عصمت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←ماهیت عصمت
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
در اینکه ماهیت عصمت چیست و مرکب از چه اموری است، اقوال مختلفی میان متکلمان وجود دارد که در ادامه به بیان و بررسی آنها خواهیم پرداخت. | در اینکه ماهیت عصمت چیست و مرکب از چه اموری است، اقوال مختلفی میان متکلمان وجود دارد که در ادامه به بیان و بررسی آنها خواهیم پرداخت. | ||
'''ملکه نفسانی و [[عقل]] بالا''': | '''ملکه نفسانی و [[عقل]] بالا''': | ||
اولین [[تفسیر]] این است که [[ماهیت عصمت]] را دو چیز تشکیل میدهد: یکی ملکه نفسانی و دوم عقل بالا.چنانچه برخی متکلمین معتقدند: "شاید صحیحترین تعبیر از [[عصمت]] این است که عصمت از ملکه نفسانی و عقل بسیار بالا تشکیل شده است که این عقل و ملکه از اسباب و زمینههای اختیاری و غیر اختیاری در [[معصوم]] میباشد"<ref>تلخیص الشافی، ج۱، ص۶۱.</ref>. تقریر شیخ طوسی بسیار متین و دارای امتیازها و اشکالهای احتمالی است، که آنها را یادآور میشویم. | |||
اشکالها: | اشکالها: | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۳۸: | ||
# منظور ایشان از عقل بالا مشخص نیست که آیا [[عقل عملی]] در اجتناب از [[معاصی]] است یا منظور [[علم به احکام شریعت]] و حوادث [[اجتماع]] است، لذا به [[دلیل]] ابهام در مراد گوینده، اشکال احتمالی وارد است. | # منظور ایشان از عقل بالا مشخص نیست که آیا [[عقل عملی]] در اجتناب از [[معاصی]] است یا منظور [[علم به احکام شریعت]] و حوادث [[اجتماع]] است، لذا به [[دلیل]] ابهام در مراد گوینده، اشکال احتمالی وارد است. | ||
'''غریزه مانع از حدوث انگیزه [[گناه]]''': | '''غریزه مانع از حدوث انگیزه [[گناه]]''': | ||
این تعریف، ماهیت عصمت را غریزهای میداند که از حدوث انگیزه گناه در معصوم جلوگیری میکند و با نبود انگیزه گناه، با [[اختیار]] خود، از معاصی دوری میکند. چنانچه گفتهاند: "مراد از عصمت، غریزهای است که ممتنع باشد، با آن غریزه، صدور داعیه گناه و به سبب [[امتناع]] داعیه گناه ممتنع باشد، [[صدور گناه]] با فرض [[قدرت]] بر گناه"<ref>عبدالرزاق لاهیجی، سرمایه ایمان، ص۹۰ و ۱۱۶.</ref>. | |||
# مرادشان را از غریزه، بیان | |||
اشکالها: | |||
# این گروه مرادشان را از غریزه، بیان نکردند که آیا از مقوله تقواست یا [[علم]] به [[اسمای الهی]] یا علم به عواقب [[گناه]] و [[پاداش الهی]] در [[طاعت]] است و یا مراد از غریزه، [[عقل]] است؟ | |||
# از ظاهر [[کلام]] ایشان در "گوهر مراد" فهمیده میشود که مرادشان از غریزه، همان عقل غالب است که انگیزه گناه را از [[معصوم]] ممتنع میکند<ref>عبدالرزاق لاهیجی، گوهر مراد، ص۳۷۹.</ref>. | # از ظاهر [[کلام]] ایشان در "گوهر مراد" فهمیده میشود که مرادشان از غریزه، همان عقل غالب است که انگیزه گناه را از [[معصوم]] ممتنع میکند<ref>عبدالرزاق لاهیجی، گوهر مراد، ص۳۷۹.</ref>. | ||
# این بیان فقط [[عصمت]] از گناه را شامل است، ولی عصمت از [[نسیان]] و [[اشتباه]] را شامل نمیگردد. | # این بیان فقط [[عصمت]] از گناه را شامل است، ولی عصمت از [[نسیان]] و [[اشتباه]] را شامل نمیگردد. | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
# بیان فوق، [[عصمت علمی]] را دربرنمیگیرد، بلکه فقط عصمت را در دایره [[گناهان]] عملی محدود میکند. | # بیان فوق، [[عصمت علمی]] را دربرنمیگیرد، بلکه فقط عصمت را در دایره [[گناهان]] عملی محدود میکند. | ||
'''ملکه نفسانی''': این [[تفسیر]] در بیان [[ماهیت عصمت]] به این معناست که عصمت، ملکهای [[نفسانی]] است که از علم به عواقب گناه و [[مناقب]] [[طاعات]] حاصل میگردد و با پیاپی آمدن [[وحی]] [[تأیید]] و تأکید میگردد. بنابراین اگر [[ترک اولی]] از معصوم سر زده؛ یعنی اگر مستحبی مثل نماز شب ترک شد یا مکروهی از معصوم سر زد یا اگر گناه صغیرهای مرتکب گردید مورد [[عتاب]] و مؤاخذه [[الهی]] قرار میگیرد تا منجر به [[ابتلا]] به [[گناهان کبیره]] و ترک [[واجب]] نگردد. | '''ملکه نفسانی''': | ||
این [[تفسیر]] در بیان [[ماهیت عصمت]] به این معناست که عصمت، ملکهای [[نفسانی]] است که از علم به عواقب گناه و [[مناقب]] [[طاعات]] حاصل میگردد و با پیاپی آمدن [[وحی]] [[تأیید]] و تأکید میگردد. بنابراین اگر [[ترک اولی]] از معصوم سر زده؛ یعنی اگر مستحبی مثل نماز شب ترک شد یا مکروهی از معصوم سر زد یا اگر گناه صغیرهای مرتکب گردید مورد [[عتاب]] و مؤاخذه [[الهی]] قرار میگیرد تا منجر به [[ابتلا]] به [[گناهان کبیره]] و ترک [[واجب]] نگردد. | |||
اکثر حکمای قدیم و بعضی از معاصرین همین بیان را در تفسیر [[حقیقت عصمت]] گفتهاند؛ از جمله [[تفتازانی]] و عضدالدین [[ایجی]] و [[فاضل مقداد]] این قول را به حکما نسبت دادهاند و گفتهاند: عصمت در نزد حکما ملکهای است که از [[فجور]] و [[معاصی]] منع میکند و به وسیله علم به عواقب گناه و مناقب طاعات، حاصل میشود و با پیاپی آمدن وحی تأکید میشود و در موارد ترک اولی و صغایر، مورد [[اعتراض]] قرار میگیرد<ref>المواقف فی علم الکلام، ص۳۶۶؛ شرح مقاصد، ج۴ ص۳۱۲؛ اللوامع الاهیه، ص۲۴۴؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۶۵؛ تلخیص المحصل، ص۳۶۹؛ محمدتقی مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ج۴، ص۱۹۹؛ میر سیدشریف جرجانی، التعریفات، ص۶۵.</ref>. | اکثر حکمای قدیم و بعضی از معاصرین همین بیان را در تفسیر [[حقیقت عصمت]] گفتهاند؛ از جمله [[تفتازانی]] و عضدالدین [[ایجی]] و [[فاضل مقداد]] این قول را به حکما نسبت دادهاند و گفتهاند: عصمت در نزد حکما ملکهای است که از [[فجور]] و [[معاصی]] منع میکند و به وسیله علم به عواقب گناه و مناقب طاعات، حاصل میشود و با پیاپی آمدن وحی تأکید میشود و در موارد ترک اولی و صغایر، مورد [[اعتراض]] قرار میگیرد<ref>المواقف فی علم الکلام، ص۳۶۶؛ شرح مقاصد، ج۴ ص۳۱۲؛ اللوامع الاهیه، ص۲۴۴؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۶۵؛ تلخیص المحصل، ص۳۶۹؛ محمدتقی مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ج۴، ص۱۹۹؛ میر سیدشریف جرجانی، التعریفات، ص۶۵.</ref>. | ||
''' | '''اشکالها''' | ||
این [[تفسیر]] از [[معتزله]] و [[شیعه]] یک نقطه امتیاز و چند اشکال اساسی دارد. اینکه [[عصمت]] را به ملکه [[علمی]] اجتناب از [[معاصی]] تفسیر کردند، [[امتیاز]] آن است و پشتوانه [[قرآنی]] و [[روایی]] دارد، ولی اشکالهای متعددی به این تفسیر وارد است: | |||
# این تفسیر در باب [[عصمت انبیا]] پاسخگوست، ولی درباره [[عصمت امامان]] با اشکال مواجه است، چون [[وحی]] مختص انبیاست ([[وحی تشریعی]]). | # این تفسیر در باب [[عصمت انبیا]] پاسخگوست، ولی درباره [[عصمت امامان]] با اشکال مواجه است، چون [[وحی]] مختص انبیاست ([[وحی تشریعی]]). | ||
# این بیان، عصمت از معاصی را پاسخ میدهد، ولی عصمت از [[نسیان]] و [[اشتباه]] و [[عصمت علمی]] را شامل نیست. | # این بیان، عصمت از معاصی را پاسخ میدهد، ولی عصمت از [[نسیان]] و [[اشتباه]] و [[عصمت علمی]] را شامل نیست. | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۴: | ||
# اشکال دیگر این است که با گفتن {{عربی|تتأكد بتتابع الوحي بالأوامر و النواحي}}<ref>المواقف فی علم الکلام، ص۳۶۶؛ شرح مقاصد، ج۴، ص۳۱۲؛ اللوامع الاهیه، ص۲۴۴.</ref> عصمت را به [[زمان]] [[نبوت]] منحصر میکند، ولی قبل از نبوت و از حین تولد را شامل نمیشود. | # اشکال دیگر این است که با گفتن {{عربی|تتأكد بتتابع الوحي بالأوامر و النواحي}}<ref>المواقف فی علم الکلام، ص۳۶۶؛ شرح مقاصد، ج۴، ص۳۱۲؛ اللوامع الاهیه، ص۲۴۴.</ref> عصمت را به [[زمان]] [[نبوت]] منحصر میکند، ولی قبل از نبوت و از حین تولد را شامل نمیشود. | ||
'''[[علم]] غالب''': | '''[[علم]] غالب''': | ||
برخی با اشاره به [[آیه]] {{متن قرآن|وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}}<ref>«و به تو چیزی آموخت که نمیدانستی» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref> گفتهاند: [[علم پیامبر]] اکرم {{صل}} دو نوع است؛ یکی [[تعلیم]] به وسیله وحی و نزول [[ملک]]، و دیگری [[الهام]] خفی و القای در [[قلب]] بدون نزول ملک و [[فرشته]]. لذا قوه عصمت نوعی از علم غالب است که با [[علوم]] کسبی به دست نمیآید، بلکه وابسته به موهبت الهی است که تمام قوا را تحت اختیار دارد و صاحب عصمت را از [[گمراهی]] و خطای مطلق بازمیدارد. البته در [[روایات]] هم به این مطلب اشاره شده است که برای [[پیامبر]] و [[امام]] [[روحی]] به نام [[روح القدس]] وجود دارد که آنها را از [[معصیت]] و [[خطا]] بازمیدارد. [[قرآن کریم]] نیز به دو نوع [[علم]] و شیوه [[تعلیم]] [[انبیا]] اشاره دارد: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَ...}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>. | |||
و در جایی دیگر میفرماید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا...}}<ref>«و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref>. | و در جایی دیگر میفرماید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا...}}<ref>«و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref>. | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۷۲: | ||
مراد این است که در [[آیه]] اول [[روح]] معلمه، کلمه هادیه را به سوی [[نبی مکرم اسلام]] القا میکند و در آیه دوم [[روح القدس]] [[پیامبر اکرم]] را به انجام [[خیرات]] و [[عبادت]] [[خدای سبحان]] تسدید میکند. در نهایت میتوان [[عصمت]] را اینطور معنا کرد<ref>المیزان، ج۵، ص۷۹–۸۱.</ref>: "عصمت، وجود امری است در [[معصوم]] که او را از خطا و معصیت بازمیدارد"<ref>المیزان، ج۲، ص۱۳۴.</ref>. | مراد این است که در [[آیه]] اول [[روح]] معلمه، کلمه هادیه را به سوی [[نبی مکرم اسلام]] القا میکند و در آیه دوم [[روح القدس]] [[پیامبر اکرم]] را به انجام [[خیرات]] و [[عبادت]] [[خدای سبحان]] تسدید میکند. در نهایت میتوان [[عصمت]] را اینطور معنا کرد<ref>المیزان، ج۵، ص۷۹–۸۱.</ref>: "عصمت، وجود امری است در [[معصوم]] که او را از خطا و معصیت بازمیدارد"<ref>المیزان، ج۲، ص۱۳۴.</ref>. | ||
این بیان در باب [[حقیقت عصمت]] دارای نکاتی برجسته است و پشتوانه [[قرآنی]] و [[روایی]] دارد و در نهایت متانت و دقت بیان گردیده است و در میان پنج تفسیر گذشته، [[بهترین]] بیان است. | |||
# | |||
# این [[تبیین]] | امتیازهای این تفسیر را میتوان در چند مورد بیان کرد: | ||
# | # این تفسیر، عصمت را [[علم موهوب]] [[الهی]] بیان کرده است که این علم موهوب به صورت [[الهام]] [[قلبی]] به [[پیامبر]] و [[امام]] میرسد و شاخصه این علم موهوب، [[عصمت امام]] {{ع}} از خطا و [[نسیان]] در حوادث و وقایع و قضاوتهای خارجی و [[گناه]]، همینطور [[عصمت علمی]] امام در [[شریعت]] و [[احکام]] است. | ||
# این [[تبیین]]، محدودیت زمانی ندارد و از ابتدای تولد را شامل میشود. | |||
# عصمت را به طور مطلق بیان کردهاند نه نسبی، لذا عصمت از جمیع خطاها و [[گناهان]] عمدی و [[سهوی]] را شامل میشود. | |||
# با بیان [[علمی]] عصمت، [[اختیار]] را از معصوم سلب نکرده، بلکه معصوم را صاحب اختیار میداند. | # با بیان [[علمی]] عصمت، [[اختیار]] را از معصوم سلب نکرده، بلکه معصوم را صاحب اختیار میداند. | ||
''' | '''اشکالها''' | ||
این تفسیر با همه دقت و [[علمی]] بودن و پشتوانه [[قرآنی]] و [[روایی]] داشتن، این اشکال احتمالی در آن دیده میشود که ایشان [[عصمت امام]] {{ع}} را با توجه به [[قرآن]] و [[روایات]]، نوعی [[علم]] غالب موهوب [[الهی]] معرفی کرده است. البته این [[کلام]] در [[تبیین]] عصمت امام در حوادث خارجی و قضاوتها و [[علوم]] و [[احکام شریعت]] بسیار عالی است، چرا که این علم، موجب [[مصونیت]] [[امام]] از [[اشتباه]] میگردد، ولی در [[عصمت عملی]] امام این [[علم موهوب]] کافی نیست، بلکه محتاج به [[انتخاب]] و [[عشق]] و [[تقوای الهی]] است که زمینه علم موهوب الهی است، مگر اینکه علم موهوب، خود زمینه [[تقوا]] باشد که در این صورت به کلام علامه اشکالی وارد نیست. | |||
'''ملکه علمی و عملی''': | |||
آخرین [[تفسیر]] در [[ماهیت عصمت]]، عصمت را دارای دو بخش میداند؛ یکی عصمت عملی و دیگری [[عصمت علمی]]. [[معصوم]] در بخش عصمت عملی، صاحب ملکه اجتناب است که با تلاش و [[مجاهدت]] و تقوا و [[مبارزه]] با نفس و [[محبت]] و [[عشقورزی]] به [[ساحت]] [[قدس]] [[ربوبی]] و توجه تام به اسما و [[صفات الهی]] و انجام فرمانهای [[پروردگار]] و [[تسلیم]] رضای [[حق]] بودن در تمام مراحل [[زندگی]]، زمینه را برای الهامهای خفی ایجاد میکند تا با [[اختیار]] و انتخاب خود هر آنچه را که مورد رضای حق باشد در زندگی پیاده کند و از هر آنچه که مورد [[غضب الهی]] است دوری ورزد و با این زمینهسازی، عصمت را برای خود فراهم آورد؛ به گونهای که وقوع [[معصیت]] به مرحله [[امتناع]] عادی برسد. از طرفی معصوم، عصمت علمی را با اعطای وهبه پروردگار کسب میکند تا موجب عصمت امام از [[خطا]] و [[نسیان]] در [[اندیشه]] گردد. بر اساس این تفسیر، "عصمت، ملکه علمی و عملی است که افراد معصوم را از هر گونه [[گناه]] عمدی و [[سهوی]]، [[جهل]]، خطا، [[سهو]]، نسیان و مغالطه در اندیشه باز میدارد"<ref>عبدالله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۹، ص۱۵.</ref>. | |||
به نظر میرسد که این بیان در میان [[تفاسیر]] [[متکلمان]] و شش [[تفسیر]] گذشته [[عقل]] گرایان، از جهاتی [[بهترین]] بیان باشد، چرا که دارای دو بعد است؛ یعنی هم [[عصمت عملی]] [[معصومین]] و هم [[عصمت علمی]] ایشان را بیان کرده است. از طرفی [[عصمت]] را نتیجه تلاش و [[مجاهدت]] معصومین دانسته است. با این وصف، عصمت، اختیاری و ریشه آن، ارادی است. همچنین عصمت را موهوبی دانسته تا در زمینه [[علمی]] و [[سهو]] و [[نسیان]] دچار اشکال نباشد.</ref>.<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۳۸-۴۷.</ref> | |||
== منشأ عصمت == | == منشأ عصمت == |