اولو الامر در حدیث: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ه. ق)' به 'ﻫ.ق)'
(←پانویس) |
جز (جایگزینی متن - 'ه. ق)' به 'ﻫ.ق)') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== مدارک روایی از شیعه و سنی == | == مدارک روایی از شیعه و سنی == | ||
=== مدارک [[اهل سنت]] === | === مدارک [[اهل سنت]] === | ||
# [[مجاهد]] در [[تفسیر]] خود تصریح مینماید که [[آیه اولیالامر]] در [[شأن]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[جنگ تبوک]] نازل شد: [[مجاهد]]: مینویسد این [[آیه]] در باره [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نازل شد موقعی که [[پیامبر اکرم]] او را [[جانشین]] خود قرار داد در [[مدینه]]، عرض کرد یا [[رسول الله]] مرا جانشین خود بین [[زنان]] و بچهها قرار دادهای فرمود [[یا علی]] [[راضی]] نیستی که نسبت به من مانند [[هارون]] نسبت به موسی باشی آن موقع که به او گفت: {{متن قرآن|اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ}}؟ {{متن قرآن|وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}. پس پیامبر اکرم [[علی بن ابی طالب]] را [[اختیار]]دار [[امت]] قرار داد، آن موقعی که پیامبر اکرم او را جانشین خود در مدینه گذاشت دستور داد [[مردم]] از او [[اطاعت]] کنند و [[مخالفت]] با او ننمایند<ref>{{متن حدیث|عَنْ مُجَاهِدٍ [فِي قَوْلِهِ تَعَالَى]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا}} يَعْنِي [الَّذِينَ] صَدَقُوا بِالتَّوْحِيدِ {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ}} يَعْنِي فِي فَرَائِضِهِ {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}} يَعْنِي فِي سُنَّتِهِ {{متن قرآن|وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} قَالَ: نَزَلَتْ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حِينَ خَلَّفَهُ رَسُولُ اللَّهِ بِالْمَدِينَةِ فَقَالَ: أَ تُخَلِّفُنِي عَلَى النِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ فَقَالَ: أَمَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى حِينَ قَالَ لَهُ: {{متن قرآن|اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ}} فَقَالَ اللَّهُ: {{متن قرآن|وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} قَالَ: [هُوَ] عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَلَّاهُ اللَّهُ الْأَمْرَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ فِي حَيَاتِهِ- حِينَ خَلَّفَهُ رَسُولُ اللَّهِ بِالْمَدِينَةِ، فَأَمَرَ اللَّهُ الْعِبَادَ بِطَاعَتِهِ وَ تَرْكِ خِلَافِهِ}}؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل (ط. مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۹ | # [[مجاهد]] در [[تفسیر]] خود تصریح مینماید که [[آیه اولیالامر]] در [[شأن]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[جنگ تبوک]] نازل شد: [[مجاهد]]: مینویسد این [[آیه]] در باره [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نازل شد موقعی که [[پیامبر اکرم]] او را [[جانشین]] خود قرار داد در [[مدینه]]، عرض کرد یا [[رسول الله]] مرا جانشین خود بین [[زنان]] و بچهها قرار دادهای فرمود [[یا علی]] [[راضی]] نیستی که نسبت به من مانند [[هارون]] نسبت به موسی باشی آن موقع که به او گفت: {{متن قرآن|اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ}}؟ {{متن قرآن|وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}. پس پیامبر اکرم [[علی بن ابی طالب]] را [[اختیار]]دار [[امت]] قرار داد، آن موقعی که پیامبر اکرم او را جانشین خود در مدینه گذاشت دستور داد [[مردم]] از او [[اطاعت]] کنند و [[مخالفت]] با او ننمایند<ref>{{متن حدیث|عَنْ مُجَاهِدٍ [فِي قَوْلِهِ تَعَالَى]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا}} يَعْنِي [الَّذِينَ] صَدَقُوا بِالتَّوْحِيدِ {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ}} يَعْنِي فِي فَرَائِضِهِ {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}} يَعْنِي فِي سُنَّتِهِ {{متن قرآن|وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} قَالَ: نَزَلَتْ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حِينَ خَلَّفَهُ رَسُولُ اللَّهِ بِالْمَدِينَةِ فَقَالَ: أَ تُخَلِّفُنِي عَلَى النِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ فَقَالَ: أَمَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى حِينَ قَالَ لَهُ: {{متن قرآن|اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ}} فَقَالَ اللَّهُ: {{متن قرآن|وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} قَالَ: [هُوَ] عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَلَّاهُ اللَّهُ الْأَمْرَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ فِي حَيَاتِهِ- حِينَ خَلَّفَهُ رَسُولُ اللَّهِ بِالْمَدِينَةِ، فَأَمَرَ اللَّهُ الْعِبَادَ بِطَاعَتِهِ وَ تَرْكِ خِلَافِهِ}}؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل (ط. مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۹ ﻫ.ق)، ج۱۴، ص۳۵۰.</ref>. ابوبصير میگويد: از [[امام صادق]]{{ع}} درباره قول خداى عز و جل {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} پرسيدم، فرمود: درباره [[على بن ابى طالب]] و [[حسن]] و حسين{{ع}} نازل شده است (زيرا در آن [[زمان]] همان سه نفر از [[ائمه]] حاضر بودند)، به حضرت عرض كردم: [[مردم]] ميگويند: چرا نام على و خانوادهاش در كتاب خداى عز و جل برده نشده؟ فرمود: به آنها بگو: آيه [[نماز]]، بر پيغمبر{{صل}} نازل شد و سه ركعتى و چهار ركعتى آن نامبرده نشد تا اينكه پيغمبر{{صل}} خود براى مردم بيان كرد و آيه زكاة بر آن حضرت نازل شد و نامبرده نشد كه زكاة از هر چهل [[درهم]] يك درهم است، تا اينكه خود پيغمبر آن را براى مردم شرح داد و امر به [[حج]] نازل شد و به مردم نگفت هفت دور [[طواف]] كنيد تا اينكه خود پيغمبر براى آنها توضيح داد. و آيه {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} نازل شد و در باره على و حسن و حسين هم نازل شد، پس پيغمبر{{صل}} درباره على{{ع}} فرمود: «هر كه را من مولا و آقايم على مولا و آقاست» و باز فرمود: درباره كتاب [[خدا]] و [[اهل]] بيتم به شما سفارش ميكنم. من از خداى عز و جل خواستهام كه ميان آنها جدائى نيندازد تا آنها را در سر [[حوض]] به من رساند، خدا خواسته مرا [[عطا]] كرد<ref>{{متن حدیث|ابوالنضر عیاشی... أَبِي بَصِيرٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{عم}}، أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} قَالَ: نَزَلَتْ فِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ. قُلْتُ: إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ: فَمَا مَنَعَهُ أَنْ يُسَمِّي عَلِيّاً وَ أَهْلَ بَيْتِهِ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{عم}}: قُولُوا لَهُمْ: إِنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ عَلَى رَسُولِهِ الصَّلَاةَ وَ لَمْ يُسَمِّ ثَلَاثاً وَ لَا أَرْبَعاً- حَتَّى كَانَ رَسُولُ اللَّهِ هُوَ الَّذِي فَسَّرَ ذَلِكَ، وَ أَنْزَلَ الْحَجَّ فَلَمْ يُنْزِلْ: طُوفُوا سَبْعاً حَتَّى فَسَّرَ ذَلِكَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنْزَلَ: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} فَنَزَلَتْ فِي عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ، وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: أُوصِيكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ أَهْلِ بَيْتِي إِنِّي سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ لَا يُفَرِّقَ بَيْنَهُمَا- حَتَّى يُورِدَهُمَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَأَعْطَانِي ذَلِكَ}}، احقاق الحق و ازهاق الباطل (ط. مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۹ ﻫ.ق)، ج۱۴، ص۳۵۰.</ref>. | ||
# بنابر نقل «ابن حمّویَة» که از علمای برجسته عامه است، در [[زمان]] [[خلافت عثمان]]، در [[مجلسی]] که بیش از دویست نفر از اکابر [[اصحاب]] از [[مهاجر]] و [[انصار]] حضور داشتند (و به نام برخی از معاریف آنان ذیلاً اشاره میکنیم) امیرالمؤمنین علی {{ع}} [[احتجاجات]] مهمی با آنان در [[اثبات]] [[حقانیت]] خود به [[آیات قرآن]] مینماید. ایشان از جمله به [[آیه]] مورد بحث [[استشهاد]] میکند و همگی حضار نیز میپذیرند. ذیلاً به بخش کوچکی از این [[روایت]] اشاره میکنیم: «[[أبو إسحاق]] إبراهیم بن سعدالدین بن حمویة با سندهای خود از [[سلیم بن قیس هلالی]] روایت میکند و میگوید: در ايام [[خلافت]] [[عثمان بن عفان]]، گروهى از مهاجرين و [[انصار]] را ديدم كه در جانبى از [[مسجد]] النبى{{صل}} نشسته بودند و [[حضرت على]]{{ع}} در گوشهاى از مسجد جلب توجه مىكرد، آن حلقه در [[فضائل]] و امتيازات خودشان بحث مىكردند، تا اينكه به قريش و فضل و سابقه و [[هجرت]] آن پرداخته و استناد به گوشهاى از فرمايشات پيامبر در فضل آنان نمودند كه في المثل فرموده: «[[رهبران]] از قبيله قريشند» و نيز: «[[مردم]] همه پيروان قريشند و ايشان پيشواى [[عرب]] مىباشند»، و نيز: «به قبيله قريش [[دشنام]] مدهيد»، و نيز: «نيرو و قوت هر مرد قرشى مانند دو مرد غير قرشى است» و نيز: «هر كه قصد خوارى و [[ذلت]] قريش را نمايد [[خداوند]] او را [[خوار]] سازد». [و از مهاجرين سخن به ميان آمد، و آنچه در [[شأن]] ايشان در [[قرآن]] آمده و آنان را بر انصار مقدم داشته و خلاصه هر ستايشى كه خداوند عز و جل در قرآن و نيز فضيلتى كه در كلام [[رسول خدا]]{{صل}} آمده ذكر كردند]. تا اينكه ذكر فضل و سابقه و [[نصرت]] انصار به ميان آمد، و آنچه در قرآن از ايشان ستايش شده، و آنچه پيامبر{{صل}} در فضيلت ايشان فرموده [همچون: «انصار محل [[راز]] و سر و [[امانت]] منند» و: «هر كه انصار را [[دوست]] بدارد [[خدا]] نيز او را [[محبوب]] دارد، و هر كه به ايشان [[بغض]] ورزد مبغوض خداوند شود»، و: «هيچ فرد مؤمنى به خدا و پيامبر به انصار بغض نمىورزد» و: «اگر تمام مردم به گروههاى مختلف داخل شوند من به گروه انصار مىروم»]. و در ادامه اشاره به [[مدح]] رسول خدا{{صل}} در تشييع جنازه [[سعد بن معاذ]] نمودند كه فرمود: «[[عرش]] خداوند از [[مرگ]] سعد به لرزه در آمد» و هنگامى كه از يمن پارچههايى نزد آن حضرت آوردند كه موجب شگفتى همگان شد فرمود: «پارچههاى سعد بن معاذ در [[بهشت]] از تمام آنها زيباتر است»، و نيز در فضل حنظلة بن أبى عامر كه ملائكه او را [[غسل]] دادند و از [[عاصم بن ثابت]] كه زنبوران جنازه او را از قصد [[سوء]] [[دشمن]] [[محافظت]] كردند. و سپس هر كدام از افراد برجسته خود را اسم بردند كه فلانى از ماست! فلانى از ماست. و قريش گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} از ماست، [[حمزه]] از ماست، جعفر از ماست، عبيدة بن الحارث و زيد بن حارثه و [[أبوبكر]] و [[عمر]] و سعد و أبو عبيده و سالم و [[عبد الرحمن بن عوف]] همه از ما هستند<ref>{{متن حدیث|رَأَيْتُ عَلِيّاً {{ع}} فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} فِي خِلَافَةِ عُثْمَانَ وَ جَمَاعَةٌ يَتَحَدَّثُونَ وَ يَتَذَاكَرُونَ الْعِلْمَ فَذَكَرُوا قُرَيْشاً وَ فَضْلَهَا وَ سَوَابِقَهَا وَ هِجْرَتَهَا وَ مَا قَالَ فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} مِنَ الْفَضْلِ مِثْلَ قَوْلِهِ {{صل}} الْأَئِمَّةُ مِنْ قُرَيْشٍ وَ قَوْلِهِ {{صل}} النَّاسُ تَبَعٌ لِقُرَيْشٍ وَ قُرَيْشٌ أَئِمَّةُ الْعَرَبِ الی ان قال بعد ذکر مفاخرة کل [[حی]] برجال قومه. و فی الحلقة أکثر من مائتی [[رجل]] فیهم [[علی بن أبی طالب]] {{ع}} و [[سعد بن أبی وقاص]] و [[عبدالرحمن بن عوف]] والزبیر و [[طلحة]] و [[المقداد]] و [[هاشم بن عتیبه]] و [[عبدالله بن عمر]] و [[الحسن]] و الحسین {{عم}} و انی [[عباس]] و [[محمد بن ابی بکر]] و [[عبدالله بن جعفر]] و من الأنصار [[ابی بن کعب]] و [[زید بن ثابت]] و [[أبو أیوب الأنصاری]] و [[أبوالهیثم بین التیهان]] و [[محمد بن مسلمة]] و [[قیس بن سعد بن عبادة]] و [[جابر بن عبدالله]] و [[أنس بن مالک]] و [[زید بن أرقم]] و...}}.</ref>. | # بنابر نقل «ابن حمّویَة» که از علمای برجسته عامه است، در [[زمان]] [[خلافت عثمان]]، در [[مجلسی]] که بیش از دویست نفر از اکابر [[اصحاب]] از [[مهاجر]] و [[انصار]] حضور داشتند (و به نام برخی از معاریف آنان ذیلاً اشاره میکنیم) امیرالمؤمنین علی {{ع}} [[احتجاجات]] مهمی با آنان در [[اثبات]] [[حقانیت]] خود به [[آیات قرآن]] مینماید. ایشان از جمله به [[آیه]] مورد بحث [[استشهاد]] میکند و همگی حضار نیز میپذیرند. ذیلاً به بخش کوچکی از این [[روایت]] اشاره میکنیم: «[[أبو إسحاق]] إبراهیم بن سعدالدین بن حمویة با سندهای خود از [[سلیم بن قیس هلالی]] روایت میکند و میگوید: در ايام [[خلافت]] [[عثمان بن عفان]]، گروهى از مهاجرين و [[انصار]] را ديدم كه در جانبى از [[مسجد]] النبى{{صل}} نشسته بودند و [[حضرت على]]{{ع}} در گوشهاى از مسجد جلب توجه مىكرد، آن حلقه در [[فضائل]] و امتيازات خودشان بحث مىكردند، تا اينكه به قريش و فضل و سابقه و [[هجرت]] آن پرداخته و استناد به گوشهاى از فرمايشات پيامبر در فضل آنان نمودند كه في المثل فرموده: «[[رهبران]] از قبيله قريشند» و نيز: «[[مردم]] همه پيروان قريشند و ايشان پيشواى [[عرب]] مىباشند»، و نيز: «به قبيله قريش [[دشنام]] مدهيد»، و نيز: «نيرو و قوت هر مرد قرشى مانند دو مرد غير قرشى است» و نيز: «هر كه قصد خوارى و [[ذلت]] قريش را نمايد [[خداوند]] او را [[خوار]] سازد». [و از مهاجرين سخن به ميان آمد، و آنچه در [[شأن]] ايشان در [[قرآن]] آمده و آنان را بر انصار مقدم داشته و خلاصه هر ستايشى كه خداوند عز و جل در قرآن و نيز فضيلتى كه در كلام [[رسول خدا]]{{صل}} آمده ذكر كردند]. تا اينكه ذكر فضل و سابقه و [[نصرت]] انصار به ميان آمد، و آنچه در قرآن از ايشان ستايش شده، و آنچه پيامبر{{صل}} در فضيلت ايشان فرموده [همچون: «انصار محل [[راز]] و سر و [[امانت]] منند» و: «هر كه انصار را [[دوست]] بدارد [[خدا]] نيز او را [[محبوب]] دارد، و هر كه به ايشان [[بغض]] ورزد مبغوض خداوند شود»، و: «هيچ فرد مؤمنى به خدا و پيامبر به انصار بغض نمىورزد» و: «اگر تمام مردم به گروههاى مختلف داخل شوند من به گروه انصار مىروم»]. و در ادامه اشاره به [[مدح]] رسول خدا{{صل}} در تشييع جنازه [[سعد بن معاذ]] نمودند كه فرمود: «[[عرش]] خداوند از [[مرگ]] سعد به لرزه در آمد» و هنگامى كه از يمن پارچههايى نزد آن حضرت آوردند كه موجب شگفتى همگان شد فرمود: «پارچههاى سعد بن معاذ در [[بهشت]] از تمام آنها زيباتر است»، و نيز در فضل حنظلة بن أبى عامر كه ملائكه او را [[غسل]] دادند و از [[عاصم بن ثابت]] كه زنبوران جنازه او را از قصد [[سوء]] [[دشمن]] [[محافظت]] كردند. و سپس هر كدام از افراد برجسته خود را اسم بردند كه فلانى از ماست! فلانى از ماست. و قريش گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} از ماست، [[حمزه]] از ماست، جعفر از ماست، عبيدة بن الحارث و زيد بن حارثه و [[أبوبكر]] و [[عمر]] و سعد و أبو عبيده و سالم و [[عبد الرحمن بن عوف]] همه از ما هستند<ref>{{متن حدیث|رَأَيْتُ عَلِيّاً {{ع}} فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} فِي خِلَافَةِ عُثْمَانَ وَ جَمَاعَةٌ يَتَحَدَّثُونَ وَ يَتَذَاكَرُونَ الْعِلْمَ فَذَكَرُوا قُرَيْشاً وَ فَضْلَهَا وَ سَوَابِقَهَا وَ هِجْرَتَهَا وَ مَا قَالَ فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} مِنَ الْفَضْلِ مِثْلَ قَوْلِهِ {{صل}} الْأَئِمَّةُ مِنْ قُرَيْشٍ وَ قَوْلِهِ {{صل}} النَّاسُ تَبَعٌ لِقُرَيْشٍ وَ قُرَيْشٌ أَئِمَّةُ الْعَرَبِ الی ان قال بعد ذکر مفاخرة کل [[حی]] برجال قومه. و فی الحلقة أکثر من مائتی [[رجل]] فیهم [[علی بن أبی طالب]] {{ع}} و [[سعد بن أبی وقاص]] و [[عبدالرحمن بن عوف]] والزبیر و [[طلحة]] و [[المقداد]] و [[هاشم بن عتیبه]] و [[عبدالله بن عمر]] و [[الحسن]] و الحسین {{عم}} و انی [[عباس]] و [[محمد بن ابی بکر]] و [[عبدالله بن جعفر]] و من الأنصار [[ابی بن کعب]] و [[زید بن ثابت]] و [[أبو أیوب الأنصاری]] و [[أبوالهیثم بین التیهان]] و [[محمد بن مسلمة]] و [[قیس بن سعد بن عبادة]] و [[جابر بن عبدالله]] و [[أنس بن مالک]] و [[زید بن أرقم]] و...}}.</ref>. | ||