پرش به محتوا

مخالفان قیام امام حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = قیام امام حسین | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==آفاق قیام حسینی== سیره حسین{{ع}} از حجاز تا عراق و شهادت او و گروهی از یاران و خاندانانش که در حرکت به سوی دیدار با پروردگار، گردش را گرفته ب...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۶۴: خط ۶۴:
نیز حق داریم، احتمال دهیم که معاویه توانست از [[ضعف]] و [[ساده لوحی]] عبدالله بن عمر به نحو احسن بهره برد و او را برای [[بیعت با یزید]] نرم کند و با روش‌های مکارانه و پیچیده معروف خویش، او را رام سازد. کاری که حتی بر خود ابن عمر که به [[سادگی]] و ساده لوحی معروف بود، پوشیده نماند، چندان که به فرستاده معاویه گفت: «پس آن برای این بوده؛ پس [[دین]] من بسیار ارزان قیمت داشته است»<ref>آصفی، محمدمهدی، وارث الانبیاء، ص۱۵۶.</ref>.<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[بر آستان عاشورا ج۳ (کتاب)|بر آستان عاشورا ج۳]] ص ۶۹.</ref>
نیز حق داریم، احتمال دهیم که معاویه توانست از [[ضعف]] و [[ساده لوحی]] عبدالله بن عمر به نحو احسن بهره برد و او را برای [[بیعت با یزید]] نرم کند و با روش‌های مکارانه و پیچیده معروف خویش، او را رام سازد. کاری که حتی بر خود ابن عمر که به [[سادگی]] و ساده لوحی معروف بود، پوشیده نماند، چندان که به فرستاده معاویه گفت: «پس آن برای این بوده؛ پس [[دین]] من بسیار ارزان قیمت داشته است»<ref>آصفی، محمدمهدی، وارث الانبیاء، ص۱۵۶.</ref>.<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[بر آستان عاشورا ج۳ (کتاب)|بر آستان عاشورا ج۳]] ص ۶۹.</ref>


==عامل سوم مخالفت: [[عدم آگاهی]] از هدف‌های [[قیام]]==
==عامل سوم مخالفت: [[عدم آگاهی]] از دف‌های قیام==
{{همچنین|اهداف قیام امام حسین}}
برخی [[گمان]] می‌کردند که [[امام حسین]]{{ع}} بر ضد یزید قیام کرد تا [[حکومت]] و [[قدرت]] را از او بگیرد و خویش عهده‌دار آن گردد. از نگاه آنان، حکومت،[[ حق]] امام حسین{{ع}} بود و یزید در آن حقی نداشت. این حقیقتی است که نمی‌توان در آن تردید کرد. از نظر آنان، این دیدگاه، دیدگاه [[امام]] بود، آن هنگام که از [[حجاز]] به سوی [[عراق]] رفت تا به [[دعوت]] شیعیانش برای [[قیام]] بر ضد یزید لبیک گوید.
برخی [[گمان]] می‌کردند که [[امام حسین]]{{ع}} بر ضد یزید قیام کرد تا [[حکومت]] و [[قدرت]] را از او بگیرد و خویش عهده‌دار آن گردد. از نگاه آنان، حکومت،[[ حق]] امام حسین{{ع}} بود و یزید در آن حقی نداشت. این حقیقتی است که نمی‌توان در آن تردید کرد. از نظر آنان، این دیدگاه، دیدگاه [[امام]] بود، آن هنگام که از [[حجاز]] به سوی [[عراق]] رفت تا به [[دعوت]] شیعیانش برای [[قیام]] بر ضد یزید لبیک گوید.
صاحبان این [[گمان]] به [[نیکی]] می‌دانستند که عراقیان به عهدهای خویش با حسین{{ع}} [[وفا]] نمی‌کنند و هر گاه کار جدی شود، او را تنها می‌گذارند و آنان که به [[عهد]] خویش، وفا می‌کنند و تا پایان در کنارش می‌ایستند، گروه اندک‌شماری هستند که تاب ایستادن در برابر [[سپاه اموی]] را ندارند. بنابراین، [[امام]] خود را در این [[سفر]] به کشتن می‌دهد. این موضوع، [[دل]] اینان را به [[درد]] می‌آورد و اندوهگین‌شان می‌ساخت، از این روی، نزد حضرت می‌آمدند و از او می‌خواستند که به [[عراق]] نرود.
صاحبان این [[گمان]] به [[نیکی]] می‌دانستند که عراقیان به عهدهای خویش با حسین{{ع}} [[وفا]] نمی‌کنند و هر گاه کار جدی شود، او را تنها می‌گذارند و آنان که به [[عهد]] خویش، وفا می‌کنند و تا پایان در کنارش می‌ایستند، گروه اندک‌شماری هستند که تاب ایستادن در برابر [[سپاه اموی]] را ندارند. بنابراین، [[امام]] خود را در این [[سفر]] به کشتن می‌دهد. این موضوع، [[دل]] اینان را به [[درد]] می‌آورد و اندوهگین‌شان می‌ساخت، از این روی، نزد حضرت می‌آمدند و از او می‌خواستند که به [[عراق]] نرود.
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش