←زمینههای قیام عاشورا
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
[[امامان]] [[شیعه]]، یاد این روز را زنده میداشتند و در آن، مجلس عزا برپا میکردند و بر [[امام حسین|حسین بن علی]] {{ع}} میگریستند؛ آن حضرت را [[زیارت]] میکردند و به زیارت او [[تشویق]] و امر مینمودند و این روز، روز اندوهشان بود<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۳۰۳ – ۳۰۴؛ [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۴۱۱.</ref>. | [[امامان]] [[شیعه]]، یاد این روز را زنده میداشتند و در آن، مجلس عزا برپا میکردند و بر [[امام حسین|حسین بن علی]] {{ع}} میگریستند؛ آن حضرت را [[زیارت]] میکردند و به زیارت او [[تشویق]] و امر مینمودند و این روز، روز اندوهشان بود<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۳۰۳ – ۳۰۴؛ [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۴۱۱.</ref>. | ||
== زمینههای قیام عاشورا == | ==قیام عاشورا== | ||
{{اصلی|قیام امام حسین}} | |||
=== زمینههای قیام عاشورا === | |||
{{اصلی|زمینههای قیام امام حسین}} | {{اصلی|زمینههای قیام امام حسین}} | ||
[[معاویه]] [[خلیفه]] [[قدرتمند]] [[اموی]]، در [[رجب]] سال ۶۰ ق<ref>طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۲۴.</ref> پس از حدود نوزده سال [[خلافت]] مرد و [[یزید]] که در کیاست و تظاهر به [[دینداری]] شباهتی به پدر نداشت، به خلافت رسید. او در نامهای به حاکم [[مدینه]] دستور داد تا از [[حسین بن علی]]{{ع}}، [[عبدالله بن زبیر]] و [[عبدالله بن عمر]] برای وی [[بیعت]] بگیرد و در صورت مخالفت، آنان را به [[قتل]] برساند<ref>طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۳۸.</ref>. این [[نامه]] سرآغاز عملیِ شروع [[قیام عاشورا]] بود، اما چنین قیامی بدون زمینههای [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] نمیتوانست پایهریزی شود و از این رو، بایستی برای [[شناخت]] قیام عاشورا این زمینهها بررسی شود. | [[معاویه]] [[خلیفه]] [[قدرتمند]] [[اموی]]، در [[رجب]] سال ۶۰ ق<ref>طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۲۴.</ref> پس از حدود نوزده سال [[خلافت]] مرد و [[یزید]] که در کیاست و تظاهر به [[دینداری]] شباهتی به پدر نداشت، به خلافت رسید. او در نامهای به حاکم [[مدینه]] دستور داد تا از [[حسین بن علی]]{{ع}}، [[عبدالله بن زبیر]] و [[عبدالله بن عمر]] برای وی [[بیعت]] بگیرد و در صورت مخالفت، آنان را به [[قتل]] برساند<ref>طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۳۸.</ref>. این [[نامه]] سرآغاز عملیِ شروع [[قیام عاشورا]] بود، اما چنین قیامی بدون زمینههای [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] نمیتوانست پایهریزی شود و از این رو، بایستی برای [[شناخت]] قیام عاشورا این زمینهها بررسی شود. | ||
=== زمینههای سیاسی قیام عاشورا === | ==== زمینههای سیاسی قیام عاشورا ==== | ||
نخستین زمینه سیاسی قیام عاشورا را باید در جریان [[سقیفه بنیساعده]] جستجو کرد که برخی از [[صحابه]] [[جامعه]] را از [[رهبری اهل بیت]]{{عم}} [[محروم]] کردند و سرآغاز [[انحرافی]] شدند که به روی کار آمدن [[امویان]]، به عنوان مهمترین دشمنان [[اسلام]] انجامید. | نخستین زمینه سیاسی قیام عاشورا را باید در جریان [[سقیفه بنیساعده]] جستجو کرد که برخی از [[صحابه]] [[جامعه]] را از [[رهبری اهل بیت]]{{عم}} [[محروم]] کردند و سرآغاز [[انحرافی]] شدند که به روی کار آمدن [[امویان]]، به عنوان مهمترین دشمنان [[اسلام]] انجامید. | ||
دومین زمینه سیاسی شکلگیری قیام عاشورا تلاش [[بنیامیه]] برای [[سلطنت]] موروثی بود. معاویه برای دستیابی به این امر، تمام موانع را از سر راه برداشت. از یک سو افراد مستعد برای خلافت، مانند امام حسن{{ع}}، [[سعد بن ابیوقاص]]<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۳۱.</ref> (به عنوان آخرین بازمانده از [[شورای شش نفره]] عُمر در تعیین خلافت) و [[عبدالرحمان بن خالد بن ولید]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۸۳۰.</ref> را کُشت. از سوی دیگر، معاویه با بذل و بخششهای بسیار، مخالفان تأثیرگزار را مانند سعید پسر [[عثمان بن عفان]]<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۱، ص۲۲۵.</ref> را تطمیع کرد و در نهایت، مخالفان سرسختی، مانند [[امام حسین]]{{ع}} و [[عبدالله بن زبیر]] را با [[تهدید]] مجبور کرد تا در جلسه اعلام [[ولایتعهدی]] [[یزید]] [[سکوت]] کنند<ref>دینوری، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۲۱۲.</ref>. بر این اساس، موروثی شدن [[خلافت]]، زمینه دیگری برای شکلگیری [[قیام کربلا]] بود. | دومین زمینه سیاسی شکلگیری قیام عاشورا تلاش [[بنیامیه]] برای [[سلطنت]] موروثی بود. معاویه برای دستیابی به این امر، تمام موانع را از سر راه برداشت. از یک سو افراد مستعد برای خلافت، مانند امام حسن{{ع}}، [[سعد بن ابیوقاص]]<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۳۱.</ref> (به عنوان آخرین بازمانده از [[شورای شش نفره]] عُمر در تعیین خلافت) و [[عبدالرحمان بن خالد بن ولید]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۸۳۰.</ref> را کُشت. از سوی دیگر، معاویه با بذل و بخششهای بسیار، مخالفان تأثیرگزار را مانند سعید پسر [[عثمان بن عفان]]<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۱، ص۲۲۵.</ref> را تطمیع کرد و در نهایت، مخالفان سرسختی، مانند [[امام حسین]]{{ع}} و [[عبدالله بن زبیر]] را با [[تهدید]] مجبور کرد تا در جلسه اعلام [[ولایتعهدی]] [[یزید]] [[سکوت]] کنند<ref>دینوری، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۲۱۲.</ref>. بر این اساس، موروثی شدن [[خلافت]]، زمینه دیگری برای شکلگیری [[قیام کربلا]] بود. | ||
=== زمینههای [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] === | ==== زمینههای [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] ==== | ||
'''اول، بازگشت به [[فرهنگ جاهلی]]''': با انحراف سیاسی به وجود آمده پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}}، زمینه برای بازگشت [[جامعه]] به فرهنگ جاهلی فراهم آمد. بازگشت روحیه قبیلهگرایی به ویژه در مناطقی مانند [[کوفه]] و [[شام]]، نمونههایی از بازگشت فرهنگ جاهلی هستند. | '''اول، بازگشت به [[فرهنگ جاهلی]]''': با انحراف سیاسی به وجود آمده پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}}، زمینه برای بازگشت [[جامعه]] به فرهنگ جاهلی فراهم آمد. بازگشت روحیه قبیلهگرایی به ویژه در مناطقی مانند [[کوفه]] و [[شام]]، نمونههایی از بازگشت فرهنگ جاهلی هستند. | ||