قصه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' ه)' به ' ه)'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - ' ه)' به ' ه)') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
# [[محمد بن واسع ازدی]] یکی از قصهگویان و موعظهگران [[سپاه]] [[قتیبة بن مسلم]] در [[خراسان]] بود. قتیبه او را برای خود از هزار [[شمشیر]] و نیزه کارسازتر میدانست<ref>بنگرید: البیان و التبیین، ج۳، ص۲۷۳؛ العقد الفرید، ج۲، ص۱۷۰.</ref>. | # [[محمد بن واسع ازدی]] یکی از قصهگویان و موعظهگران [[سپاه]] [[قتیبة بن مسلم]] در [[خراسان]] بود. قتیبه او را برای خود از هزار [[شمشیر]] و نیزه کارسازتر میدانست<ref>بنگرید: البیان و التبیین، ج۳، ص۲۷۳؛ العقد الفرید، ج۲، ص۱۷۰.</ref>. | ||
# [[عبدالملک بن مروان]] به [[غضیف بن حارث]] گفت: ما مردم را برای دو کار جمع کردیم. گفت: کدام [[کارها]]؟ عبد الملک گفت: بالا بردن دستها در روی [[منابر]] در [[روز جمعه]] و قصّههای پس از نماز صبح و عصر...<ref>مسند احمد، ج۴، ص۱۰۵؛ تحذیر الخواص، ص۷۰.</ref>. | # [[عبدالملک بن مروان]] به [[غضیف بن حارث]] گفت: ما مردم را برای دو کار جمع کردیم. گفت: کدام [[کارها]]؟ عبد الملک گفت: بالا بردن دستها در روی [[منابر]] در [[روز جمعه]] و قصّههای پس از نماز صبح و عصر...<ref>مسند احمد، ج۴، ص۱۰۵؛ تحذیر الخواص، ص۷۰.</ref>. | ||
# قصهگویان در [[فتنهانگیزی]] بین [[سنّی]] و [[شیعه]] [[بغداد]] نقش مهمّی [[بازی]] کردند. از اینرو [[امیر]] دیلمی آنان را از قصهگویی منع کرد. این کار به سال ۷۶۳ ه بود<ref>بنگرید: البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۲۸۹؛ طبقات الحنابله، ج۱، ص۱۵۸؛ المنتظم، ج۷، ص۸۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۵۰۹؛ تاریخ الاسلام (ذهبی، حوادث سالهای ۳۵۰- ۳۸۰ | # قصهگویان در [[فتنهانگیزی]] بین [[سنّی]] و [[شیعه]] [[بغداد]] نقش مهمّی [[بازی]] کردند. از اینرو [[امیر]] دیلمی آنان را از قصهگویی منع کرد. این کار به سال ۷۶۳ ه بود<ref>بنگرید: البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۲۸۹؛ طبقات الحنابله، ج۱، ص۱۵۸؛ المنتظم، ج۷، ص۸۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۵۰۹؛ تاریخ الاسلام (ذهبی، حوادث سالهای ۳۵۰- ۳۸۰ ه)، ص۱۵۳.</ref>. در سال ۳۹۸ ه نیز چنین حوادثی به وقوع پیوست. سپس به قصهگویان اجازه داده شد که به کار خود مشغول شوند، مشروط بر آنکه [[فتنهانگیزی]] نکنند<ref>بنگرید: المنتظم، ج۷، ص۳۳۷- ۳۳۸؛ تاریخ الاسلام (ذهبی، حوادث سالهای ۳۸۰- ۴۰۰ ه)، ص۳۳۷- ۳۳۸؛ شذرات الذهب، ج۳، ص۱۴۹- ۱۵۰؛ صراع الحریه، ص۲۴- ۲۵.</ref>.<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[سیرت جاودانه ج۱ (کتاب)|سیرت جاودانه ج۱]]، ص ۷۶.</ref>. | ||
=== [[جسارت]] و [[نفوذ]] قصهگویان=== | === [[جسارت]] و [[نفوذ]] قصهگویان=== | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۲: | ||
از آنجا که برخی [[ناسخ و منسوخ]] را نمیشناختند، [[حضرت]] [[حکم]] میکرد که هم خود هلاک شده و هم دیگران را هلاک کردهاند. در جای دیگر فرمود: | از آنجا که برخی [[ناسخ و منسوخ]] را نمیشناختند، [[حضرت]] [[حکم]] میکرد که هم خود هلاک شده و هم دیگران را هلاک کردهاند. در جای دیگر فرمود: | ||
هر کس، بدون شناخت به این کار بپردازد، دنیاخواه و [[شهرت]] [[طلب]] است. امّا هنگامی که مطمئن شد قصّهگویی واجد شرایط مطلوب است، به او اجازه فرمود که به کارش ادامه دهد. علی {{ع}} از قصّهگویی پرسید: آیا ناسخ را از منسوخ میشناسی؟ گفت: آری. علی {{ع}} فرمود: پس قصّه بگو<ref>القصّاص و المذکّرین، ص۱۰۵.</ref>. این بدان معنی است که قصهگویان در کنار [[موعظه]] و [[اندرز]] [[مردم]]، کارهای مهمّ دیگری نیز انجام میدادند. از جمله: [[بیان احکام]] [[شرعی]] و [[تفسیر قرآن]]. چنان که گذشت: | هر کس، بدون شناخت به این کار بپردازد، دنیاخواه و [[شهرت]] [[طلب]] است. امّا هنگامی که مطمئن شد قصّهگویی واجد شرایط مطلوب است، به او اجازه فرمود که به کارش ادامه دهد. علی {{ع}} از قصّهگویی پرسید: آیا ناسخ را از منسوخ میشناسی؟ گفت: آری. علی {{ع}} فرمود: پس قصّه بگو<ref>القصّاص و المذکّرین، ص۱۰۵.</ref>. این بدان معنی است که قصهگویان در کنار [[موعظه]] و [[اندرز]] [[مردم]]، کارهای مهمّ دیگری نیز انجام میدادند. از جمله: [[بیان احکام]] [[شرعی]] و [[تفسیر قرآن]]. چنان که گذشت: | ||
[[امام باقر]] {{ع}} به سعد اسکاف فرمود: دوست دارم که در هر سی ذراع یک قصّهگو مثل تو باشد<ref>جامع الرواة، ج۱، ص۳۵۳؛ معجم الرجال الحدیث، ج۸، ص۶۸- ۶۹.</ref>. [[ابان بن تغلب]] «قصّهگوی [[شیعه]]» بود<ref>معرفة علوم الحدیث، ص۱۳۶.</ref>. [[عدی بن ثابت کوفی]] هم [[امام]] [[مسجد]] و قصهگوی شیعه بود<ref>تاریخ الاسلام (ذهبی، حوادث سالهای ۱۰۰- ۱۲۰ | [[امام باقر]] {{ع}} به سعد اسکاف فرمود: دوست دارم که در هر سی ذراع یک قصّهگو مثل تو باشد<ref>جامع الرواة، ج۱، ص۳۵۳؛ معجم الرجال الحدیث، ج۸، ص۶۸- ۶۹.</ref>. [[ابان بن تغلب]] «قصّهگوی [[شیعه]]» بود<ref>معرفة علوم الحدیث، ص۱۳۶.</ref>. [[عدی بن ثابت کوفی]] هم [[امام]] [[مسجد]] و قصهگوی شیعه بود<ref>تاریخ الاسلام (ذهبی، حوادث سالهای ۱۰۰- ۱۲۰ ه)، ص۴۱۸.</ref>.<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[سیرت جاودانه ج۱ (کتاب)|سیرت جاودانه ج۱]]، ص ۹۲.</ref>. | ||
=== [[امتحان]] قصهگویی=== | === [[امتحان]] قصهگویی=== |