پرش به محتوا

خراج در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۵۸: خط ۵۸:
==[[تصمیم]] علی{{ع}} در تقسیم [[عراق]]==
==[[تصمیم]] علی{{ع}} در تقسیم [[عراق]]==
روایاتی از علی{{ع}} نقل شده که آن حضرت تصمیم گرفت [[سواد عراق]] را تقسیم کند. [[روایات]] آن دقیق و روشن نقل نشده. این موضوع را عنتره<ref>ابو عبید، الاموال، ص۱۰۴.</ref>، [[عبیده]]<ref>بیهقی، سنن الکبری، ج۹، ص۱۳۵.</ref> و [[ثعلبة بن یزید حمانی]] که عضو و [[مسئول]] [[شرطة الخمیس]] بود نقل کرده‌اند. نقل از وی نیز متفاوت است:
روایاتی از علی{{ع}} نقل شده که آن حضرت تصمیم گرفت [[سواد عراق]] را تقسیم کند. [[روایات]] آن دقیق و روشن نقل نشده. این موضوع را عنتره<ref>ابو عبید، الاموال، ص۱۰۴.</ref>، [[عبیده]]<ref>بیهقی، سنن الکبری، ج۹، ص۱۳۵.</ref> و [[ثعلبة بن یزید حمانی]] که عضو و [[مسئول]] [[شرطة الخمیس]] بود نقل کرده‌اند. نقل از وی نیز متفاوت است:
١. [[سلمة بن کهیل]] از ثعلبة بن یزید حمانی نقل می‌کند که به علی{{ع}} گزارش [[فساد]] از سواد (روستاهای آباد عراق) رسید. سیصد نفر آماده حرکت به آنجا شدند. آن‌گاه فرمود:
#[[سلمة بن کهیل]] از [[ثعلبة بن یزید حمانی]] نقل می‌کند که به علی{{ع}} گزارش [[فساد]] از سواد (روستاهای آباد عراق) رسید. سیصد نفر آماده حرکت به آنجا شدند. آن‌گاه فرمود: «اگر این نبود که شماری از سر آب‌هایشان باز داشته می‌شدند، سواد را میان آنها تقسیم می‌کردم»<ref>{{متن حدیث| لَوْ لا أَنْ تُضْرَبَ وُجُوهِ قَوْمٍ عَنْ مِيَاهِهِمْ لقسمت السَّوَادِ بَيْنَهُمْ}}؛ ابو عبید، الاموال، ص۱۰۴، ح۲۰۸.</ref>؛
{{متن حدیث|لو لا أن تضرب وجوه قوم عن مياههم لقسمت السواد بينهم}}<ref>ابو عبید، الاموال، ص۱۰۴، ح۲۰۸.</ref>؛
#در نقل [[حبیب بن ابی ثابت]] از [[ثعلبه]] آمده: «و اگر ناچار آن [[[قریه]]] را از [[بیت المال]] [[مسلمانان]] می‌دانید، پس بیایید تا آن را میان شما تقسیم کنم، پس هر گاه قومی بر [[قوم]] دیگر فرود آیند به خاطر روستا با آنها درگیر می‌شوند»<ref>{{عربی|و إن كنتم لا بد منتهيه فهلموا حتى أقسمه بينكم فإن القوم متى نزلوا بالقوم تضربوا وجوههم على قريتهم}}؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ج۷، ص۲۶۰، ح۷۴.</ref>؛
اگر این نبود که شماری از سر آب‌هایشان باز داشته می‌شدند، سواد را میان آنها تقسیم میکردم.
#ثعلبه گوید: بر علی{{ع}} در [[رحبه]] وارد شدم، پس گفت: «اگر برخی از شما با برخی دیگر درگیر نمی‌شدید، [[سواد عراق]] را میان شما تقسیم می‌کردم»<ref>{{متن حدیث| لَوْ لا أَنْ يَضْرِبُ بَعْضُكُمْ وُجُوهِ بَعْضٍ لقسمت السَّوَادِ بَيْنَكُمْ }}؛ بیهقی، سنن الکبری، ج۹، ص۱۳۵؛ فتوح البلدان، ص۲۶۶؛ جصاص، احکام القرآن، ج۳، ص۵۷۷.</ref>؛
۲. در نقل [[حبیب بن ابی ثابت]] از [[ثعلبه]] آمده:
#در نقل «عنتره» و «عبیده» آمده: [[تصمیم]] داشتم سواد را تقسیم کنم تا هرگاه یکی از شما بر قریه‌ای بگذرد بگوید این قریه من است.
{{عربی|و إن كنتم لا بد منتهيه فهلموا حتى أقسمه بينكم فإن القوم متى نزلوا بالقوم تضربوا وجوههم على قريتهم}}<ref>ابن ابی شیبه، المصنف، ج۷، ص۲۶۰، ح۷۴.</ref>؛
 
و اگر ناچار آن [[[قریه]]] را از [[بیت المال]] [[مسلمانان]] می‌دانید، پس بیایید تا آن را میان شما تقسیم کنم، پس هر گاه قومی بر [[قوم]] دیگر فرود آیند به خاطر روستا با آنها درگیر میشوند.
۳. ثعلبه گوید: بر علی{{ع}} در [[رحبه]] وارد شدم، پس گفت:
{{متن حدیث|لو لا أن يضرب بعضكم وجوه بعض لقسمت السواد بينكم}}<ref>بیهقی، سنن الکبری، ج۹، ص۱۳۵؛ فتوح البلدان، ص۲۶۶؛ جصاص، احکام القرآن، ج۳، ص۵۷۷.</ref>؛
اگر برخی از شما با برخی دیگر درگیر نمی‌شدید، [[سواد عراق]] را میان شما تقسیم میکردم.
۴. در نقل عنتره و [[عبیده]] آمده: [[تصمیم]] داشتم سواد را تقسیم کنم تا هرگاه یکی از شما بر قریه‌ای بگذرد بگوید این قریه من است.
از مجموع نقل‌ها استفاده می‌شود که حضرت، تصمیم به تقسیم سواد عراق داشته و به جهت امکان درگیری، از آن صرف نظر کرده است.
از مجموع نقل‌ها استفاده می‌شود که حضرت، تصمیم به تقسیم سواد عراق داشته و به جهت امکان درگیری، از آن صرف نظر کرده است.
[[جصاص]] در [[احکام]] القرآن با [[نقل روایت]] سوم تنها، آن را نادرست دانسته و می‌گوید: اگر مخاطب علی{{ع}}، شرکت کنندگان در [[فتح عراق]] باشند [[امام]] مسلمانان چنین حقی ندارد؛ زیرا [[غنایم]] از آن شرکت کنندگان در [[جنگ]] است و اگر مخاطب دیگران هستند یا [[مجاهدان]] یا آمیخته‌ای از آنها که فاتحان نیز در آن حضور داشتند، علی{{ع}} [[حق]] نداشت سهم فاتحان را به دیگران بدهد و نتیجه میگیرد که [[روایت]] صحیح نیست و شیوه [[عمر]] در وضع [[خراج]] درست است<ref>احکام القرآن، ج۳، ص۵۷۷.</ref>.
 
[[جصاص]] در [[احکام القرآن]] با [[نقل روایت]] سوم تنها، آن را نادرست دانسته و می‌گوید: اگر مخاطب علی{{ع}}، شرکت کنندگان در [[فتح عراق]] باشند [[امام]] مسلمانان چنین حقی ندارد؛ زیرا [[غنایم]] از آن شرکت کنندگان در [[جنگ]] است و اگر مخاطب دیگران هستند یا [[مجاهدان]] یا آمیخته‌ای از آنها که فاتحان نیز در آن حضور داشتند، علی{{ع}} [[حق]] نداشت سهم فاتحان را به دیگران بدهد و نتیجه میگیرد که [[روایت]] صحیح نیست و شیوه [[عمر]] در وضع [[خراج]] درست است<ref>احکام القرآن، ج۳، ص۵۷۷.</ref>.
 
در پاسخ جصاص باید گفت:
در پاسخ جصاص باید گفت:
الف) اگر [[غنیمت]]، سهم فاتحان بوده، پس چرا [[عمر بن خطاب]] آن را [[وقف]] بر همه مسلمانان قرار داده؛ بنابراین عملکرد [[خلیفه دوم]] نشان می‌دهد که امام مسلمانان از اختیاراتی برخوردار بوده است. و علی{{ع}} که مسئله تقسیم [[عراق]] را یاد کرد، بر پایه این [[اختیارات]] بوده است.
#اگر [[غنیمت]]، سهم فاتحان بوده، پس چرا [[عمر بن خطاب]] آن را [[وقف]] بر همه مسلمانان قرار داده؛ بنابراین عملکرد [[خلیفه دوم]] نشان می‌دهد که امام مسلمانان از اختیاراتی برخوردار بوده است. و علی{{ع}} که مسئله تقسیم [[عراق]] را یاد کرد، بر پایه این [[اختیارات]] بوده است.
ب) [[جصاص]] تنها یک نقل را دیده، در نقل دیگر آمده بود که در منطقه‌ای [[فساد]] رخ داد و علی{{ع}} برای بر طرف کردن مشکل ۳۰۰ سوار، آماده کرده بود؛ بنابراین، یکی از راه حل‌ها برای [[جلوگیری از فساد]] این بود که [[سواد عراق]] در [[اختیار]] [[مسلمانان]] قرار گیرد؛ زیرا غیر [[مسلمان‌ها]]؛ چون از [[آزادی]] در منطقه خود برخوردار بودند دست به فساد می‌زدند. از جمله نوشته‌اند: علی{{ع}} روستایی به نام «[[زراره]]» را که در آن خوک پرورش می‌دادند و شراب می‌ساختند و [[جامعه]] را به فساد می‌کشیدند به [[آتش]] کشید<ref>ترجمة الامام علی بن ابی طالب{{ع}} من تاریخ ابن عساکر، ج۳، ص۳۶۰.</ref>.
#[[جصاص]] تنها یک نقل را دیده، در نقل دیگر آمده بود که در منطقه‌ای [[فساد]] رخ داد و علی{{ع}} برای بر طرف کردن مشکل ۳۰۰ سوار، آماده کرده بود؛ بنابراین، یکی از راه حل‌ها برای [[جلوگیری از فساد]] این بود که [[سواد عراق]] در [[اختیار]] [[مسلمانان]] قرار گیرد؛ زیرا غیر [[مسلمان‌ها]]؛ چون از [[آزادی]] در منطقه خود برخوردار بودند دست به فساد می‌زدند. از جمله نوشته‌اند: علی{{ع}} روستایی به نام «[[زراره]]» را که در آن خوک پرورش می‌دادند و شراب می‌ساختند و [[جامعه]] را به فساد می‌کشیدند به [[آتش]] کشید<ref>ترجمة الامام علی بن ابی طالب{{ع}} من تاریخ ابن عساکر، ج۳، ص۳۶۰.</ref>. یا بر اثر فسادی که در منطقه سواد بود به [[حبیب بن مره تمیمی]] دستور داد که مسلمانان را از سواد عراق به [[کوفه]] کوچ دهد که چون در روزهای آخر [[عمر]] حضرت بود این کار عملی نشد<ref>ابو عبید، الاموال، ص۱۲۶.</ref>.
یا بر اثر فسادی که در منطقه سواد بود به [[حبیب]] بن [[مره]] تمیمی دستور داد که مسلمانان را از سواد عراق به [[کوفه]] کوچ دهد که چون در روزهای آخر [[عمر]] حضرت بود این کار عملی نشد<ref>ابو عبید، الاموال، ص۱۲۶.</ref>.
#اگر علی{{ع}} در [[زمان عمر]]، پیشنهاد وضع [[خراج]] را داد به خاطر این بود که در زمان عمر قرار بود کشاورزان نیز تقسیم شوند؛ اما امروز تنها بحث تقسیم [[اراضی]] مطرح بوده است.
ج) اگر علی{{ع}} در [[زمان عمر]]، پیشنهاد وضع [[خراج]] را داد به خاطر این بود که در زمان عمر قرار بود کشاورزان نیز تقسیم شوند؛ اما امروز تنها بحث تقسیم [[اراضی]] مطرح بوده است.
#[[روایات]] ذکر شده، یکسان نیست: برخی تعبیر «بینکم» دارد؛ یعنی میان شما تقسیم شود و در روایتی «بینهم» و در روایتی دیگر سخن از تقسیم یک [[قریه]] است که در این صورت، ممکن است سخن از منطقه فسادخیز بوده نه همه سواد عراق.
د) [[روایات]] ذکر شده، یکسان نیست: برخی تعبیر «بینکم» دارد؛ یعنی میان شما تقسیم شود و در روایتی «بینهم» و در روایتی دیگر سخن از تقسیم یک [[قریه]] است که در این صورت، ممکن است سخن از منطقه فسادخیز بوده نه همه سواد عراق.
#حضرت خود، این احتمال را یاد کرده است که تقسیم ممکن است باعث درگیری شود و عده‌ای که در سر آب‌ها [[زندگی]] می‌کنند گرفتار [[محرومیت]] شوند؛ از این رو موضوع را در حدّ یک پیشنهاد مطرح کرده که به ساکنان آن مناطق توجه دهد که دست از فساد بردارند. در غیر این صورت، ممکن است [[زمین‌ها]] از آنها گرفته شده و به مسلمانان وانهاده شود؛ بنابراین، [[سخن]] جصاص در رد روایات، درست به نظر نمی‌رسد.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج3، ص 323 - 325.</ref>
‌ه) حضرت خود، این احتمال را یاد کرده است که تقسیم ممکن است باعث درگیری شود و عده‌ای که در سر آب‌ها [[زندگی]] می‌کنند گرفتار [[محرومیت]] شوند؛ از این رو موضوع را در حدّ یک پیشنهاد مطرح کرده که به ساکنان آن مناطق توجه دهد که دست از فساد بردارند. در غیر این صورت، ممکن است [[زمین‌ها]] از آنها گرفته شده و به مسلمانان وانهاده شود؛ بنابراین، [[سخن]] جصاص در رد روایات، درست به نظر نمی‌رسد.
 
سرزمین‌های خراجی و عُشری (زَکَوی)
==سرزمین‌های خراجی و عُشری (زَکَوی)==
همه [[فقها]] که [[نظام مالیاتی]] [[خراج]] را [[مشروع]] دانسته‌اند، بر این نکته [[اتفاق نظر]] دارند که [[اراضی]] [[مفتوحة العنوه]] مورد متیقن زمین‌های خراجی است که در آغاز [[مالیات]] بر آنها وضع و [[تشریع]] شده است و در مجموع، چهار دسته از [[زمین‌ها]] را سرزمین‌های خراجی دانسته‌اند:
همه [[فقها]] که [[نظام مالیاتی]] [[خراج]] را [[مشروع]] دانسته‌اند، بر این نکته [[اتفاق نظر]] دارند که [[اراضی]] [[مفتوحة العنوه]] مورد متیقن زمین‌های خراجی است که در آغاز [[مالیات]] بر آنها وضع و [[تشریع]] شده است و در مجموع، چهار دسته از [[زمین‌ها]] را سرزمین‌های خراجی دانسته‌اند:
۱. همه زمین‌هایی که با [[جنگ]] [[تصرف]] شده و تقسیم نشده است و در آن هنگام آباد بوده است؛
۱. همه زمین‌هایی که با [[جنگ]] [[تصرف]] شده و تقسیم نشده است و در آن هنگام آباد بوده است؛
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش