پرش به محتوا

ضلالت در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۵: خط ۶۵:
نکته دیگر این که [[کامیابی]] شیطان در [[فریفتن]] و [[گمراه]] ساختن [[آدمی]]، نه با [[هدایت تشریعی]] خداوند ناسازگار است و نه با [[قهاریت]] و [[غلبه]] و استیلای بی‌مانند [[الهی]]؛ زیرا هدایت تشریعی بر [[اختیار]] [[استوار]] است. اگر خداوند می‌خواست که از راه [[اجبار]] و بی‌اختیار و [[اراده]] [[بشر]]، همگان راه [[تسلیم]] و [[انقیاد]] را برگزینند، چنین می‌شد و استثنایی نیز بر جای نمی‌ماند: {{متن قرآن|وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا}}<ref>«و اگر می‌خواستیم رهنمود هر کس را به او (به اجبار) ارزانی می‌داشتیم اما (همه را مختار آفریدیم که راه خیر یا شرّ را برگزینند و) این گفته من حقّ یافته است که دوزخ را از پریان و آدمیان همگی پر خواهم کرد» سوره سجده، آیه ۱۳.</ref>. نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ}}<ref>«و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>. [[خداوند]] می‌خواهد [[آدمیان]] به [[راه راست]] درآیند، اما نه بی‌قید و شرط. [[هدایت]] او را از گذر [[اختیار]] و [[اراده]] پدید می‌آید و از این رو، برخی [[مردمان]] راهی دیگر را بر می‌گزینند. در این صورت، نه هدایت اجباری و غیر اختیاری است و نه [[گمراه]] شدن آدمیان با [[اراده تکوینی]] خداوند ناسازگار است تا بتوان [[گمراهی]] را نشانه [[غلبه]] [[شیطان]] بر خداوند دانست. در [[روایت]] آمده است: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يُطَعْ بِإِكْرَاهٍ وَ لَمْ يُعْصَ بِغَلَبَةٍ}}<ref>صدوق، التوحید، ص۳۶۱، باب ۵۹، ح۷.</ref>؛ «خداوند - عزوجل - را نه به [[اجبار]] [[فرمان]] می‌برند و نه به اجبار [[نافرمانی]] می‌کنند».<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[هدایت و ضلالت - ربانی گلپایگانی (مقاله)| مقاله «هدایت و ضلالت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۲۱۴.</ref>.
نکته دیگر این که [[کامیابی]] شیطان در [[فریفتن]] و [[گمراه]] ساختن [[آدمی]]، نه با [[هدایت تشریعی]] خداوند ناسازگار است و نه با [[قهاریت]] و [[غلبه]] و استیلای بی‌مانند [[الهی]]؛ زیرا هدایت تشریعی بر [[اختیار]] [[استوار]] است. اگر خداوند می‌خواست که از راه [[اجبار]] و بی‌اختیار و [[اراده]] [[بشر]]، همگان راه [[تسلیم]] و [[انقیاد]] را برگزینند، چنین می‌شد و استثنایی نیز بر جای نمی‌ماند: {{متن قرآن|وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا}}<ref>«و اگر می‌خواستیم رهنمود هر کس را به او (به اجبار) ارزانی می‌داشتیم اما (همه را مختار آفریدیم که راه خیر یا شرّ را برگزینند و) این گفته من حقّ یافته است که دوزخ را از پریان و آدمیان همگی پر خواهم کرد» سوره سجده، آیه ۱۳.</ref>. نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ}}<ref>«و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>. [[خداوند]] می‌خواهد [[آدمیان]] به [[راه راست]] درآیند، اما نه بی‌قید و شرط. [[هدایت]] او را از گذر [[اختیار]] و [[اراده]] پدید می‌آید و از این رو، برخی [[مردمان]] راهی دیگر را بر می‌گزینند. در این صورت، نه هدایت اجباری و غیر اختیاری است و نه [[گمراه]] شدن آدمیان با [[اراده تکوینی]] خداوند ناسازگار است تا بتوان [[گمراهی]] را نشانه [[غلبه]] [[شیطان]] بر خداوند دانست. در [[روایت]] آمده است: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يُطَعْ بِإِكْرَاهٍ وَ لَمْ يُعْصَ بِغَلَبَةٍ}}<ref>صدوق، التوحید، ص۳۶۱، باب ۵۹، ح۷.</ref>؛ «خداوند - عزوجل - را نه به [[اجبار]] [[فرمان]] می‌برند و نه به اجبار [[نافرمانی]] می‌کنند».<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[هدایت و ضلالت - ربانی گلپایگانی (مقاله)| مقاله «هدایت و ضلالت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۲۱۴.</ref>.


==[[رهبران]] [[ناصالح]] [[سیاسی]] و گمراهی [[بشر]]==
== رهبران ناصالح سیاسی و گمراهی بشر==
[[پیشوایان]] و رهبران سیاسی [[جامعه]]، سهمی عمده در [[صلاح]] و [[فساد]] [[فرهنگ عمومی]] و [[اخلاق]] و [[آداب]] [[حاکم]] بر جامعه دارند تا آنجا که گفته‌اند: «[[مردم]] به رهبران سیاسی خود بیشتر مانندند تا به [[پدران]] خود». و نیز گفته‌اند: «[[مردم]] بر [[دین]] [[فرمانروایان]] خویشند». [[جهان‌بینی الهی]] بر صفات [[فکری]] و [[روحی]] و ویژگی‌های [[رفتاری]] و [[اخلاقی]] [[رهبران]] [[سیاسی]] [[جامعه]] بسیار [[ارج]] می‌نهد. [[علم]] و [[دانش]]، [[عصمت]] و [[عدالت]]، [[زهد]] و [[پارسایی]]، [[ورع]] و و [[پاکدامنی]]، [[صدق]] و [[راستی]]، [[درستی]] و [[امانتداری]] و [[شهامت]] و [[شجاعت]]، مهم‌ترین صفات شایستگی‌های رهبران سیاسی [[بشر]] است در [[روایات]] [[امیر مؤمنان]]{{ع}} نیز در این باره سخنانی مهم و آموزنده به چشم می‌آید که نقل و بررسی آنها [[فرصت]] و مجالی فراخ می‌طلبد.
{{همچنین|حاکم جائر}}
[[پیشوایان]] و [[رهبران سیاسی]] [[جامعه]]، سهمی عمده در [[صلاح]] و [[فساد]] [[فرهنگ عمومی]] و [[اخلاق]] و [[آداب]] [[حاکم]] بر جامعه دارند تا آنجا که گفته‌اند: «[[مردم]] به رهبران سیاسی خود بیشتر مانندند تا به [[پدران]] خود». و نیز گفته‌اند: «[[مردم]] بر [[دین]] [[فرمانروایان]] خویشند». [[جهان‌بینی الهی]] بر صفات [[فکری]] و [[روحی]] و ویژگی‌های [[رفتاری]] و [[اخلاقی]] [[رهبران]] [[سیاسی]] [[جامعه]] بسیار [[ارج]] می‌نهد. [[علم]] و [[دانش]]، [[عصمت]] و [[عدالت]]، [[زهد]] و [[پارسایی]]، [[ورع]] و و [[پاکدامنی]]، [[صدق]] و [[راستی]]، [[درستی]] و [[امانتداری]] و [[شهامت]] و [[شجاعت]]، مهم‌ترین صفات شایستگی‌های رهبران سیاسی [[بشر]] است در [[روایات]] [[امیر مؤمنان]]{{ع}} نیز در این باره سخنانی مهم و آموزنده به چشم می‌آید که نقل و بررسی آنها [[فرصت]] و مجالی فراخ می‌طلبد.
علم و [[آگاهی به احکام]] [[الهی]] و [[مصالح]] و [[مفاسد]] جامعه، از صفات بایسته رهبران سیاسی است.. [[امام]] در روایتی درباره کسانی که [[شایسته]] [[زمامداری]] [[جامعه اسلامی]] نیستند، از جمله از [[جاهلان]] نام برده و فرموده است: {{متن حدیث|وَ لَا الْجَاهِلُ فَيُضِلَّهُمْ بِجَهْلِهِ‌}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ١٣١.</ref>؛ «و [[زمامدار]] [[مسلمانان]] نباید [[نادان]] باشد تا نادانی‌اش مردم را [[گمراه]] سازد». گاه زمامدار جامعه، به [[احکام]] و [[قوانین الهی]] [[آگاه]] است و مصالح و مفاسد امور را نیز می‌داند، ولی به دین و [[سنت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پایبند نیست. چنین [[رهبری]] نیز مردم را به [[هلاکت]] و [[تباهی]] می‌کشاند؛ چنانکه امام می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ لَا الْمُعَطِّلُ لِلسُّنَّةِ فَيُهْلِكَ الْأُمَّةَ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ١٣١.</ref>.
علم و [[آگاهی به احکام]] [[الهی]] و [[مصالح]] و [[مفاسد]] جامعه، از صفات بایسته رهبران سیاسی است.. [[امام]] در روایتی درباره کسانی که [[شایسته]] [[زمامداری]] [[جامعه اسلامی]] نیستند، از جمله از [[جاهلان]] نام برده و فرموده است: {{متن حدیث|وَ لَا الْجَاهِلُ فَيُضِلَّهُمْ بِجَهْلِهِ‌}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ١٣١.</ref>؛ «و [[زمامدار]] [[مسلمانان]] نباید [[نادان]] باشد تا نادانی‌اش مردم را [[گمراه]] سازد». گاه زمامدار جامعه، به [[احکام]] و [[قوانین الهی]] [[آگاه]] است و مصالح و مفاسد امور را نیز می‌داند، ولی به دین و [[سنت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پایبند نیست. چنین [[رهبری]] نیز مردم را به [[هلاکت]] و [[تباهی]] می‌کشاند؛ چنانکه امام می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ لَا الْمُعَطِّلُ لِلسُّنَّةِ فَيُهْلِكَ الْأُمَّةَ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ١٣١.</ref>.
[[امام علی]]{{ع}} [[پیروی]] از [[زمامداران]] [[ناصالح]] و [[تبه‌کار]] را ناروا می‌داند و آنان را مایه [[فسق]] و [[فجور]] و ابزار دست [[شیطان]] می‌شمارد که به واسطه آنان مردم را گمراه می‌سازد. شیطان با نیروی آنان به مردم [[حمله]] می‌برد و با زبان آنان با مردم سخن می‌گوید و بدین‌سان، مردم را [[هدف]] تیرهای [[گمراهی]] کرده و [[شخصیت]] معنوی‌شان را پایمال می‌کند و بر آنان چیره می‌گردد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.</ref>.
[[امام علی]]{{ع}} [[پیروی]] از [[زمامداران]] [[ناصالح]] و [[تبه‌کار]] را ناروا می‌داند و آنان را مایه [[فسق]] و [[فجور]] و ابزار دست [[شیطان]] می‌شمارد که به واسطه آنان مردم را گمراه می‌سازد. شیطان با نیروی آنان به مردم [[حمله]] می‌برد و با زبان آنان با مردم سخن می‌گوید و بدین‌سان، مردم را [[هدف]] تیرهای [[گمراهی]] کرده و [[شخصیت]] معنوی‌شان را پایمال می‌کند و بر آنان چیره می‌گردد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش