عزاداری در معارف و سیره حسینی: تفاوت میان نسخهها
←شیوههای عزاداری
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
== شیوههای [[عزاداری]] == | == شیوههای [[عزاداری]] == | ||
=== [[گریه]] کردن === | === [[گریه]] کردن === | ||
از شیوههای معمول در عزاداری و سوگواری، [[اشک]] ریختن است که به طور طبیعی هر [[انسانی]] در | از شیوههای معمول در عزاداری و سوگواری، [[اشک]] ریختن است که به طور طبیعی هر [[انسانی]] در غم فراق عزیزی [[اندوهگین]] میشود و اشک میریزد. در [[روایات]] میخوانیم هنگامی که ابراهیم فرزند [[رسول خدا]]{{صل}} از [[دنیا]] رفت، آن حضرت در [[مرگ]] او گریست و هنگامی که برخی از [[اصحاب]] معترضانه از آن حضرت سبب گریه را پرسیدند، فرمود: {{متن حدیث|تَدْمَعُ الْعَيْنُ وَ يَوْجَعُ الْقَلْبُ وَ لَا نَقُولُ مَا يُسْخِطُ الرَّبَّ}}؛ «چشم میگرید و [[قلب]] به درد میآید، ولی بر زبان سخنی که موجب [[خشم خدا]] شود، جاری نمیسازیم»<ref>بحارالانوار، ج۷۹، ص۹۱.</ref>. همچنین نقل شده است وقتی که [[صحابی]] جلیل القدر «[[عثمان بن مظعون]]» از دنیا رفت، رسول خدا{{صل}} مدتی طولانی بر او گریه کرد<ref>بحارالانوار، ج۷۹، ص۹۱.</ref>. و در [[شهادت]] [[جعفر بن ابی طالب]] و [[زید بن حارثه]] نیز بسیار گریست<ref>بحارالانوار، ج۷۹، ص۱۰۴.</ref>. | ||
همچنین نقل شده است وقتی که [[صحابی]] | |||
همچنین در تاریخ میخوانیم پس از [[رحلت رسول اکرم]]{{صل}} مسلمانان به شدت گریه و | همچنین در تاریخ میخوانیم پس از [[رحلت رسول اکرم]]{{صل}} مسلمانان به شدت گریه و ندبه کردند و نقل شده است: «هنگامی که [[پیامبر]] رحلت کرد، کوچک و بزرگ، در مرگ آن حضرت داغدار شدند و بسیار بر او گریستند؛ ولی در میان همه [[مردم]] و [[خویشاوندان]]، هیچ کس [[حزن]] و اندوهش از [[حضرت زهرا]]{{س}} بیشتر نبود. حزن او پیوسته افزایش و گریه او شدت مییافت»<ref>{{متن حدیث|لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهُ{{صل}} افْتَجَعَ لَهُ الصَّغِيرُ وَ الْكَبِيرُ وَ كَثُرَ عَلَيْهِ الْبُكَاءُ... وَ لَمْ يَكُنْ فِي أَهْلِ الْأَرْضِ وَ الْأَصْحَابِ وَ الْأَقْرِبَاءِ وَ الْأَحْبَابِ أَشَدَّ حُزْناً وَ أَعْظَمَ بُكَاءً وَ انْتِحَاباً مِنْ مَوْلَاتِي فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ{{س}} وَ كَانَ حُزْنُهَا يَتَجَدَّدُ وَ يَزِيدُ وَ بُكَاؤُهَا يَشْتَدُّ}}؛ (بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۵).</ref>. [[گریه]] کردن بر مصائب امام حسین{{ع}} نیز از شیوههای معمول [[عزاداری]] است و مورد سفارش نیز قرار گرفته است. | ||
[[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ}}؛ «بر همانند حسین باید [[گریه کنندگان]]، گریه کنند»<ref>وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۳۹۴.</ref>. | [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ}}؛ «بر همانند حسین باید [[گریه کنندگان]]، گریه کنند»<ref>وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۳۹۴.</ref>. البته نباید فراموش کرد که این گریهها جنبه شخصی ندارد، و در واقع اعلام [[جنگ]] و [[ستیز با ظالمان]] و ستمگران است<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها]]، ص ۷۸.</ref>. | ||
البته نباید فراموش کرد که این | |||
=== [[تباکی]] === | === [[تباکی]] === | ||
خط ۸۵: | خط ۸۳: | ||
=== [[لباس]] مشکی بر تن کردن === | === [[لباس]] مشکی بر تن کردن === | ||
مرسوم و معمول میان [[مردم]] آن است که در غم [[مرگ]] عزیزان، | مرسوم و معمول میان [[مردم]] آن است که در غم [[مرگ]] عزیزان، لباس سیاه بر تن میکنند و این رنگ لباس را، علامت [[ماتم]] و [[عزا]] میدانند. بنابراین، یکی از راهها و شیوههای مطلوب عزاداری برای [[خامس آل عبا]]، پوشیدن لباس سیاه در سالروز [[شهادت]] آن حضرت یا ایام [[محرم]] است. در [[تاریخ]] میخوانیم: هنگامی که [[حسین بن علی]]{{ع}} به شهادت رسید، [[زنان]] بنی [[هاشمی]] لباسهای سیاه و [[خشن]] پوشیدند<ref>{{متن حدیث|لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ لَبِسَ نِسَاءُ بَنِي هَاشِمٍ السَّوَادَ وَ الْمُسُوحَ}}؛ (بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۸۸).</ref>. | ||
در برخی از [[روایات]] نیز آمده است: هنگامی که (بر اثر خطابهها و | در برخی از [[روایات]] نیز آمده است: هنگامی که (بر اثر خطابهها و افشاگریهای امام سجاد{{ع}} و [[حضرت زینب]]{{س}}) یزید به [[خاندان]] [[هاشمی]] [[اجازه]] داد در [[دمشق]] [[عزاداری]] کنند، [[زنان]] هاشمی و قرشی لباس سیاه بر تن پوشیدند و به مدت هفت [[روز]] برای [[امام حسین]]{{ع}} و [[شهدای کربلا]] عزاداری کردند<ref>{{متن حدیث|فَلَمْ تَبْقَ هَاشِمِيَّةٌ وَ لَا قُرَشِيَّةٌ إِلَّا وَ لَبِسَتِ السَّوَادَ عَلَى الْحُسَيْنِ{{ع}} وَ نَدَبُوهُ عَلَى مَا نُقِلَ سَبْعَةَ أَيَّامٍ}}؛ (مستدرک الوسائل، ج۳، ص۳۲۷). لازم به یادآوری است که هر چند [[فقها]] بر اساس روایات به [[کراهت]] لباس سیاه به خصوص در [[نماز]] [[فتوا]] دادهاند، ولی [[پوشیدن]] آن برای [[عزای امام حسین]]{{ع}} کراهتی ندارد و شاید رجحان نیز داشته باشد؛ زیرا جنبه [[تعظیم شعائر]] بر آن [[غلبه]] دارد.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۰.</ref> | ||
=== تشکیل مجالس [[سوگواری]] === | === تشکیل مجالس [[سوگواری]] === | ||
تشکیل مجالس سوگواری و محافل عزاداری برای [[ابی عبدالله الحسین]]{{ع}} از شیوههای معمول اقامه عزاست؛ علاقمندان به [[مکتب]] [[حسینی]] با برپایی چنین مجالسی، از اهداف عالی و | تشکیل مجالس سوگواری و محافل عزاداری برای [[ابی عبدالله الحسین]]{{ع}} از شیوههای معمول اقامه عزاست؛ علاقمندان به [[مکتب]] [[حسینی]] با برپایی چنین مجالسی، از اهداف عالی و ارزشمند [[قیام امام حسین]]{{ع}} [[آگاه]] میشوند و بر [[مصائب]] آن حضرت و یارانش [[اشک]] میریزند و این مجالس همواره وسیله مهمی برای [[بیداری]] و [[آگاهی]] تودههای [[مردم]] بوده است. [[امام صادق]]{{ع}} به یکی از یارانش به نام «فضیل» فرمود: آیا تشکیل مجلس میدهید و با یکدیگر (پیرامون [[معارف دینی]] و [[فضایل اهل بیت]]{{عم}}) گفتگو میکنید؟ فضیل پاسخ داد: آری. [[امام]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ تِلْكَ الْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا، فَأَحْيُوا أَمْرَنَا يَا فُضَيْلُ، فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَحْيَا أَمْرَنَا}}؛ «چنین مجالسی را [[دوست]] میدارم. مکتب ما را زنده نگه دارید؛ [[خداوند]] [[رحمت]] کند کسی را که مکتب ما را احیا کند». سپس امام{{ع}} ادامه داد: «هر کس که (مصائب) ما را یادآورد و یا نزد او از ما یادی شود و اشک از دیدگانش سرازیر گردد، هر چند اندک باشد، خداوند گناهانش را بیامرزد»<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۳۹۲. (پیرامون تشکیل عزای حسینی از سوی برخی از امامان، پیش از این سخن گفته شد).</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۰.</ref> | ||
[[امام]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ تِلْكَ الْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا، فَأَحْيُوا أَمْرَنَا يَا فُضَيْلُ، فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَحْيَا أَمْرَنَا}}؛ «چنین مجالسی را [[دوست]] میدارم. مکتب ما را زنده نگه دارید؛ [[خداوند]] [[رحمت]] کند کسی را که مکتب ما را | |||
=== نوحهسرایی === | === نوحهسرایی === | ||
نوحهسرایی به صورت خواندن اشعار سوزناک و پر معنی در | نوحهسرایی به صورت خواندن اشعار سوزناک و پر معنی در مصائب امام حسین{{ع}} و یارانش است و سبب تحریک [[احساسات]] و [[عواطف]] [[مسلمین]] و تبیین حوادث و خاطرات [[عاشورا]] است، شیوهای معمول و مرسوم در [[عزاداری]] است. این شیوه، ریشه در عصر ائمه{{عم}} دارد. [[امامان اهل بیت]]{{عم}} با [[تشویق]] نوحهسرایان و مرثیهخوانان، آنان را به سرودن اشعار و نوحهسرایی و بیان حوادث [[کربلا]] و فجایع [[بنی امیه]] ترغیب کرده و [[پاداش]] فراوانی را برای چنین اعمالی ذکر میکردند<ref>در فصلهای گذشته به برخی از احادیث در این زمینه اشاره شده است.</ref>. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} و [[حضرت زهرا]]{{س}} نیز پس از [[رحلت پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} اشعاری را در رثای آن حضرت سرودند<ref>رجوع کنید به: بحارالانوار، ج۲۲، ص۵۲۳ و ۵۴۷؛ ج۷۹، ص۱۰۶.</ref>. | ||
[[امامان اهل بیت]]{{عم}} با [[تشویق]] نوحهسرایان و مرثیهخوانان، آنان را به سرودن اشعار و نوحهسرایی و بیان حوادث [[کربلا]] و فجایع [[بنی امیه]] | |||
برخی از [[ | برخی از دانشمندان [[اهل سنت]] نیز اشعاری را از [[زهرای مرضیه]]{{س}} در فراق پدر بزرگوارش نقل کردهاند. «[[حاکم نیشابوری]]» مینویسد: هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} را به خاک سپردند، [[فاطمه]]{{س}} خطاب به «انس» فرمود: {{متن حدیث|یَا أَنَسُ أَطَابَتْ أَنْفُسُکُمْ أَنْ تَحْثُوا التُّرَابَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ}}؛ «ای انس آیا قلبتان [[رضایت]] داد که بر بدن [[رسول خدا]]{{صل}} خاک بریزید؟». | ||
سپس ادامه داد: {{متن حدیث|يَا أَبَتَاهْ أَجَابَ رَبّاً دَعَاهُ يَا أَبَتَاهْ مِنْ رَبِّهِ مَا أَدْنَاهُ يَا أَبَتَاهْ جَنَّةُ الْفِرْدَوْسِ مَأْوَاهُ يَا أَبَتَاهْ إِلَى جَبْرَئِيلَ أَنْعَاهُ}} | سپس ادامه داد: {{متن حدیث|يَا أَبَتَاهْ أَجَابَ رَبّاً دَعَاهُ يَا أَبَتَاهْ مِنْ رَبِّهِ مَا أَدْنَاهُ يَا أَبَتَاهْ جَنَّةُ الْفِرْدَوْسِ مَأْوَاهُ يَا أَبَتَاهْ إِلَى جَبْرَئِيلَ أَنْعَاهُ}} | ||
«پدر [[جان]] ای آنکه [[دعوت]] پروردگارش را [[اجابت]] کردی؛ پدر جان ای آنکه به [[پروردگار]] خویش نزدیک (و ملحق) شدی. | «پدر [[جان]] ای آنکه [[دعوت]] پروردگارش را [[اجابت]] کردی؛ پدر جان ای آنکه به [[پروردگار]] خویش نزدیک (و ملحق) شدی. | ||
پدرجان! [[بهشت]] برین جایت باد؛ پدرجان! | پدرجان! [[بهشت]] برین جایت باد؛ پدرجان! رحلت تو را به [[جبرئیل]] خبر میدهم»<ref>مستدرک حاکم، ج۱، ص۳۸۲. همین ماجرا، جملات و اشعار، با اندکی تفاوت در صحیح بخاری، کتاب المغازی، باب مرض النبی و وفاته، حدیث ۳۰ آمده است.</ref>. همچنین «[[ام سلمه]]» در محضر رسول خدا{{صل}} در [[مرگ]] پسرعمویش، نوحهسرایی کرد و با [[حزن]] و [[اندوه]] اشعاری را خواند<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۸۹، ح۲.</ref>. | ||
[[امام باقر]]{{ع}} به فرزندش [[امام صادق]]{{ع}} سفارش کرد که مقداری از مالم را [[وقف]] کن برای آنکه به مدت ده سال جمعی از نوحهسرایان در «[[منا]]» برایم [[نوحه سرایی]] کنند<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۸۸.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۱.</ref> | [[امام باقر]]{{ع}} به فرزندش [[امام صادق]]{{ع}} سفارش کرد که مقداری از مالم را [[وقف]] کن برای آنکه به مدت ده سال جمعی از نوحهسرایان در «[[منا]]» برایم [[نوحه سرایی]] کنند<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۸۸.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۱.</ref> | ||
=== به سر و سینه زدن === | === به سر و سینه زدن === | ||
به سر و سینه زدن در [[عزا]] و [[مصیبت]] بزرگی همچون | به سر و سینه زدن در [[عزا]] و [[مصیبت]] بزرگی همچون مصائب امام حسین{{ع}} امری عادی و طبیعی است. همانگونه که متعارف است [[مردم]] در [[مرگ]] عزیزترین عزیزان خویش به سر و سینه میزنند. هر چند لازم است از کارهای موهن و نادرست پرهیز شود. متأسفانه بعضی از عوام دست به کارهای زنندهای میزنند که اثر منفی در شکوه و عظمت مراسم [[حسینی]] دارد و باید عقلای [[قوم]] آنها را با زبان خوب از این گونه [[اعمال]] زننده باز دارند. | ||
نقل شده است هنگامی که [[زنان]] و [[فرزندان]] [[خاندان]] [[هاشمی]] را از [[شام]] به سمت [[مدینه]] حرکت دادند؛ در میان راه از راهنمای قافله خواستند آنها را به [[کربلا]] ببرد، تا تجدید دیداری با [[شهیدان کربلا]] شود. هنگامی که به آن | نقل شده است هنگامی که [[زنان]] و [[فرزندان]] [[خاندان]] [[هاشمی]] را از [[شام]] به سمت [[مدینه]] حرکت دادند؛ در میان راه از راهنمای قافله خواستند آنها را به [[کربلا]] ببرد، تا تجدید دیداری با [[شهیدان کربلا]] شود. هنگامی که به آن سرزمین رسیدند، مشاهده کردند که [[جابر بن عبدالله انصاری]] و جمعی از [[بنی هاشم]] برای [[زیارت قبر]] حسین{{ع}} به کربلا آمدهاند. این دو قافله وقتی با یکدیگر [[ملاقات]] کردند، دیدارشان همراه با [[اندوه]]، [[گریه]] و بر سر و صورت زدن بود و به این ترتیب ماتمی جانسوز در آن سرزمین برپا کردند<ref>{{متن حدیث|فَوَجَدُوا جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيَّ وَ جَمَاعَةً مِنْ بَنِي هَاشِمٍ وَ رَجُلًا مِنْ آلِ رَسُولِ اللَّهِ قَدْ وَرَدُوا لِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ{{ع}} فَوَافَوْا فِي وَقْتٍ وَاحِدٍ وَ تَلَاقَوْا بِالْبُكَاءِ وَ الْحُزْنِ وَ اللَّطْمِ وَ أَقَامُوا الْمَآتِمَ الْمُقْرِحَةَ لِلْأَكْبَادِ}}؛ (بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۴۶).</ref>. | ||
هر چند در [[روایات]]- تا آنجا که ما جستجو کردیم- درباره سینه زدن بر | هر چند در [[روایات]]- تا آنجا که ما جستجو کردیم- درباره سینه زدن بر مصائب اهل بیت{{عم}} مطلبی یافت نشده است؛ ولی تعبیر به «لطم» ظاهراً شامل سینه زنی نیز میشود<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۲.</ref>. | ||
=== تعطیلی [[کسب و کار]] === | === تعطیلی [[کسب و کار]] === | ||
از نمودهای روشن ماتمزدگی و [[عزادار]] بودن، دست کشیدن از کسب و کار و تعطیل کردن بازارهاست. در ارتباط با ترک تلاش و | از نمودهای روشن ماتمزدگی و [[عزادار]] بودن، دست کشیدن از کسب و کار و تعطیل کردن بازارهاست. در ارتباط با ترک تلاش و کوشش [[دنیوی]] در [[روز عاشورا]] روایتی نیز وارد شده است. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ تَرَكَ السَّعْيَ فِي حَوَائِجِهِ يَوْمَ عَاشُورَاءَ قَضَى اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ كَانَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ}}؛ «هر کس در [[روز عاشورا]] تلاش و کوشش [[دنیوی]] را رها سازد، [[خداوند]] حوایج [[دنیا]] و [[آخرت]] او را برآورده کند و هر کس که روز عاشورا را [[روز]] [[مصیبت]] و [[اندوه]] و [[گریه]] قرار دهد، خداوند [[روز قیامت]] را برای وی روز [[شادی]] و [[سرور]] قرار خواهد داد»<ref>بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۴.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها]]، ص ۸۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |