ادیان غیر توحیدی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'قوم سبأ' به 'قوم سبأ'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'قوم سبأ' به 'قوم سبأ')
 
خط ۱۸: خط ۱۸:
# '''[[بُت‌پرستی]]:''' یکی از رایج‌ترین ادیان غیر توحیدی، [[پرستش]] [[بت‌ها]] و تندیس‌هاست که به عنوان نمادی از خدایان و به جای خدای یگانه یا در کنار آن پرستیده می‌شدند. [[پیامبران الهی]] بیشتر با این گونه از ادیان غیر توحیدی روبه‌رو بوده‌اند. [[قرآن کریم]] از [[بت‌پرستی]] [[قوم]] [[حضرت نوح]] {{ع}}، بت‌های پنج‌گانه آنها به نام‌های ودّ، سُواع، يَغوث، يَعوق و نَسْر، [[دعوت]] [[توحیدی]] [[حضرت نوح]] {{ع}} و [[مبارزه]] دراز مدت وی با [[بت‌پرستی]] یاد می‌کند: {{متن قرآن|وَقَالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلا سُوَاعًا وَلا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا}}<ref> و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر، دست نکشید؛ سوره نوح، آیه ۲۳.</ref>. [[قرآن کریم]] درباره [[بت‌پرستی]] [[قوم عاد]]، [[ثمود]] و [[اصحاب]] [[مدین]]، [[اعتقاد]] آنان به خدایان چندگانه و [[مبارزه]] [[حضرت هود]]، [[صالح]] و [[شعیب]] با [[بت‌پرستی]] آنان را گزارش کرده؛ ولی درباره نام و شکل بت‌های این قوم‌ها سخنی نگفته است: {{متن قرآن|ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلا تَتَّقُونَ}}<ref> سپس مردم دوره‌ای دیگر را پس از آنان پدید آوردیم. آنگاه از خود آنان پیامبری در میانشان فرستادیم که: خداوند را بپرستید، شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟؛ سوره مؤمنون، آیه ۳۱- ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتْ النُّذُرُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref> و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن آنگاه که قومش را در آن ریگزار بیم داد و البته پیش از وی بیم‌دهندگانی بر گذشته بودند و پس از او نیز پیامبرانی آمدند که (هر یک می‌گفتند) جز خداوند را نپرستید که من بر شما از عذاب روزی سترگ می‌هراسم؛ سوره احقاف، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref> گفتند: آیا نزد ما آمده‌ای تا ما را از خدایانمان باز داری؟ اگر از راستگویانی آنچه به ما وعده می‌دهی بر سر ما بیاور!؛ سوره احقاف، آیه۲۲.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ}}<ref> و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهنده‌ای است نزدیک؛ سوره هود، آیه ۶۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالُواْ يَا صَالِحُ قَدْ كُنتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَن نَّعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ}}<ref> گفتند: ای صالح! بی‌گمان پیش از این در میان ما مایه امید بودی، آیا ما را از پرستیدن آنچه پدرانمان می‌پرستیدند باز می‌داری؟ و به راستی نسبت به آنچه ما را بدان می‌خوانی در دو دلی گمان‌انگیزی هستیم؛ سوره هود، آیه۶۲.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ مُفْتَرُونَ يَا قَوْمِ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي أَفَلاَ تَعْقِلُونَ وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ قَالُواْ يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَن قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ}}<ref> و به سوی (قوم) «عاد» برادرشان «هود» را (فرستادیم که به آنان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ شما جز (گروهی) دروغباف نیستید. ای قوم من! در برابر آن (رسالت) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ پاداش من جز بر (عهده) آن کس که مرا آفریده است نیست پس آیا خرد نمی‌ورزید؟ و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید. گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاورده‌ای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمی‌کشیم و ما به تو ایمان نمی‌آوریم؛ سوره هود، آیه ۵۰ - ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ }}<ref> و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را (فرستادیم) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟؛ سوره اعراف، آیه ۶۵.</ref>، {{متن قرآن|قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref> گفتند: آیا نزد ما آمده‌ای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان می‌پرستیدند وا نهیم؟ اگر راست می‌گویی آنچه را که به ما وعده می‌دهی بر (سر) ما بیاور!؛ سوره اعراف، آیه ۷۰.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref> و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ بی‌گمان برهانی از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، این شتر خداوند است که برای شما نشانه‌ای است؛ او را رها کنید تا بر زمین خداوند بچرد و به او آسیبی نرسانید که عذابی دردناک شما را فرو گیرد؛ سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref> و به سوی مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که جز او خدایی ندارید، بی‌گمان برهانی از سوی پروردگارتان برایتان آمده است پس پیمانه و ترازو را تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در این سرزمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید، این برای شما اگر مؤمن باشید بهتر است؛ سوره اعراف، آیه۸۵.</ref>. ماجرای بت‌شکنی [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، سالم گذاشتن [[بت]] بزرگ و [[سرزنش]] [[بت‌پرستان]] به سبب [[پرستش]] بت‌هایی که به دست خود می‌تراشند، نشان می‌دهد که [[پرستش]] انواع بت‌های سنگی، [[اعتقاد]] [[مردم]] به خدایان کوچک و بزرگ و تفاوت آنها در [[قدرت]] و [[برتری]] در میان [[قوم]] ابراهيم {{ع}} و در منطقه [[بابل]] رواج داشته است: {{متن قرآن|فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلاَّ كَبِيرًا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ}}<ref> آنگاه آنها را ریزریز کرد جز (بت) بزرگی که داشتند، باشد که آنان به سوی او باز آیند؛ سوره انبیاء، آیه۵۸.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ}}<ref> گفتند: ای ابراهیم! آیا تو با خدایان ما چنین کرده‌ای؟ گفت: بلکه همین بزرگشان این کار را کرده است؛ اگر سخن می‌گویند از خود آنان بپرسید!؛ سوره انبیاء، آیه ۶۲ - ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ}}<ref> و از پیروان وی ابراهیم بود؛ سوره صافات، آیه۸۳.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ }}<ref> ابراهیم گفت: آیا چیزی را که خود می‌تراشید می‌پرستید؟؛ سوره صافات، آیه ۹۵.</ref>.
# '''[[بُت‌پرستی]]:''' یکی از رایج‌ترین ادیان غیر توحیدی، [[پرستش]] [[بت‌ها]] و تندیس‌هاست که به عنوان نمادی از خدایان و به جای خدای یگانه یا در کنار آن پرستیده می‌شدند. [[پیامبران الهی]] بیشتر با این گونه از ادیان غیر توحیدی روبه‌رو بوده‌اند. [[قرآن کریم]] از [[بت‌پرستی]] [[قوم]] [[حضرت نوح]] {{ع}}، بت‌های پنج‌گانه آنها به نام‌های ودّ، سُواع، يَغوث، يَعوق و نَسْر، [[دعوت]] [[توحیدی]] [[حضرت نوح]] {{ع}} و [[مبارزه]] دراز مدت وی با [[بت‌پرستی]] یاد می‌کند: {{متن قرآن|وَقَالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلا سُوَاعًا وَلا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا}}<ref> و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر، دست نکشید؛ سوره نوح، آیه ۲۳.</ref>. [[قرآن کریم]] درباره [[بت‌پرستی]] [[قوم عاد]]، [[ثمود]] و [[اصحاب]] [[مدین]]، [[اعتقاد]] آنان به خدایان چندگانه و [[مبارزه]] [[حضرت هود]]، [[صالح]] و [[شعیب]] با [[بت‌پرستی]] آنان را گزارش کرده؛ ولی درباره نام و شکل بت‌های این قوم‌ها سخنی نگفته است: {{متن قرآن|ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلا تَتَّقُونَ}}<ref> سپس مردم دوره‌ای دیگر را پس از آنان پدید آوردیم. آنگاه از خود آنان پیامبری در میانشان فرستادیم که: خداوند را بپرستید، شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟؛ سوره مؤمنون، آیه ۳۱- ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتْ النُّذُرُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref> و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن آنگاه که قومش را در آن ریگزار بیم داد و البته پیش از وی بیم‌دهندگانی بر گذشته بودند و پس از او نیز پیامبرانی آمدند که (هر یک می‌گفتند) جز خداوند را نپرستید که من بر شما از عذاب روزی سترگ می‌هراسم؛ سوره احقاف، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref> گفتند: آیا نزد ما آمده‌ای تا ما را از خدایانمان باز داری؟ اگر از راستگویانی آنچه به ما وعده می‌دهی بر سر ما بیاور!؛ سوره احقاف، آیه۲۲.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ}}<ref> و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهنده‌ای است نزدیک؛ سوره هود، آیه ۶۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالُواْ يَا صَالِحُ قَدْ كُنتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَن نَّعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ}}<ref> گفتند: ای صالح! بی‌گمان پیش از این در میان ما مایه امید بودی، آیا ما را از پرستیدن آنچه پدرانمان می‌پرستیدند باز می‌داری؟ و به راستی نسبت به آنچه ما را بدان می‌خوانی در دو دلی گمان‌انگیزی هستیم؛ سوره هود، آیه۶۲.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ مُفْتَرُونَ يَا قَوْمِ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي أَفَلاَ تَعْقِلُونَ وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ قَالُواْ يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَن قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ}}<ref> و به سوی (قوم) «عاد» برادرشان «هود» را (فرستادیم که به آنان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ شما جز (گروهی) دروغباف نیستید. ای قوم من! در برابر آن (رسالت) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ پاداش من جز بر (عهده) آن کس که مرا آفریده است نیست پس آیا خرد نمی‌ورزید؟ و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید. گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاورده‌ای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمی‌کشیم و ما به تو ایمان نمی‌آوریم؛ سوره هود، آیه ۵۰ - ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ }}<ref> و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را (فرستادیم) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟؛ سوره اعراف، آیه ۶۵.</ref>، {{متن قرآن|قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref> گفتند: آیا نزد ما آمده‌ای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان می‌پرستیدند وا نهیم؟ اگر راست می‌گویی آنچه را که به ما وعده می‌دهی بر (سر) ما بیاور!؛ سوره اعراف، آیه ۷۰.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref> و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ بی‌گمان برهانی از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، این شتر خداوند است که برای شما نشانه‌ای است؛ او را رها کنید تا بر زمین خداوند بچرد و به او آسیبی نرسانید که عذابی دردناک شما را فرو گیرد؛ سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref> و به سوی مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که جز او خدایی ندارید، بی‌گمان برهانی از سوی پروردگارتان برایتان آمده است پس پیمانه و ترازو را تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در این سرزمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید، این برای شما اگر مؤمن باشید بهتر است؛ سوره اعراف، آیه۸۵.</ref>. ماجرای بت‌شکنی [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، سالم گذاشتن [[بت]] بزرگ و [[سرزنش]] [[بت‌پرستان]] به سبب [[پرستش]] بت‌هایی که به دست خود می‌تراشند، نشان می‌دهد که [[پرستش]] انواع بت‌های سنگی، [[اعتقاد]] [[مردم]] به خدایان کوچک و بزرگ و تفاوت آنها در [[قدرت]] و [[برتری]] در میان [[قوم]] ابراهيم {{ع}} و در منطقه [[بابل]] رواج داشته است: {{متن قرآن|فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلاَّ كَبِيرًا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ}}<ref> آنگاه آنها را ریزریز کرد جز (بت) بزرگی که داشتند، باشد که آنان به سوی او باز آیند؛ سوره انبیاء، آیه۵۸.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ}}<ref> گفتند: ای ابراهیم! آیا تو با خدایان ما چنین کرده‌ای؟ گفت: بلکه همین بزرگشان این کار را کرده است؛ اگر سخن می‌گویند از خود آنان بپرسید!؛ سوره انبیاء، آیه ۶۲ - ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ}}<ref> و از پیروان وی ابراهیم بود؛ سوره صافات، آیه۸۳.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ }}<ref> ابراهیم گفت: آیا چیزی را که خود می‌تراشید می‌پرستید؟؛ سوره صافات، آیه ۹۵.</ref>.
# '''گاوپرستی:''' [[اعتقاد]] به الوهیت و [[پرستش]] برخی حیوانات، شکل دیگری از [[بت‌پرستی]] ادیان غیر توحیدی است. [[اعتقاد]] به الوهیت و [[پرستش]] حیواناتی مانند شیر، تمساح، بعضی از پرندگان و جوندگان، گربه و قوچ از جمله در [[مصر]] باستان رواج داشته است. آنها بت‌های خود را به شکل موجودات خیالی با سر حیوان و تن [[انسان]] ساخته و هنگام [[مسافرت]] از طریق [[رود نیل]] برای در [[امان]] ماندن از خطر تمساح‌های آدمخوار ابتدا به [[معبد]] با شکوه تمساح رفته و هدیه تقدیم می‌کردند<ref>آشنایی با ادیان بزرگ، ص۲۴-۲۵.</ref>. گزارش [[قرآن کریم]] درباره گوساله [[سامری]] و [[گرایش]] گروهی از [[بنی اسرائیل]] به [[پرستش]] آن{{متن قرآن|قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ}}<ref> گفتند: ما در وعده تو به خودی خود خلاف نورزیدیم بلکه بارهایی (گران) از زیورهای قوم (فرعون) بر دوش ما نهاده شد (ه بود) که (در آتش) انداختیم آنگاه سامری (نیز) این چنین (طرح) افکند آنگاه گوساله‌ای برای آنان برآورد، پیکری (بی‌روح) که بانگ گاو داشت و گفتند: این خدای شما و خدای موسی است که از یاد برده است؛ سوره طه، آیه۸۷- ۸۸.</ref> می‌تواند اجمالاً مؤید رواج این گونه [[بت‌پرستی]] در میان [[مصریان]] باشد. برخی [[مفسران]] در [[تفسیر]] آیه‌ای که از خدایان [[فرعون]] یاد کرده {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ}}<ref> و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم؛ سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref>، از گاوپرستی او و رواج آن در میان قبطی‌ها سخن گفته‌اند<ref>روض الجنان، ج۸، ص۳۴۵؛ التبیان، ج۴، ص۵۱۲.</ref>.
# '''گاوپرستی:''' [[اعتقاد]] به الوهیت و [[پرستش]] برخی حیوانات، شکل دیگری از [[بت‌پرستی]] ادیان غیر توحیدی است. [[اعتقاد]] به الوهیت و [[پرستش]] حیواناتی مانند شیر، تمساح، بعضی از پرندگان و جوندگان، گربه و قوچ از جمله در [[مصر]] باستان رواج داشته است. آنها بت‌های خود را به شکل موجودات خیالی با سر حیوان و تن [[انسان]] ساخته و هنگام [[مسافرت]] از طریق [[رود نیل]] برای در [[امان]] ماندن از خطر تمساح‌های آدمخوار ابتدا به [[معبد]] با شکوه تمساح رفته و هدیه تقدیم می‌کردند<ref>آشنایی با ادیان بزرگ، ص۲۴-۲۵.</ref>. گزارش [[قرآن کریم]] درباره گوساله [[سامری]] و [[گرایش]] گروهی از [[بنی اسرائیل]] به [[پرستش]] آن{{متن قرآن|قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ}}<ref> گفتند: ما در وعده تو به خودی خود خلاف نورزیدیم بلکه بارهایی (گران) از زیورهای قوم (فرعون) بر دوش ما نهاده شد (ه بود) که (در آتش) انداختیم آنگاه سامری (نیز) این چنین (طرح) افکند آنگاه گوساله‌ای برای آنان برآورد، پیکری (بی‌روح) که بانگ گاو داشت و گفتند: این خدای شما و خدای موسی است که از یاد برده است؛ سوره طه، آیه۸۷- ۸۸.</ref> می‌تواند اجمالاً مؤید رواج این گونه [[بت‌پرستی]] در میان [[مصریان]] باشد. برخی [[مفسران]] در [[تفسیر]] آیه‌ای که از خدایان [[فرعون]] یاد کرده {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ}}<ref> و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم؛ سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref>، از گاوپرستی او و رواج آن در میان قبطی‌ها سخن گفته‌اند<ref>روض الجنان، ج۸، ص۳۴۵؛ التبیان، ج۴، ص۵۱۲.</ref>.
# '''[[پرستش]] اجرام آسمانی:''' [[پرستش]] اجرام آسمانی مانند [[خورشید]]، ماه و [[ستاره]] گونه دیگری از ادیان غیر توحیدی است. خورشیدپرستی قرن‌ها پیش از میلاد در هند<ref>الملل و النحل، شهرستانی، ج۲، ص۲۵۸.</ref> و مناطق گوناگون شبه جزیره عرب<ref>معجم قبائل العرب، ج۱، ص۳۰۶؛ المفصل، ج۳، ص۱۱۵.</ref> مانند [[حجاز]] و [[یمن]] و نیز منطقه [[بابل]] رواج داشت. [[قوم]] [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، ملکه و [[قوم]] [[سبأ]] در [[یمن]] و برخی [[قبایل]] عربی [[حجاز]] در عصر نزول [[قرآن]]<ref>المفصل، ج۱۱، ص۱۶۶-۱۶۷.</ref> از جمله اقوام خورشیدپرستِ یاد شده در [[قرآن کریم‌]]اند: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ }}<ref> و چون شب بر او چادر افکند ستاره‌ای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمی‌دارم. آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بی‌گمان از گروه گمراهان خواهم بود. هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگ‌تر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم؛ سوره انعام، آیه ۷۶ - ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنِّي وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِن كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ }}<ref> من زنی یافته‌ام که بر آنان پادشاهی می‌کند و از همه چیز برخورداری یافته است و اورنگی سترگ دارد. او و قومش را (چنین) یافتم که به جای خداوند به خورشید سجده می‌برند و شیطان کارهایشان را برای آنان آراسته و از راه (درست) آنان را باز داشته است، از این روی راهنمایی نیافته‌اند؛ سوره نمل، آیه ۲۳- ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref> و از نشانه‌های او شب و روز و خورشید و ماه است، به خورشید و ماه سجده نبرید و به خداوندی که آنها را آفریده است سجده برید اگر او را می‌پرستید؛ سوره فصلت، آیه۳۷.</ref>.
# '''[[پرستش]] اجرام آسمانی:''' [[پرستش]] اجرام آسمانی مانند [[خورشید]]، ماه و [[ستاره]] گونه دیگری از ادیان غیر توحیدی است. خورشیدپرستی قرن‌ها پیش از میلاد در هند<ref>الملل و النحل، شهرستانی، ج۲، ص۲۵۸.</ref> و مناطق گوناگون شبه جزیره عرب<ref>معجم قبائل العرب، ج۱، ص۳۰۶؛ المفصل، ج۳، ص۱۱۵.</ref> مانند [[حجاز]] و [[یمن]] و نیز منطقه [[بابل]] رواج داشت. [[قوم]] [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، ملکه و [[قوم سبأ]] در [[یمن]] و برخی [[قبایل]] عربی [[حجاز]] در عصر نزول [[قرآن]]<ref>المفصل، ج۱۱، ص۱۶۶-۱۶۷.</ref> از جمله اقوام خورشیدپرستِ یاد شده در [[قرآن کریم‌]]اند: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ }}<ref> و چون شب بر او چادر افکند ستاره‌ای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمی‌دارم. آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بی‌گمان از گروه گمراهان خواهم بود. هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگ‌تر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم؛ سوره انعام، آیه ۷۶ - ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنِّي وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِن كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ }}<ref> من زنی یافته‌ام که بر آنان پادشاهی می‌کند و از همه چیز برخورداری یافته است و اورنگی سترگ دارد. او و قومش را (چنین) یافتم که به جای خداوند به خورشید سجده می‌برند و شیطان کارهایشان را برای آنان آراسته و از راه (درست) آنان را باز داشته است، از این روی راهنمایی نیافته‌اند؛ سوره نمل، آیه ۲۳- ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref> و از نشانه‌های او شب و روز و خورشید و ماه است، به خورشید و ماه سجده نبرید و به خداوندی که آنها را آفریده است سجده برید اگر او را می‌پرستید؛ سوره فصلت، آیه۳۷.</ref>.
# '''[[پرستش]] [[پادشاهان]]:''' [[پرستش]] [[پادشاهان]] و امپراتوران نوع دیگری از [[ادیان]] و آیین‌های شرک‌آمیز است که از عصر باستان رواج داشته است<ref>نک: آشنایی با ادیان بزرگ، ص۲۶.</ref> [[قرآن کریم]] به برخی از [[پادشاهان]] مدعی خدایی مانند نمرود و [[فرعون]] اشاره کرده است. نمرود، در واکنش به معرفی خدای یگانه به وسیله [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} مدعی شد که می‌تواند زندگان را میرانده و مردگان را زنده کند. او با تعریفی متفاوت از [[مرگ]] و [[زندگی]] از میان دو نفر زندانی یکی را کشت و دیگری را [[آزاد]] کرد؛ اما هنگامی که [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} از او خواست تا برخلاف کاری که خدای یگانه انجام می‌دهد، [[خورشید]] را از [[مغرب]] به [[مشرق]] ببرد، ناتوانیش آشکار شد: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ }}<ref> آیا در (کار) آن کس ننگریسته‌ای که از (غرور) اینکه خداوند به او پادشاهی داده بود با ابراهیم درباره پروردگارش چون و چرا کرد آنگاه که ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده می‌کند و می‌میراند، او گفت: من (نیز) زنده می‌دارم و می‌میرانم، ابراهیم گفت: خداوند آفتاب را از خاور فرا می‌آورد، تو آن را از باختر برآور؛ و آن کافر درماند؛ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌گردد؛ سوره بقره، آیه۲۵۸.</ref>. نمونه دیگر فراعنه مصرند. [[فرعون]] معاصر [[حضرت موسی]] {{ع}} خود را خدای [[برتر]] [[مصریان]] می‌دانست: {{متن قرآن|فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الأَعْلَى}}<ref> و گفت: من پروردگار برتر شمایم؛ سوره نازعات، آیه۲۴.</ref> برهمین اساس، هنگامی که [[حضرت موسی]] {{ع}} از [[پروردگار]] جهانیان سخن گفت، [[فرعون]] ضمن [[تمسخر]] و دیوانه خواندن آن حضرت، وی را [[تهدید]] کرد که اگر خدایی جز او را برگزیند وی را زندانی خواهد کرد: {{متن قرآن|قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِينَ قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلا تَسْتَمِعُونَ قَالَ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الأَوَّلِينَ قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ}}<ref> فرعون گفت: و «پروردگار جهانیان» چیست؟ (موسی) گفت: پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست اگر اهل یقین باشید. (فرعون) به پیرامونیان خود گفت: آیا نمی‌شنوید؟ (موسی) گفت: پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست. (فرعون) گفت: بی‌گمان پیامبری که نزد شما فرستاده‌اند دیوانه است. (موسی) گفت: پروردگار خاور و باختر و آنچه میان آنهاست اگر خرد بورزید. (فرعون) گفت: اگر خدایی جز من بگزینی تو را زندانی خواهم کرد؛ سوره شعراء، آیه ۲۳ - ۲۹.</ref> [[فرعون]] [[معجزات]] [[حضرت موسی]] {{ع}} را [[سحر]] خواند و تأکید کرد که جز خودش برای قبطیان خدای دیگری نمی‌شناسد: {{متن قرآن|وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَل لِّي صَرْحًا لَّعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ}}<ref> و فرعون گفت: ای سرکردگان! من خدایی جز خویشتن برای شما نمی‌شناسم پس ای هامان! برای من آجر بساز و کاخی (بلند) برایم برآور شاید من به خدای موسی آگاهی یابم و من او را از دروغگویان می‌پندارم؛ سوره قصص، آیه۳۸.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۴۸- ۲۵۱.</ref>
# '''[[پرستش]] [[پادشاهان]]:''' [[پرستش]] [[پادشاهان]] و امپراتوران نوع دیگری از [[ادیان]] و آیین‌های شرک‌آمیز است که از عصر باستان رواج داشته است<ref>نک: آشنایی با ادیان بزرگ، ص۲۶.</ref> [[قرآن کریم]] به برخی از [[پادشاهان]] مدعی خدایی مانند نمرود و [[فرعون]] اشاره کرده است. نمرود، در واکنش به معرفی خدای یگانه به وسیله [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} مدعی شد که می‌تواند زندگان را میرانده و مردگان را زنده کند. او با تعریفی متفاوت از [[مرگ]] و [[زندگی]] از میان دو نفر زندانی یکی را کشت و دیگری را [[آزاد]] کرد؛ اما هنگامی که [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} از او خواست تا برخلاف کاری که خدای یگانه انجام می‌دهد، [[خورشید]] را از [[مغرب]] به [[مشرق]] ببرد، ناتوانیش آشکار شد: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ }}<ref> آیا در (کار) آن کس ننگریسته‌ای که از (غرور) اینکه خداوند به او پادشاهی داده بود با ابراهیم درباره پروردگارش چون و چرا کرد آنگاه که ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده می‌کند و می‌میراند، او گفت: من (نیز) زنده می‌دارم و می‌میرانم، ابراهیم گفت: خداوند آفتاب را از خاور فرا می‌آورد، تو آن را از باختر برآور؛ و آن کافر درماند؛ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌گردد؛ سوره بقره، آیه۲۵۸.</ref>. نمونه دیگر فراعنه مصرند. [[فرعون]] معاصر [[حضرت موسی]] {{ع}} خود را خدای [[برتر]] [[مصریان]] می‌دانست: {{متن قرآن|فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الأَعْلَى}}<ref> و گفت: من پروردگار برتر شمایم؛ سوره نازعات، آیه۲۴.</ref> برهمین اساس، هنگامی که [[حضرت موسی]] {{ع}} از [[پروردگار]] جهانیان سخن گفت، [[فرعون]] ضمن [[تمسخر]] و دیوانه خواندن آن حضرت، وی را [[تهدید]] کرد که اگر خدایی جز او را برگزیند وی را زندانی خواهد کرد: {{متن قرآن|قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِينَ قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلا تَسْتَمِعُونَ قَالَ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الأَوَّلِينَ قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ}}<ref> فرعون گفت: و «پروردگار جهانیان» چیست؟ (موسی) گفت: پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست اگر اهل یقین باشید. (فرعون) به پیرامونیان خود گفت: آیا نمی‌شنوید؟ (موسی) گفت: پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست. (فرعون) گفت: بی‌گمان پیامبری که نزد شما فرستاده‌اند دیوانه است. (موسی) گفت: پروردگار خاور و باختر و آنچه میان آنهاست اگر خرد بورزید. (فرعون) گفت: اگر خدایی جز من بگزینی تو را زندانی خواهم کرد؛ سوره شعراء، آیه ۲۳ - ۲۹.</ref> [[فرعون]] [[معجزات]] [[حضرت موسی]] {{ع}} را [[سحر]] خواند و تأکید کرد که جز خودش برای قبطیان خدای دیگری نمی‌شناسد: {{متن قرآن|وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَل لِّي صَرْحًا لَّعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ}}<ref> و فرعون گفت: ای سرکردگان! من خدایی جز خویشتن برای شما نمی‌شناسم پس ای هامان! برای من آجر بساز و کاخی (بلند) برایم برآور شاید من به خدای موسی آگاهی یابم و من او را از دروغگویان می‌پندارم؛ سوره قصص، آیه۳۸.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۴۸- ۲۵۱.</ref>


۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش