شرطة الخمیس در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
#[[سهل بن حنیف بدری]]: وی [[کارگزار مدینه]] بود که بعد به کوفه کوچ کرد و در [[زمان]] حضرت از [[دنیا]] رفت. بر همین اساس، در آثاری وی و برادرش جزو [[شرطة الخمیس]] معرفی شده‌اند<ref>الاختصاص، ص۳؛ بحارالانوار، ج۳۴، ص۲۷۲؛ رجال الکشّی، با تعلیقات میرداماد، ج۱، ص۱۶۱؛ فیض کاشانی، الوافی، ج۲۴، ص۴۴۲؛ تحف العقول، ص۳۴۴، حاشیه؛ احمدی میانجی، مکاتیب الائمه، ج۴، ص۱۷۸، حاشیه.</ref>.
#[[سهل بن حنیف بدری]]: وی [[کارگزار مدینه]] بود که بعد به کوفه کوچ کرد و در [[زمان]] حضرت از [[دنیا]] رفت. بر همین اساس، در آثاری وی و برادرش جزو [[شرطة الخمیس]] معرفی شده‌اند<ref>الاختصاص، ص۳؛ بحارالانوار، ج۳۴، ص۲۷۲؛ رجال الکشّی، با تعلیقات میرداماد، ج۱، ص۱۶۱؛ فیض کاشانی، الوافی، ج۲۴، ص۴۴۲؛ تحف العقول، ص۳۴۴، حاشیه؛ احمدی میانجی، مکاتیب الائمه، ج۴، ص۱۷۸، حاشیه.</ref>.
#[[عثمان بن حنیف انصاری]]: در اختصاص وی عضو شرطة الخمیس دانسته شده است<ref>الاختصاص، ص۳؛ بحارالانوار، ج۳۴، ص۲۷۲؛ بحرالعلوم، فوائد الرّجال، ج۳، ص۳۵؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۲۱۸.</ref>. او [[کارگزار]] حضرت در [[بصره]] بود که [[ناکثین]] او را [[شکنجه]] کردند<ref>سیمای کارگزاران...، ج۲، ص۲۹۰.</ref>.
#[[عثمان بن حنیف انصاری]]: در اختصاص وی عضو شرطة الخمیس دانسته شده است<ref>الاختصاص، ص۳؛ بحارالانوار، ج۳۴، ص۲۷۲؛ بحرالعلوم، فوائد الرّجال، ج۳، ص۳۵؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۲۱۸.</ref>. او [[کارگزار]] حضرت در [[بصره]] بود که [[ناکثین]] او را [[شکنجه]] کردند<ref>سیمای کارگزاران...، ج۲، ص۲۹۰.</ref>.
بعد از این که در [[کتاب رجال برقی]] و اختصاص نام نُه تن از [[اصحاب پیامبر]]، که جزو شرطة الخمیس آمده، در [[رجال برقی]] می‌افزاید: از [[اصحاب]] حضرت، [[عمرو بن حمق]] است<ref>رجال البرقی، ص۴.</ref> و در ادامه تنی دیگر را بیان کرده که خواهیم خواند. در اختصاص بعد از بیان نام نُه تن آمده: و از اصفیای حضرت، [[عمرو بن حمق خزاعی]] [[عربی]] است<ref>الاختصاص، ص۳؛ بحارالانوار، ج۳۴، ص۲۷۲: {{متن حدیث|وَ مِنْ أَصْفِيَاءِ أَصْحَابِهِ عَمْرُو بْنُ الْحَمِقِ الْخُزَاعِيُّ عَرَبِيٌّ}}.</ref>. بنابراین [[تفسیر]] این گروه را هم جمعی از [[شرطة الخمیس]] شمرده‌اند. یعنی گروه اوّل از [[شرطة الخمیس]] از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} بودند؛ گروه دوم از [[اصحاب]] یا اصفیای آنان بودند؛ و اولیای حضرت گروه سوم، که می‌آیند و بعد نام سه تن از [[خواص]] حضرت بیان شده است. پس آنها نیز جمعی از شرطة الخمیس هستند که آنان را نام می‌بریم.
بعد از این که در کتاب رجال برقی و اختصاص نام نُه تن از [[اصحاب پیامبر]]، که جزو شرطة الخمیس آمده، در [[رجال برقی]] می‌افزاید: از [[اصحاب]] حضرت، [[عمرو بن حمق]] است<ref>رجال البرقی، ص۴.</ref> و در ادامه تنی دیگر را بیان کرده که خواهیم خواند. در اختصاص بعد از بیان نام نُه تن آمده: و از اصفیای حضرت، [[عمرو بن حمق خزاعی]] [[عربی]] است<ref>الاختصاص، ص۳؛ بحارالانوار، ج۳۴، ص۲۷۲: {{متن حدیث|وَ مِنْ أَصْفِيَاءِ أَصْحَابِهِ عَمْرُو بْنُ الْحَمِقِ الْخُزَاعِيُّ عَرَبِيٌّ}}.</ref>. بنابراین [[تفسیر]] این گروه را هم جمعی از [[شرطة الخمیس]] شمرده‌اند. یعنی گروه اوّل از [[شرطة الخمیس]] از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} بودند؛ گروه دوم از [[اصحاب]] یا اصفیای آنان بودند؛ و اولیای حضرت گروه سوم، که می‌آیند و بعد نام سه تن از [[خواص]] حضرت بیان شده است. پس آنها نیز جمعی از شرطة الخمیس هستند که آنان را نام می‌بریم.
#[[عَمرو بن حَمِق خُزاعی عربی]]: در [[معجم رجال]] به نقل [[برقی]]، وی عضو شرطة الخمیس معرفی شده است<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۳، ص۸۷؛ رجال البرقی، ص۴؛ الاختصاص، ص۳. </ref>.
#[[عمرو بن حمق خزاعی عربی]]: در [[معجم رجال]] به نقل [[برقی]]، وی عضو شرطة الخمیس معرفی شده است<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۳، ص۸۷؛ رجال البرقی، ص۴؛ الاختصاص، ص۳. </ref>.
#[[میثم یحیی تمار مولی]]: در [[معجم رجال الحدیث]] نیز به نقل از [[رجال برقی]] و اختصاص، [[میثم تمار]] عضو شرطة الخمیس و اولیای علی{{ع}} معرفی شده است<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص۹۴؛ رجال البرقی، ص۴؛ الإختصاص، ص۳.</ref>.
#[[میثم یحیی تمار مولی]]: در [[معجم رجال الحدیث]] نیز به نقل از [[رجال برقی]] و اختصاص، [[میثم تمار]] عضو شرطة الخمیس و اولیای علی{{ع}} معرفی شده است<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص۹۴؛ رجال البرقی، ص۴؛ الإختصاص، ص۳.</ref>.
#[[رشید هجری]]: رشید هجری را هم جزو شرطة الخمیس دانسته‌اند<ref>رجال البرقی، ص۴؛ الإختصاص، ص۳؛ مظفر، دلائل الصّدق، ج۶، ص۳۶۱، حاشیه.</ref>.
#[[رشید هجری]]: رشید هجری را هم جزو شرطة الخمیس دانسته‌اند<ref>رجال البرقی، ص۴؛ الإختصاص، ص۳؛ مظفر، دلائل الصّدق، ج۶، ص۳۶۱، حاشیه.</ref>.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش