پرش به محتوا

قوم یهود در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ ژوئن ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'ه. ق)' به 'ﻫ.ق)'
جز (جایگزینی متن - 'ه. ق)' به 'ﻫ.ق)')
خط ۶۹: خط ۶۹:
دیدم شمشیری برهنه در دست دارد و با سه تن از یهود پیش می‌آید، به او [[حمله]] کرده و او را کشتم و دیگران که همراهش بودند گریختند و هنوز چندان دور نشده‌اند، چند نفر با من بفرست که امید است به آنها دست یابیم! رسول خدا {{صل}} ده نفر همراه او روانه کرد که از آن جمله [[ابودجانه]] و [[سهل بن حنیف]] بود، پس به دنبال آنها روان شدند و پیش از آنکه به قلعه [[پناه]] برند به آنها رسیده و آنان را کشتند و سرهای‌شان را نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آوردند. حضرت دستور فرمود آن سرها را در چاه‌های بنی‌حطمه افکندند و همین داستان سبب [[فتح]] قلعه‌های [[بنی النضیر]] شد. در همان شب [[کعب بن اشرف]] کشته، عرصه بر آنها تنگ شد، ایشان به واسطه [[ترس]] و وحشتی که [[خدای تعالی]] در [[دل]] ایشان افکنده بود [[جلاء]] و رفتن را قبول کردند.
دیدم شمشیری برهنه در دست دارد و با سه تن از یهود پیش می‌آید، به او [[حمله]] کرده و او را کشتم و دیگران که همراهش بودند گریختند و هنوز چندان دور نشده‌اند، چند نفر با من بفرست که امید است به آنها دست یابیم! رسول خدا {{صل}} ده نفر همراه او روانه کرد که از آن جمله [[ابودجانه]] و [[سهل بن حنیف]] بود، پس به دنبال آنها روان شدند و پیش از آنکه به قلعه [[پناه]] برند به آنها رسیده و آنان را کشتند و سرهای‌شان را نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آوردند. حضرت دستور فرمود آن سرها را در چاه‌های بنی‌حطمه افکندند و همین داستان سبب [[فتح]] قلعه‌های [[بنی النضیر]] شد. در همان شب [[کعب بن اشرف]] کشته، عرصه بر آنها تنگ شد، ایشان به واسطه [[ترس]] و وحشتی که [[خدای تعالی]] در [[دل]] ایشان افکنده بود [[جلاء]] و رفتن را قبول کردند.


چون خروج از دیار را قبول نمودند، [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: به شرط آنکه [[اسلحه]] خود را بگذارید و آن قدر [[اموال]] که بر چهارپایان شما می‌توان گرفت با خود ببرید. آنها بر این وجه [[رضایت]] دادند. نقل شده که وقتی [[یهود]] دل بر جلاء [[وطن]] نهادند چون دانستند که منازل ایشان به دست [[مؤمنان]] خواهد افتاد لذا خانه‌های خود را به دست خود خراب می‌کردند، لکن سرانجام آنان نیز مجبور شدند دارایی‌های خود را بر شتران بار کرده و بدون بردن سلاح‌های خود در سال ۴ (ه. ق) به [[شام]] [[تبعید]] شدند و رسول خدا {{صل}} قسمتی از اموال ایشان را به [[غنیمت]] گرفت و سپس میان [[مهاجرین]] پیشین تقسیم کرد<ref>الفین، ص۷۶۳؛ ارشاد، ج۱، ص۸۲.</ref>.
چون خروج از دیار را قبول نمودند، [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: به شرط آنکه [[اسلحه]] خود را بگذارید و آن قدر [[اموال]] که بر چهارپایان شما می‌توان گرفت با خود ببرید. آنها بر این وجه [[رضایت]] دادند. نقل شده که وقتی [[یهود]] دل بر جلاء [[وطن]] نهادند چون دانستند که منازل ایشان به دست [[مؤمنان]] خواهد افتاد لذا خانه‌های خود را به دست خود خراب می‌کردند، لکن سرانجام آنان نیز مجبور شدند دارایی‌های خود را بر شتران بار کرده و بدون بردن سلاح‌های خود در سال ۴ (.ق) به [[شام]] [[تبعید]] شدند و رسول خدا {{صل}} قسمتی از اموال ایشان را به [[غنیمت]] گرفت و سپس میان [[مهاجرین]] پیشین تقسیم کرد<ref>الفین، ص۷۶۳؛ ارشاد، ج۱، ص۸۲.</ref>.


[[خداوند]] در باب [[بنی نضیر]] [[آیه]] نازل کرد: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب را از خانه‌هایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمی‌کردید که بیرون روند و (خودشان) گمان می‌کردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمی‌بردند بدیشان رسید و در دل‌هایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانه‌های خویش را ویران می‌کردند؛ پس ای دیده‌وران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۱۳۴.</ref>.
[[خداوند]] در باب [[بنی نضیر]] [[آیه]] نازل کرد: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب را از خانه‌هایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمی‌کردید که بیرون روند و (خودشان) گمان می‌کردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمی‌بردند بدیشان رسید و در دل‌هایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانه‌های خویش را ویران می‌کردند؛ پس ای دیده‌وران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۱۳۴.</ref>.


===== [[بنی‌قریظه]] =====
===== [[بنی‌قریظه]] =====
آنها پیمان‌شان را با [[پیامبر]] شکستند و با [[کفار]] [[قریش]] در [[احزاب]] [[ائتلاف]] کردند و توسط پیامبر در سال ۵ (ه. ق) مردان‌شان کشته و [[زنان]] و فرزندان‌شان [[اسیر]] شدند<ref>طبری، ج۲، ص۴۸۸.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۱۳۸.</ref>.
آنها پیمان‌شان را با [[پیامبر]] شکستند و با [[کفار]] [[قریش]] در [[احزاب]] [[ائتلاف]] کردند و توسط پیامبر در سال ۵ (.ق) مردان‌شان کشته و [[زنان]] و فرزندان‌شان [[اسیر]] شدند<ref>طبری، ج۲، ص۴۸۸.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۱۳۸.</ref>.


بعد از [[جنگ احزاب]] و [[پیروزی]] [[سپاه اسلام]] و متفرق شدن [[سپاه قریش]] و خفت یهود به ویژه بنی‌قریظه که [[پیمان‌شکنی]] کرده بودند، [[مؤمنان]] با [[خیال]] آسوده به خانه‌های خویش بازگشتند تا این پیروزی [[خدادادی]] را [[جشن]] بگیرند؛ اما چند [[ساعت]] بعد، یعنی پس از [[نماز ظهر]] به [[امامت]] [[رسول خدا]]، [[بلال حبشی]] به [[دستور پیامبر]] {{صل}} بر بام [[مسجد]] رفت و فریاد برآورد: هر که [[مطیع]] رسول خدا است، [[نماز عصر]] را در بنی‌قریظه اقامه کند. مؤمنان با شنیدن این [[پیام]]، هر کاری را که داشتند کنار گذاشتند و خود را به [[مسجدالنبی]] رساندند تا آن [[جماعت]] مکار و [[خیانت]] پیشه را به [[مجازات]] برسانند.
بعد از [[جنگ احزاب]] و [[پیروزی]] [[سپاه اسلام]] و متفرق شدن [[سپاه قریش]] و خفت یهود به ویژه بنی‌قریظه که [[پیمان‌شکنی]] کرده بودند، [[مؤمنان]] با [[خیال]] آسوده به خانه‌های خویش بازگشتند تا این پیروزی [[خدادادی]] را [[جشن]] بگیرند؛ اما چند [[ساعت]] بعد، یعنی پس از [[نماز ظهر]] به [[امامت]] [[رسول خدا]]، [[بلال حبشی]] به [[دستور پیامبر]] {{صل}} بر بام [[مسجد]] رفت و فریاد برآورد: هر که [[مطیع]] رسول خدا است، [[نماز عصر]] را در بنی‌قریظه اقامه کند. مؤمنان با شنیدن این [[پیام]]، هر کاری را که داشتند کنار گذاشتند و خود را به [[مسجدالنبی]] رساندند تا آن [[جماعت]] مکار و [[خیانت]] پیشه را به [[مجازات]] برسانند.
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش