پرش به محتوا

تعلیم اسماء: تفاوت میان نسخه‌ها

۸٬۶۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ ژوئن ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۸: خط ۸:
'''تعلیم اسماء''' عبارت است از تعلیم برخی از [[حقایق]] توسط [[خداوند]] به [[حضرت آدم]] {{ع}} در پی [[اعتراض]] [[ملائکه]] به [[خلقت انسان]] و مقصود از تعلیم اسماء، [[شناخت]] حقاق و [[سنن]] [[حاکم]] بر آنهاست. این تعلیم گرچه در مورد حضرت آدم {{ع}} بوده است، [[ولی]] مخصوص او نبوده و شامل [[انبیاء]] و [[امامان]] {{عم}} نیز می‌شود.
'''تعلیم اسماء''' عبارت است از تعلیم برخی از [[حقایق]] توسط [[خداوند]] به [[حضرت آدم]] {{ع}} در پی [[اعتراض]] [[ملائکه]] به [[خلقت انسان]] و مقصود از تعلیم اسماء، [[شناخت]] حقاق و [[سنن]] [[حاکم]] بر آنهاست. این تعلیم گرچه در مورد حضرت آدم {{ع}} بوده است، [[ولی]] مخصوص او نبوده و شامل [[انبیاء]] و [[امامان]] {{عم}} نیز می‌شود.


== معناشناسی ==
== تعلیم اسماء به حضرت آدم ==
[[قرآن کریم]] در آیات: {{متن قرآن|وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسمَاءَ كلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلىَ الْمَلَئكَةِ فَقَالَ أَنبُِونىِ بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ قَالُواْ سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الحَكِيمُ قَالَ يَادَمُ أَنبِئْهُم بِأَسمَائهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسمَائهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنىِّ أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ}}<ref>«و خدا همه معانى نام‌ها را به آدم آموخت‏ سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود اگر راست می‌گویید از اسامى اینها به من خبر دهید گفتند منزهى تو ما را جز آنچه خود به ما آموخته‏‌اى هیچ دانشى نیست تویى داناى حکیم فرمود اى آدم ایشان را از اسامى آنان خبر ده و چون آدم ایشان را از اسماءشان خبر داد فرمود آیا به شما نگفتم که من نهفته آسمان‌ها و زمین را می‌دانم و آنچه را آشکار می‌کنید و آنچه را پنهان می‌داشتید می‌دانم» سورۀ بقره، آیۀ ۳۱ ـ ۳۳.</ref> به آموزش آدم و خلافت او و آزمایش فرشتگان به وسیلۀ‌ علم الاسماء اشاره می‌کند. زمانی که فرشتگان از خلقت انسان تعجب کردند، خداوند فرمود حقایقی را می‌داند که آنان نمی‌دانند، سپس علم الاسماء را به حضرت آدم تعلیم داد تا در برابر فرشتگان پیروز شود. تفسیرهای مختلفی از علم الاسماء صورت گرفته است، گروهی آن را نام تمامی مخلوقات می دانند و برخی آگاهی از حقایق کلی هستی و در تفسیری شناخت اسماء حسنای الهی بر شناخت پیامبران و [[امامان]] {{عم}} تطبیق شده است. در مجموع مقصود از تعلیم اسماء، شناخت حقاق و سنن حاکم بر آنهاست. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال شد که خداوند به آدم چه آموخت؟ حضرت فرمودند: "خداوند به آدم تمام زمین‌ها، کوه‌ها، دره‎ها و بستر رودخانه‎ها را آموخت، سپس به فرشی که زیرپایش گسترده بود نظر افکند و فرمود: حتّی این فرش هم از اموری بود که به آدم تعلیم داد"<ref>{{متن حدیث|الْأَرَضِينَ وَ الْجِبَالَ وَ الشِّعَابَ وَ الْأَوْدِيَةَ ثُمَّ نَظَرَ إِلَى بِسَاطٍ تَحْتَهُ فَقَالَ وَ هَذَا الْبِسَاطُ مِمَّا عَلَّمَه}}؛ تفسیر البرهان، ج ۱ص ۱۶۸.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی، محمد علی]]، تفسیر قرآن مهر، ج ۱، ص ۲۲۴ـ ۲۲۷؛ [[سید علی هاشمی|هاشمی، سید علی]]، [[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه]]، فصل اول و مکاتبۀ اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]، پژوهشگران وبگاه مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن؛ </ref>
{{همچنین|حضرت آدم}}
 
مسئله تعلیم اسما از حوادث مربوط به آدم است که در [[قرآن کریم]] تنها یک بار از آن بحث شده و می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسمَاءَ كلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلىَ الْمَلَئكَةِ فَقَالَ أَنبُِونىِ بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ قَالُواْ سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الحَكِيمُ قَالَ يَادَمُ أَنبِئْهُم بِأَسمَائهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسمَائهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنىِّ أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ}}<ref>«و خدا همه معانى نام‌ها را به آدم آموخت‏ سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود اگر راست می‌گویید از اسامى اینها به من خبر دهید گفتند منزهى تو ما را جز آنچه خود به ما آموخته‏‌اى هیچ دانشى نیست تویى داناى حکیم فرمود اى آدم ایشان را از اسامى آنان خبر ده و چون آدم ایشان را از اسماءشان خبر داد فرمود آیا به شما نگفتم که من نهفته آسمان‌ها و زمین را می‌دانم و آنچه را آشکار می‌کنید و آنچه را پنهان می‌داشتید می‌دانم» سورۀ بقره، آیۀ ۳۱ ـ ۳۳.</ref>. این آیات به آموزش آدم و خلافت او و آزمایش فرشتگان به وسیلۀ‌ [[علم الاسماء]] اشاره می‌کند. زمانی که فرشتگان از خلقت انسان تعجب کردند، خداوند فرمود حقایقی را می‌داند که آنان نمی‌دانند، سپس علم الاسماء را به حضرت آدم تعلیم داد تا در برابر فرشتگان پیروز شود. تفسیرهای مختلفی از علم الاسماء صورت گرفته است، گروهی آن را نام تمامی مخلوقات می دانند و برخی آگاهی از حقایق کلی هستی و در تفسیری شناخت اسماء حسنای الهی بر شناخت پیامبران و [[امامان]] {{عم}} تطبیق شده است. در مجموع مقصود از تعلیم اسماء، شناخت حقاق و سنن حاکم بر آنهاست. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال شد که خداوند به آدم چه آموخت؟ حضرت فرمودند: "خداوند به آدم تمام زمین‌ها، کوه‌ها، دره‎ها و بستر رودخانه‎ها را آموخت، سپس به فرشی که زیرپایش گسترده بود نظر افکند و فرمود: حتّی این فرش هم از اموری بود که به آدم تعلیم داد"<ref>{{متن حدیث|الْأَرَضِينَ وَ الْجِبَالَ وَ الشِّعَابَ وَ الْأَوْدِيَةَ ثُمَّ نَظَرَ إِلَى بِسَاطٍ تَحْتَهُ فَقَالَ وَ هَذَا الْبِسَاطُ مِمَّا عَلَّمَه}}؛ تفسیر البرهان، ج ۱ص ۱۶۸.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی، محمد علی]]، تفسیر قرآن مهر، ج ۱، ص ۲۲۴ـ ۲۲۷؛ [[سید علی هاشمی|هاشمی، سید علی]]، [[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه]]، فصل اول.</ref>.
 
در این باره دو [[پرسش]] اصلی مطرح است:
# چیستی اسما
# چگونگی تعلیم آن.
[[اسماء]] جمع اسم و در لغت نام موجودات و از ریشه وسم به معنای نشانه گرفته شده است. در این که اسمای تعلیمی به آدم چه بوده نظرات بسیار وجود دارد: [[علم]] [[نجوم]]، اسم [[ملائکه]]، نام تمام ذریّه [[آدم]]، نام همه چیز <ref>اعلام النبوة، ص ۵۱.</ref> [[اسماء]] اجناس، مثل [[جن]] و [[انس]] <ref>روض الجنان، ج۱، ص ۲۰۲.</ref> همه [[اسما]] و صفات و غذاها و ادویه‌ها و استخراج [[معدن]] و غرس درختان و همه آنچه مربوط است به آبادی [[دین]] و [[دنیا]]، نام تمام آنچه [[خلق]] شده بود و آنچه خلق نشده بود، [[خواص]] هر چیز، اسم دواها و اینکه هر چیز به چه کاری می‌‌آید <ref>[[مجمع البیان]]، ج۱، ص ۱۵۰.</ref>.اسمای [[خالق]] و [[مخلوقات]] ([[کشف]] الأسرار، ج۱، ص ۱۳۷) نظریاتی است که در این مورد مطرح شده است.
 
کسانی که [[تعلیم]] را [[آموزش]] الفاظ و اسما می‌‌دانند، در اینکه [[خدا]] اسما را به چه زبانی به آدم آموخت دو نظر بیان کرده اند:
# [[تعلیم]] هر اسم به تمام لغات به غیر از [[زبان عربی]]، زیرا نخستین کسی که به [[عربی]] صحبت کرد [[اسماعیل]] {{ع}} بود <ref>مجمع البیان، ج۱، ص ۱۵۰.</ref>.
# تعلیم ابتدا به زبان عربی و سپس به همه زبان‌ها <ref>روض الجنان، ج۱، ص ۲۰۳.</ref>.
امّا محققان این نظرات را [[نقد]] یا [[تأویل]] کرده‌اند و در نقد آموزش لغات و اسامی گفته‍‌اند: هر چند دانستن اسامی موجودات [[جهان]] نوعی [[فضیلت]] است، اما نمی‌تواند ملاک [[برتری]] و امتیاز [[انسان]] بر ملائکه و دلیل [[شایستگی]] او برای [[خلافت]] باشد. علاوه بر آنکه از گفت وگوی خدا با ملائکه مشخص می‌‌شود که ملائکه نیز لغات را می‌‌شناختند <ref>منشور جاوید، ج۱۱، ص ۵۱.</ref>.
 
درباره آموزش [[اسرار هستی]] و آثار موجودات نیز گفته اند:
# این نظر با ظاهر [[آیات]] سازگار نیست، زیرا ظاهر آیات این است که آدم اسما را آموخت نه [[اسرار]] و خواص آنها را.
# گروهی از ملائکه [[مسئول]] امور عالم {{متن قرآن|مُدَبِّرَاتِ أَمْرًا}}<ref>«آنگاه، به فرشتگان کارگزار،» سوره نازعات، آیه ۵.</ref> هستند، که انجام آنها بدون علم ممکن نیست <ref>تبیان، دفتر ۴۱، ص ۲۹۸ از تقریرات اسفار.</ref>.
 
بعضی، تعلیم اسما را افاده علم بر حقایق اشیا و ماهیات آنها <ref>[[تفسیر القرآن]] الکریم، ص ۳۱۹.</ref> یا اسمای [[حجج الهی]] و [[ائمه]] و صفات ایشان طبق [[روایات]] <ref>[[کمال الدین]]، ص ۴۴ و۴۵.</ref> و یاعلاوه بر آن، نام [[شیعیان]] خاص و [[دشمنان]] خاص [[اهل بیت]] <ref>[[بحارالانوار]]، ج۱۱، ص ۱۱۷.</ref> می‌‌دانند.
 
بعضی نیز [[اسما]] را یک سلسله موجودات زنده و صاحب [[شعور]] می‌‌دانند که در پشت پرده [[غیبت]] از نظرها مستور بوده‌اند و هر اسمی را [[خداوند]] در این [[جهان]] به [[برکت]] آنها ایجاد کرده است و آنها [[واسطه فیض]] خداوند به مادون‌اند. <ref>[[المیزان]]، ج۱، ص ۱۱۷، ۱۱۹ و ۱۹۸).</ref> و یا [[علم]] اسما، علم به حقایق اسما و [[رؤیت]] فنای [[خلق]] در [[حق]] می‌‌باشد (شرح [[حدیث]] [[عقل]] و [[جهل]]، ص ۲۶۳).
 
همچنین درباره کیفیت [[تعلیم]] اسما گفته شده است: خداوند همه اشیا و افراد را حاضر کرد و [[آدم]] خود بر آنها اسم نهاد <ref>[[کتاب مقدس]]، ص ۷۲ از [[سفر]] [[تکوین]] ۲/۱۷۲ـ۲۵.</ref> یا تعلیم علم از طریق خلق علم بوده و یا با [[نصب]] دلیل برای [[شناخت]] اشیا (روض الجنان، ج۱، ص ۲۰۱) یا [[خواص]] اشیا را بر [[قلب]] آدم [[القا]] کرد <ref>([[تفسیر]] [[محی الدین]] [[عربی]]، ص ۴۶؛ [[مجمع البیان]]، ج۱، ص ۱۵۰؛ اعلام النبوه، ص ۵۳.</ref> یا در [[خلقت]] و [[فطرت انسان]] همه [[اسماء الهی]] را قرار داد. <ref>جامع الأسرار، ص ۱۳۶.</ref> یا آدم اشباح و [[انوار]] اهل بیت را دید و علم پیدا کرد <ref>المیزان، ج۱، ص ۱۵۰.</ref> یا معنای تعلیم اسما، مظهریت [[اسمای الهی]] در آدم است نه اینکه به آدم درسی داده باشند <ref>تبیان، دفتر ۴۱، ص ۳۰۱ از تقریرات اسفار.</ref>.
 
ممکن است گفته شود اگر [[خدا]] آن [[علوم]] را به [[ملائکه]] نیز یاد داده بود آنها نیز می‌‌دانستند، بنابراین [[فخر]] و امتیازی در آدم نیست، پس چرا خدا به ملائکه فرمود: {{متن قرآن|أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>\1اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref>
 
در پاسخ گفته شده:
# این سخن برای [[تعجیز]] ملائکه بوده، زیرا از علم به چیزی که ندیده بودند عاجزند <ref>[[کشف]] الأسرار، ج۲، ص ۱۳۷؛ روض الجنان، ج۱، ص ۲۰۵.</ref>
# برای [[آگاهی]] [[ملائکه]] به عجز خودشان و [[عظمت مقام]] [[آدم]] بوده که ترکیب او به گونه‌ای است که بسیاری از مطالب را می‌‌فهمد <ref>[[تفسیر]] [[محی الدین]] [[عربی]]، ص ۴۷.</ref>
# برای آن بوده که ملائکه به [[عظمت]] وجودی آدم پی ببرند و بدانند که تنها او می‌‌تواند [[مظهر]] همه [[اسما]] و [[صفات الهی]] و [[اسم اعظم]] را که جامع تمام [[اسمای الهی]] است و تمام اسما در او فعلیت دارند داشته باشد و هر چه آنان به روی هم دارند او به [[تنهایی]] دارد <ref>تبیان، دفتر۴۱، ص ۲ و ۳۰۱از تقریرات اسفار.</ref>
# برای آنکه ملائکه بدانند در [[نسل]] آدم چه انسان‌های با عظمتی به وجود خواهند آمد، زیرا مسمیات آن اسما، [[ائمه]] بوده‌اند <ref>[[کمال الدین]]، ج۱، ص ۴۶.</ref>
# برای اظهار [[فضل]] آدم بر ملائکه، زیرا آدم دارای [[مقام]] جمعی برای مظهریت همه اسما بوده است <ref>تفسیر [[صدرالمتألهین]]، ج۳، ص ۴.</ref>
# برای آنکه [[علم]] به آن اسما در [[مقام خلافت الهی]] نقش داشته و [[فرشتگان]] دریافتند که لوازم [[خلیفه الهی]] را ندارند <ref>[[المیزان]]، ج۱، ص ۱۱۷.</ref>
# [[علمی]] که فرشتگان پس از خبر دادن آدم از [[اسماء]] به دست آوردند با آن علمی که [[خدا]] به آدم آموخت تفاوت داشت... و [[شایستگی]] آدم برای [[مقام خلافت]] از لحاظ همان [[حقیقت علم]] به اسما بود، نه خبر دادن از آن <ref>المیزان، ج۱، ص ۱۱۸.</ref><ref>[[محمود مقدمی|مقدمی، محمود]]، [[آدم - مقدمی (مقاله)| مقاله «آدم»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)| دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۳۹-۵۰.</ref>


== علم الاسماء و آگاهی از غیب ==
== علم الاسماء و آگاهی از غیب ==
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش