پرش به محتوا

ابوشاه یمانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۲۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[ابوشاه یمانی در تراجم و رجال]] - [[ابوشاه یمانی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل  = ابوشاه یمانی | مداخل مرتبط = [[ابوشاه یمانی در تراجم و رجال]] - [[ابوشاه یمانی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = ابوشاه یمانی
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر قدیمی یمن.jpg                         
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر قدیمی یمن
| نام کامل = ابوشاه یمانی
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = 
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله =     
| از تیره =
| پدر = 
| مادر = 
| همسر =
| پسر =
| دختر = 
| خواهر =
| برادر = 
| خویشاوندان =
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = [[یمن]]
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت =   
| محل شهادت = 
| طول عمر = 
| محل دفن =
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = [[پیامبر خاتم]] 
| از طبقه =
| در جنگ =
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها = 
| علت شهرت = 
| علت درگذشت =
| علت شهادت = 
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او = 
| آخرین راوی از او =
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
در [[نسب]] او [[اختلاف]] است. برخی او را کلبی و برخی از [[فارس]] و از "ابناء" دانسته‌اند<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۴۹؛ ابن حجر، ۷، ص۱۷۱.</ref>. کسرا [[پادشاه ایران]]، عده‌ای را برای [[یاری]] دست نشانده خود، [[سیف بن ذی یزن]] به [[یمن]] فرستاد. آنان بر حبشی‌ها [[پیروز]] شدند و در یمن ماندند و به ابناء [[شهرت]] یافتند<ref>ابن کلبی، ج۱، ص۲۶۳.</ref>. برخی نیز او را [[یمنی]] دانسته‌اند<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۴۹؛ دارقطنی، ج۳، ص۷۸.</ref>. گفته شده "هاء" شاه اصلی و شاه به معنای [[ملک]] و [[پادشاه]] است (نه مفرد شیاه = گوسفندان)، ولی این به معنای پادشاه بودن [[ابوشاه]] نیست<ref>ابن حجر، ج۷، ص:۱۷۱.</ref>. تنها [[روایت]] قابل توجه در شرح حال ابو شاه، روایت [[ابوهریره]] در [[روز فتح مکه]] است که بعد از [[خطبه]] [[رسول خدا]] {{صل}}، از آن [[حضرت]] خواست خطبه ایشان را برای او بنویسند و [[پیامبر]] فرمود: "این خطبه را برای ابوشاه بنویسید"<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۹۲۸؛ ذهبی، ج۲، ص۱۷۶؛ مغلطای، ج۱، ص۲۷۶.</ref>. [[عباس]] [[عموی پیامبر]]، از حضرت خواست درخت اِذخَر (= گیاهی خوشبو) را از درختان [[حرم]] برای قطع کردن استثنا کند و گفت: یا [[رسول الله]] {{عربی|"الا الأذخر"}}. آن حضرت نیز فرمود: {{متن حدیث|الا الإذخر}}<ref>کلینی، ج۴، ص۲۲۶؛ عبدالرزاق صنعانی، ج۵، ص۱۴۰؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۵۸.</ref>؛ از [[سند]] و متن این [[حدیث]]، به [[نیکی]] یاد شده است<ref>عظیم آبادی، ج۱۰، ص۵۸.</ref>. به حدیث بالا برای جواز و [[فضیلت]] [[کتابت حدیث]] در مقابل کسانی که به منع کتابت حدیث [[اعتقاد]] داشتند، [[استدلال]] شده است<ref> خطیب بغدادی، ص۷۱.</ref>. عده‌ای بر این باورند که در جواز کتابت حدیث، صحیح‌تر از این حدیث<ref>از میان ۴۱ حدیث دیگر؛ ر. ک: احمدی میانجی، ج۱، ص۳۵۹-۳۷۳.</ref>، روایتی وجود ندارد<ref>احمد بن حنبل، ج۲، ص۲۳۸.</ref> و آن را صریح‌ترین حدیث در جواز [[کتابت]] غیر [[قرآن]]<ref>نووی، ج۹، ص۱۲۹؛ مبارکفوری، ج۷، ص۳۵۸؛ عظیم آبادی، ج۱۰، ص۵۸.</ref> دانسته‌اند.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوشاه یمانی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۶۷-۳۶۸.</ref>
در [[نسب]] او [[اختلاف]] است. برخی او را کلبی و برخی از [[فارس]] و از «ابناء» دانسته‌اند<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۴۹؛ ابن حجر، ۷، ص۱۷۱.</ref>. کسرا [[پادشاه ایران]]، عده‌ای را برای [[یاری]] دست نشانده خود، [[سیف بن ذی یزن]] به [[یمن]] فرستاد. آنان بر حبشی‌ها [[پیروز]] شدند و در یمن ماندند و به ابناء [[شهرت]] یافتند<ref>ابن کلبی، ج۱، ص۲۶۳.</ref>. برخی نیز او را [[یمنی]] دانسته‌اند<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۴۹؛ دارقطنی، ج۳، ص۷۸.</ref>. گفته شده «هاء» شاه اصلی و شاه به معنای [[ملک]] و [[پادشاه]] است (نه مفرد شیاه = گوسفندان)، ولی این به معنای پادشاه بودن [[ابوشاه]] نیست<ref>ابن حجر، ج۷، ص:۱۷۱.</ref>. تنها [[روایت]] قابل توجه در شرح حال ابو شاه، روایت [[ابوهریره]] در [[روز فتح مکه]] است که بعد از [[خطبه]] [[رسول خدا]] {{صل}}، از آن [[حضرت]] خواست خطبه ایشان را برای او بنویسند و [[پیامبر]] فرمود: «این خطبه را برای ابوشاه بنویسید»<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۹۲۸؛ ذهبی، ج۲، ص۱۷۶؛ مغلطای، ج۱، ص۲۷۶.</ref>. [[عباس]] [[عموی پیامبر]]، از حضرت خواست درخت اِذخَر (= گیاهی خوشبو) را از درختان [[حرم]] برای قطع کردن استثنا کند و گفت: یا [[رسول الله]] {{عربی|«الا الأذخر»}}. آن حضرت نیز فرمود: {{متن حدیث|الا الإذخر}}<ref>کلینی، ج۴، ص۲۲۶؛ عبدالرزاق صنعانی، ج۵، ص۱۴۰؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۵۸.</ref>؛ از [[سند]] و متن این [[حدیث]]، به [[نیکی]] یاد شده است<ref>عظیم آبادی، ج۱۰، ص۵۸.</ref>. به حدیث بالا برای جواز و [[فضیلت]] [[کتابت حدیث]] در مقابل کسانی که به منع کتابت حدیث [[اعتقاد]] داشتند، [[استدلال]] شده است<ref> خطیب بغدادی، ص۷۱.</ref>. عده‌ای بر این باورند که در جواز کتابت حدیث، صحیح‌تر از این حدیث<ref>از میان ۴۱ حدیث دیگر؛ ر. ک: احمدی میانجی، ج۱، ص۳۵۹-۳۷۳.</ref>، روایتی وجود ندارد<ref>احمد بن حنبل، ج۲، ص۲۳۸.</ref> و آن را صریح‌ترین حدیث در جواز [[کتابت]] غیر [[قرآن]]<ref>نووی، ج۹، ص۱۲۹؛ مبارکفوری، ج۷، ص۳۵۸؛ عظیم آبادی، ج۱۰، ص۵۸.</ref> دانسته‌اند.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوشاه یمانی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۶۷-۳۶۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۲۴٬۴۷۸

ویرایش