پرش به محتوا

عصمت حضرت ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۷۳۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ ژوئن ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:
جمع‌بندی مطلب چنین است که [[حضرت]] در مقام [[مناظره]] و [[احتجاج]] بوده است و توجه و آگاه‌سازی مخاطبان این سان میسر بوده که بر پایه ظاهر حال سخن بگوید و شکسته شدن [[بت‌ها]] را به [[بت]] بزرگ نسبت دهد؛ چون آن بت برخلاف دیگر بت‌ها شکسته نشده بود. ظاهر حال، حاکی از آن بود که آن بت این کار را انجام داده باشد و همین، [[حس]] [[حقیقت‌جویی]] [[مردم]] را برانگیخت و زمینه را برای [[پاسخ‌گویی]] به جمله {{متن قرآن|فَاسْأَلُوهُمْ}} فراهم ساخت.
جمع‌بندی مطلب چنین است که [[حضرت]] در مقام [[مناظره]] و [[احتجاج]] بوده است و توجه و آگاه‌سازی مخاطبان این سان میسر بوده که بر پایه ظاهر حال سخن بگوید و شکسته شدن [[بت‌ها]] را به [[بت]] بزرگ نسبت دهد؛ چون آن بت برخلاف دیگر بت‌ها شکسته نشده بود. ظاهر حال، حاکی از آن بود که آن بت این کار را انجام داده باشد و همین، [[حس]] [[حقیقت‌جویی]] [[مردم]] را برانگیخت و زمینه را برای [[پاسخ‌گویی]] به جمله {{متن قرآن|فَاسْأَلُوهُمْ}} فراهم ساخت.
این [[تفسیر]]، [[برترین]] تفسیر در میان [[تفاسیر]] است. در نتیجه، دیگر تفاسیر مورد [[نقد]] قرار می‌گیرند یا با وجود تفسیر [[برتر]]، پذیرش آنها توجیه وجیهی نمی‌یابد»<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۱۳-۲۱۷.</ref>.
این [[تفسیر]]، [[برترین]] تفسیر در میان [[تفاسیر]] است. در نتیجه، دیگر تفاسیر مورد [[نقد]] قرار می‌گیرند یا با وجود تفسیر [[برتر]]، پذیرش آنها توجیه وجیهی نمی‌یابد»<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۱۳-۲۱۷.</ref>.
=== تردید در ربوبیت الهی ===
در [[سوره]] [[مبارکه]] انعام، درباره [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} چنین می‌خوانیم: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ * فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ * فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ}}<ref>«و چون شب بر او چادر افکند ستاره‌ای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمی‌دارم * آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بی‌گمان از گروه گمراهان خواهم بود * هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگ‌تر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم» سوره انعام، آیه ۷۶-۷۸.</ref>.
ممکن است با توجه به [[آیات]] گفته شود که حضرت ابراهیم {{ع}} [[معصوم]] از [[شرک]] نبوده، و لااقل در بخش‌هایی از [[عمر]] خود، [[ستاره]] و ماه و [[خورشید]] را [[ربّ]] و صاحب [[اختیار]] خویش می‌پنداشته است. و اگر [[آیه]] را بر خلاف ظاهر آن حمل کرده، بگوییم [[ابراهیم]] به [[دروغ]] این کلمات را به [[زبان]] آورده است، مشکل دیگری پیش می‌آید و آن، [[ارتکاب گناه]] کبیره است.
عده‌ای از [[مفسران]]، در پاسخ به این [[شبهه]]، گفته‌اند: ابراهیم {{ع}} از روی جدّ و [[یقین]] این سخنان را نگفته، بلکه از روی فرض و تردید بوده است<ref>در تفسیر مجمع البیان، ج۴-۳، ص۵۰۰-۵۰۱، این وجه به نقل از برخی از علما ذکر شده است.</ref>.
با توجه به اینکه، آن‌چه در آیات، مورد توجه قرار گرفته، مسأله "[[ربوبیت]]" است، می‌توان توجیه بالا را این‌گونه تقریر نمود: هر [[انسانی]] به مقتضای [[طبیعت]] بشری خود، در طول [[حیات]] خویش، یک دوره [[شک]] و دودلی را سپری خواهد کرد؛ هر چند [[زمان]] پیدایش [[شکّ]] و مدّت زمانی که به طول می‌انجامد، نسبت به اشخاص مختلف، متفاوت است. گروه [[پیامبران]] نیز از آنجا که [[بشر]] بوده‌اند، از این [[قانون]] مستثنا نیستند. [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} نیز با اینکه [[اعتقاد]] به خدای آفریننده [[جهان]] داشت، امّا نسبت به اینکه [[تدبیر]] و [[ربوبیت]] آن به چه کسی واگذار شده، مدّتی در تردید به سر برد؛ تا سرانجام به این نتیجه رسید که همان کسی که فاطر [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] است، [[پروردگار]] آنها نیز می‌باشد ([[آیه]] ۷۹). سخنانی که مربوط به چنین دوره‌ای می‌شود، هیچ گونه مذمتی را متوجه گوینده آنها نمی‌کند؛ بلکه به عنوان مقدمه [[یقین]]، [[ارزشمند]] و اجتناب‌ناپذیر است.
لکن با دقت در [[آیات]] مورد بحث، روشن می‌شود که نه تنها این گونه توجیهات [[باطل]] و بی‌مبناست، بلکه اساس [[شبهه]]، [[سست]] و بی‌پایه است. برای [[فهم]] صحیح مفاد آیات، لازم است جریان [[مجادله]] حضرت ابراهیم {{ع}} را با قومش – لااقل آن‌گونه که در همین آیات [[سوره انعام]] آمده است – بررسی نماییم: نخست [[خداوند]]،‌گفت‌و‌گوی [[ابراهیم]] {{ع}} با عمویش ([[آزر]]) را [[نقل]] می‌کند که در جریان آن، ابراهیم {{ع}} [[بت‌پرستی]] را [[ضلالت]] و [[بت‌پرستان]] را در [[گمراهی]] آشکار می‌خواند. سپس می‌فرماید، ما [[ملکوت]] و [[حقیقت]] آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نمایاندیم، تا او را از صاحبان یقین گردانیم. پس از این مقدمات، داستانی را نقل می‌فرماید که برای برخی دستاویز [[انکار]] [[عصمت ابراهیم]] {{ع}} در دوره‌ای از زندگانی وی شده است. ماجرا بدین قرار است: آنگاه که [[شب]] فرا رسید و ستاره‌ای در [[آسمان]] پدیدار گشت، ابراهیم گفت: این، [[ربّ]] و پروردگار من است. ولی آنگاه که [[ستاره]] غروب کرد، گفت: من غروب‌کنندگان را [[دوست]] ندارم.
در مرتبه دوم، حضرت ابراهیم {{ع}} ماه را پروردگار خویش خواند، امّا با غروب ماه، فرمود: {{متن قرآن|لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ}}؛ یعنی [[ربّ]] و صاحب [[اختیار]] من باید کسی باشد که بتواند [[هدایت]] ([[تکوینی]] و [[تشریعی]]) مرا به عهده گیرد و اگر او خود، مرا هدایت نکند یقیناً از [[گمراهان]] خواهم بود. سرانجام در مرتبه سوم، [[حضرت]] با دیدن [[خورشید]] فرمود: {{متن قرآن|هَذَا رَبِّي}} زیرا که خورشید از هر دوی آنها بزرگ‌تر است و وقتی خورشید نیز غروب نمود، با صراحت بیان داشت: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ * إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم * من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آورده‌ام که آسمان‌ها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم» سوره انعام، آیه ۷۸-۷۹.</ref>.
با [[تدبّر]] در [[آیات شریفه]]، به خوبی روشن می‌شود که [[ابراهیم]] {{ع}} این سخنان را در [[مقام]] [[ارشاد]] و هدایت قومش بیان نموده است، نه برای رفع [[شک و تردید]] خود. یعنی، برای آنکه به طور واضح و آشکار، بطلان [[عقیده]] آنان را برایشان [[اثبات]] کند، خویش را به منزله یکی از آنها قرار داده، [[خدایان]] و ارباب آنها را، ربّ و صاحب اختیار خود فرض کرده است؛ سپس عدم [[لیاقت]] و [[شایستگی]] آنها را برای [[ربوبیّت]]، بیان می‌نماید. این [[بهترین]] [[شیوه]] برخورد با صاحبان یک عقیده [[باطل]] است<ref>المیزان، ج۷، ص۱۷۶-۱۷۷. همچنین ر.ک: مجمع البیان، ج۳-۴، ص۵۰۱-۵۰۲؛ الکشاف، ج۲، ص۴۰؛ شرح‌الشفا، ج۲، ص۲۰۳.</ref>.
از جمله شواهد این [[تفسیر]] آن است بود که [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} علی‌رغم اینکه با [[مشاهده]] [[غروب]] [[ستاره]]، به این نتیجه رسیده بود که موجودی که غروب می‌کند، صلاحیت "[[رب]]" بودن را ندارد، مجدداً ماه و خورشید را به عنوان ربّ معرفی کرد. و با غروب آن دو، همان نتیجه پیشین را با تعابیر دیگری تکرار نمود. آیا ابراهیم {{ع}} – چنان‌که برخی پنداشته‌اند – می‌دانست ماه و خورشید هم غروب خواهند کرد؟ آیا این تکرار، جز برای این بود که هر چه بیشتر، [[عقاید]] [[باطل]] را یکایک مورد حمله قرار داده، [[ربوبیت]] هر موجودی غیر از [[خالق]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] را، ابطال نماید؟
علاوه بر آن، کسی که به این مایه از [[معرفت]] رسیده است که موجود دارای افول و غروب را [[شایسته]] [[ربوبیّت]] نمی‌داند، آیا ممکن است بزرگ‌تر بودن [[خورشید]] را دلیلی بر [[ربّ]] بودن آن پندارد؟ جز آنکه بخواهد ملاک‌ها و معیارهایی را که قومش برای ربوبیّت درنظر می‌گرفتند، به زیر سؤال ببرد.
بنابراین، [[آیات]] یاد شده، هیچ‌گونه دلالتی بر [[شک و تردید]] [[ابراهیم]] {{ع}} ندارد؛ تا در پاسخ آن گفته شود: این شک و تردید، مقدمه‌ای برای [[کشف]] [[حقیقت]] بوده و وجود چنین مرحله‌ای در [[زندگی]] هر [[انسانی]] ضروری است. و یا اینکه: این جریان در هنگام [[طفولیت]] و قبل از [[بلوغ]] آن [[حضرت]] روی داده و چون در آن [[زمان]]، تکلیفی متوجه او نبوده است، اشکالی در آن نیست»<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۱۵۹-۱۶۲.</ref>.


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۱۱٬۱۴۲

ویرایش