خانواده در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
«[[آل لوط]]» در [[آیات]] {{متن قرآن|إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref>«بجز خاندان لوط، که ما بیگمان همه آنان را رهایی میبخشیم» سوره حجر، آیه ۵۹.</ref>، {{متن قرآن|إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ}}<ref>«مگر همسرش را که معیّن کردهایم او از بازماندگان (در عذاب) باشد» سوره حجر، آیه ۶۰.</ref> به [[خانواده]] [[لوط]] <ref>مجمع البیان، ج ۶، ص۵۲۴.</ref> یا [[پیروان]] وی <ref>جامع البیان، ج ۱۴، ص۵۵؛ تفسیر ثعلبی، ج ۵، ص۳۴۵؛ تفسیر بغوی، ج ۳، ص۵۳؛ زاد المسیر، ج ۲، ص۵۳۷.</ref> [[تفسیر]] شده است؛ اما مقصود از آن همواره روشن نیست. ([[آل]]) «[[عشیره]]» به معنای مردان [[قبیله]] <ref>المصباح المنیر، ج ۲، ص۴۱۱؛ لسان العرب، ج ۴، ص۵۷۴، «عشر».</ref> ـ که در عرف [[عرب]] گفته میشود ده نفرند <ref>مجمع البحرین، ج ۳، ص۴۰۳، «عشر».</ref> ـ در [[خویشاوندان]] نزدیک از [[نسل]] [[پدر]] یا نیای مشترک <ref> لسان العرب، ج ۴، ص۵۷۴؛ مجمع البحرین، ج ۳، ص۴۰۳.</ref> به کار میرود و در [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> بر خویشاوندان نزدیک و در آیه {{متن قرآن|لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref> بر خویشاوندانی جز [[فرزندان]]، [[پدران]] و [[برادران]] دلالت میکند. <ref> التحقیق، ج ۸، ص۱۳۸، «عشر».</ref> | «[[آل لوط]]» در [[آیات]] {{متن قرآن|إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref>«بجز خاندان لوط، که ما بیگمان همه آنان را رهایی میبخشیم» سوره حجر، آیه ۵۹.</ref>، {{متن قرآن|إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ}}<ref>«مگر همسرش را که معیّن کردهایم او از بازماندگان (در عذاب) باشد» سوره حجر، آیه ۶۰.</ref> به [[خانواده]] [[لوط]] <ref>مجمع البیان، ج ۶، ص۵۲۴.</ref> یا [[پیروان]] وی <ref>جامع البیان، ج ۱۴، ص۵۵؛ تفسیر ثعلبی، ج ۵، ص۳۴۵؛ تفسیر بغوی، ج ۳، ص۵۳؛ زاد المسیر، ج ۲، ص۵۳۷.</ref> [[تفسیر]] شده است؛ اما مقصود از آن همواره روشن نیست. ([[آل]]) «[[عشیره]]» به معنای مردان [[قبیله]] <ref>المصباح المنیر، ج ۲، ص۴۱۱؛ لسان العرب، ج ۴، ص۵۷۴، «عشر».</ref> ـ که در عرف [[عرب]] گفته میشود ده نفرند <ref>مجمع البحرین، ج ۳، ص۴۰۳، «عشر».</ref> ـ در [[خویشاوندان]] نزدیک از [[نسل]] [[پدر]] یا نیای مشترک <ref> لسان العرب، ج ۴، ص۵۷۴؛ مجمع البحرین، ج ۳، ص۴۰۳.</ref> به کار میرود و در [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> بر خویشاوندان نزدیک و در آیه {{متن قرآن|لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref> بر خویشاوندانی جز [[فرزندان]]، [[پدران]] و [[برادران]] دلالت میکند. <ref> التحقیق، ج ۸، ص۱۳۸، «عشر».</ref> | ||
{{متن قرآن|فَصِيلَتِهِ}} در {{متن قرآن|وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ}}<ref>«و خاندانش که به او، جا (و سامان) میدادند» سوره معارج، آیه ۱۳.</ref> به معنای [[عشیره]] است. <ref>مفردات، ص۶۳۸، «فصل».</ref> موارد دیگری همچون {{متن قرآن|الْأَقْرَبِينَ}}<ref> سوره بقره، آیه ۱۸۰.</ref>، {{متن قرآن|أُوْلُواْ الْقُرْبَى }}<ref> سوره نساء، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|أَرْحَامَكُمْ}}<ref> سوره محمد، آیه 22.</ref>، {{متن قرآن|أُوْلُواْ الأَرْحَامِ}}<ref> سوره انفال، آیه ۷۵.</ref> گویای پیوند [[خویشاوندی]] و فامیلیاند. از آنجا که در [[فرهنگ]] [[مردمان]] دوران [[نزول]]، بخشیاز کارکردهای [[خانواده]] در محدوده خویشاوندی و درون [[قبیله]] تحقق مییافت، واژگان اخیر به خانواده به معنای قبیله اشاره میکنند. افزون بر این، در [[آیه]] {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا}}<ref>«و اوست که از آب بشری آفرید و او را نسبی و سببی نهاد و پروردگار تو تواناست» سوره فرقان، آیه ۵۴.</ref> به هر دو نوع [[ارتباط]] [[خانوادگی]] نسبی و [[زناشویی]] اشاره شده است. {{متن قرآن|امْرَأَتَ}}، {{متن قرآن|الرِّجَالُ}}، {{متن قرآن|أَزْوَاجٌ}}، {{متن قرآن|ذُرِّيَّاتِنَا }}<ref> سوره فرقان، آیه ۷۴.</ref>، {{متن قرآن|الْوَالِدَيْنِ}}<ref> سوره بقره، آیه ۸۳.</ref>، {{متن قرآن|وَالِدَةٌ}}<ref> سوره بقره، آیه ۲۳۳.</ref>، {{متن قرآن|أَوْلَادَ}}<ref> سوره بقره، آیه 233.</ref>، {{متن قرآن| آبَاؤُكُمْ }}<ref> سوره توبه، آیه ۲۴.</ref>، {{وَأَبْنَاؤُكُمْ }}<ref> سوره توبه، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|أَخٌ }}<ref> سوره نساء، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|أُخْتٌ}}<ref> سوره نساء، آیه 12.</ref> و مشتقات برخی از آنها نیز به برخی اعضای خانواده اشاره میکنند. در مواردی بیکاربرد واژهای خاص، به مفاهیم مرتبط با خانواده اشاره شده است که بیشتر درباره نقش اعضا، کارکردها، [[قوانین]] و آسیبهای آن است. {{متن قرآن|وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و اگر آنان را پیش از آمیزش و پس از آنکه کابین بریدهاید طلاق دهید پرداخت نیمی از کابین بر عهده شماست مگر آنان خود از آن بگذرند یا آن کس که رشته ازدواج در کف اوست در گذرد و گذشت کردنتان به پرهیزگاری نزدیکتر است و بخشش را میان خود فراموش مکنید که خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۷.</ref>.<ref>[[مهدی ملکمحمدی|ملکمحمدی، مهدی]]، [[خانواده (مقاله)|مقاله «خانواده»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | {{متن قرآن|فَصِيلَتِهِ}} در {{متن قرآن|وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ}}<ref>«و خاندانش که به او، جا (و سامان) میدادند» سوره معارج، آیه ۱۳.</ref> به معنای [[عشیره]] است. <ref>مفردات، ص۶۳۸، «فصل».</ref> موارد دیگری همچون {{متن قرآن|الْأَقْرَبِينَ}}<ref> سوره بقره، آیه ۱۸۰.</ref>، {{متن قرآن|أُوْلُواْ الْقُرْبَى }}<ref> سوره نساء، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|أَرْحَامَكُمْ}}<ref> سوره محمد، آیه 22.</ref>، {{متن قرآن|أُوْلُواْ الأَرْحَامِ}}<ref> سوره انفال، آیه ۷۵.</ref> گویای پیوند [[خویشاوندی]] و فامیلیاند. از آنجا که در [[فرهنگ]] [[مردمان]] دوران [[نزول]]، بخشیاز کارکردهای [[خانواده]] در محدوده خویشاوندی و درون [[قبیله]] تحقق مییافت، واژگان اخیر به خانواده به معنای قبیله اشاره میکنند. افزون بر این، در [[آیه]] {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا}}<ref>«و اوست که از آب بشری آفرید و او را نسبی و سببی نهاد و پروردگار تو تواناست» سوره فرقان، آیه ۵۴.</ref> به هر دو نوع [[ارتباط]] [[خانوادگی]] نسبی و [[زناشویی]] اشاره شده است. {{متن قرآن|امْرَأَتَ}}، {{متن قرآن|الرِّجَالُ}}، {{متن قرآن|أَزْوَاجٌ}}، {{متن قرآن|ذُرِّيَّاتِنَا }}<ref> سوره فرقان، آیه ۷۴.</ref>، {{متن قرآن|الْوَالِدَيْنِ}}<ref> سوره بقره، آیه ۸۳.</ref>، {{متن قرآن|وَالِدَةٌ}}<ref> سوره بقره، آیه ۲۳۳.</ref>، {{متن قرآن|أَوْلَادَ}}<ref> سوره بقره، آیه 233.</ref>، {{متن قرآن| آبَاؤُكُمْ }}<ref> سوره توبه، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن| وَأَبْنَاؤُكُمْ }}<ref> سوره توبه، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|أَخٌ }}<ref> سوره نساء، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|أُخْتٌ}}<ref> سوره نساء، آیه 12.</ref> و مشتقات برخی از آنها نیز به برخی اعضای خانواده اشاره میکنند. در مواردی بیکاربرد واژهای خاص، به مفاهیم مرتبط با خانواده اشاره شده است که بیشتر درباره نقش اعضا، کارکردها، [[قوانین]] و آسیبهای آن است. {{متن قرآن|وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و اگر آنان را پیش از آمیزش و پس از آنکه کابین بریدهاید طلاق دهید پرداخت نیمی از کابین بر عهده شماست مگر آنان خود از آن بگذرند یا آن کس که رشته ازدواج در کف اوست در گذرد و گذشت کردنتان به پرهیزگاری نزدیکتر است و بخشش را میان خود فراموش مکنید که خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۷.</ref>.<ref>[[مهدی ملکمحمدی|ملکمحمدی، مهدی]]، [[خانواده (مقاله)|مقاله «خانواده»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | ||
== [[نظام]] [[خانواده]] در دو دوره پیش و پس از [[نزول قرآن]] در شبه [[جزیره عرب]] == | == [[نظام]] [[خانواده]] در دو دوره پیش و پس از [[نزول قرآن]] در شبه [[جزیره عرب]] == | ||
[[نهاد خانواده]] در میان [[اعراب]] پیش از [[اسلام]]، با نظام قبیلهای ارتباطی ویژه داشت و پارهای کارکردهای خانواده در سطح [[قبیله]] تحقق مییافت. شیء عمومی با خصوصی هیچ گونه تفاوتی نداشت و افراد دست کم به ظاهر، همگی دارای [[حقوق]] و [[وظایف]] قبیلهای بودند و هر یک برپایه [[احساس مسئولیت]] قبیلهای و به [[روح]] [[برادری]] و [[همسایگی]] به وظایف خود میپرداخت. <ref>تاریخ العرب القدیم، ص۱۹۰.</ref> آنان همچون یک شخص به شمار میآمدند و [[دارایی]] خانواده میان همه اعضای آن مشترک بود، از این رو برای [[خونخواهی]] از یکی، همگی [[بسیج]] میشدند؛<ref> الاسرة والمجتمع، ص۸ - ۹.</ref> حتی آنان نیز که مانند [[قریش]] به [[شهرنشینی]] روی آوردند از [[روحیه]] [[همکاری]] قبیلهای و قومگرایی برکنار نمانده بودند. <ref>المفصل، ج ۴، ص۲۶.</ref> در میان مراتب موجود در قبیله، [[خانه]] و خانواده کوچکترین واحد و هسته مرکزی آن بود که چگونگی آن در شکل کلی قبیله بسیار اثر داشت <ref> المفصل، ج ۴، ص۴۲۰.</ref> و از شکل [[پدر]] شاهی و [[تسلط]] کامل پدر بر خانواده[[پیروی]] میکرد. <ref> تاریخ تمدن، ج ۱، ص۳۴۱.</ref> در واقع، مرد به سبب [[توانمندی]] [[جسمانی]] بیشتر نسبت به [[زن]]، [[رئیس]] خانواده به شمار میرفت و از [[حقوقی]] ویژه برخوردار بود. <ref>المفصل، ج ۴، ص۶۰۸ - ۶۰۹.</ref> کاربرد واژه «بعل» {{متن قرآن|وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«و اگر زنی از کنارهگیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جانها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.</ref> به معنای صاحب و [[مالک]] درباره شوهر <ref> لسان العرب، ج ۱۱، ص۵۸ ـ ۵۹؛ تاج العروس، ج ۱۴، ص۵۷؛ نیز: مفردات، ص۱۳۵، «بعل».</ref> مؤید [[برتری]] [[اجتماعی]] مردان است. | [[نهاد خانواده]] در میان [[اعراب]] پیش از [[اسلام]]، با نظام قبیلهای ارتباطی ویژه داشت و پارهای کارکردهای خانواده در سطح [[قبیله]] تحقق مییافت. شیء عمومی با خصوصی هیچ گونه تفاوتی نداشت و افراد دست کم به ظاهر، همگی دارای [[حقوق]] و [[وظایف]] قبیلهای بودند و هر یک برپایه [[احساس مسئولیت]] قبیلهای و به [[روح]] [[برادری]] و [[همسایگی]] به وظایف خود میپرداخت. <ref>تاریخ العرب القدیم، ص۱۹۰.</ref> آنان همچون یک شخص به شمار میآمدند و [[دارایی]] خانواده میان همه اعضای آن مشترک بود، از این رو برای [[خونخواهی]] از یکی، همگی [[بسیج]] میشدند؛<ref> الاسرة والمجتمع، ص۸ - ۹.</ref> حتی آنان نیز که مانند [[قریش]] به [[شهرنشینی]] روی آوردند از [[روحیه]] [[همکاری]] قبیلهای و قومگرایی برکنار نمانده بودند. <ref>المفصل، ج ۴، ص۲۶.</ref> در میان مراتب موجود در قبیله، [[خانه]] و خانواده کوچکترین واحد و هسته مرکزی آن بود که چگونگی آن در شکل کلی قبیله بسیار اثر داشت <ref> المفصل، ج ۴، ص۴۲۰.</ref> و از شکل [[پدر]] شاهی و [[تسلط]] کامل پدر بر خانواده[[پیروی]] میکرد. <ref> تاریخ تمدن، ج ۱، ص۳۴۱.</ref> در واقع، مرد به سبب [[توانمندی]] [[جسمانی]] بیشتر نسبت به [[زن]]، [[رئیس]] خانواده به شمار میرفت و از [[حقوقی]] ویژه برخوردار بود. <ref>المفصل، ج ۴، ص۶۰۸ - ۶۰۹.</ref> کاربرد واژه «بعل» {{متن قرآن|وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«و اگر زنی از کنارهگیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جانها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.</ref> به معنای صاحب و [[مالک]] درباره شوهر <ref> لسان العرب، ج ۱۱، ص۵۸ ـ ۵۹؛ تاج العروس، ج ۱۴، ص۵۷؛ نیز: مفردات، ص۱۳۵، «بعل».</ref> مؤید [[برتری]] [[اجتماعی]] مردان است. |