حضرت خدیجه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'محمدبن' به 'محمد بن'
جز (جایگزینی متن - 'صاحب نظران' به 'صاحبنظران') |
جز (جایگزینی متن - 'محمدبن' به 'محمد بن') |
||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
بیشک، خدیجه در از بین بردن آن اضطرابها مؤثر بود. او این [[شایستگی]] را یافت که آگاهانه، [[اسلام]] را بپذیرد و [[افتخار]] سبقتگیرندگان به اسلام را کسب کند. خدیجه از اولین لحظه [[بعثت]]، در کنار پیامبر ایستاد و همواره وی را با جان و [[مال]] خود [[یاری]] نمود. او اولین زنی است که [[دعوت پیامبر]] را [[اجابت]] کرد<ref>کشف الغمه، ج۱، ص۱۲؛ مقتلالحسین، ص۴۴.</ref>. | بیشک، خدیجه در از بین بردن آن اضطرابها مؤثر بود. او این [[شایستگی]] را یافت که آگاهانه، [[اسلام]] را بپذیرد و [[افتخار]] سبقتگیرندگان به اسلام را کسب کند. خدیجه از اولین لحظه [[بعثت]]، در کنار پیامبر ایستاد و همواره وی را با جان و [[مال]] خود [[یاری]] نمود. او اولین زنی است که [[دعوت پیامبر]] را [[اجابت]] کرد<ref>کشف الغمه، ج۱، ص۱۲؛ مقتلالحسین، ص۴۴.</ref>. | ||
در بعضی منابع، در این باره مطالبی آمده که موجب وهن [[مقام]] [[رسالت پیامبر]] است؛ برای نمونه در [[مناقب]] [[آل ابی طالب]]، به نقل از [[ | در بعضی منابع، در این باره مطالبی آمده که موجب وهن [[مقام]] [[رسالت پیامبر]] است؛ برای نمونه در [[مناقب]] [[آل ابی طالب]]، به نقل از [[محمد بن کعب]] و [[عایشه]] آمده است: بعد از [[نزول وحی]] به پیامبر، آن حضرت هراسان نزد خدیجه آمد و فرمود: {{متن حدیث|فو الله لقد خشيت على عقلي}}؛ به [[خداوند]] قسم! میترسم عقلم زایل شده باشد. | ||
در اسدالغابه نیز آمده است: هنگامی که آن حضرت [[نزول وحی]] را به [[خدیجه]] گفت، هنوز نسبت به [[وحی]] مردد بود. خدیجه او را نزد ورقه برد و ورقه از [[حضرت]] سؤال کرد چه چیزی دیدی؟ [[پیامبر]] جریان، به ورقه گفت. و او [[حضرت محمد]] {{صل}} را به [[نزول]] [[وحی الهی]] [[بشارت]] داد و آن حضرت آرام شد<ref>اسدالغابه، ج۵، ص۴۳۶.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۵۵؛ [[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خدیجه بنت خویلد - عباسی (مقاله)|مقاله «خدیجه بنت خویلد»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۳۵-۲۳۶.</ref> | در اسدالغابه نیز آمده است: هنگامی که آن حضرت [[نزول وحی]] را به [[خدیجه]] گفت، هنوز نسبت به [[وحی]] مردد بود. خدیجه او را نزد ورقه برد و ورقه از [[حضرت]] سؤال کرد چه چیزی دیدی؟ [[پیامبر]] جریان، به ورقه گفت. و او [[حضرت محمد]] {{صل}} را به [[نزول]] [[وحی الهی]] [[بشارت]] داد و آن حضرت آرام شد<ref>اسدالغابه، ج۵، ص۴۳۶.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۵۵؛ [[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خدیجه بنت خویلد - عباسی (مقاله)|مقاله «خدیجه بنت خویلد»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۳۵-۲۳۶.</ref> |