معاویه: تفاوت میان نسخهها
←تحمیل خلافت یزید و بیعت با او
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
معاویه در تحکیم سلطۀ [[بنی امیه]] بر [[مسلمانان]] و روی کار آمدن [[یزید]] و جنایتهای بعدی سهم عمده داشت. در [[زیارت عاشورا]] اشاره است به اینکه [[بنی امیه]] و پسر [[هند]] جگرخوار که به زبان [[خدا]] و [[رسول خدا]] [[ملعون]] است، [[روز عاشورا]] را روز [[شادمانی]] قرار دادند. آنگاه [[لعن]] بر آنان است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ الْعَنْ أَبَا سُفْيَانَ وَ مُعَاوِيَةَ وَ يَزِيدَ بْنَ مُعَاوِيَةَ}} و آنان با کشتن پسر [[پیامبر]] در [[کربلا]]، به نظر خودشان [[انتقام]] کشتههای خود را در [[بدر]] و [[احد]] گرفتند و این چیزی بود که [[یزید]] در اوج [[قدرت]] پس از [[حادثۀ عاشورا]]، مستانه میخواند: {{عربی|لَيْتَ أَشْيَاخِي بِبَدْرٍ شَهِدُوا...}}<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۳۳.</ref>. [[امام سجاد]] {{ع}} نیز در مجلس [[یزید]]، در رسواسازی او به [[کفر]] معاویه و [[ابوسفیان]] و جنگیدنشان با [[پیامبر خدا]] اشاره کرد و فرمود: جدّم [[علی]] {{ع}} در روز [[بدر]] و [[احد]] و [[احزاب]] [[پرچمدار]] [[رسول خدا]] {{صل}} بود، اما [[پدر]] و جدّ تو، [[پرچمدار]] [[کفر]] بودند: {{متن حدیث|وَ أَبُوكَ وَ جَدُّكَ فِي أَيْدِيهِمَا رَايَاتُ الْكُفَّارِ}}<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۳۶.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۶۰.</ref> | معاویه در تحکیم سلطۀ [[بنی امیه]] بر [[مسلمانان]] و روی کار آمدن [[یزید]] و جنایتهای بعدی سهم عمده داشت. در [[زیارت عاشورا]] اشاره است به اینکه [[بنی امیه]] و پسر [[هند]] جگرخوار که به زبان [[خدا]] و [[رسول خدا]] [[ملعون]] است، [[روز عاشورا]] را روز [[شادمانی]] قرار دادند. آنگاه [[لعن]] بر آنان است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ الْعَنْ أَبَا سُفْيَانَ وَ مُعَاوِيَةَ وَ يَزِيدَ بْنَ مُعَاوِيَةَ}} و آنان با کشتن پسر [[پیامبر]] در [[کربلا]]، به نظر خودشان [[انتقام]] کشتههای خود را در [[بدر]] و [[احد]] گرفتند و این چیزی بود که [[یزید]] در اوج [[قدرت]] پس از [[حادثۀ عاشورا]]، مستانه میخواند: {{عربی|لَيْتَ أَشْيَاخِي بِبَدْرٍ شَهِدُوا...}}<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۳۳.</ref>. [[امام سجاد]] {{ع}} نیز در مجلس [[یزید]]، در رسواسازی او به [[کفر]] معاویه و [[ابوسفیان]] و جنگیدنشان با [[پیامبر خدا]] اشاره کرد و فرمود: جدّم [[علی]] {{ع}} در روز [[بدر]] و [[احد]] و [[احزاب]] [[پرچمدار]] [[رسول خدا]] {{صل}} بود، اما [[پدر]] و جدّ تو، [[پرچمدار]] [[کفر]] بودند: {{متن حدیث|وَ أَبُوكَ وَ جَدُّكَ فِي أَيْدِيهِمَا رَايَاتُ الْكُفَّارِ}}<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۳۶.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۶۰.</ref> | ||
==== تحمیل خلافت یزید | ==== تحمیل خلافت یزید ==== | ||
طبق نوشته «[[ابن عبد ربه]]» [[معاویه]] هفت سال تمام به منظور [[آمادهسازی]] [[افکار عمومی]] برای [[بیعت با یزید]] تلاش کرد<ref>عقد الفرید، ج۴، ص۳۶۸ و مراجعه شود به: کامل ابن اثیر، ج۳، ص۴۶.</ref> و برای رسیدن به این مقصود از همه وسایل [[فریب]] و [[نیرنگ]] [[سود]] جست و از هیچ فرصتی [[چشمپوشی]] نکرد. | طبق نوشته «[[ابن عبد ربه]]» [[معاویه]] هفت سال تمام به منظور [[آمادهسازی]] [[افکار عمومی]] برای [[بیعت با یزید]] تلاش کرد<ref>عقد الفرید، ج۴، ص۳۶۸ و مراجعه شود به: کامل ابن اثیر، ج۳، ص۴۶.</ref> و برای رسیدن به این مقصود از همه وسایل [[فریب]] و [[نیرنگ]] [[سود]] جست و از هیچ فرصتی [[چشمپوشی]] نکرد. | ||
معاویه، از هر کسی بهتر میدانست که مردم بعد از وی هرگز با فرد فرومایهای چون یزید بیعت نخواهند کرد. از این رو لازم دید هر چه از دستش بر میآید پیشاپیش انجام دهد. این بود که با [[حیله]] و [[تزویر]] مدعیان [[آینده]] [[خلافت]]، چون [[امام حسن مجتبی]]{{ع}}، [[سعد بن ابی وقاص]] و دیگران را یکی پس از دیگری از میان برداشت<ref>مقاتل الطالبیین، ص۷.</ref>. | معاویه، از هر کسی بهتر میدانست که مردم بعد از وی هرگز با فرد فرومایهای چون یزید بیعت نخواهند کرد. از این رو لازم دید هر چه از دستش بر میآید پیشاپیش انجام دهد. این بود که با [[حیله]] و [[تزویر]] مدعیان [[آینده]] [[خلافت]]، چون [[امام حسن مجتبی]]{{ع}}، [[سعد بن ابی وقاص]] و دیگران را یکی پس از دیگری از میان برداشت<ref>مقاتل الطالبیین، ص۷.</ref>. | ||
خط ۲۴۶: | خط ۲۴۶: | ||
اما در خصوص آنچه مربوط به [[تغییر]] اصل [[نظام حکومتی]] بود، معاویه میبایست مردم را در [[پذیرش حکومت]] موروثی و تعیین پسرش [[یزید]] اقناع میکرد. وی [[توانایی]] اجرای آنچه را میخواست، داشت و با بهکارگیری [[روش سیاسی]] در اقناع [[مخالفان]] در آن کار موفق شد. معاویه به هر شکل که بود، با شروط خلافت [[مخالفت]] کرد و آن را به [[پادشاهی]] موروثی تبدیل نمود...<ref>حسن، ابراهیم حسن، تاریخ الاسلام السیاسی و الدینی و الثقافی و الاجتماعی، ج۱، ص۲۸۴. سالم، السید عبدالعزیز: تاریخ الدولة العربیه، ص۶۱۴ - ۶۱۵. و در مورد عواملی که منجر به انتقال حکومت از نخستین به امویان شد، ر. ک: عش، یوسف، الدولة الامویه والاحداث التی سبقتها ومهدت لها ابتداء من فتنة عثمان، ص۱۲۹ - ۱۴۱.</ref>.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص۳۲.</ref>. | اما در خصوص آنچه مربوط به [[تغییر]] اصل [[نظام حکومتی]] بود، معاویه میبایست مردم را در [[پذیرش حکومت]] موروثی و تعیین پسرش [[یزید]] اقناع میکرد. وی [[توانایی]] اجرای آنچه را میخواست، داشت و با بهکارگیری [[روش سیاسی]] در اقناع [[مخالفان]] در آن کار موفق شد. معاویه به هر شکل که بود، با شروط خلافت [[مخالفت]] کرد و آن را به [[پادشاهی]] موروثی تبدیل نمود...<ref>حسن، ابراهیم حسن، تاریخ الاسلام السیاسی و الدینی و الثقافی و الاجتماعی، ج۱، ص۲۸۴. سالم، السید عبدالعزیز: تاریخ الدولة العربیه، ص۶۱۴ - ۶۱۵. و در مورد عواملی که منجر به انتقال حکومت از نخستین به امویان شد، ر. ک: عش، یوسف، الدولة الامویه والاحداث التی سبقتها ومهدت لها ابتداء من فتنة عثمان، ص۱۲۹ - ۱۴۱.</ref>.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص۳۲.</ref>. | ||
معاویه [[ولایت]] شهرهای حساس [[عراق]]، [[بصره]] و [[کوفه]] را با توجه به ساختار شکننده قبیلهای آن دو [[شهر]] به مردان کارآزمودهای چون [[مغیرة بن شعبه ثقفی]] و [[عبدالله بن عامر اموی]] واگذاشت<ref>ر. ک: تاریخ الطبری، ج۵، ص۱۷۱-۱۷۲، ۲۱۲-۲۱۴.</ref> پس از [[مرگ]] زیاد نیز همچنان برای شهرهای مهم یاد شده افرادی غیر از [[بنی امیه]] را برگزید.<ref>تاریخ الطبری، ج۵، ص۲۹۲.</ref> | معاویه [[ولایت]] شهرهای حساس [[عراق]]، [[بصره]] و [[کوفه]] را با توجه به ساختار شکننده قبیلهای آن دو [[شهر]] به مردان کارآزمودهای چون [[مغیرة بن شعبه ثقفی]] و [[عبدالله بن عامر اموی]] واگذاشت<ref>ر. ک: تاریخ الطبری، ج۵، ص۱۷۱-۱۷۲، ۲۱۲-۲۱۴.</ref> پس از [[مرگ]] زیاد نیز همچنان برای شهرهای مهم یاد شده افرادی غیر از [[بنی امیه]] را برگزید.<ref>تاریخ الطبری، ج۵، ص۲۹۲.</ref> | ||
==== تحمیل بیعت با قهر و زور == | |||
[[خلافت]]، در دوران [[ابوبکر]] و [[عثمان]] دارای اندکی رنگ و آب [[اسلامی]] بود و این [[خلفا]] با [[شعار]] خلافت و [[جانشینی رسول خدا]] {{صل}} [[حکومت]] میکردند. | |||
[[معاویه]] نیز آنگاه که زمام حکومت را به دست گرفت- با اینکه به اندکی از [[نیرنگ]] و فریبکارهای او پی بردیم- هیچگاه به خود جرأت نداد [[رسول اکرم]] {{صل}} و [[رسالت]] آن بزرگوار را آشکارا و صریح در آغاز حکومتش به هماوردی بطلبد؛ زیرا معاویه برای [[تحکیم]] نمودن حکومت و در جهت اجرای [[سلطه]] بیشتر بر [[مسلمانان]]، از مظاهر اسلامی بهره میگرفت. از اینجاست که معاویه به [[حیلهگری]] و [[زیرکی]] فوقالعادهای توصیف شده چون بر بیهودهکاریهای خود، [[لباس]] اسلامی میپوشاند. | |||
ولی [[تحمیل]] کردن [[یزید]] هرزه بر مسلمانان که آشکارا به [[فسق]] و [[فجور]] و عیاشی میپرداخت، [[گستاخی]] صریح نسبت به ارزشهای اسلامی و بیپروایی واضحی نسبت به عرف و [[آداب]] مسلمانان به شمار میآمد؛ زیرا مسلمانان همه به خوبی میدانستند که [[خلافت اسلامی]]، [[حکومت پادشاهی]] و سلطنتی نیست که با [[وراثت]] قابل انتقال به دیگری باشد و جز کسانی که کاملا آشنای به کتاب و [[سنّت]] بوده و بدان عمل نمایند و توان دستیابی به [[اهداف رسالت]] اسلامی و [[اجرای احکام]] آن را دارا باشند هیچکس [[شایستگی]] چنین منصبی را نخواهد داشت. | |||
افزون بر اینکه تحمیل [[بیعت]] یزید بر مسلمانان، جنایتی بزرگ و دارای ابعادی [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] مهمی بود که اگر [[قیام]] [[ابا عبدالله الحسین]] نواده [[رسول گرامی اسلام]] [[حافظ دین]] جدش از [[تباهی]] و نابودی، وجود نداشت [[اسلام]] و مسلمانان را از صفحه [[گیتی]] محو میکرد. | |||
برای [[آگاهی]] بر دامنه [[عظیم]] این [[جنایت]] هولناک، نخست باید بدانیم یزید کیست؟ و چه سبب شد که وی به خلافت رسید؟ و به چه دلیل بیعت او، [[دشمنی]] آشکار با اسلام و [[برگشت از دین]] و بازگشت [[مجدّد]] به جاهلیتی که اسلام با آن [[مبارزه]] کرد، تلقی میشود؟<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۱۳۳.</ref> | |||
==مواضع و فعالیتهای تخریبی== | ==مواضع و فعالیتهای تخریبی== |