جمعی [[الهی]] (ذات) و تفصیلی (خارج از ذات) مطرح کردهاند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۵۷۶.</ref> [[امام خمینی]] [[معتقد]] است [[تحمید]] برای غیر خداوند واقع نمیشود و حتی تعریف از [[انسان کامل]] حمدِ خداوند است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۵۲۴.</ref> ایشان معتقد است اختصاص همه محامد به خداوند به حسب [[برهان]]، واضح و آشکار است؛ زیراکه تمام عالم ظل و بسط [[فیض]] [[حضرت حق]] است و تمام نعمتهای ظاهر و [[باطن]] از هر منعمی که باشد به حسب ظاهر از [[حقتعالی]] است و هیچیک از موجودات در آن شرکت ندارد و هر حمد و مدحی از هر حامدی به [[مقام ربوبی]] [[حق]] بر میگردد که البته این بر اساس [[مقامات]] متوسطان است، اما به حسب مقام [[اصحاب]] [[قلوب]]، تمام [[نعمتها]] و [[کمالات]] و تمام [[جمال]] و جلال صورت [[تجلی ذاتی]] است و تمام محامد و [[مدایح]] به [[ذات مقدس]] حقتعالی مربوط است، بلکه [[مدح]] و حمد از ناحیه خود او و برای خود اوست.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۵۱–۲۵۲.</ref> | از [[آیات]] فراوانی، اختصاص و انحصار تمام حمدها به [[خداوند]] استفاده میشود {{متن قرآن|وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«و اوست خداوند، هیچ خدایی جز او نیست، سپاس او راست در جهان نخستین و بازپسین و فرمان او راست و به سوی او بازگردانده میشوید» سوره قصص، آیه ۷۰.</ref>، {{متن قرآن|فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و سپاس خداوند راست، پروردگار آسمانها و پروردگار زمین، پروردگار جهانیان» سوره جاثیه، آیه ۳۶.</ref> برخی از [[اهل معرفت]] در بیان اختصاص [[حمد]] به خداوند، آن را در دو [[مقام]] جمعی [[الهی]] (ذات) و تفصیلی (خارج از ذات) مطرح کردهاند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۵۷۶.</ref> [[امام خمینی]] [[معتقد]] است [[تحمید]] برای غیر خداوند واقع نمیشود و حتی تعریف از [[انسان کامل]] حمدِ خداوند است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۵۲۴.</ref> ایشان معتقد است اختصاص همه محامد به خداوند به حسب [[برهان]]، واضح و آشکار است؛ زیراکه تمام عالم ظل و بسط [[فیض]] [[حضرت حق]] است و تمام نعمتهای ظاهر و [[باطن]] از هر منعمی که باشد به حسب ظاهر از [[حقتعالی]] است و هیچیک از موجودات در آن شرکت ندارد و هر حمد و مدحی از هر حامدی به [[مقام ربوبی]] [[حق]] بر میگردد که البته این بر اساس [[مقامات]] متوسطان است، اما به حسب مقام [[اصحاب]] [[قلوب]]، تمام [[نعمتها]] و [[کمالات]] و تمام [[جمال]] و جلال صورت [[تجلی ذاتی]] است و تمام محامد و [[مدایح]] به [[ذات مقدس]] حقتعالی مربوط است، بلکه [[مدح]] و حمد از ناحیه خود او و برای خود اوست.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۵۱–۲۵۲.</ref> | ||
امام خمینی در بیان [[اتحاد]] [[حامد]] و محمود و حمد معتقد است که سالک هنگامی که دایره وجود عالم را به اسم «[[الله]]» ببیند، همه ثناها و محامد را به [[حق]] و اسم جامع «الله» ارجاع میدهد و برای موجودات فضایلی نمیبیند؛ اما اگر در [[حجاب]] [[خلق]] محجوب بماند، نمیتواند محامد را به حق ارجاع دهد و تا از این مقام [[انانیت]] به قدم [[عبودیت]] خارج نشود، به مقام حامدیت نمیرسد و نمیتواند حقتعالی را حامد و محمود بداند. به [[اعتقاد]] ایشان رسیدن [[عبد]] به مقام حامدیت، نتیجه [[قرب نوافل]] است که حقتعالیزبان حق میگردد و حقتعالی به زبان حق حمد خود میکند و در [[قرب فرایض]] عبد زبان حق میگردد و حقتعالی با زبان عبد حمد خود میکند<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۸۱ و ۹۰؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۱.</ref>.<ref>[[معصومه طلوع|طلوع، معصومه]]، [[تسبیح و تحمید (مقاله)|مقاله «تسبیح و تحمید»]]، [[دانشنامه | امام خمینی در بیان [[اتحاد]] [[حامد]] و محمود و حمد معتقد است که سالک هنگامی که دایره وجود عالم را به اسم «[[الله]]» ببیند، همه ثناها و محامد را به [[حق]] و اسم جامع «الله» ارجاع میدهد و برای موجودات فضایلی نمیبیند؛ اما اگر در [[حجاب]] [[خلق]] محجوب بماند، نمیتواند محامد را به حق ارجاع دهد و تا از این مقام [[انانیت]] به قدم [[عبودیت]] خارج نشود، به مقام حامدیت نمیرسد و نمیتواند حقتعالی را حامد و محمود بداند. به [[اعتقاد]] ایشان رسیدن [[عبد]] به مقام حامدیت، نتیجه [[قرب نوافل]] است که حقتعالیزبان حق میگردد و حقتعالی به زبان حق حمد خود میکند و در [[قرب فرایض]] عبد زبان حق میگردد و حقتعالی با زبان عبد حمد خود میکند<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۸۱ و ۹۰؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۱.</ref>.<ref>[[معصومه طلوع|طلوع، معصومه]]، [[تسبیح و تحمید (مقاله)|مقاله «تسبیح و تحمید»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۳]]، ص۳۳۵–۳۴۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |