حضرت آدم در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'تعلیم اسما' به 'تعلیم اسماء'
جز (جایگزینی متن - 'تعلیم اسما' به 'تعلیم اسماء') |
|||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
ملاصدرا در نظری [[قوی]] گفته است: همه حقایق عالم از اسماءالله است و معنای [[آموزش]] اسما به [[آدم]]، این است که [[خداوند]] احوال و آثار همه اجناسی را که آفریده، به [[آدم]] ارائه داده و او را از آنها [[آگاه]] کرده است<ref>تفسیر ملاصدرا، ج ۲، ص ۳۲۰.</ref>. | ملاصدرا در نظری [[قوی]] گفته است: همه حقایق عالم از اسماءالله است و معنای [[آموزش]] اسما به [[آدم]]، این است که [[خداوند]] احوال و آثار همه اجناسی را که آفریده، به [[آدم]] ارائه داده و او را از آنها [[آگاه]] کرده است<ref>تفسیر ملاصدرا، ج ۲، ص ۳۲۰.</ref>. | ||
میبدی مینویسد: اهل اشارت گفتهاند: مقتضی عموم آن است که [[خداوند]]، نامهای [[آفریدگار]] و آفریدگان، را به [[آدم]] آموخت و [[آدم]] با دانستن نامهای آفریدگان، بر [[فرشتگان]] [[برتری]] یافت و [[آگاهی]] او از نامهای [[آفریدگار]]، سری میان وی و [[حق]] بود که [[فرشتگان]] نمیدانستند؛ پس ثمره [[آگاهی]] از نام آفریده در [[حق]] [[آدم]]، این بود که مسجود [[فرشتگان]] شد و ثمره [[علم]] به نامهای [[آفریدگار]]، آن که به مشاهده [[حق]] رسید و [[کلام]] [[حق]] را شنید<ref>کشف الاسرار، ج ۱، ص ۱۳۷-۱۳۹.</ref>. به گفته [[رشید رضا]]، مقصود از نامها، معانی آنها است و این [[توان]] [[علمی]]، همه [[انسانها]] را در بر میگیرد و لازمهاش این نیست که [[فرزندان آدم]] این [[شناخت]] را از نخستین روز داشته باشند؛ بلکه [[شناخت]] اشیا با بحث و [[استدلال]]، در ثبوت این نیرو کافی است. وی در کیفیت [[آموزش]] اسما به [[آدم]] میگوید: [[تعلیم]]، بر تدریجی بودن دلالت دارد؛ اما آن چه از [[تعلیم]] | میبدی مینویسد: اهل اشارت گفتهاند: مقتضی عموم آن است که [[خداوند]]، نامهای [[آفریدگار]] و آفریدگان، را به [[آدم]] آموخت و [[آدم]] با دانستن نامهای آفریدگان، بر [[فرشتگان]] [[برتری]] یافت و [[آگاهی]] او از نامهای [[آفریدگار]]، سری میان وی و [[حق]] بود که [[فرشتگان]] نمیدانستند؛ پس ثمره [[آگاهی]] از نام آفریده در [[حق]] [[آدم]]، این بود که مسجود [[فرشتگان]] شد و ثمره [[علم]] به نامهای [[آفریدگار]]، آن که به مشاهده [[حق]] رسید و [[کلام]] [[حق]] را شنید<ref>کشف الاسرار، ج ۱، ص ۱۳۷-۱۳۹.</ref>. به گفته [[رشید رضا]]، مقصود از نامها، معانی آنها است و این [[توان]] [[علمی]]، همه [[انسانها]] را در بر میگیرد و لازمهاش این نیست که [[فرزندان آدم]] این [[شناخت]] را از نخستین روز داشته باشند؛ بلکه [[شناخت]] اشیا با بحث و [[استدلال]]، در ثبوت این نیرو کافی است. وی در کیفیت [[آموزش]] اسما به [[آدم]] میگوید: [[تعلیم]]، بر تدریجی بودن دلالت دارد؛ اما آن چه از [[تعلیم اسماء]] به [[آدم]]، به ذهن متبادر میشود، این است که به صورت دفعی بالفعل یا بالقوه بوده است<ref>المنار، ج ۱، ص۲۶۳.</ref>. | ||
[[طبرسی]] میگوید: در کیفیت [[تعلیم]] | [[طبرسی]] میگوید: در کیفیت [[تعلیم اسماء]] به [[آدم]] [[اختلاف]] است. برخی گفتهاند: [[شناخت]] اشیا را در [[قلب]] او نهاده و زبانش را به آنها گویا ساخته است و این برای او معجزهای به شمار میرود؛ چراکه خلاف عادت بود. عدهای گفتهاند: او را به دانستن آنها واداشت. بعضی نیز گفتهاند: زبان [[ملائکه]] را به او آموخت و از این طریق، سایر لغات را فرا گرفت. [[رأی]] دیگر این است که [[خداوند]] نامهای اشخاص را به او آموخت؛ بدین ترتیب که موجودات را نزد وی حاضر و نامهای آنها را در لغات گوناگون بیان میکرد و روشن میساخت که هر چیزی چگونه کاربردی و چه سود و زیانی دارد<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۸۱.</ref>. | ||
به گفته [[علامه طباطبایی]]، نامها در [[آیه]] از دو جهت عمومیت دارد: نخست این که کلمه اسما جمع و با الف و لام است و با کلمه کل تأکید شده؛ یعنی [[خداوند]] همه نامها را بدون استثنا به [[آدم]] آموخت. دیگر آن که [[دانش]] نامها به [[آدم]] اختصاص ندارد و همه افراد [[بشر]] از این [[دانش]] بهره دارند. ضمیر «هم» نیز چون معمولا به جمع [[عاقل]] برمیگردد، نشان آن است که اسما، [[عاقل]] بودهاند؛ البته [[آگاهی]] [[آدم]] {{ع}} از اسما مانند [[آگاهی]] ما از نامهای اشیای گوناگون نبوده و با [[علمی]] که پس از بیان [[آدم]] {{ع}} برای [[ملائکه]] حاصل شد نیز تفاوت داشته است؛ چون اگر جز این بود، باید پس از آن که [[آدم]] آنها را شرح داد، تفاوتی بین آنها و [[آدم]] باقی نمیماند؛ افزون بر این، این [[دانش]] نمیتوانست برای [[آدم]] [[فضیلت]] شمرده شود و برای [[فرشتگان]] نیز قانع کننده نبود؛ بنابراین آن چه را [[خداوند]] بر [[فرشتگان]] عرضه کرد، موجوداتی [[عالی]] نزد او بودند و هر اسمی را در این [[جهان]] به [[برکت]] آنها پدید آورد و آن چه در [[آسمانها]] و [[زمین]] وجود دارد، از پرتو [[نور]] آنها است<ref>المیزان، ج ۱، ص ۱۱۷ و ۱۱۸؛ انسان از آغاز تا انجام، ص ۲۹.</ref>. | به گفته [[علامه طباطبایی]]، نامها در [[آیه]] از دو جهت عمومیت دارد: نخست این که کلمه اسما جمع و با الف و لام است و با کلمه کل تأکید شده؛ یعنی [[خداوند]] همه نامها را بدون استثنا به [[آدم]] آموخت. دیگر آن که [[دانش]] نامها به [[آدم]] اختصاص ندارد و همه افراد [[بشر]] از این [[دانش]] بهره دارند. ضمیر «هم» نیز چون معمولا به جمع [[عاقل]] برمیگردد، نشان آن است که اسما، [[عاقل]] بودهاند؛ البته [[آگاهی]] [[آدم]] {{ع}} از اسما مانند [[آگاهی]] ما از نامهای اشیای گوناگون نبوده و با [[علمی]] که پس از بیان [[آدم]] {{ع}} برای [[ملائکه]] حاصل شد نیز تفاوت داشته است؛ چون اگر جز این بود، باید پس از آن که [[آدم]] آنها را شرح داد، تفاوتی بین آنها و [[آدم]] باقی نمیماند؛ افزون بر این، این [[دانش]] نمیتوانست برای [[آدم]] [[فضیلت]] شمرده شود و برای [[فرشتگان]] نیز قانع کننده نبود؛ بنابراین آن چه را [[خداوند]] بر [[فرشتگان]] عرضه کرد، موجوداتی [[عالی]] نزد او بودند و هر اسمی را در این [[جهان]] به [[برکت]] آنها پدید آورد و آن چه در [[آسمانها]] و [[زمین]] وجود دارد، از پرتو [[نور]] آنها است<ref>المیزان، ج ۱، ص ۱۱۷ و ۱۱۸؛ انسان از آغاز تا انجام، ص ۲۹.</ref>. | ||
به گفته برخی [[مفسران]]، [[آدم]] با سعه وجودی خویش، جامع همه اشیا و حقایق است؛ بلکه او خود، [[حقیقت]] همه اشیا است و به صورت وجود جامع، بر همه هستی محیط، و معنای [[تعلیم]] | به گفته برخی [[مفسران]]، [[آدم]] با سعه وجودی خویش، جامع همه اشیا و حقایق است؛ بلکه او خود، [[حقیقت]] همه اشیا است و به صورت وجود جامع، بر همه هستی محیط، و معنای [[تعلیم اسماء]] به او این است که همه حقایق و موجودات عالَم هستی در وجود او جمعند و آن حقایق که [[آدم]] جامع آنها است، از این جهت که آیینه و نشانی از [[حضرت]] حقند، اسما نامیده شدهاند<ref>بیان السعاده، ج ۱، ص ۷۶ و ۷۷.</ref>. به نظر میرسد در بحث چگونگی [[تعلیم اسماء]]، دو نظر اخیر جامع باشند. | ||
درباره اسما و [[دانش]] [[آدم]] به آنها در [[تورات]] چنین آمده است: و [[خداوند]] هر حیوان صحرا و هر پرنده [[آسمان]] را از [[زمین]] [[سرشت]] و نزد [[آدم]] آورد تا ببیند چه نام خواهد نهاد و آن چه [[آدم]]، هر ذی [[حیات]] را خواند، همان نام او شد؛ پس [[آدم]]، همه بهایم، پرندگان [[آسمان]] و همه حیوانات صحرا را نام نهاد؛ اما برای او [[یار]] مناسبی یافت نشد<ref>کتاب مقدس، پیدایش ۲: ۱۹.</ref>. گفتنی است [[تورات]] [[راز]] [[آموزش]] اسما به [[آدم]] و گزارش آن به [[فرشتگان]] را چنین تبیین کرده که [[آدم]] در جستجوی همتا و در این کوشش ناموفق بوده است؛ ولی از دیدگاه [[قرآن]]، [[تعلیم]] | درباره اسما و [[دانش]] [[آدم]] به آنها در [[تورات]] چنین آمده است: و [[خداوند]] هر حیوان صحرا و هر پرنده [[آسمان]] را از [[زمین]] [[سرشت]] و نزد [[آدم]] آورد تا ببیند چه نام خواهد نهاد و آن چه [[آدم]]، هر ذی [[حیات]] را خواند، همان نام او شد؛ پس [[آدم]]، همه بهایم، پرندگان [[آسمان]] و همه حیوانات صحرا را نام نهاد؛ اما برای او [[یار]] مناسبی یافت نشد<ref>کتاب مقدس، پیدایش ۲: ۱۹.</ref>. گفتنی است [[تورات]] [[راز]] [[آموزش]] اسما به [[آدم]] و گزارش آن به [[فرشتگان]] را چنین تبیین کرده که [[آدم]] در جستجوی همتا و در این کوشش ناموفق بوده است؛ ولی از دیدگاه [[قرآن]]، [[تعلیم اسماء]] به [[آدم]]، ملاک [[خلافت]] او و جهت برتریاش بر [[ملائکه]] است<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۳-۱۳۶.</ref>. | ||
== [[سجده فرشتگان]] برای [[آدم]] {{ع}} == | == [[سجده فرشتگان]] برای [[آدم]] {{ع}} == |