آثار بهرهمندی از ولایت الهی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
اما تأثیر [[اخروی]] آنکه از همه مهمتر بلکه [[هدف]] اصلی است، لقا و [[ملاقات]] با مِهر و [[جمال]] و [[رضوان]] [[الهی]] است که نخست، خلفای خودش را همچون [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} او را، هنگامه [[جان]] دادن [[انسان]] ولایتمدار و ورود به عالَمِ [[آخرت]]، برای خوش آمدگویی و استقبال میفرستد و ملائک مکرّم از هر سو با [[سلام]] و تبریک، زمینه [[پذیرایی]] را فراهم میکنند و بعد [[پذیرایی]] با [[خانه]] مجلل و با شکوه بهشتی با انواع شرابهای طهور و میوههای رنگارنگ و اقسام غذاهای لذیذ با پیشخدمتهای حورعینی که چشمها را [[اسیر]] خود میکنند؛ زیرا همچون دیگر [[نعمتها]]، حکایت از مهر و [[جمال]] و مهر [[الهی]] دارد، میکند و بر اثر آن، به هیچ وجه [[احساس]] غریبی و تنهایی نمیکند. البته این در صورتی است که مدعی ولایتمداری، [[ولایت]] عملی ظاهری و [[باطنی]] داشته باشد و صِرفِ ادعا نباشد. | اما تأثیر [[اخروی]] آنکه از همه مهمتر بلکه [[هدف]] اصلی است، لقا و [[ملاقات]] با مِهر و [[جمال]] و [[رضوان]] [[الهی]] است که نخست، خلفای خودش را همچون [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} او را، هنگامه [[جان]] دادن [[انسان]] ولایتمدار و ورود به عالَمِ [[آخرت]]، برای خوش آمدگویی و استقبال میفرستد و ملائک مکرّم از هر سو با [[سلام]] و تبریک، زمینه [[پذیرایی]] را فراهم میکنند و بعد [[پذیرایی]] با [[خانه]] مجلل و با شکوه بهشتی با انواع شرابهای طهور و میوههای رنگارنگ و اقسام غذاهای لذیذ با پیشخدمتهای حورعینی که چشمها را [[اسیر]] خود میکنند؛ زیرا همچون دیگر [[نعمتها]]، حکایت از مهر و [[جمال]] و مهر [[الهی]] دارد، میکند و بر اثر آن، به هیچ وجه [[احساس]] غریبی و تنهایی نمیکند. البته این در صورتی است که مدعی ولایتمداری، [[ولایت]] عملی ظاهری و [[باطنی]] داشته باشد و صِرفِ ادعا نباشد. | ||
البته این ثمرات نباید برای طالبان [[ولایت]] [[حق]]، به عنوان مقصد و مطلوب اصلی مطرح باشد، بلکه آنچه باید مَدِّنظر قرار گیرد، همان [[قرب]] و [[رضوان]] [[الهی]] است و حلاوت و شیرینی دیگر ثمرات، وابسته به تحقق آن است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref>. | البته این ثمرات نباید برای طالبان [[ولایت]] [[حق]]، به عنوان مقصد و مطلوب اصلی مطرح باشد، بلکه آنچه باید مَدِّنظر قرار گیرد، همان [[قرب]] و [[رضوان]] [[الهی]] است و حلاوت و شیرینی دیگر ثمرات، وابسته به تحقق آن است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref>. برخی از این آثار عبارتاند از: | ||
== [[رضوان]] [[الهی]] == | == نخست: [[رضوان]] [[الهی]] == | ||
{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستانهایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاههایی پاک در بوستانهای جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.</ref>. [[رضای الهی]] طبق مستفاد از [[آیه]] مذکور، [[فوز]] بزرگی است که قابل وصف و [[درک]] برای افراد در [[دنیا]] نیست، بلکه باید به عاَلمِ [[آخرت]] بروند تا اهمیت و عظمت آن را دریابند؛ [[رضای الهی]] هم در عالم دنیاست و هم در عاَلمِ آخرت، اما در آخرت، برای فرد [[مؤمن]] و پیرو [[حقیقی]] [[ولایت]] [[خلیفه الهی]]، ظاهر میشود و با خوشحالی وصفناپذیر آن را میبیند و بر اثر عظمت ارزشی آن، از [[بهشت]] و نعمتهای آن [[غافل]] و غرق در مِهر [[لقای الهی]] و رضای او میشود. | {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستانهایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاههایی پاک در بوستانهای جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.</ref>. [[رضای الهی]] طبق مستفاد از [[آیه]] مذکور، [[فوز]] بزرگی است که قابل وصف و [[درک]] برای افراد در [[دنیا]] نیست، بلکه باید به عاَلمِ [[آخرت]] بروند تا اهمیت و عظمت آن را دریابند؛ [[رضای الهی]] هم در عالم دنیاست و هم در عاَلمِ آخرت، اما در آخرت، برای فرد [[مؤمن]] و پیرو [[حقیقی]] [[ولایت]] [[خلیفه الهی]]، ظاهر میشود و با خوشحالی وصفناپذیر آن را میبیند و بر اثر عظمت ارزشی آن، از [[بهشت]] و نعمتهای آن [[غافل]] و غرق در مِهر [[لقای الهی]] و رضای او میشود. | ||
کسانی که در پی کسب [[رضای الهی]] باشند، آثار [[دنیوی]] آن را در [[دنیا]] [[درک]] میکنند و آن [[وعده]] [[قرآنی]] است که به افراد طالب [[رضای الهی]] داده شده است: {{متن قرآن|يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راههای بیگزند، راهنمایی میکند و آنان را به اراده خویش از تیرگیها به سوی روشنایی بیرون میآورد و آنها را به راهی راست رهنمون میگردد» سوره مائده، آیه ۱۶.</ref>. یکی از ثمرات آن، {{متن قرآن|سُبُلَ السَّلَامِ}} است، یعنی راههایی که سبب [[سلامت]] و [[نجات]] از هر چیزی که موجب [[بدبختی]] شود و موجب اختلال سعادتمندی [[دنیوی]] یا [[اخروی]] گردد. بنابراین، کسی که در مسیر [[رضای الهی]] و در پی کسب آن باشد، [[خدای متعال]] او را وارد راههایی میسازد که وی را از [[شقاوت]] [[دنیا]] و [[آخرت]] و هر چه باعث تیرگی [[زندگی]] سعادتمندانه است، [[نجات]] میدهد<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۶۴-۲۶۵.</ref>. | کسانی که در پی کسب [[رضای الهی]] باشند، آثار [[دنیوی]] آن را در [[دنیا]] [[درک]] میکنند و آن [[وعده]] [[قرآنی]] است که به افراد طالب [[رضای الهی]] داده شده است: {{متن قرآن|يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راههای بیگزند، راهنمایی میکند و آنان را به اراده خویش از تیرگیها به سوی روشنایی بیرون میآورد و آنها را به راهی راست رهنمون میگردد» سوره مائده، آیه ۱۶.</ref>. یکی از ثمرات آن، {{متن قرآن|سُبُلَ السَّلَامِ}} است، یعنی راههایی که سبب [[سلامت]] و [[نجات]] از هر چیزی که موجب [[بدبختی]] شود و موجب اختلال سعادتمندی [[دنیوی]] یا [[اخروی]] گردد. بنابراین، کسی که در مسیر [[رضای الهی]] و در پی کسب آن باشد، [[خدای متعال]] او را وارد راههایی میسازد که وی را از [[شقاوت]] [[دنیا]] و [[آخرت]] و هر چه باعث تیرگی [[زندگی]] سعادتمندانه است، [[نجات]] میدهد<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۶۴-۲۶۵.</ref>. | ||
== جلب محبت الهی == | == دوم: جلب محبت الهی == | ||
{{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>. یکی از آثار مهمّ دیگر برای [[پیروان]] واقعی [[خلفای الهی]] {{عم}} محبوبیت داشتن نزد [[پروردگار]] متعال است و [[آیه]] مذکور صریحاً آن را باز میگوید و نیازی به توضیح و تبیین ندارد. اما به نکتهای اشاره شود که افراد [[مطیع]] [[ولایت ولی]] [[حق]] متصّف به صفاتی [[نیک]]، همچون: [[تقوا]]، [[احسان]]، [[صبر]]، [[توکل]] و... میشوند و خدای [[مهربان]]، در کتابش [[اعلان]] کرده است که دوستدارشان بوده و آنان محبوب درگاه الهی هستند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«بیگمان خداوند پرهیزگاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۷۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۴۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و خداوند شکیبایان را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref>. | {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>. یکی از آثار مهمّ دیگر برای [[پیروان]] واقعی [[خلفای الهی]] {{عم}} محبوبیت داشتن نزد [[پروردگار]] متعال است و [[آیه]] مذکور صریحاً آن را باز میگوید و نیازی به توضیح و تبیین ندارد. اما به نکتهای اشاره شود که افراد [[مطیع]] [[ولایت ولی]] [[حق]] متصّف به صفاتی [[نیک]]، همچون: [[تقوا]]، [[احسان]]، [[صبر]]، [[توکل]] و... میشوند و خدای [[مهربان]]، در کتابش [[اعلان]] کرده است که دوستدارشان بوده و آنان محبوب درگاه الهی هستند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«بیگمان خداوند پرهیزگاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۷۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۴۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و خداوند شکیبایان را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref>. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
بنابراین، محبوبیت در پیشگاه [[الهی]]، مخصوص کسانی است که پیرو واقعی [[جانشین]] او باشند و افرادی که فقط ادعای ولایتمداری بدون عمل را دارند، بنابر مستفاد از [[آیه]] اخیر، جزو [[گناهکاران]] و [[کافران]] عملی محسوب شده، لذا مطرود درگاه الهی هستند و [[حدیث]] منقول در ذیل عنوان عوامل بهرهمندی، از جهتی مبین و [[مفسّر]] [[آیه شریفه]] است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۶۵-۲۶۶.</ref>. | بنابراین، محبوبیت در پیشگاه [[الهی]]، مخصوص کسانی است که پیرو واقعی [[جانشین]] او باشند و افرادی که فقط ادعای ولایتمداری بدون عمل را دارند، بنابر مستفاد از [[آیه]] اخیر، جزو [[گناهکاران]] و [[کافران]] عملی محسوب شده، لذا مطرود درگاه الهی هستند و [[حدیث]] منقول در ذیل عنوان عوامل بهرهمندی، از جهتی مبین و [[مفسّر]] [[آیه شریفه]] است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۶۵-۲۶۶.</ref>. | ||
== داشتن برنامه [[زندگی]] مطمئن و هدفمند == | == سوم: داشتن برنامه [[زندگی]] مطمئن و هدفمند == | ||
{{متن قرآن|وَلَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و به راستی برای آنان کتابی آوردیم، آن را با دانشی (گسترده) روشن داشتیم که رهنمود و بخشایشی است برای گروهی که ایمان دارند» سوره اعراف، آیه ۵۲.</ref>. از [[آیه شریفه]] استفاده میشود افراد مؤمنی که ایمانشان کامل بوده و به همه [[خلفای الهی]] و [[کتابهای آسمانی]] [[ایمان]] دارند، [[توفیق]] بهرهمندی از [[هدایت]] به سوی [[زندگی]] مطمئن و هدفمند [[الهی]] شامل حالشان میشود. | {{متن قرآن|وَلَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و به راستی برای آنان کتابی آوردیم، آن را با دانشی (گسترده) روشن داشتیم که رهنمود و بخشایشی است برای گروهی که ایمان دارند» سوره اعراف، آیه ۵۲.</ref>. از [[آیه شریفه]] استفاده میشود افراد مؤمنی که ایمانشان کامل بوده و به همه [[خلفای الهی]] و [[کتابهای آسمانی]] [[ایمان]] دارند، [[توفیق]] بهرهمندی از [[هدایت]] به سوی [[زندگی]] مطمئن و هدفمند [[الهی]] شامل حالشان میشود. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
در این برهه نیز [[دین اسلام]]، دارای کتاب برنامه [[زندگی]] به نام [[قرآن]] [[حکیم]] بوده که اگر اهل [[ایمان]] به [[دستورها]] و سفارشهای آن عمل کنند، دارای [[زندگی]] مطمئن و هدفمند، همراه با [[ترقی]] و [[تکامل]] خواهند بود<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۶۶-۲۶۷.</ref>. | در این برهه نیز [[دین اسلام]]، دارای کتاب برنامه [[زندگی]] به نام [[قرآن]] [[حکیم]] بوده که اگر اهل [[ایمان]] به [[دستورها]] و سفارشهای آن عمل کنند، دارای [[زندگی]] مطمئن و هدفمند، همراه با [[ترقی]] و [[تکامل]] خواهند بود<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۶۶-۲۶۷.</ref>. | ||
== [[زندگی]] [[پاکیزه]] == | == چهارم: [[زندگی]] [[پاکیزه]] == | ||
{{متن قرآن|مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«کسانی از مرد و زن که کار شایستهای کنند؛ و مؤمن باشند، بیگمان آنان را با زندگانی پاکیزهای زنده میداریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام میدادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.</ref>. ثمره [[ولایت ولی]] [[حق]] و [[عمل صالح]]، برای افراد [[مؤمن]]، بهرهمندی از [[حیات]] [[طیب]] است، هنگامی که [[زندگی دنیوی]] [[انسان]] از خبایث مادّی، مأکولات مؤثر در خبایث [[روحی]]، [[ولایت]] [[باطل]]، [[گناه]]، آلودگیهای معنوی و [[شرک]] [[پاک]] باشد، خدای [[مهربان]] به او [[زندگی]] [[پاکیزه]] مادّی که بر اثر استفاده از مأکولات [[طیب]]<ref>{{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ...}} «از تو میپرسند که چه بر آنها حلال است؟ بگو (همه) چیزهای پاکیزه بر شما حلال است..». سوره مائده، آیه ۴.</ref> حاصل میشود و [[زندگی]] [[طیب]] معنوی که ناشی از قناعتطبعی و [[خشنودی]] به آنچه [[خدا]] روزی او گردانیده، میدهد، و بعد از مردن با [[روح]] [[طیب]] و [[پاک]] به سوی [[ملاقات]] پروردگارش میرود و موجب خوشحالی و خوشآمدگویی ملائک با آنان میشود و آنها را به سوی [[بهشت]] با تمام امکانات [[پذیرایی]]، [[دعوت]] میکنند:{{متن قرآن|الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«همان کسانی که در حال پاکی، فرشتگان جانشان را میگیرند؛ (و به آنان) میگویند:» سوره نحل، آیه ۳۲.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۶۷-۲۶۸.</ref> | {{متن قرآن|مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«کسانی از مرد و زن که کار شایستهای کنند؛ و مؤمن باشند، بیگمان آنان را با زندگانی پاکیزهای زنده میداریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام میدادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.</ref>. ثمره [[ولایت ولی]] [[حق]] و [[عمل صالح]]، برای افراد [[مؤمن]]، بهرهمندی از [[حیات]] [[طیب]] است، هنگامی که [[زندگی دنیوی]] [[انسان]] از خبایث مادّی، مأکولات مؤثر در خبایث [[روحی]]، [[ولایت]] [[باطل]]، [[گناه]]، آلودگیهای معنوی و [[شرک]] [[پاک]] باشد، خدای [[مهربان]] به او [[زندگی]] [[پاکیزه]] مادّی که بر اثر استفاده از مأکولات [[طیب]]<ref>{{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ...}} «از تو میپرسند که چه بر آنها حلال است؟ بگو (همه) چیزهای پاکیزه بر شما حلال است..». سوره مائده، آیه ۴.</ref> حاصل میشود و [[زندگی]] [[طیب]] معنوی که ناشی از قناعتطبعی و [[خشنودی]] به آنچه [[خدا]] روزی او گردانیده، میدهد، و بعد از مردن با [[روح]] [[طیب]] و [[پاک]] به سوی [[ملاقات]] پروردگارش میرود و موجب خوشحالی و خوشآمدگویی ملائک با آنان میشود و آنها را به سوی [[بهشت]] با تمام امکانات [[پذیرایی]]، [[دعوت]] میکنند:{{متن قرآن|الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«همان کسانی که در حال پاکی، فرشتگان جانشان را میگیرند؛ (و به آنان) میگویند:» سوره نحل، آیه ۳۲.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۶۷-۲۶۸.</ref> | ||
== شِفای جسمی و [[روحی]] == | == پنجم: شِفای جسمی و [[روحی]] == | ||
{{متن قرآن|وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا}}<ref>«و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو میفرستیم و بر ستمکاران جز زیان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۸۲.</ref>. کلمه "شِفاء"<ref>درباره معنای اصلی شفا، محققی مینويسد: {{عربی|أنّ الأصل الواحد في هذه المادّة: هو آخر نقطة مشرف على انحطاط أو أوّل نقطة تخلّص منه مادّيّا كان أو معنويّا... و من مصاديق المادّة: آخر نقطة مشرف على محلّ أو بئر أو غروب أو هلاك أو سقم أو ضلال أو موت. و كذلك أوّل نقطة يتخلّص فيه من مرض بحصول السلامة و العافية، أو أوّل حالة بعد التأثّر الشديد و الألم و السخط. فيظهر الفرق بين قولنا- شفي من المرض، و قولنا برئ من المرض: فانّ الشِّفَاءَ أوّل مرحلة يتحصّل بالتخلّص. و البراءة هو التباعد و تحقّقه}}؛ التحقيق، ج۶، ص۹۲، كلمه شفی.</ref>، در [[آیه شریفه]] مطلق و بدون قید استعمال شده که شامل امراض [[روحی]] و جسمی میشود، اما عدهای از [[مفسرین]] آن را به امراض [[روحی]] [[تفسیر]] کردهاند<ref>مجمع البيان، ج۶، ص۶۷۳؛ من وحي القرآن، ج۱۴، ص۲۱۲؛ كشف الأسرار، ج۴، ص۳۱۴؛ المنير، ج۱۱، ص۲۰۱؛ تفسير، ج۱۲، ص۲۴۰؛ تفسير موضوعی قرآن كريم ۳۲.</ref> و مفسری آن را مطلق دانسته و مینویسد:"{{عربی|ما هُوَ شِفاءٌ للأبدانِ وَ الأرواح مِن كلِ آفَة وَ داء}}"<ref>بيان السعادة، ج۲، ص۴۵۲.</ref>. | {{متن قرآن|وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا}}<ref>«و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو میفرستیم و بر ستمکاران جز زیان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۸۲.</ref>. کلمه "شِفاء"<ref>درباره معنای اصلی شفا، محققی مینويسد: {{عربی|أنّ الأصل الواحد في هذه المادّة: هو آخر نقطة مشرف على انحطاط أو أوّل نقطة تخلّص منه مادّيّا كان أو معنويّا... و من مصاديق المادّة: آخر نقطة مشرف على محلّ أو بئر أو غروب أو هلاك أو سقم أو ضلال أو موت. و كذلك أوّل نقطة يتخلّص فيه من مرض بحصول السلامة و العافية، أو أوّل حالة بعد التأثّر الشديد و الألم و السخط. فيظهر الفرق بين قولنا- شفي من المرض، و قولنا برئ من المرض: فانّ الشِّفَاءَ أوّل مرحلة يتحصّل بالتخلّص. و البراءة هو التباعد و تحقّقه}}؛ التحقيق، ج۶، ص۹۲، كلمه شفی.</ref>، در [[آیه شریفه]] مطلق و بدون قید استعمال شده که شامل امراض [[روحی]] و جسمی میشود، اما عدهای از [[مفسرین]] آن را به امراض [[روحی]] [[تفسیر]] کردهاند<ref>مجمع البيان، ج۶، ص۶۷۳؛ من وحي القرآن، ج۱۴، ص۲۱۲؛ كشف الأسرار، ج۴، ص۳۱۴؛ المنير، ج۱۱، ص۲۰۱؛ تفسير، ج۱۲، ص۲۴۰؛ تفسير موضوعی قرآن كريم ۳۲.</ref> و مفسری آن را مطلق دانسته و مینویسد:"{{عربی|ما هُوَ شِفاءٌ للأبدانِ وَ الأرواح مِن كلِ آفَة وَ داء}}"<ref>بيان السعادة، ج۲، ص۴۵۲.</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
[[کتاب الهی]]، نسخه جامع آسمانی است که دارای شِفا و درمان آنچه در سینههاست، از امراض [[قلبی]] و [[صفات ناپسند]] [[روحی]]، مانندِ [[شک]]، [[غفلت]]، [[حیرت]]، [[جهل]] و [[رذایل اخلاقی]] و نیز شفای جسمی افراد است و کسی که خواستار [[سلامت]] [[روحی]] و جسمی است، [[رجوع]] به [[کتاب آسمانی]] کند و از ارشادها و راهنماییهای آن بهرهمند شود و در مسیر [[زندگی]]، آن را عملی سازد. بله، از جهت [[روحی]]، [[قرآن]] افراد را به همه مراتب حقایق و مراحل [[کمالات انسانی]] بدون حد و مرزی [[راهنمایی]] میکند و تنها شرط آن، داشتن صفای [[باطنی]] است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۶۸-۲۶۹.</ref>. | [[کتاب الهی]]، نسخه جامع آسمانی است که دارای شِفا و درمان آنچه در سینههاست، از امراض [[قلبی]] و [[صفات ناپسند]] [[روحی]]، مانندِ [[شک]]، [[غفلت]]، [[حیرت]]، [[جهل]] و [[رذایل اخلاقی]] و نیز شفای جسمی افراد است و کسی که خواستار [[سلامت]] [[روحی]] و جسمی است، [[رجوع]] به [[کتاب آسمانی]] کند و از ارشادها و راهنماییهای آن بهرهمند شود و در مسیر [[زندگی]]، آن را عملی سازد. بله، از جهت [[روحی]]، [[قرآن]] افراد را به همه مراتب حقایق و مراحل [[کمالات انسانی]] بدون حد و مرزی [[راهنمایی]] میکند و تنها شرط آن، داشتن صفای [[باطنی]] است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۶۸-۲۶۹.</ref>. | ||
== افزایش [[قوّت]] [[روحی]]، جسمی و مادّی == | == ششم: افزایش [[قوّت]] [[روحی]]، جسمی و مادّی == | ||
یکی از دعوتهای [[خلفای الهی]]، [[دعوت]] به [[استغفار]] و [[شُکر]] بود و افرادی که به آن [[دعوت]]، پاسخ مثبت داده و [[استغفار]] و [[شُکر]] [[حقیقی]] که دوری و [[انزجار]] از [[گناهان]] و [[عمل صالح]] خالصانه است، کنند که اگر گروهی باشد، موجب [[نزول]] [[برکات]] آسمانی میشود و اگر فردی باشد، موجب ازدیاد قوت [[روحی]] و جسمی که عبارت از صحت بدن و [[سلامت]] آن از انواع [[بیماریها]] و [[فزونی اموال]] و [[اولاد]] خواهد شد. یک نمونه از آن، [[دعوت]] [[حضرت هود]] {{ع}} از قومش به [[استغفار]] و [[توبه]] است:{{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ}}<ref>«و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره هود، آیه ۵۲.</ref>. | یکی از دعوتهای [[خلفای الهی]]، [[دعوت]] به [[استغفار]] و [[شُکر]] بود و افرادی که به آن [[دعوت]]، پاسخ مثبت داده و [[استغفار]] و [[شُکر]] [[حقیقی]] که دوری و [[انزجار]] از [[گناهان]] و [[عمل صالح]] خالصانه است، کنند که اگر گروهی باشد، موجب [[نزول]] [[برکات]] آسمانی میشود و اگر فردی باشد، موجب ازدیاد قوت [[روحی]] و جسمی که عبارت از صحت بدن و [[سلامت]] آن از انواع [[بیماریها]] و [[فزونی اموال]] و [[اولاد]] خواهد شد. یک نمونه از آن، [[دعوت]] [[حضرت هود]] {{ع}} از قومش به [[استغفار]] و [[توبه]] است:{{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ}}<ref>«و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره هود، آیه ۵۲.</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
بنابراین، اگر [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]] به دعوتهای [[خلفای الهی]] {{عم}} پاسخ عملی دهند و شُکرگزار و از [[اهل]] [[استغفار]] باشند، از ثمرات معنوی، ([[قوّت]] [[روحی]] در کسب توفیقات [[الهی]]) و ماّدی ([[قوّت]] و صحت بدن و نیرومندی آن در انجام وظایف دینی و کسب روزی حلال و [[برکت]] در آن) بهرهمند میشوند<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref>. | بنابراین، اگر [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]] به دعوتهای [[خلفای الهی]] {{عم}} پاسخ عملی دهند و شُکرگزار و از [[اهل]] [[استغفار]] باشند، از ثمرات معنوی، ([[قوّت]] [[روحی]] در کسب توفیقات [[الهی]]) و ماّدی ([[قوّت]] و صحت بدن و نیرومندی آن در انجام وظایف دینی و کسب روزی حلال و [[برکت]] در آن) بهرهمند میشوند<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref>. | ||
== [[آرامش]] == | == هفتم: [[آرامش]] == | ||
{{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«و ما پیامبران را جز نویدبخش و بیمدهنده نمیفرستیم پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره انعام، آیه ۴۸.</ref>. [[آرامش روحی]] وسیلهای کارآمد برای رسیدن به آرزوهای مادّی و معنوی است و کسی که از آن بیبهره باشد، از رسیدن به مقاصد خود، [[محروم]] خواهد ماند. و در این میان آنچه باید به عنوان یک مقصد اساسی برای یک دوراندیش مطرح باشد، مقصدی ماندگار و [[ابدی]] است و آن [[قرب]] و [[رضوان]] [[الهی]] که با [[ایمان]] و [[اصلاح]] خویشتن حاصل میشود و [[ایمانی]] صحیح و [[حقیقی]] است که کامل باشد و هیچ نقصی و تبعیضی در آن نباشد و آن، [[ایمان]] به حقانیت [[خلفای الهی]] و [[پیروی]] از دستورهای الهیگونه آنان است که موجب [[آرامش]] [[حقیقی]] [[روحی]] میشود و شخص در لوای [[ولایت]] [[حق]]، دیگر [[ترس]] و اندوهی نخواهد داشت و با [[عنایت]] ولی [[حق]] به سوی و [[تکامل]] پیش میرود تا به مقصد اصلی که اعلا مراتب [[قرب الهی]] است، برسد. در این بین، اگر [[اجل]] مهلت نداد، همچون [[مجاهد فی سبیل الله]]، دارای [[اجر]] [[شهید]] بوده و با [[شفاعت]] اولیای [[حق]] در عالَمِ [[آخرت]] به مقصدش انشاءالله نایل خواهد آمد. | {{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«و ما پیامبران را جز نویدبخش و بیمدهنده نمیفرستیم پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره انعام، آیه ۴۸.</ref>. [[آرامش روحی]] وسیلهای کارآمد برای رسیدن به آرزوهای مادّی و معنوی است و کسی که از آن بیبهره باشد، از رسیدن به مقاصد خود، [[محروم]] خواهد ماند. و در این میان آنچه باید به عنوان یک مقصد اساسی برای یک دوراندیش مطرح باشد، مقصدی ماندگار و [[ابدی]] است و آن [[قرب]] و [[رضوان]] [[الهی]] که با [[ایمان]] و [[اصلاح]] خویشتن حاصل میشود و [[ایمانی]] صحیح و [[حقیقی]] است که کامل باشد و هیچ نقصی و تبعیضی در آن نباشد و آن، [[ایمان]] به حقانیت [[خلفای الهی]] و [[پیروی]] از دستورهای الهیگونه آنان است که موجب [[آرامش]] [[حقیقی]] [[روحی]] میشود و شخص در لوای [[ولایت]] [[حق]]، دیگر [[ترس]] و اندوهی نخواهد داشت و با [[عنایت]] ولی [[حق]] به سوی و [[تکامل]] پیش میرود تا به مقصد اصلی که اعلا مراتب [[قرب الهی]] است، برسد. در این بین، اگر [[اجل]] مهلت نداد، همچون [[مجاهد فی سبیل الله]]، دارای [[اجر]] [[شهید]] بوده و با [[شفاعت]] اولیای [[حق]] در عالَمِ [[آخرت]] به مقصدش انشاءالله نایل خواهد آمد. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
بر همین اساس [[خوف]] نسبت به موارد آن، مختلف میشود که [[نفی]] [[خوف]] در [[آیه کریمه]] مطلق نبوده، لذا آنچه در [[آیات]] و [[اخبار]] برای [[مؤمن]] [[اثبات]] شده، نسبت به برخی موارد بوده است؛ حتّی ملائک نیز دارای [[خوف]] هستند و [[تسبیح]] آنان بر اثر [[خوف]] از عظمت و کبریای [[پروردگار]] سبحان است: {{متن قرآن|وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ}}<ref>«و تندر به سپاس او، او را پاک میخواند و فرشتگان نیز از بیم وی (او را پاک میخوانند)» سوره رعد، آیه ۱۳.</ref>. لذا [[خوف]] و حزنی که موجب سلب [[آرامش روحی]] برای کسب [[کمالات معنوی]] بوده، از [[مؤمنان]] [[حقیقی]] [[نفی]] شده و مواردی که دارای نقش سازنده برای [[ترقی]] و [[تکامل]] بوده، [[اثبات]] گردیده است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۷۱-۲۷۵.</ref>. | بر همین اساس [[خوف]] نسبت به موارد آن، مختلف میشود که [[نفی]] [[خوف]] در [[آیه کریمه]] مطلق نبوده، لذا آنچه در [[آیات]] و [[اخبار]] برای [[مؤمن]] [[اثبات]] شده، نسبت به برخی موارد بوده است؛ حتّی ملائک نیز دارای [[خوف]] هستند و [[تسبیح]] آنان بر اثر [[خوف]] از عظمت و کبریای [[پروردگار]] سبحان است: {{متن قرآن|وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ}}<ref>«و تندر به سپاس او، او را پاک میخواند و فرشتگان نیز از بیم وی (او را پاک میخوانند)» سوره رعد، آیه ۱۳.</ref>. لذا [[خوف]] و حزنی که موجب سلب [[آرامش روحی]] برای کسب [[کمالات معنوی]] بوده، از [[مؤمنان]] [[حقیقی]] [[نفی]] شده و مواردی که دارای نقش سازنده برای [[ترقی]] و [[تکامل]] بوده، [[اثبات]] گردیده است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۷۱-۲۷۵.</ref>. | ||
== داشتن [[نور]] برای حرکت در [[ظلمات]] == | == هشتم: داشتن [[نور]] برای حرکت در [[ظلمات]] == | ||
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به پیامبرش ایمان آورید تا از بخشایش خویش دو بهره به شما ارزانی دارد و در شما فروغی نهد که با آن راه بسپارید» سوره حدید، آیه ۲۸.</ref>. یکی از [[اهداف]] [[خلفای الهی]] و [[نزول]] [[کتابهای آسمانی]]، بیرون آوردن افراد از [[ظلمات]]، [[گمراهیها]] و باطلگرایی که در [[معتقدات]] و [[آداب و رسوم]] جاهلانه آنان نمود دارد به سوی صراط مستقیم، [[حق]] و [[شناخت]] صحیح از خود و خدای خود است. | {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به پیامبرش ایمان آورید تا از بخشایش خویش دو بهره به شما ارزانی دارد و در شما فروغی نهد که با آن راه بسپارید» سوره حدید، آیه ۲۸.</ref>. یکی از [[اهداف]] [[خلفای الهی]] و [[نزول]] [[کتابهای آسمانی]]، بیرون آوردن افراد از [[ظلمات]]، [[گمراهیها]] و باطلگرایی که در [[معتقدات]] و [[آداب و رسوم]] جاهلانه آنان نمود دارد به سوی صراط مستقیم، [[حق]] و [[شناخت]] صحیح از خود و خدای خود است. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
آن [[آیه شریفه]]، دارا بودن [[نور]] برای پیمودن راه را، مشروط به داشتن [[تقوای الهی]] و [[ایمان]] و [[ولایتپذیری]] عملی از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} مینماید که ثمره داشتن آن دو شرط، منوّر شدن به [[نور]] [[علم]] و [[درک]] [[باطنی]] است که با آن میتواند به [[راحتی]] [[حق]] را از [[باطل]]، [[نورانیت]] و حقانیت امری را از [[ظلمت]] و بطلان آن تشخیص بدهد و از موارد ظلمانی مؤثر در ایجاد [[ظلمت]] معنوی و [[روحی]] دوری کند و در برخورد با مسائل [[زندگی]]، بتواند به آنچه جذابیت [[حقیقی]] دارد، عمل کند و از موارد جذابیت کاذب و [[گمراهکننده]] بپرهیزد<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۷۵-۲۷۶.</ref>. | آن [[آیه شریفه]]، دارا بودن [[نور]] برای پیمودن راه را، مشروط به داشتن [[تقوای الهی]] و [[ایمان]] و [[ولایتپذیری]] عملی از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} مینماید که ثمره داشتن آن دو شرط، منوّر شدن به [[نور]] [[علم]] و [[درک]] [[باطنی]] است که با آن میتواند به [[راحتی]] [[حق]] را از [[باطل]]، [[نورانیت]] و حقانیت امری را از [[ظلمت]] و بطلان آن تشخیص بدهد و از موارد ظلمانی مؤثر در ایجاد [[ظلمت]] معنوی و [[روحی]] دوری کند و در برخورد با مسائل [[زندگی]]، بتواند به آنچه جذابیت [[حقیقی]] دارد، عمل کند و از موارد جذابیت کاذب و [[گمراهکننده]] بپرهیزد<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۷۵-۲۷۶.</ref>. | ||
== [[هدایت]] و تکامل معنوی == | == نهم: [[هدایت]] و تکامل معنوی == | ||
{{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا}}<ref>«بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و اگر رو بگردانید جز این نیست که آنچه بر گردن او نهادهاند بر اوست و آنچه بر گردن شما نهادهاند بر شماست و اگر از او فرمان برید راهیاب میشوید» سوره نور، آیه ۵۴.</ref>. معنای [[هدایت]]، دلالت و [[راهنمایی]] است که مطلق بوده و شامل دلالت به سوی صراط مستقیم و [[گمراهی]] میشود و منظور از [[هدایت]] در [[آیه شریفه]] طبق [[آیات]] دیگر، [[هدایت]] به سوی صراط مستقیم بوده: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref> و مراد از صراط مستقیم، راه [[پسندیده]] و زیبنده یک [[انسان]] [[عاقل]]{{متن قرآن|وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِيدِ}}<ref> «و به گفتار پاک و راه خداوند ستوده راهنمایی شدهاند» سوره حج، آیه ۲۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«و کسانی که آنان را از دانش بهره دادهاند میبینند که آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده، راستین است و به راه (خداوند) پیروز ستوده، رهنمون میگردد» سوره سبأ، آیه ۶.</ref>؛ صراطی که موجب جلب [[نعمتهای خداوند]] و [[مصونیت]] از [[غضب الهی]] شده{{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«راه راست را به ما بنمای * راه آنان که به نعمت پروردهای؛ که نه بر ایشان خشم آوردهای و نه گمراهاند» سوره فاتحه، آیه ۶-۷.</ref>، صراطی که صراط و راه [[پروردگار]] [[آسمانها]] و [[زمین]] است{{متن قرآن|صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ}} <ref>«راه خداوندی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ آگاه باشید که همه کارها به سوی خداوند باز میگردد» سوره شوری، آیه ۵۳.</ref> و حاکی از آن، [[دینی]] است که توسط پیامبرانش {{عم}} برای [[مردم]] تبیین شده است. | {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا}}<ref>«بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و اگر رو بگردانید جز این نیست که آنچه بر گردن او نهادهاند بر اوست و آنچه بر گردن شما نهادهاند بر شماست و اگر از او فرمان برید راهیاب میشوید» سوره نور، آیه ۵۴.</ref>. معنای [[هدایت]]، دلالت و [[راهنمایی]] است که مطلق بوده و شامل دلالت به سوی صراط مستقیم و [[گمراهی]] میشود و منظور از [[هدایت]] در [[آیه شریفه]] طبق [[آیات]] دیگر، [[هدایت]] به سوی صراط مستقیم بوده: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref> و مراد از صراط مستقیم، راه [[پسندیده]] و زیبنده یک [[انسان]] [[عاقل]]{{متن قرآن|وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِيدِ}}<ref> «و به گفتار پاک و راه خداوند ستوده راهنمایی شدهاند» سوره حج، آیه ۲۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«و کسانی که آنان را از دانش بهره دادهاند میبینند که آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده، راستین است و به راه (خداوند) پیروز ستوده، رهنمون میگردد» سوره سبأ، آیه ۶.</ref>؛ صراطی که موجب جلب [[نعمتهای خداوند]] و [[مصونیت]] از [[غضب الهی]] شده{{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«راه راست را به ما بنمای * راه آنان که به نعمت پروردهای؛ که نه بر ایشان خشم آوردهای و نه گمراهاند» سوره فاتحه، آیه ۶-۷.</ref>، صراطی که صراط و راه [[پروردگار]] [[آسمانها]] و [[زمین]] است{{متن قرآن|صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ}} <ref>«راه خداوندی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ آگاه باشید که همه کارها به سوی خداوند باز میگردد» سوره شوری، آیه ۵۳.</ref> و حاکی از آن، [[دینی]] است که توسط پیامبرانش {{عم}} برای [[مردم]] تبیین شده است. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
و با لحاظ آن [[آیه]] و [[آیه]] مذکور، کسانی که [[اطاعت]] همهجانبه از [[حجت]] [[خدای متعال]] داشته باشند، [[هدایت]] یافتهاند که [[پروردگار]] [[متعال]] به آنان [[توفیق]] بیشتر اعطا کرده و موجب [[رشد معنوی]]، [[تکامل]] و وصول به [[مقامات]] بالاتر برای آنان میشود، لذا [[الطاف]] خفیه [[الهی]] شامل حال آنان شده و به مراتب و درجات عالی [[ایمان]] [[ترقی]] میکنند و در مسیر سِیر و [[سلوک]] معنوی، [[خدای متعال]] آنان را [[یاری]] کرده و راههای سخت پیمودن آن را، برای افراد ولایتمدار ولی [[حق]] آسان میکند و [[اضطراب]] و دلهرههای [[شیطانی]] را از دلهای آنان برطرف ساخته و بر [[قلب]] آنان [[آرامش]] را قرار میدهد تا بتوانند به مراحل عالی [[ایمان]] برسند: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداوند است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره فتح، آیه ۴.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۷۶-۲۷۷.</ref> | و با لحاظ آن [[آیه]] و [[آیه]] مذکور، کسانی که [[اطاعت]] همهجانبه از [[حجت]] [[خدای متعال]] داشته باشند، [[هدایت]] یافتهاند که [[پروردگار]] [[متعال]] به آنان [[توفیق]] بیشتر اعطا کرده و موجب [[رشد معنوی]]، [[تکامل]] و وصول به [[مقامات]] بالاتر برای آنان میشود، لذا [[الطاف]] خفیه [[الهی]] شامل حال آنان شده و به مراتب و درجات عالی [[ایمان]] [[ترقی]] میکنند و در مسیر سِیر و [[سلوک]] معنوی، [[خدای متعال]] آنان را [[یاری]] کرده و راههای سخت پیمودن آن را، برای افراد ولایتمدار ولی [[حق]] آسان میکند و [[اضطراب]] و دلهرههای [[شیطانی]] را از دلهای آنان برطرف ساخته و بر [[قلب]] آنان [[آرامش]] را قرار میدهد تا بتوانند به مراحل عالی [[ایمان]] برسند: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداوند است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره فتح، آیه ۴.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۷۶-۲۷۷.</ref> | ||
== داشتن [[تقوا]] و بهرهمندی از ثمرات آن == | == دهم: داشتن [[تقوا]] و بهرهمندی از ثمرات آن == | ||
در ویژگیهای [[ولایت]] [[خلیفه الهی]] مطرح شد که یکی از خصوصیات آنان، [[دعوت به تقوا]] و به داشتن آن بود که اگر افراد به آن، عمل کنند و متّصف به [[تقوای الهی]] شوند، از ثمرات معنوی آن بهرهمند میشوند. از جمله اینکه در هیچ یک از امور [[زندگی]] به بُنبَست برخورد نمیکنند و همواره راه نجاتی در پیشرو خواهند داشت: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>«و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری میگشاید» سوره طلاق، آیه ۲.</ref>. | در ویژگیهای [[ولایت]] [[خلیفه الهی]] مطرح شد که یکی از خصوصیات آنان، [[دعوت به تقوا]] و به داشتن آن بود که اگر افراد به آن، عمل کنند و متّصف به [[تقوای الهی]] شوند، از ثمرات معنوی آن بهرهمند میشوند. از جمله اینکه در هیچ یک از امور [[زندگی]] به بُنبَست برخورد نمیکنند و همواره راه نجاتی در پیشرو خواهند داشت: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>«و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری میگشاید» سوره طلاق، آیه ۲.</ref>. [[رزق حلال]] و [[طیب]] از جایی که توقع و [[گمان]] به آن ندارند، نصیب آنان میگردد: {{متن قرآن|وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ}}<ref>«و به او از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد» سوره طلاق، آیه ۳.</ref>. | ||
امور از عُسر و [[سختی]] با [[عنایت ویژه]] [[الهی]] به [[یسر]] و آسانی تبدیل میشود: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا}}<ref>«و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید میآورد» سوره طلاق، آیه ۴.</ref>. از همه آنها مهمتر، بهرهمندی از [[توانایی]] تشخیص [[حق]] از [[باطل]] است:{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی مینهد» سوره انفال، آیه ۲۹.</ref><ref>بنابراین، اگر افراد جامعه، گرفتار مشکلات مادّی و معنوی هستند و حق را از باطل به درستی تشخیص نمیدهند، یا در کسب رزق حلال موفق نیستند، یا در انجام وظایف دینی احساس سختی میکنند، معلوم میشود که دارای تقوای خالصانه و ناب محمدی {{صل}} نیستند.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۷۷-۲۷۸.</ref> | امور از عُسر و [[سختی]] با [[عنایت ویژه]] [[الهی]] به [[یسر]] و آسانی تبدیل میشود: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا}}<ref>«و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید میآورد» سوره طلاق، آیه ۴.</ref>. از همه آنها مهمتر، بهرهمندی از [[توانایی]] تشخیص [[حق]] از [[باطل]] است:{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی مینهد» سوره انفال، آیه ۲۹.</ref><ref>بنابراین، اگر افراد جامعه، گرفتار مشکلات مادّی و معنوی هستند و حق را از باطل به درستی تشخیص نمیدهند، یا در کسب رزق حلال موفق نیستند، یا در انجام وظایف دینی احساس سختی میکنند، معلوم میشود که دارای تقوای خالصانه و ناب محمدی {{صل}} نیستند.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۷۷-۲۷۸.</ref> | ||
== تأخیر اجَل مقدّر به اجَل مسمّی == | == یازدهم: تأخیر اجَل مقدّر به اجَل مسمّی == | ||
{{متن قرآن|قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى}}<ref>«پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند» سوره ابراهیم، آیه ۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ * أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ * يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«گفت: ای قوم من! من برای شما بیمدهندهای آشکارم * که خداوند را بپرستید و از او پروا کنید و از من فرمان برید * تا (خداوند) برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا زمانی معیّن، پس افکند که اجل خداوندی -اگر میدانستید- چون در رسد پس افکنده نمیشود» سوره نوح، آیه ۲-۴.</ref>. | {{متن قرآن|قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى}}<ref>«پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند» سوره ابراهیم، آیه ۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ * أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ * يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«گفت: ای قوم من! من برای شما بیمدهندهای آشکارم * که خداوند را بپرستید و از او پروا کنید و از من فرمان برید * تا (خداوند) برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا زمانی معیّن، پس افکند که اجل خداوندی -اگر میدانستید- چون در رسد پس افکنده نمیشود» سوره نوح، آیه ۲-۴.</ref>. | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۱۹: | ||
بنابراین، با توجه به [[آیه شریفه]] و [[حدیث]] منقول، [[گناهان]] موجب [[تعجیل]] در [[مرگ]] افراد میشود و در صورتی که افراد دارای [[ایمان حقیقی]] و در لوای ولی [[حق]] بوده و از [[گناهان]] اجتناب ورزند، [[مرگ]] آنان به تأخیر افتاده و به [[مرگ]] حتمی از [[دنیا]] میروند و افراد بدان وسیله [[فرصت]] کافی برای [[رشد]] و [[تکامل معنوی]]، تهیه زاد و توشه مناسب و [[آمادگی]] لازم برای [[سفر]] به سوی عاَلِم [[ابدی]] [[آخرت]] را بهدست میآورند. به هر حال، هر دو اجَل در [[اختیار]] [[خدای متعال]] است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۷۸-۲۷۹.</ref>. | بنابراین، با توجه به [[آیه شریفه]] و [[حدیث]] منقول، [[گناهان]] موجب [[تعجیل]] در [[مرگ]] افراد میشود و در صورتی که افراد دارای [[ایمان حقیقی]] و در لوای ولی [[حق]] بوده و از [[گناهان]] اجتناب ورزند، [[مرگ]] آنان به تأخیر افتاده و به [[مرگ]] حتمی از [[دنیا]] میروند و افراد بدان وسیله [[فرصت]] کافی برای [[رشد]] و [[تکامل معنوی]]، تهیه زاد و توشه مناسب و [[آمادگی]] لازم برای [[سفر]] به سوی عاَلِم [[ابدی]] [[آخرت]] را بهدست میآورند. به هر حال، هر دو اجَل در [[اختیار]] [[خدای متعال]] است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۷۸-۲۷۹.</ref>. | ||
== [[رستگاری]] == | == دوازدهم: [[رستگاری]] == | ||
در [[قرآن کریم]] برای [[رستگاری]]، واژگان "فلاح" و "فوز" بهکار رفته است؛ لذا به معنای هر دو اشاره میشود؛{{متن قرآن|لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«اما پیامبر و کسانی که با وی ایمان آوردهاند با مال و جان جهاد کردهاند و آنانند که نیکیها از آن آنهاست و آنانند که رستگارند» سوره توبه، آیه ۸۸.</ref>. کلمه "فلح" با مشتقات آن، ۴۰ بار در [[قرآن مجید]] استعمال شده و به معنای [[رستگاری]] و [[پیروزی]] است. | در [[قرآن کریم]] برای [[رستگاری]]، واژگان "فلاح" و "فوز" بهکار رفته است؛ لذا به معنای هر دو اشاره میشود؛{{متن قرآن|لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«اما پیامبر و کسانی که با وی ایمان آوردهاند با مال و جان جهاد کردهاند و آنانند که نیکیها از آن آنهاست و آنانند که رستگارند» سوره توبه، آیه ۸۸.</ref>. کلمه "فلح" با مشتقات آن، ۴۰ بار در [[قرآن مجید]] استعمال شده و به معنای [[رستگاری]] و [[پیروزی]] است. | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۲: | ||
البته کلمه [[فلاح]] با [[فوز]] با بررسی [[آیات]] متضمن آن دو، از جهت معنا در بعضی موارد مترادف هستند {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref> «آنان که ایمان آوردهاند و هجرت کردهاند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیدهاند، نزد خداوند بلند پایگاهترند و آنانند که رستگارند» سوره توبه، آیه ۲۰.</ref> - لذا برخی گفتهاند: [[فلاح]] یعنی [[فوز]]<ref>لسان العرب، ج۲، ص۵۴۷، کلمه فلح: {{عربی|الفَلَح و الفَلاحُ: الفوز و النجاة و البقاء في النعيم و الخير}}؛ النهایة، ج۳، ص۴۶۹: {{عربی|الفَلَاح: البقاء و الفوز و الظّفر}}؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۴۰۱: {{عربی|الْفَلَحُ محركة: الفوز و النجاة و البقاء في الخير، و الْفَلَاحُ مثله، و هو ضربان دنيوي و أخروي: فالأول الظفر بما تطيب به الحياة الدنيا، و الثاني ما يفوز به الرجل في دار الآخرة}}.</ref>؛ - و در برخی موارد دیگر، [[فلاح]] قبل از [[فوز]] قرار دارد که پیمودن راه [[حق]] و صراط مستقیم موجب [[فلاح]] و رسیدن به مقصد و نتیجه پیمودن صراط مستقیم که [[بهشت]] بوده، [[فوز]] است{{متن قرآن|كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ}}<ref> «هر کسی مرگ را میچشد و جز این نیست که در رستخیز پاداشهایتان تمام داده خواهد شد؛ آنگاه هر که را از دوزخ دور کنند و به بهشت درآورند به راستی رستگار است و زندگی دنیا جز مایه نیرنگ نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۸۵.</ref>. به عبارت دیگر: [[فلاح]]، [[پیروزی]] است و [[فوز]]، بهرهمندی از ثمرات [[پیروزی]]<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۸۰-۲۸۲.</ref>. | البته کلمه [[فلاح]] با [[فوز]] با بررسی [[آیات]] متضمن آن دو، از جهت معنا در بعضی موارد مترادف هستند {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref> «آنان که ایمان آوردهاند و هجرت کردهاند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیدهاند، نزد خداوند بلند پایگاهترند و آنانند که رستگارند» سوره توبه، آیه ۲۰.</ref> - لذا برخی گفتهاند: [[فلاح]] یعنی [[فوز]]<ref>لسان العرب، ج۲، ص۵۴۷، کلمه فلح: {{عربی|الفَلَح و الفَلاحُ: الفوز و النجاة و البقاء في النعيم و الخير}}؛ النهایة، ج۳، ص۴۶۹: {{عربی|الفَلَاح: البقاء و الفوز و الظّفر}}؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۴۰۱: {{عربی|الْفَلَحُ محركة: الفوز و النجاة و البقاء في الخير، و الْفَلَاحُ مثله، و هو ضربان دنيوي و أخروي: فالأول الظفر بما تطيب به الحياة الدنيا، و الثاني ما يفوز به الرجل في دار الآخرة}}.</ref>؛ - و در برخی موارد دیگر، [[فلاح]] قبل از [[فوز]] قرار دارد که پیمودن راه [[حق]] و صراط مستقیم موجب [[فلاح]] و رسیدن به مقصد و نتیجه پیمودن صراط مستقیم که [[بهشت]] بوده، [[فوز]] است{{متن قرآن|كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ}}<ref> «هر کسی مرگ را میچشد و جز این نیست که در رستخیز پاداشهایتان تمام داده خواهد شد؛ آنگاه هر که را از دوزخ دور کنند و به بهشت درآورند به راستی رستگار است و زندگی دنیا جز مایه نیرنگ نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۸۵.</ref>. به عبارت دیگر: [[فلاح]]، [[پیروزی]] است و [[فوز]]، بهرهمندی از ثمرات [[پیروزی]]<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۸۰-۲۸۲.</ref>. | ||
== رحمت ویژه الهی == | == سیزدهم: رحمت ویژه الهی == | ||
{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا}}<ref>«اوست آنکه بر شما درود میفرستد- و فرشتگانش (نیز)- تا شما را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون برد و با مؤمنان بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۴۳.</ref>. [[رحمت]] به معنای [[مهربانی]] و رقّت [[قلب]] است، "ولی [[رحمت]] در [[خدا]] فقط به معنای [[احسان]] و [[نعمت]] است که [[خدا]] با رقّت و [[انفعال]] وصف نمیشود و در [[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۱۷۷]]، فرموده: {{متن حدیث|رَحِيمٌ لَا يُوصَفُ بِالرِّقَّةِ}}"<ref>قاموس قرآن، ج۳، ص۷۱، کلمه رحم.</ref>. | {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا}}<ref>«اوست آنکه بر شما درود میفرستد- و فرشتگانش (نیز)- تا شما را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون برد و با مؤمنان بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۴۳.</ref>. [[رحمت]] به معنای [[مهربانی]] و رقّت [[قلب]] است، "ولی [[رحمت]] در [[خدا]] فقط به معنای [[احسان]] و [[نعمت]] است که [[خدا]] با رقّت و [[انفعال]] وصف نمیشود و در [[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۱۷۷]]، فرموده: {{متن حدیث|رَحِيمٌ لَا يُوصَفُ بِالرِّقَّةِ}}"<ref>قاموس قرآن، ج۳، ص۷۱، کلمه رحم.</ref>. | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۵: | ||
بر همین اساس [[خدای متعال]] دارای [[رحمت]] ویژهای است که از جهت کمّی، سعه در آن نیست و شامل افراد [[کافر]] و [[فاسق]] نمیشود، بلکه مخصوص [[مؤمنین]] و ولایتمداران ولی [[حق]] است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۸۲-۲۸۴.</ref>. | بر همین اساس [[خدای متعال]] دارای [[رحمت]] ویژهای است که از جهت کمّی، سعه در آن نیست و شامل افراد [[کافر]] و [[فاسق]] نمیشود، بلکه مخصوص [[مؤمنین]] و ولایتمداران ولی [[حق]] است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۸۲-۲۸۴.</ref>. | ||
== [[بخشش گناهان]] == | == چهاردهم: [[بخشش گناهان]] == | ||
{{متن قرآن|يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ}}<ref>«ای قوم! پاسخ فراخواننده به خداوند را بدهید و به او ایمان آورید تا (خداوند) پارهای از گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد» سوره احقاف، آیه ۳۱.</ref>. کلمه "غفر"، پوشاندن و مستور کردن [[گناهان]] است و [[آیه شریفه]] به گناهانی که جنبه حقالله دارند با کلمه {{متن قرآن|مِنْ}} متضمن معنای [[تبعیض]]، اشاره میکند. پس مراد از بخشوده شدن [[گناهان]]، مطلق [[گناهان]] نبوده، بلکه گناهانی که مربوط به حقالله هستند، اما [[حقوق مردم]]، در صورتی بخشیده میشود که جبران شوند یا [[حقوق تضییع شده]] افراد به آنان برگردانده یا رضای آنان تحصیل شود. | {{متن قرآن|يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ}}<ref>«ای قوم! پاسخ فراخواننده به خداوند را بدهید و به او ایمان آورید تا (خداوند) پارهای از گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد» سوره احقاف، آیه ۳۱.</ref>. کلمه "غفر"، پوشاندن و مستور کردن [[گناهان]] است و [[آیه شریفه]] به گناهانی که جنبه حقالله دارند با کلمه {{متن قرآن|مِنْ}} متضمن معنای [[تبعیض]]، اشاره میکند. پس مراد از بخشوده شدن [[گناهان]]، مطلق [[گناهان]] نبوده، بلکه گناهانی که مربوط به حقالله هستند، اما [[حقوق مردم]]، در صورتی بخشیده میشود که جبران شوند یا [[حقوق تضییع شده]] افراد به آنان برگردانده یا رضای آنان تحصیل شود. | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۶: | ||
ثانیاً: [[آیه شریفه]] به [[آمرزش گناهان]] گذشته قبل از [[ایمان]] اطلاق دارد، اما درباره [[بخشش گناهان]] بعد از [[ایمان]]، [[مقید]] به شرایطی است که ناشی از [[جهالت]] باشد، یا در صورت [[علم]] و تعمد، [[اصرار]] بر آن نشود و همراه با [[توبه]] و [[استغفار]] باشد: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«و هر کس کار بدی کند یا بر خود ستم روا دارد سپس از خداوند آمرزش بخواهد خداوند را آمرزندهای بخشاینده خواهد یافت» سوره نساء، آیه ۱۱۰.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۸۴-۲۸۵.</ref> | ثانیاً: [[آیه شریفه]] به [[آمرزش گناهان]] گذشته قبل از [[ایمان]] اطلاق دارد، اما درباره [[بخشش گناهان]] بعد از [[ایمان]]، [[مقید]] به شرایطی است که ناشی از [[جهالت]] باشد، یا در صورت [[علم]] و تعمد، [[اصرار]] بر آن نشود و همراه با [[توبه]] و [[استغفار]] باشد: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«و هر کس کار بدی کند یا بر خود ستم روا دارد سپس از خداوند آمرزش بخواهد خداوند را آمرزندهای بخشاینده خواهد یافت» سوره نساء، آیه ۱۱۰.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۸۴-۲۸۵.</ref> | ||
== نصرت الهی == | == پانزدهم: نصرت الهی == | ||
{{متن قرآن|إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ}}<ref>«ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری میکنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.</ref>. کلمه "نَصَرَ" به معنای تقویت کردن و نیرومند ساختن برای [[غلبه]] بر [[مشکلات]] و رسیدن به [[آرزوها]] و مقاصد است، وقتی آن را به [[خدای متعال]] نسبت میدهیم، نصرت الهی برای افراد [[مؤمن]]، در اهداف و مقاصدی است که موجب حفظ [[دین]] و [[تکامل]] و [[رشد]] در [[کمالات معنوی]] میشود و یکی از موارد بارز آن، تقویت [[روحی]] و جسمی [[مؤمنین]] در برابر [[دشمنان]] [[مخالف]] [[دین]] و پیروزکردن و [[غلبه]] دادن [[مؤمنین]] بر آنان است. نصرت الهی یکی از مصادیق بارز [[رحمت ویژه الهی]] است که به لحاظ اهمیت آن، در عنوان مستقلی مطرح شد. | {{متن قرآن|إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ}}<ref>«ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری میکنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.</ref>. کلمه "نَصَرَ" به معنای تقویت کردن و نیرومند ساختن برای [[غلبه]] بر [[مشکلات]] و رسیدن به [[آرزوها]] و مقاصد است، وقتی آن را به [[خدای متعال]] نسبت میدهیم، نصرت الهی برای افراد [[مؤمن]]، در اهداف و مقاصدی است که موجب حفظ [[دین]] و [[تکامل]] و [[رشد]] در [[کمالات معنوی]] میشود و یکی از موارد بارز آن، تقویت [[روحی]] و جسمی [[مؤمنین]] در برابر [[دشمنان]] [[مخالف]] [[دین]] و پیروزکردن و [[غلبه]] دادن [[مؤمنین]] بر آنان است. نصرت الهی یکی از مصادیق بارز [[رحمت ویژه الهی]] است که به لحاظ اهمیت آن، در عنوان مستقلی مطرح شد. | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۳: | ||
در [[قرآن کریم]]، در آیاتی [[نصرت]] و [[نجات]] [[مؤمنین]]، از [[حقوق]] لازم بر [[خدای سبحان]] مطرح شده است:{{متن قرآن|ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«سپس پیامبرانمان و مؤمنان را رهایی میبخشیم؛ بدینگونه بنا به حقّی که بر عهده ماست مؤمنان را رهایی میبخشیم» سوره یونس، آیه ۱۰۳.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۸۵-۲۸۶.</ref> | در [[قرآن کریم]]، در آیاتی [[نصرت]] و [[نجات]] [[مؤمنین]]، از [[حقوق]] لازم بر [[خدای سبحان]] مطرح شده است:{{متن قرآن|ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«سپس پیامبرانمان و مؤمنان را رهایی میبخشیم؛ بدینگونه بنا به حقّی که بر عهده ماست مؤمنان را رهایی میبخشیم» سوره یونس، آیه ۱۰۳.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۸۵-۲۸۶.</ref> | ||
== [[همنشینی]] با [[انبیا]]، [[اوصیا]]، [[شهدا]] و [[اولیا]] == | == شانزدهم: [[همنشینی]] با [[انبیا]]، [[اوصیا]]، [[شهدا]] و [[اولیا]] == | ||
{{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>. | {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>. | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۴: | ||
[[حدیثی]] درباره حالات [[مؤمنین]] عامل و غیر عامل [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|عَنْ خَضِرِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ أَبِي عَبْدِ الله {{ع}} قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنَانِ مُؤْمِنٌ وَفَی لِلَّهِ بِشُرُوطِهِ الَّتِي شَرَطَهَا عَلَيْهِ فَذَلِكَ مَعَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً وَ ذَلِكَ مَنْ يَشْفَعُ وَ لَا يُشْفَعُ لَهُ وَ ذَلِكَ مِمَّنْ لَا تُصِيبُهُ أَهْوَالُ الدُّنْيَا وَ لَا أَهْوَالُ الْآخِرَةِ وَ مُؤْمِنٌ زَلَّتْ بِهِ قَدَمٌ فَذَلِكَ كَخَامَةِ الزَّرْعِ كَيْفَمَا كَفَأَتْهُ الرِّيحُ انْكَفَأَ وَ ذَلِكَ مِمَّنْ تُصِيبُهُ أَهْوَالُ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ يُشْفَعُ لَهُ وَ هُوَ عَلَی خَيْرٍ}}<ref>الکافی، ج۲، ص۲۴۸؛ بحارالانوار، ج۶۴، ص۱۹۲، ح۲، باب ۱۱.</ref>؛ بنابر مستفاد از [[حدیث شریف]]، بیشتر [[گرفتاری]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[مؤمنان]] به [[دلیل]] ترک عمل بوده است و حال آنکه مدت [[گرفتاری]] [[آخرت]]، معلوم نیست تا اینکه مورد [[شفاعت]] قرار میگیرند<ref>درباره شفاعت، حدیثی نقل شده که فردی حدود چندین سال، در عالم برزخ گرفتار عواقب اعمال و رفتار بدش است تا اینکه مورد شفاعت قرار گیرد. در این باره ابنبابویه حدیثی نقل میکند: "خدمت جناب امیر {{ع}} عرض شد که: صفت مرگ را برای ما بیان فرمایید. آن جناب فرمودند: با فرد آگاه مواجه شدید! مرگ یکی از سه امر است که بر شخص وارد میشود، یا بشارت است بهعیش ابدی یا بشارت است بعذاب ابدی یا ترسانیدن و در هول و هراس بودن که نمیداند از کدام فرقه است. اما دوست ما که مطیع فرمان ما است پس آن است که بشارت عیش ابد یافته و اما دشمن ما که مخالف امر ما است پس آن است که بشارت عذاب ابد شنیده. و اما کسی که نمیداند حالش چیست آن مؤمنی است که ستم و اسراف بر خود کرده، نمیداند کارش به کجا میرسد و خبر مبهم ترسناک بر او وارد میشود و باز حق تعالی او را هرگز که مساوی دشمنان ما نمیکند ولی بیرونش میآورد از آتش به شفاعت ما، پس بدانید و فرمان ببرید و اعتماد مکنید و عقوبت الهی را کوچک مدانید که بعضی از اسرافکارانند که شفاعت ما به ایشان نمیرسد؛ مگر بعد از عذاب الهی در سیصد هزار سال"؛ اعتقادات الإمامیة، ج۱، ص۵۲.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۸۶-۲۸۸.</ref> | [[حدیثی]] درباره حالات [[مؤمنین]] عامل و غیر عامل [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|عَنْ خَضِرِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ أَبِي عَبْدِ الله {{ع}} قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنَانِ مُؤْمِنٌ وَفَی لِلَّهِ بِشُرُوطِهِ الَّتِي شَرَطَهَا عَلَيْهِ فَذَلِكَ مَعَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً وَ ذَلِكَ مَنْ يَشْفَعُ وَ لَا يُشْفَعُ لَهُ وَ ذَلِكَ مِمَّنْ لَا تُصِيبُهُ أَهْوَالُ الدُّنْيَا وَ لَا أَهْوَالُ الْآخِرَةِ وَ مُؤْمِنٌ زَلَّتْ بِهِ قَدَمٌ فَذَلِكَ كَخَامَةِ الزَّرْعِ كَيْفَمَا كَفَأَتْهُ الرِّيحُ انْكَفَأَ وَ ذَلِكَ مِمَّنْ تُصِيبُهُ أَهْوَالُ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ يُشْفَعُ لَهُ وَ هُوَ عَلَی خَيْرٍ}}<ref>الکافی، ج۲، ص۲۴۸؛ بحارالانوار، ج۶۴، ص۱۹۲، ح۲، باب ۱۱.</ref>؛ بنابر مستفاد از [[حدیث شریف]]، بیشتر [[گرفتاری]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[مؤمنان]] به [[دلیل]] ترک عمل بوده است و حال آنکه مدت [[گرفتاری]] [[آخرت]]، معلوم نیست تا اینکه مورد [[شفاعت]] قرار میگیرند<ref>درباره شفاعت، حدیثی نقل شده که فردی حدود چندین سال، در عالم برزخ گرفتار عواقب اعمال و رفتار بدش است تا اینکه مورد شفاعت قرار گیرد. در این باره ابنبابویه حدیثی نقل میکند: "خدمت جناب امیر {{ع}} عرض شد که: صفت مرگ را برای ما بیان فرمایید. آن جناب فرمودند: با فرد آگاه مواجه شدید! مرگ یکی از سه امر است که بر شخص وارد میشود، یا بشارت است بهعیش ابدی یا بشارت است بعذاب ابدی یا ترسانیدن و در هول و هراس بودن که نمیداند از کدام فرقه است. اما دوست ما که مطیع فرمان ما است پس آن است که بشارت عیش ابد یافته و اما دشمن ما که مخالف امر ما است پس آن است که بشارت عذاب ابد شنیده. و اما کسی که نمیداند حالش چیست آن مؤمنی است که ستم و اسراف بر خود کرده، نمیداند کارش به کجا میرسد و خبر مبهم ترسناک بر او وارد میشود و باز حق تعالی او را هرگز که مساوی دشمنان ما نمیکند ولی بیرونش میآورد از آتش به شفاعت ما، پس بدانید و فرمان ببرید و اعتماد مکنید و عقوبت الهی را کوچک مدانید که بعضی از اسرافکارانند که شفاعت ما به ایشان نمیرسد؛ مگر بعد از عذاب الهی در سیصد هزار سال"؛ اعتقادات الإمامیة، ج۱، ص۵۲.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۸۶-۲۸۸.</ref> | ||
== [[بهشت]] [[ابدی]] همراه با [[سلام]] خدای [[مهربان]] و ملائک == | == هفدهم: [[بهشت]] [[ابدی]] همراه با [[سلام]] خدای [[مهربان]] و ملائک == | ||
{{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در آنها جاودانند و این است رستگاری سترگ» سوره نساء، آیه ۱۳.</ref>. با توجه به زودگذر بودن [[دنیا]] و متاع ناچیز آن و [[جاودانگی]] عالَمِ [[آخرت]] که دارای دو مکان متفاوت برای افراد مختلف و متضاد یکدیگر دارد، [[جهنم]] و عذابهای گوناگون و [[بهشت]] با [[نعمتها]] و انواع تمتعات و لذتهای مختلف. اما [[بهشت]] برای کسانی است که پیرو واقعی [[دین الهی]] بوده و [[احکام]] [[نورانی]] و حکیمانه آن را در همه مراحل [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] رعایت کنند، در این صورت به محض مردن، وارد آن خواهند شد:{{متن قرآن|يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ * مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«ای قوم من! زندگی این جهان، تنها بهرهای (اندک) است و جهان واپسین است که سرای ماندگاری است * کسانی که گناهی کنند جز همانند آن کیفر نمیبینند و کسانی که کاری شایسته بجای آورند و مؤمن باشند چه مرد چه زن به بهشت درمیآیند؛ در آن بیحساب (و شمار) روزی داده میشوند» سوره غافر، آیه ۳۹-۴۰.</ref>. | {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در آنها جاودانند و این است رستگاری سترگ» سوره نساء، آیه ۱۳.</ref>. با توجه به زودگذر بودن [[دنیا]] و متاع ناچیز آن و [[جاودانگی]] عالَمِ [[آخرت]] که دارای دو مکان متفاوت برای افراد مختلف و متضاد یکدیگر دارد، [[جهنم]] و عذابهای گوناگون و [[بهشت]] با [[نعمتها]] و انواع تمتعات و لذتهای مختلف. اما [[بهشت]] برای کسانی است که پیرو واقعی [[دین الهی]] بوده و [[احکام]] [[نورانی]] و حکیمانه آن را در همه مراحل [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] رعایت کنند، در این صورت به محض مردن، وارد آن خواهند شد:{{متن قرآن|يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ * مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«ای قوم من! زندگی این جهان، تنها بهرهای (اندک) است و جهان واپسین است که سرای ماندگاری است * کسانی که گناهی کنند جز همانند آن کیفر نمیبینند و کسانی که کاری شایسته بجای آورند و مؤمن باشند چه مرد چه زن به بهشت درمیآیند؛ در آن بیحساب (و شمار) روزی داده میشوند» سوره غافر، آیه ۳۹-۴۰.</ref>. | ||
خط ۱۹۰: | خط ۱۸۹: | ||
در [[بهشت]] نَه سخن لغوی شنیده میشود و نَه [[کلام]] بیهودهای، تنها [[سلام]] و کلماتی است که موجب نشاط شده و کلماتی که موجب سلب نشاط و [[آرامش]] باشد، در آنجا مطرح نمیشود: {{متن قرآن|لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِيمًا * إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا}}<ref>«در آن سخن یاوه و گناهآلودی نمیشنوند * (هیچ سخنی نشنوند) جز گفته: درود، درود» سوره واقعه، آیه ۲۵-۲۶.</ref>؛ اما نَه سلامی که تنها در لفظ باشد، بلکه سلامی که اثر آرامبخش آن در اعماق [[روح]] و [[جان]] انسانهای [[مؤمن]] [[نفوذ]] میکند، و آنان را [[غرق]] در [[آرامش]] و [[سلامت]] میسازد<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۸۸-۲۹۱.</ref>. | در [[بهشت]] نَه سخن لغوی شنیده میشود و نَه [[کلام]] بیهودهای، تنها [[سلام]] و کلماتی است که موجب نشاط شده و کلماتی که موجب سلب نشاط و [[آرامش]] باشد، در آنجا مطرح نمیشود: {{متن قرآن|لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِيمًا * إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا}}<ref>«در آن سخن یاوه و گناهآلودی نمیشنوند * (هیچ سخنی نشنوند) جز گفته: درود، درود» سوره واقعه، آیه ۲۵-۲۶.</ref>؛ اما نَه سلامی که تنها در لفظ باشد، بلکه سلامی که اثر آرامبخش آن در اعماق [[روح]] و [[جان]] انسانهای [[مؤمن]] [[نفوذ]] میکند، و آنان را [[غرق]] در [[آرامش]] و [[سلامت]] میسازد<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۸۸-۲۹۱.</ref>. | ||
== ایمنی از پیشآمدهای ترسناک عالَمِ [[آخرت]] == | == هجدهم: ایمنی از پیشآمدهای ترسناک عالَمِ [[آخرت]] == | ||
{{متن قرآن|مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ}}<ref>«آنان که کار نیک آورند (پاداشی) بهتر از آن خواهند داشت و آنان در آن روز از هر بیمی در امانند» سوره نمل، آیه ۸۹.</ref>. [[انسان]] وقتی میمیرد، با عالَمِ تازهای به نام عالَمِ [[آخرت]] مواجه میشود و مسائلی جدید و عجیب را میبیند که از آن میترسد. اولین مسأله، سَکرات [[مرگ]] و در حین [[جان]] دادن است و بعد از آن، ورود به [[تنهایی]] به عالَمِ [[برزخ]] است و در آنجا نیز مسائل و منظرههای جدید و عجیبی را میبیند و بعد از [[برزخ]] که مدت آن از [[اسرار]] [[غیبی]] است، محشورشدن در [[روز قیامت]] است که نحوه [[حشر]] و نفخ صور آن، چنان ترسناک است که [[مادر]] طفل شیرخوار که از هیچگونه توجه و [[فداکاری]] در [[حقّ]] او دریغ نمیکند، [[غافل]] شده و او را فراموش میکند{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ * يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُمْ بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ}}<ref> «ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، که لرزه رستخیز چیزی سترگ است * روزی که آن را میبینید، هر زنی که شیر میدهد، نوزاد شیریاش را از یاد میبرد و هر آبستنی بار خود فرو مینهد و مردم را مست میبینی و مست نیستند اما عذاب خداوند سخت است» سوره حج، آیه ۱-۲.</ref>. [[آیه]] مذکور در ذیل عنوان بعد از آیاتی است که میفرماید: همه افراد و موجودات از نفخ صور به [[وحشت]] میافتند و یک عده از آن حادثه ترسناک در [[امان]] هستند، آنان که با [[ولایت]] [[حسنه]] متبلور در [[ولایت]] [[حق]] و [[عمل]] [[حسنه]] به پیشگاه [[الهی]] بروند، از فزع نفخ صور ایمناند. | {{متن قرآن|مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ}}<ref>«آنان که کار نیک آورند (پاداشی) بهتر از آن خواهند داشت و آنان در آن روز از هر بیمی در امانند» سوره نمل، آیه ۸۹.</ref>. [[انسان]] وقتی میمیرد، با عالَمِ تازهای به نام عالَمِ [[آخرت]] مواجه میشود و مسائلی جدید و عجیب را میبیند که از آن میترسد. اولین مسأله، سَکرات [[مرگ]] و در حین [[جان]] دادن است و بعد از آن، ورود به [[تنهایی]] به عالَمِ [[برزخ]] است و در آنجا نیز مسائل و منظرههای جدید و عجیبی را میبیند و بعد از [[برزخ]] که مدت آن از [[اسرار]] [[غیبی]] است، محشورشدن در [[روز قیامت]] است که نحوه [[حشر]] و نفخ صور آن، چنان ترسناک است که [[مادر]] طفل شیرخوار که از هیچگونه توجه و [[فداکاری]] در [[حقّ]] او دریغ نمیکند، [[غافل]] شده و او را فراموش میکند{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ * يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُمْ بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ}}<ref> «ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، که لرزه رستخیز چیزی سترگ است * روزی که آن را میبینید، هر زنی که شیر میدهد، نوزاد شیریاش را از یاد میبرد و هر آبستنی بار خود فرو مینهد و مردم را مست میبینی و مست نیستند اما عذاب خداوند سخت است» سوره حج، آیه ۱-۲.</ref>. [[آیه]] مذکور در ذیل عنوان بعد از آیاتی است که میفرماید: همه افراد و موجودات از نفخ صور به [[وحشت]] میافتند و یک عده از آن حادثه ترسناک در [[امان]] هستند، آنان که با [[ولایت]] [[حسنه]] متبلور در [[ولایت]] [[حق]] و [[عمل]] [[حسنه]] به پیشگاه [[الهی]] بروند، از فزع نفخ صور ایمناند. | ||
خط ۱۹۷: | خط ۱۹۶: | ||
خلاصه [[حدیث]]، این است که مراد از "حسنه" در [[آیه شریفه]]، [[شناخت امام]] [[حق]] و [[پیروی]] از اوست و کسی در [[امان]] از اهوال عالَمِ [[آخرت]] از ابتدای ورود به آن تا [[روز قیامت]] خواهد بود که امامش را بشناسد و عملاً در لوای [[ولایت]] حَقّه او قرار گیرد<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۹۱-۲۹۲.</ref>. | خلاصه [[حدیث]]، این است که مراد از "حسنه" در [[آیه شریفه]]، [[شناخت امام]] [[حق]] و [[پیروی]] از اوست و کسی در [[امان]] از اهوال عالَمِ [[آخرت]] از ابتدای ورود به آن تا [[روز قیامت]] خواهد بود که امامش را بشناسد و عملاً در لوای [[ولایت]] حَقّه او قرار گیرد<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۹۱-۲۹۲.</ref>. | ||
== برخورداری از طلب [[آمرزش]] و دعای [[فرشتگان]] == | == نوزدهم: برخورداری از طلب [[آمرزش]] و دعای [[فرشتگان]] == | ||
{{متن قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ * رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ}}<ref>«کسانی که عرش خداوند را برمیدارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی میستایند و بدو ایمان میآورند و برای مؤمنان آمرزش میخواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کردهاند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار * پروردگارا! و آنان و شایستگان از پدران و همسران و فرزندانشان را در آن بهشتهای جاودان که به آنان وعده فرمودهای درآور که بیگمان این تویی که پیروزمند فرزانهای» سوره غافر، آیه ۷-۸.</ref>. | {{متن قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ * رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ}}<ref>«کسانی که عرش خداوند را برمیدارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی میستایند و بدو ایمان میآورند و برای مؤمنان آمرزش میخواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کردهاند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار * پروردگارا! و آنان و شایستگان از پدران و همسران و فرزندانشان را در آن بهشتهای جاودان که به آنان وعده فرمودهای درآور که بیگمان این تویی که پیروزمند فرزانهای» سوره غافر، آیه ۷-۸.</ref>. | ||
[[آیات شریفه]] حاکی از شدت علاقه، [[دلسوزی]]، [[رأفت]] و [[مهربانی]] [[فرشتگان]] به [[مؤمنین]] به [[خدا]] و [[خلیفه]] او هستند، به افرادی که طبق [[دین]] و آنچه [[رضای الهی]] در آن است، [[رفتار]] کردهاند و آنچه برای [[فرشتگان]]، اهمیت دارد، [[ایمان]] افراد بوده که به برخی صفات آنان اشاره میکنند: [[اهل]] [[توبه]] واقعی هستند و [[پیروی]] عملی به [[سبیل]] [[الهی]] که متجلی در [[رفتار]] و گفتار [[خلیفه]] خداست، دارند<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۹۳.</ref>. | [[آیات شریفه]] حاکی از شدت علاقه، [[دلسوزی]]، [[رأفت]] و [[مهربانی]] [[فرشتگان]] به [[مؤمنین]] به [[خدا]] و [[خلیفه]] او هستند، به افرادی که طبق [[دین]] و آنچه [[رضای الهی]] در آن است، [[رفتار]] کردهاند و آنچه برای [[فرشتگان]]، اهمیت دارد، [[ایمان]] افراد بوده که به برخی صفات آنان اشاره میکنند: [[اهل]] [[توبه]] واقعی هستند و [[پیروی]] عملی به [[سبیل]] [[الهی]] که متجلی در [[رفتار]] و گفتار [[خلیفه]] خداست، دارند<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۹۳.</ref>. | ||
== تثبیت [[الهی]] == | == بیستم: تثبیت [[الهی]] == | ||
{{متن قرآن|يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ}}<ref>«خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا میدارد و خداوند ستمگران را بیراه میگذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام میدهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.</ref>. کلمه {{متن قرآن|يُثَبِّتُ}}، از "ثبت" مشتق شده و به معنای "استقرار و استمرار و ادامه دادن گذشته در مقابل زوال است<ref>التحقیق، ج۲، ص۳، کلمه ثبت.</ref> بنابراین، معنای تثبیت، عبارت از نگهداشتن [[ایمان]] افراد و جلوگیری از زوال آن است. | {{متن قرآن|يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ}}<ref>«خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا میدارد و خداوند ستمگران را بیراه میگذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام میدهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.</ref>. کلمه {{متن قرآن|يُثَبِّتُ}}، از "ثبت" مشتق شده و به معنای "استقرار و استمرار و ادامه دادن گذشته در مقابل زوال است<ref>التحقیق، ج۲، ص۳، کلمه ثبت.</ref> بنابراین، معنای تثبیت، عبارت از نگهداشتن [[ایمان]] افراد و جلوگیری از زوال آن است. | ||
خط ۲۱۱: | خط ۲۱۰: | ||
در نتیجه: معنای [[آیه]] به این برگشت میکند: کسانی که [[ایمان]] آوردهاند، اگر بر [[ایمان]] خود، ثابت بمانند و [[استقامت]] ورزند، [[خداوند]] نیز ایشان را در [[دنیا]] و [[آخرت]]، بر همان ایمانشان [[ثابت قدم]] میکند؛ زیرا اگر [[مشیت الهی]] نباشد، ثَبات خودشان سودی نخواهد داشت و نمیتوانند در برابر حوادث گوناگون [[زندگی دنیا]] و صحنههای سَکرات [[مرگ]] و عالَمِ [[آخرت]]، ایمانشان را حفظ کنند"<ref>المیزان، ج۱۲، ص۵۴.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۹۳-۲۹۴.</ref> | در نتیجه: معنای [[آیه]] به این برگشت میکند: کسانی که [[ایمان]] آوردهاند، اگر بر [[ایمان]] خود، ثابت بمانند و [[استقامت]] ورزند، [[خداوند]] نیز ایشان را در [[دنیا]] و [[آخرت]]، بر همان ایمانشان [[ثابت قدم]] میکند؛ زیرا اگر [[مشیت الهی]] نباشد، ثَبات خودشان سودی نخواهد داشت و نمیتوانند در برابر حوادث گوناگون [[زندگی دنیا]] و صحنههای سَکرات [[مرگ]] و عالَمِ [[آخرت]]، ایمانشان را حفظ کنند"<ref>المیزان، ج۱۲، ص۵۴.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۹۳-۲۹۴.</ref> | ||
== بشارتها == | == بیست و یکم: بشارتها == | ||
{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«آنان که ایمان آوردند و پرهیزگاری میورزیدند * در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است» سوره یونس، آیه ۶۳-۶۴.</ref>. بشارتهای مختلف از طرق گوناگون، [[پیامبران]] {{عم}} {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ...}}<ref> «مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور برانگیخت» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>؛ {{متن قرآن|رُسُلًا مُبَشِّرِينَ...}}<ref>«پیامبرانی نویدبخش» سوره نساء، آیه ۱۶۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ...}}<ref>«و ما پیامبران را جز نویدبخش نمیفرستیم» سوره انعام، آیه ۴۸.</ref>؛ {{متن قرآن|أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِينٌ}}<ref>«آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند؛ کافران میگویند: بیگمان این جادوگری آشکار است» سوره یونس، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ...}}<ref>«و ما فرستادگان را جز نویدبخش نمیفرستیم» سوره کهف، آیه ۵۶.</ref> و [[فرشتگان]] به افراد با [[ایمان]] داده میشود، [[بشارت]] به [[رحمت ویژه پروردگار]] [[جهان]]{{متن قرآن|يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُقِيمٌ}} <ref>«پروردگارشان آنان را به بخشایش و خشنودی از سوی خویش و بوستانهایی که ایشان را در آنها نعمتی پایدار است نوید میدهد» سوره توبه، آیه ۲۱.</ref>، [[نصرت]] و [[یاری]] آنان{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَانْتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> «و بیگمان پیش از تو پیامبرانی به سوی قوم آنان فرستادیم که برای آنها برهانها (ی روشن) آوردند و ما از گناهکاران انتقام گرفتیم و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ}}<ref>«ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری میکنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.</ref>، [[فضل]] بزرگ [[خدای متعال]]{{متن قرآن|وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلًا كَبِيرًا}}<ref> «و به مؤمنان مژده بده که آنان را از سوی خداوند بخششی بزرگ خواهد بود» سوره احزاب، آیه ۴۷.</ref>، [[پاداش]] و [[اجر]] [[عظیم]] [[الهی]]{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا}}<ref> «بیگمان این قرآن به آیین اس[[تورات]]ر رهنمون میگردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام میدهند مژده میدهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.</ref>، [[مغفرت]] و [[آمرزش]] و [[پاداش]] کریمانه{{متن قرآن|إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ}}<ref> «تو تنها به آن کس میتوانی بیم دهی که از این قرآن پیروی میکند و از (خداوند) بخشنده در نهان بیم دارد پس او را به آمرزش و پاداشی ارزشمند نوید ده» سوره یس، آیه ۱۱.</ref> و باغهای بهشتی با آنچه میلشان میخواهد{{متن قرآن|ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند مژده میدهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزندهای سپاسپذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> و از همه مهمتر، [[نزول]] ملائک بر آنها و رفع [[خوف]] و [[حزن]] از آنها و [[بشارت]] به [[بهشت]] و انواع [[لذایذ]] آن و [[بشارت]] به [[همراهی]] آنان در [[دنیا]] و [[آخرت]] است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ * نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ}}<ref>«فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد! * ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید» سوره فصلت، آیه ۳۰-۳۱.</ref>. | {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«آنان که ایمان آوردند و پرهیزگاری میورزیدند * در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است» سوره یونس، آیه ۶۳-۶۴.</ref>. بشارتهای مختلف از طرق گوناگون، [[پیامبران]] {{عم}} {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ...}}<ref> «مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور برانگیخت» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>؛ {{متن قرآن|رُسُلًا مُبَشِّرِينَ...}}<ref>«پیامبرانی نویدبخش» سوره نساء، آیه ۱۶۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ...}}<ref>«و ما پیامبران را جز نویدبخش نمیفرستیم» سوره انعام، آیه ۴۸.</ref>؛ {{متن قرآن|أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِينٌ}}<ref>«آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند؛ کافران میگویند: بیگمان این جادوگری آشکار است» سوره یونس، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ...}}<ref>«و ما فرستادگان را جز نویدبخش نمیفرستیم» سوره کهف، آیه ۵۶.</ref> و [[فرشتگان]] به افراد با [[ایمان]] داده میشود، [[بشارت]] به [[رحمت ویژه پروردگار]] [[جهان]]{{متن قرآن|يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُقِيمٌ}} <ref>«پروردگارشان آنان را به بخشایش و خشنودی از سوی خویش و بوستانهایی که ایشان را در آنها نعمتی پایدار است نوید میدهد» سوره توبه، آیه ۲۱.</ref>، [[نصرت]] و [[یاری]] آنان{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَانْتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> «و بیگمان پیش از تو پیامبرانی به سوی قوم آنان فرستادیم که برای آنها برهانها (ی روشن) آوردند و ما از گناهکاران انتقام گرفتیم و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ}}<ref>«ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری میکنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.</ref>، [[فضل]] بزرگ [[خدای متعال]]{{متن قرآن|وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلًا كَبِيرًا}}<ref> «و به مؤمنان مژده بده که آنان را از سوی خداوند بخششی بزرگ خواهد بود» سوره احزاب، آیه ۴۷.</ref>، [[پاداش]] و [[اجر]] [[عظیم]] [[الهی]]{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا}}<ref> «بیگمان این قرآن به آیین اس[[تورات]]ر رهنمون میگردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام میدهند مژده میدهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.</ref>، [[مغفرت]] و [[آمرزش]] و [[پاداش]] کریمانه{{متن قرآن|إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ}}<ref> «تو تنها به آن کس میتوانی بیم دهی که از این قرآن پیروی میکند و از (خداوند) بخشنده در نهان بیم دارد پس او را به آمرزش و پاداشی ارزشمند نوید ده» سوره یس، آیه ۱۱.</ref> و باغهای بهشتی با آنچه میلشان میخواهد{{متن قرآن|ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند مژده میدهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزندهای سپاسپذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> و از همه مهمتر، [[نزول]] ملائک بر آنها و رفع [[خوف]] و [[حزن]] از آنها و [[بشارت]] به [[بهشت]] و انواع [[لذایذ]] آن و [[بشارت]] به [[همراهی]] آنان در [[دنیا]] و [[آخرت]] است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ * نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ}}<ref>«فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد! * ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید» سوره فصلت، آیه ۳۰-۳۱.</ref>. | ||