عصمت حضرت ابراهیم: تفاوت میان نسخهها
←ترس ابراهیم از عذاب قوم لوط
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
اولاً، مگر حضرت ابراهیم{{ع}} با [[علم]] [[نبوت]] خود نمیدانست که اینها [[ملائکه]] [[الهی]] هستند که به شکل [[انسان]] در آمدهاند تا از آنها نترسد:{{متن قرآن|فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً}}؟ بنابراین طبق این [[آیات]] حضرت ابراهیم{{ع}} دچار ترس شده است که این موضوع با عصمت ایشان منافات دارد. | اولاً، مگر حضرت ابراهیم{{ع}} با [[علم]] [[نبوت]] خود نمیدانست که اینها [[ملائکه]] [[الهی]] هستند که به شکل [[انسان]] در آمدهاند تا از آنها نترسد:{{متن قرآن|فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً}}؟ بنابراین طبق این [[آیات]] حضرت ابراهیم{{ع}} دچار ترس شده است که این موضوع با عصمت ایشان منافات دارد. | ||
ثانیا، [[مقام نبوت]] ملازم با [[عصمت از گناه]] و منافی باصفات ناپسند از جمله ترسی است که [[مقاومت]] نفس را گرفته، توان [[تدبیر]] را از [[آدمی]] سلب میکند و [در کتابهای [[اخلاق]]] از آن به «جبن» که | ثانیا، [[مقام نبوت]] ملازم با [[عصمت از گناه]] و منافی باصفات ناپسند از جمله ترسی است که [[مقاومت]] نفس را گرفته، توان [[تدبیر]] را از [[آدمی]] سلب میکند و [در کتابهای [[اخلاق]]] از آن به «جبن» که تفریط در بهکارگیری [[قوه غضبیه]] است، تعبیر میشود، چنانکه «تهور» یعنی عدم تأثر از مشاهده [[مکروه]] به طور مطلق، [[افراط]] در بهکارگیری قوه غضبیه و در شمار [[رذایل اخلاقی]] است. عصمت در [[انبیا]]، ملازم با [[شجاعت]] است و آن [[اعتدال]] در بهکارگیری قوه غضبیه به شمار میرود و شجاعت صفتی در برابر جبن است، نه [[خوف]]. | ||
پاسخ این است که ابراهیم{{ع}} تصور میکرد آنها از جنس بشرند: «و هنگامی که دید دست به سوی غذا نمیبرند، در [[دل]] [[احساس]] [[وحشت]] کرد. {{متن قرآن|فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً}}؛ زیرا در آن [[زمان]] ـ و امروز هم در میان بسیاری از اقوام که پایبند به [[اخلاق]] سنتی هستند ـ هرگاه کسی از غذای دیگری بخورد به او آزاری نمیرساند و خیانتی نمیکند، و آنجا که نمک خورند، نمکدان را نمیشکنند، و از این رو اگر میهمان دست به غذا [[نبرد]]، این [[گمان]] پیدا میشود که او برای کار خطرناکی آمده است. این ضرب المثل نیز در [[عرب]] معروف است که میگویند: {{عربی|من لم یأکل طعامک، لم یحفظ ذمامک}}؛ «کسی که غذای تو را، نخورد، به [[پیمان]] تو [[وفا]] نخواهد کرد». | پاسخ این است که ابراهیم{{ع}} تصور میکرد آنها از جنس بشرند: «و هنگامی که دید دست به سوی غذا نمیبرند، در [[دل]] [[احساس]] [[وحشت]] کرد. {{متن قرآن|فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً}}؛ زیرا در آن [[زمان]] ـ و امروز هم در میان بسیاری از اقوام که پایبند به [[اخلاق]] سنتی هستند ـ هرگاه کسی از غذای دیگری بخورد به او آزاری نمیرساند و خیانتی نمیکند، و آنجا که نمک خورند، نمکدان را نمیشکنند، و از این رو اگر میهمان دست به غذا [[نبرد]]، این [[گمان]] پیدا میشود که او برای کار خطرناکی آمده است. این ضرب المثل نیز در [[عرب]] معروف است که میگویند: {{عربی|من لم یأکل طعامک، لم یحفظ ذمامک}}؛ «کسی که غذای تو را، نخورد، به [[پیمان]] تو [[وفا]] نخواهد کرد». |