پرش به محتوا

مقام مخلَصین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
[[معلم]] و [[امام]] [[مردم]] در معرفی توحید، تنها [[مخلَصین]] هستند و سایرین، از عالِم و عامی، باید درس توحید را از آنان بیاموزند و [[صحت]] و سقم معرفت خود را به آنان عرضه کنند. البته مرتبه اخلاص افراد و [[درجه]] ایمان و یقین ایشان امری [[باطنی]] است و کسی جز خداوند به آن [[آگاه]] نیست. لذا تشخیص آن دسته از مخلَصینی که خداوند مرتبه اخلاص آنان را در عالی‌ترین مقام [[تأیید]] کند و آنان را معلم [[بشریت]] قرار دهد، کاری عادی نیست تا با [[مشورت]] و تشکیل [[شوری]] و نظائر آن قابل انجام باشد. به همین دلیل، این امر خطیر تنها با [[تنصیص]] [[الهی]] و یا علائمی از قبیل ابراز [[معجزه]]، قابل احراز است و زمانی می‌توان به [[مخلَص]] بودن بنده‌ای [[یقین]] یافت که [[خداوند]] [[اخلاص]] او را [[تأیید]] و [[عصمت]] او از [[خطا]] را تضمین کرده باشد<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش]]، [[فرید محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲]]، ص ۳۴۰.</ref>.
[[معلم]] و [[امام]] [[مردم]] در معرفی توحید، تنها [[مخلَصین]] هستند و سایرین، از عالِم و عامی، باید درس توحید را از آنان بیاموزند و [[صحت]] و سقم معرفت خود را به آنان عرضه کنند. البته مرتبه اخلاص افراد و [[درجه]] ایمان و یقین ایشان امری [[باطنی]] است و کسی جز خداوند به آن [[آگاه]] نیست. لذا تشخیص آن دسته از مخلَصینی که خداوند مرتبه اخلاص آنان را در عالی‌ترین مقام [[تأیید]] کند و آنان را معلم [[بشریت]] قرار دهد، کاری عادی نیست تا با [[مشورت]] و تشکیل [[شوری]] و نظائر آن قابل انجام باشد. به همین دلیل، این امر خطیر تنها با [[تنصیص]] [[الهی]] و یا علائمی از قبیل ابراز [[معجزه]]، قابل احراز است و زمانی می‌توان به [[مخلَص]] بودن بنده‌ای [[یقین]] یافت که [[خداوند]] [[اخلاص]] او را [[تأیید]] و [[عصمت]] او از [[خطا]] را تضمین کرده باشد<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش]]، [[فرید محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲]]، ص ۳۴۰.</ref>.


=== اخلاص [[مخلَصین]]؛ بالاترین مرتبه [[ایمان]] ===
== اخلاص [[مخلَصین]]؛ بالاترین مرتبه [[ایمان]] ==
اگرچه موضوع بسیاری از [[آیات قرآن]]، ایمان و [[کفر]] و [[دعوت به اسلام]] است، اما مراتب هریک از این دو، به [[میزان]] [[تسلیم]] اجابت‌کنندگان به [[دعوت]] [[قرآن]] بستگی دارد. مرتبه اول [[اسلام]]، خروج از کفر جلی و [[پرستیدن]] بت‌های سنگی و چوبی و [[اذعان]] لسانی به [[وحدانیت]] خداوند و [[رسالت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} است<ref>برای نمونه، خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}} «بگو: ای مردم! به راستی من فرستاده خداوند به سوی همه شمایم، همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن اوست، هیچ خدایی جز او نیست که زنده می‌دارد و می‌میراند، پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخوانده‌ای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید و از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.</ref>. اما از این مرتبه اسلام تا رسیدن به مرتبه [[ایمان کامل]] و مراتب بعدی، راهی طولانی فراروی [[بندگان خدا]] است؛ چنان‌که خداوند به [[اعراب]] تازه [[مسلمان]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ}}<ref>«تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>.
اگرچه موضوع بسیاری از [[آیات قرآن]]، ایمان و [[کفر]] و [[دعوت به اسلام]] است، اما مراتب هریک از این دو، به [[میزان]] [[تسلیم]] اجابت‌کنندگان به [[دعوت]] [[قرآن]] بستگی دارد. مرتبه اول [[اسلام]]، خروج از کفر جلی و [[پرستیدن]] بت‌های سنگی و چوبی و [[اذعان]] لسانی به [[وحدانیت]] خداوند و [[رسالت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} است<ref>برای نمونه، خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}} «بگو: ای مردم! به راستی من فرستاده خداوند به سوی همه شمایم، همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن اوست، هیچ خدایی جز او نیست که زنده می‌دارد و می‌میراند، پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخوانده‌ای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید و از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.</ref>. اما از این مرتبه اسلام تا رسیدن به مرتبه [[ایمان کامل]] و مراتب بعدی، راهی طولانی فراروی [[بندگان خدا]] است؛ چنان‌که خداوند به [[اعراب]] تازه [[مسلمان]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ}}<ref>«تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>.


خط ۴۳: خط ۴۳:
نتیجه آنکه، [[مقام مخلَصین]] موهبتی [[الهی]] است که خداوند حالاً و یا مقاماً به برخی از [[بندگان خاص]] خود [[عنایت]] می‌نماید<ref>در اینجا مناسب است به قسمت‌هایی از بیان مرحوم علامه طباطبایی پیرامون این مرتبه از اسلام و ایمان اشاره گردد: {{عربی|فالإنسان - و هو فی المرتبة السابقة من التسلیم - ربما أخذته العنایة الربانیة، فأشهدت له أن الملک لله وحده، لا یملک شیء سواه لنفسه شیئا إلا به، لا رب سواه، و هذا معنی وهبی وإفاضة إلهیة لا تأثیر لإرادة الإنسان فیه، ولعل قوله تعالی:}} {{متن قرآن|رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا}} {{عربی|إشارة إلی هذه المرتبة من الإسلام، فإن قوله تعالی:}} {{متن قرآن|إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}} {{عربی|ظاهره أنه أمر تشریعی لا تکوینی فإبراهیم {{ع}} کان مسلما باختیاره، إجابة لدعوة ربه و امتثالا لأمره، وقد کان هذا من الأوامر المتوجهة إلیه فی مبادئ حاله، فسؤاله فی أواخر عمره مع ابنه إسماعیل {{ع}} الإسلام و إراءة المناسک، سؤال لأمر لیس زمامه بیده أو سؤال لثبات علی أمر لیس بیده، فالإسلام المسئول فی الآیة هو هذه المرتبة من الإسلام و یتعقب الإسلام بهذا إن المعنی المرتبة الرابعة من الإیمان و هواستیعاب هذا الحال لجمیع الأحوال والأفعال، قال تعالی:}} {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ}}{{عربی|، فإن هؤلاء المؤمنین المذکورین فی الآیة یجب أن یکونوا علی یقین من أن لا استقلال لشیء دون الله، و لا تأثیر لسبب إلا بإذن الله حتی لا یحزنوا من مکروه واقع، ولا یخافوا محذورا محتملا، وإلا فلا معنی لکونهم بحیث، لا یخوفهم شیء، ولا یحزنهم أمر، فهذا النوع من الإیمان بعد الإسلام المذکور فافهم}} (المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۰۳).</ref>. بنابراین، کسانی که به عالی‌ترین مرتبه [[ایمان]] نائل می‌شوند، در [[مقام مخلَصین]] (خالص‌شدگان به [[عنایت پروردگار]]) قرار دارند. هرچند این مقام ذومراتب است، [[ولی در قرآن]] به طور خاص در مورد [[انبیاء]] و [[اولیاء]] [[معصوم]] {{عم}} به کار رفته است و دیگر [[انسان‌ها]]، تحت [[تعلیم]] [[مخلَصین]] معصوم {{عم}}، می‌توانند به مراتبی از [[اخلاص]] آنان نائل شوند<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش]]، [[فرید محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲]]، ص ۳۴۱-۳۴۷.</ref>.
نتیجه آنکه، [[مقام مخلَصین]] موهبتی [[الهی]] است که خداوند حالاً و یا مقاماً به برخی از [[بندگان خاص]] خود [[عنایت]] می‌نماید<ref>در اینجا مناسب است به قسمت‌هایی از بیان مرحوم علامه طباطبایی پیرامون این مرتبه از اسلام و ایمان اشاره گردد: {{عربی|فالإنسان - و هو فی المرتبة السابقة من التسلیم - ربما أخذته العنایة الربانیة، فأشهدت له أن الملک لله وحده، لا یملک شیء سواه لنفسه شیئا إلا به، لا رب سواه، و هذا معنی وهبی وإفاضة إلهیة لا تأثیر لإرادة الإنسان فیه، ولعل قوله تعالی:}} {{متن قرآن|رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا}} {{عربی|إشارة إلی هذه المرتبة من الإسلام، فإن قوله تعالی:}} {{متن قرآن|إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}} {{عربی|ظاهره أنه أمر تشریعی لا تکوینی فإبراهیم {{ع}} کان مسلما باختیاره، إجابة لدعوة ربه و امتثالا لأمره، وقد کان هذا من الأوامر المتوجهة إلیه فی مبادئ حاله، فسؤاله فی أواخر عمره مع ابنه إسماعیل {{ع}} الإسلام و إراءة المناسک، سؤال لأمر لیس زمامه بیده أو سؤال لثبات علی أمر لیس بیده، فالإسلام المسئول فی الآیة هو هذه المرتبة من الإسلام و یتعقب الإسلام بهذا إن المعنی المرتبة الرابعة من الإیمان و هواستیعاب هذا الحال لجمیع الأحوال والأفعال، قال تعالی:}} {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ}}{{عربی|، فإن هؤلاء المؤمنین المذکورین فی الآیة یجب أن یکونوا علی یقین من أن لا استقلال لشیء دون الله، و لا تأثیر لسبب إلا بإذن الله حتی لا یحزنوا من مکروه واقع، ولا یخافوا محذورا محتملا، وإلا فلا معنی لکونهم بحیث، لا یخوفهم شیء، ولا یحزنهم أمر، فهذا النوع من الإیمان بعد الإسلام المذکور فافهم}} (المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۰۳).</ref>. بنابراین، کسانی که به عالی‌ترین مرتبه [[ایمان]] نائل می‌شوند، در [[مقام مخلَصین]] (خالص‌شدگان به [[عنایت پروردگار]]) قرار دارند. هرچند این مقام ذومراتب است، [[ولی در قرآن]] به طور خاص در مورد [[انبیاء]] و [[اولیاء]] [[معصوم]] {{عم}} به کار رفته است و دیگر [[انسان‌ها]]، تحت [[تعلیم]] [[مخلَصین]] معصوم {{عم}}، می‌توانند به مراتبی از [[اخلاص]] آنان نائل شوند<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش]]، [[فرید محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲]]، ص ۳۴۱-۳۴۷.</ref>.


=== توصیف مخلَصین در [[قرآن]] ===
== توصیف مخلَصین در [[قرآن]] ==
[[خداوند]] در قرآن، شخصیت‌های [[مخلَص]] را به سه نحو معرفی کرده است:
[[خداوند]] در قرآن، شخصیت‌های [[مخلَص]] را به سه نحو معرفی کرده است:


خط ۵۴: خط ۵۴:
ذیلاً به این موارد به نحو اختصار اشاره می‌گردد:
ذیلاً به این موارد به نحو اختصار اشاره می‌گردد:


==== صفات [[مخلَصین]] در [[قرآن]] ====
=== صفات [[مخلَصین]] در [[قرآن]] ===
بنابر آنچه به عنوان [[دلیل عقلی]] برای [[ضرورت]] وجود [[مخلَص]] بیان شد، می‌توان ویژگی‌های لازم [[جهت]] احراز چنین مقامی را [[استنباط]] نمود. قرآن چهار صفت یا [[مقام]] مهم [[بندگان]] مخلَص، که آنان را از دیگر [[مؤمنین]] ممتاز می‌گرداند، این‌گونه برشمرده است:
بنابر آنچه به عنوان [[دلیل عقلی]] برای [[ضرورت]] وجود [[مخلَص]] بیان شد، می‌توان ویژگی‌های لازم [[جهت]] احراز چنین مقامی را [[استنباط]] نمود. قرآن چهار صفت یا [[مقام]] مهم [[بندگان]] مخلَص، که آنان را از دیگر [[مؤمنین]] ممتاز می‌گرداند، این‌گونه برشمرده است:
# '''[[عجز]] [[شیطان]] از [[نفوذ]] در آنان''': شیطان بعد از رانده‌شدن از درگاه خداوند و قسم بر اغوای [[بنی‌آدم]]، خود ابراز عجز از نفوذ بر [[قلوب]] مخلَصین کرد. [[شاهد]] بر این مطلب، [[آیات]] [[سوره]] صاست که خداوند از زبان شیطان، بعد از [[اخراج]] از [[مقام قرب]]، می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«گفت: به ارجمندی تو سوگند که همگی آنان را گمراه خواهم کرد * بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره ص، آیه ۸۲-۸۳.</ref>. [[بدیهی]] است کسانی که شیطان ابراز عجز از نفوذ در ایشان می‌نماید، باید افرادی معصوم به [[عصمت الهی]] باشند؛ تا به امرالهی، بتوانند مقتدای دیگران باشند. در غیر این صورت، لازم می‌آید که خداوند امر به [[پیروی]] از [[گناهکار]] نماید؛ که عقلاً با [[حکمت الهی]] سازگار نیست و نقلاً نیز خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون کاری زشت کنند گویند: پدرانمان را بر همین کار یافته‌ایم و خداوند ما را به آن فرمان داده است، بگو: بی‌گمان خداوند به کار زشت فرمان نمی‌دهد؛ آیا درباره خداوند چیزی می‌گویید که نمی‌دانید؟» سوره اعراف، آیه ۲۸.</ref>.
# '''[[عجز]] [[شیطان]] از [[نفوذ]] در آنان''': شیطان بعد از رانده‌شدن از درگاه خداوند و قسم بر اغوای [[بنی‌آدم]]، خود ابراز عجز از نفوذ بر [[قلوب]] مخلَصین کرد. [[شاهد]] بر این مطلب، [[آیات]] [[سوره]] صاست که خداوند از زبان شیطان، بعد از [[اخراج]] از [[مقام قرب]]، می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«گفت: به ارجمندی تو سوگند که همگی آنان را گمراه خواهم کرد * بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره ص، آیه ۸۲-۸۳.</ref>. [[بدیهی]] است کسانی که شیطان ابراز عجز از نفوذ در ایشان می‌نماید، باید افرادی معصوم به [[عصمت الهی]] باشند؛ تا به امرالهی، بتوانند مقتدای دیگران باشند. در غیر این صورت، لازم می‌آید که خداوند امر به [[پیروی]] از [[گناهکار]] نماید؛ که عقلاً با [[حکمت الهی]] سازگار نیست و نقلاً نیز خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون کاری زشت کنند گویند: پدرانمان را بر همین کار یافته‌ایم و خداوند ما را به آن فرمان داده است، بگو: بی‌گمان خداوند به کار زشت فرمان نمی‌دهد؛ آیا درباره خداوند چیزی می‌گویید که نمی‌دانید؟» سوره اعراف، آیه ۲۸.</ref>.
۱۱۱٬۷۲۲

ویرایش