ولایت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←شبهه پنجم: امم سابقه و ولایت اهل بیت{{عم}}
خط ۲۵۲: | خط ۲۵۲: | ||
==[[شبهه]] پنجم: امم سابقه و [[ولایت اهل بیت]]{{عم}}== | ==[[شبهه]] پنجم: امم سابقه و [[ولایت اهل بیت]]{{عم}}== | ||
برخی از [[وهابیون]] این شبهه را مطرح کردهاند که بنا بر | برخی از [[وهابیون]] این شبهه را مطرح کردهاند که بنا بر اعتقاد شیعه به ولایت اهل بیت{{عم}} و شرطیت آن برای قبولی اعمال، [[گناه]] امم سابقه که اطلاعی از ولایت و [[امامت اهل بیت]]{{عم}} نداشتند، چیست<ref>شثری، عقائد الشیعة الاثنی عشریة، ص۵۹.</ref>؟ | ||
=== | ===نقد و بررسی=== | ||
به نظر میرسد این سؤال و شبهه به صورت ابتدایی و بسیار ناشیانه مطرح شده است؛ چراکه با اندک تأملی پاسخ آن روشن میشود. پاسخ این [[پرسش]] این است که امم سابقه هیچ تکلیفی نسبت به ولایت و امامت اهل بیت{{عم}} ندارند؛ چراکه اصل [[امامت]] و ولایت اهل بیت{{عم}}، فرع [[نبوت پیامبر اسلام]]{{صل}} و در ادامه آن است. در واقع هر پاسخی که درباره [[تکلیف]] امم سابقه به نبوت و [[رسالت پیامبر اسلام]]{{صل}} و اصل [[دین اسلام]] ارائه شود، همان پاسخ درباره ولایت و امامت نیز قابل ارائه خواهد بود. | به نظر میرسد این سؤال و شبهه به صورت ابتدایی و بسیار ناشیانه مطرح شده است؛ چراکه با اندک تأملی پاسخ آن روشن میشود. پاسخ این [[پرسش]] این است که امم سابقه هیچ تکلیفی نسبت به ولایت و امامت اهل بیت{{عم}} ندارند؛ چراکه اصل [[امامت]] و ولایت اهل بیت{{عم}}، فرع [[نبوت پیامبر اسلام]]{{صل}} و در ادامه آن است. در واقع هر پاسخی که درباره [[تکلیف]] امم سابقه به نبوت و [[رسالت پیامبر اسلام]]{{صل}} و اصل [[دین اسلام]] ارائه شود، همان پاسخ درباره ولایت و امامت نیز قابل ارائه خواهد بود. | ||
در [[حقیقت]] این اشکال و سؤال، از [[فهم]] غلط و [[تفسیرهای نادرست]] نسبت به ولایت و امامت اهل بیت{{عم}} نشئت گرفته است. اشکالکننده پنداشته است که ولایت [[اصل دین]] است و توحید و نبوت فرع آن است. در این صورت امم سابقه که اطلاعی از آن نداشتند، به اصل دین دسترسی نداشته و از آن [[محروم]] بودهاند. ازاینرو اعمالشان نیز پذیرفته نیست؛ درحالیکه [[شیعه]] هرگز چنین [[تفسیری]] از [[ولایت]] و [[توحید]] نداشته و ندارد و این [[تهمت]] و افترایی است که [[وهابیون]] نسبت به شیعه مطرح کردهاند. | در [[حقیقت]] این اشکال و سؤال، از [[فهم]] غلط و [[تفسیرهای نادرست]] نسبت به ولایت و امامت اهل بیت{{عم}} نشئت گرفته است. اشکالکننده پنداشته است که ولایت [[اصل دین]] است و توحید و نبوت فرع آن است. در این صورت امم سابقه که اطلاعی از آن نداشتند، به اصل دین دسترسی نداشته و از آن [[محروم]] بودهاند. ازاینرو اعمالشان نیز پذیرفته نیست؛ درحالیکه [[شیعه]] هرگز چنین [[تفسیری]] از [[ولایت]] و [[توحید]] نداشته و ندارد و این [[تهمت]] و افترایی است که [[وهابیون]] نسبت به شیعه مطرح کردهاند. | ||
اساساً امم سابقه، به [[حکم عقل]] مبنی بر قُبح [[تکلیف]] و [[عقاب]] بدون بیان<ref>مفاد قاعده قبح تکلیف و عقاب بلابیان اجمالاً آن است که مادام که عملی توسط شرع واجب نشده و امر شارع به مکلف ابلاغ نشده، چنانچه شخصی آن را ترک کند، مجازات او بر ترک فعل مزبور عقلاً قبیح و زشت است و مادام که عملی توسط شرع نهی نشده و آن نهی به مکلف ابلاغ نشده، چنانچه شخصی آن را مرتکب شود، مجازات او عقلاً قبیح و زشت است؛ به تعبیر دیگر، مجازات شخص جاهل به حکم عقل ظلم و قبیح است (محقق داماد، قواعد فقه، ج۴، ص۱۵).</ref>، هیچ تکلیفی نسبت به [[ولایت اهل بیت]]{{عم}} ندارند؛ چراکه ولایت اهل بیت برای آنها مطرح و بیان نشده و به دست آنها نرسیده بود تا آنها [[مکلف]] به آن باشند. ازاینرو تکلیف به ولایت نسبت به امم سابقه، تکلیف بلابیان خواهد بود که به حکم عقل [[قبیح]] است. بر اساس عدم تکلیف امم سابقه به ولایت، عقاب و [[مجازات]] آنها بر عدم [[اعتقاد]] به ولایت نیز عقاب بلابیان خواهد بود که آن هم به [[حکم]] صریح [[عقل]] قبیح و [[ظلم]] است<ref>ر.ک: وحید بهبهانی، الفوائد الحائریة، ص۲۴۰ و ۲۴۱.</ref>.<ref>[[رضا باذلی|باذلی، رضا]]، [[پذیرش ولایت ائمه شرط قبولی اعمال (مقاله)| مقاله «پذیرش ولایت ائمه شرط قبولی اعمال»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۶ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۶]]، ص۱۳۷.</ref> | اساساً امم سابقه، به [[حکم عقل]] مبنی بر قُبح [[تکلیف]] و [[عقاب]] بدون بیان<ref>مفاد قاعده قبح تکلیف و عقاب بلابیان اجمالاً آن است که مادام که عملی توسط شرع واجب نشده و امر شارع به مکلف ابلاغ نشده، چنانچه شخصی آن را ترک کند، مجازات او بر ترک فعل مزبور عقلاً قبیح و زشت است و مادام که عملی توسط شرع نهی نشده و آن نهی به مکلف ابلاغ نشده، چنانچه شخصی آن را مرتکب شود، مجازات او عقلاً قبیح و زشت است؛ به تعبیر دیگر، مجازات شخص جاهل به حکم عقل ظلم و قبیح است (محقق داماد، قواعد فقه، ج۴، ص۱۵).</ref>، هیچ تکلیفی نسبت به [[ولایت اهل بیت]]{{عم}} ندارند؛ چراکه ولایت اهل بیت برای آنها مطرح و بیان نشده و به دست آنها نرسیده بود تا آنها [[مکلف]] به آن باشند. ازاینرو تکلیف به ولایت نسبت به امم سابقه، تکلیف بلابیان خواهد بود که به حکم عقل [[قبیح]] است. بر اساس عدم تکلیف امم سابقه به ولایت، عقاب و [[مجازات]] آنها بر عدم [[اعتقاد]] به ولایت نیز عقاب بلابیان خواهد بود که آن هم به [[حکم]] صریح [[عقل]] قبیح و [[ظلم]] است<ref>ر.ک: وحید بهبهانی، الفوائد الحائریة، ص۲۴۰ و ۲۴۱.</ref>.<ref>[[رضا باذلی|باذلی، رضا]]، [[پذیرش ولایت ائمه شرط قبولی اعمال (مقاله)| مقاله «پذیرش ولایت ائمه شرط قبولی اعمال»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۶ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۶]]، ص۱۳۷.</ref> | ||