عبدالله بن یحیی حضرمی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←شهادت عبدالله بن یحیی
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
در نتیجه باید [[جوانی]] با بیش از ۳۵ سال باشد. به نظر میرسد او باهوش و خوش حافظه بوده و اطلاعات [[ارزشمندی]] از خردسالی و [[نوجوانی]] بیاد داشته است. البته [[اهل سنت]] در نقل جابر از عبدالله تردید نکردهاند و شاید تعبیرِ [[نجاشی]] «[[عربی]] قدیم» دربارۀ جابر<ref>رجال النجاشی، ص۱۲۸.</ref>، اشاره به سابقۀ طولانی و طولِ [[عمر]] او باشد.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج4، ص 344 - 345.</ref> | در نتیجه باید [[جوانی]] با بیش از ۳۵ سال باشد. به نظر میرسد او باهوش و خوش حافظه بوده و اطلاعات [[ارزشمندی]] از خردسالی و [[نوجوانی]] بیاد داشته است. البته [[اهل سنت]] در نقل جابر از عبدالله تردید نکردهاند و شاید تعبیرِ [[نجاشی]] «[[عربی]] قدیم» دربارۀ جابر<ref>رجال النجاشی، ص۱۲۸.</ref>، اشاره به سابقۀ طولانی و طولِ [[عمر]] او باشد.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج4، ص 344 - 345.</ref> | ||
==[[روایات تفسیری]] عبدالله== | |||
در کتابهای [[تفسیر]]، [[روایات]] متعددی جابر از عبدالله نقل کرده است. درنتیجه عبدالله را میتوان یکی از [[مفسران]] [[قرآن]] دانست که در کتابهای تفسیر روایات وی از [[امام علی]]{{ع}} نقل شده است. در برخی روایات، نام پدرش [[یحیی]] و در برخی [[نجی]]، ذکر شده است. به نمونههای آن اشاره میکنم. | |||
و در برخی روایات نیز [[اشتباه]] رخ داده است و [[راوی]]«[[جابر بن عبدالله بن یحیی]]» آمده<ref>مشهدی، تفسیر کنزالدّقائق و بحرالغرائب، ج۶، ص۱۴۰.</ref>، که درستِ آن {{عربی|"جابر عَن عبدالله"}} است، بدین دلیل که همین [[روایت]] را در دیگر منابع جابر، از عبدالله نقل کرده است<ref>تفسیر العیّاشی، ج۲، ص۱۴۲.</ref>. | |||
۱. [[طبری]] در تفسیر آیۀ {{متن قرآن|أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ...}}<ref>«پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست؛ و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است، (مانند کسی است که چنین نیست)؟» سوره هود، آیه ۱۷.</ref> اقوالی را بیان کرده است و میافزاید: دیگران گفتهاند منظور [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است. آنان بر ادعای خود به این [[حدیث]] استناد کردهاند که جابر جُعفی از [[عبدالله بن نُجی]] نقل کرده که علی{{ع}} فرمود: هیچ مردی از [[قریش]] نیست جز این که آیهای یا دو [[آیه]] در بارهاش نازل شده است. مردی پرسید: دربارۀ تو چه نازل شده است؟ فرمود: آیا آیهای که دربارۀ [[هود]] نازل شده، نمیخوانید {{متن قرآن|وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ}}<ref>تفسیر طبری (جامع البیان)، دارالکتب العلمیه (محمدعلی بیضون)، ج۷، ص۱۷و تحقیق احمد محمد شاکر، ج۱۵، ص۲۷۲، ش۱۸۰۴۸؛ حسکانی، شواهد التّنزیل، ج۱، ص۳۶۳و ۳۶۴؛ تفسیر فرات کوفی، ص۱۹۱.</ref>. | |||
در تفسیر نورالثّقلین و [[برهان]] همین حدیث از جابر از [[عبدالله بن یحیی]] از علی{{ع}} نقل شده است<ref>تفسیر نور الثّقلین، ج۲، ص۳۴۶؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۹۳، ح۵۰۴۹.</ref>. | |||
البته در [[تفسیر عیاشی]]<ref>تفسیر العیاشی، ج۲، ص۱۴۲.</ref> و برخی چاپهای [[تفسیر طبری]] عبدالله بن یحیی به جای [[عبدالله بن نجی]] آمده که ممکن است این حدیث را از آن کتابها گرفته باشند<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۱۱، دار المعرفه.</ref>. | |||
۲. دربارۀ علت نامیده شدن [[یهود]] به این نام، جابر از [[عبدالله بن یحیی]] از علی{{ع}} نقل میکند: یهود از آن جهت یهود نامیده شدند که گفتند: ما به سوی تو [[هدایت]] شدیم<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، (دار الکتب العلمیه)، ج۶، ص۷۰: {{عربی|إِنَّمَا سُمِّيَتِ الْيَهُودَ لِأَنَّهُمْ قَالُوا: هُدْنا إِلَيْكَ}}.</ref>. این درحالی است که [[سیوطی]] همین [[روایت]] را از [[عبدالله بن نجی]] از ابوحاتم و [[طبری]] نقل کرده است<ref>سیوطی، الدّرّ المنثور، ج۱، ص۱۸۲، دارالفکر بیروت.</ref>. | |||
۳. عبدالله بن نجی از علی{{ع}} داستان [[اصحاب]] اُخدود را نقل کرده و این که [[پیامبر]] [[اصحاب اخدود]] [[حبشی]] بوده است<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۲۵۷؛ ابنأبیحاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱۰، ص۳۴۱۳؛ الدر المنثور، ج۸، ص۴۶۵؛ آلوسی، روح المعانی، ج۱۵، ص۲۹۸؛ ابن مردویه، مناقب علی بن ابی طالب{{ع}}، ص۹۰.</ref>. | |||
وی احادیث مختلفی نقل کرده است که به برخی اشاره میکنیم: | |||
#[[ابان بن تغلب]] از جابر، از عبدالله بن نجی، از علی{{ع}} نقل میکند که فرمود: شهادتِ قابله بر زنده متولد شدن نوزاد، پذیرفته است<ref>سنن الدارقطنی، تحقیق عبدالله هاشم، ج۴، ص۲۳۳.</ref>. | |||
#عبدالله بن نجی از علی{{ع}} نقل میکند: من دو بار بر پیامبر{{صل}} وارد میشدم؛ یکی: [[روز]] و دیگری: [[شب]]<ref>ابن أبی شیبه، المصنف، تحقیق سعید لحام، ج۶، ص۱۳۲، چ دیگر، ج۵، ص۲۴۲، ش۲۵۶۷۶؛ مسند أحمد بن حنبل، ج۱، ص۸۰ و چ دیگر، ج۱، ص۱۳۰، ش۶۰۹.</ref>. شبانه و در سَحر به دیدار پیامبر میرفتم؛ اگر مشغول [[نماز]] بود [[تسبیح]] میگفت و اگر نماز نمیخواند به من اجازۀ ورود میداد<ref>مسند أحمدبن حنبل، ج۱، ص۷۷ و چ دیگر، ج۱، ص۱۲۴، ش۵۷۱؛ نسائی، سنن الکبری، ج۱، ص۳۶۰؛ همو، خصائص امیرالمؤمنین علی{{ع}}، ج۱، ص۱۲۹و۱۳۱.</ref>. | |||
#جابر از عبدالله بن نُجَی از [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} نقل میکند که پیامبر به [[فاطمه]]{{س}} فرمود: آیا [[راضی]] نیستی که سَرورِ [[زنان]] [[اهل بهشت]] باشی و دو پسرت (حسن و حسین) دو آقای اهل بهشت باشند؟<ref>{{متن حدیث|أَ لَا تَرْضَيْنَ أَنْ تَكُونِي سَيِّدَةَ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَ ابْنَيْكَ سَيِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ}}؛ مسند البزّار، ج۳، ص۱۰۲؛ متقی هندی، کنز العمّال، ج۱۳، ص۶۷۴، ح۳۷۷۲۷؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۰۱.</ref>. [[طبرانی]] همین [[روایت]] را با تفاوت اندک از قول [[عبدالله بن یحیی حضرمی]] از علی{{ع}} نقل کرده است<ref>طبرانی، معجم الکبیر، ج۳، ص۳۶: {{متن حدیث|وَ اللهِ مَا مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا وَ وَلَدَ الْأَنْبِيَاءَ غَيْرِي، وَ إِنَّ ابْنَيْكِ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ}}.</ref>. در برخی منابع [[جابر بن عبدالله بن یحیی]] آمده است<ref>ابنشاهین، الکتاب اللّطیف، ص۲۲۵.</ref> که درست آن جابرعن عبدالله میباشد. | |||
#از جابر از عبدالله بن نجَی از علی از [[رسول الله]]{{صل}} نقل شده که فرمود: «هر کس بر من به عمد [[دروغ]] ببندد جای گاهش در [[آتش]] خواهد بود»<ref>{{متن حدیث|مَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ}}؛ طبرانی، طرق حدیث من کذب علی، ص۴۸؛ ابنعدیم، بغیة الطّلب فی تاریخ حلب، ج۳، ص۱۳۹۳.</ref> | |||
#[[عبدالله بن یحیی]] که از [[دوستان]] [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} بود، به خدمتش آمد و بدون گفتن بسم اللَّه بر تختی که در آنجا بود نشست؛ ناگهان بدنش کج شد و بر [[زمین]] افتاد و سرش [[شکست]]. علی{{ع}} [[دست]] بر سر او کشید و زخم وی التیام یافت. بعد فرمود: آیا نمیدانی [[پیامبر]] از سوی [[خدا]] برایم [[حدیث]] کرد که: هر کاری بدون [[نام خدا]] شروع شود بیسرانجام خواهد بود. گفتم: پدر و مادرم به فدایت باد! میدانم و بعد از این ترک نمیکنیم. فرمود: در این حال بهرهمند و [[سعادتمند]] خواهی شد<ref>تفسیر المنسوب الی الامام العسکری، ص۲۲؛ بحرانی، تفسیر البرهان، ج۱، ص۱۰۵؛ تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۶.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج4، ص 347 - 349.</ref> | |||
==شهادت [[عبدالله بن یحیی]]== | ==شهادت [[عبدالله بن یحیی]]== |