خطبه امام حسین هنگام ورود به کربلا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «== مقدمه== قافله امام حسین {{ع}} با همراهی سپاهیان حر به حرکت خود ادامه دادند تا به منطقه نینوا رسیدند. در این منطقه بود که دستور اکید ابن زیاد به حر رسید که بر امام سختگیری کند و در همان منطقه ایشان را متوقف سازد. برخی از اصحاب آن ح...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = خطبههای امام حسین در کربلا | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== مقدمه== | == مقدمه== | ||
[[قافله امام حسین]] {{ع}} با [[همراهی]] [[سپاهیان]] [[حر]] به حرکت خود ادامه دادند تا به منطقه [[نینوا]] رسیدند. در این منطقه بود که دستور اکید [[ابن زیاد]] به حر رسید که بر [[امام]] سختگیری کند و در همان منطقه ایشان را متوقف سازد. | [[قافله امام حسین]] {{ع}} با [[همراهی]] [[سپاهیان]] [[حر]] به حرکت خود ادامه دادند تا به منطقه [[نینوا]] رسیدند. در این منطقه بود که دستور اکید [[ابن زیاد]] به حر رسید که بر [[امام]] سختگیری کند و در همان منطقه ایشان را متوقف سازد. | ||
خط ۶: | خط ۱۳: | ||
بنا بر نقل [[تاریخ]]، عصر [[روز]] [[پنج شنبه]] نهم [[ماه محرم]] به [[فرمان]] [[عمر سعد]]، [[لشکر]] باطل علیه [[سپاه حق]] آماده [[نبرد]] شد. [[امام حسین]] {{ع}} که بر شمشیرش تکیه داده بود و [[خواب]] خفیفی بر چشمانش چیره شده بود، به خواهرش جناب [[زینب کبری]] فرمود: {{متن حدیث| إنّي رأيت رسول الله {{صل}} في المنام فقال لي إنك طائر إلينا عن قريب}}؛ «من جدم [[رسول خدا]] {{صل}} را در خواب دیدم که فرمود: فرزندم به زودی به نزد ما خواهی آمد!» | بنا بر نقل [[تاریخ]]، عصر [[روز]] [[پنج شنبه]] نهم [[ماه محرم]] به [[فرمان]] [[عمر سعد]]، [[لشکر]] باطل علیه [[سپاه حق]] آماده [[نبرد]] شد. [[امام حسین]] {{ع}} که بر شمشیرش تکیه داده بود و [[خواب]] خفیفی بر چشمانش چیره شده بود، به خواهرش جناب [[زینب کبری]] فرمود: {{متن حدیث| إنّي رأيت رسول الله {{صل}} في المنام فقال لي إنك طائر إلينا عن قريب}}؛ «من جدم [[رسول خدا]] {{صل}} را در خواب دیدم که فرمود: فرزندم به زودی به نزد ما خواهی آمد!» | ||
آنگاه حضرت، برادرش [[اباالفضل]] را خطاب قرار داده و فرمود: برو از اینها سؤال کن چه برنامهای دارند و بعد که فهمید قصد [[حمله]] دارند به برادرش فرمود: {{متن حدیث|ارْكَبْ بِنَفْسِي أَنْتَ يَا أَخِي حَتَّى تَلْقَاهُمْ وَ تَقُولَ لَهُمْ مَا لَكُمْ وَ مَا بَدَا لَكُمْ وَ تَسْأَلَهُمْ عَمَّا جَاءَ بِهِمْ... ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلَى الْغُدْوَةِ وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِيَّةَ لَعَلَّنَا نُصَلِّي لِرَبِّنَا اللَّيْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ فَهُوَ يَعْلَمُ أَنِّي قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ كِتَابِهِ وَ الدُّعَاءَ وَ الِاسْتِغْفَارَ}}؛ «به سوی آنان باز گرد و اگر توانستی امشب را مهلت بگیر و [[جنگ]] را به فردا موکول کن تا ما امشب را به [[نماز]] و [[استغفار]] و [[مناجات]] با پروردگارمان بپردازیم؛ زیرا [[خدا]] میداند من به نماز و [[قرائت قرآن]] و استغفار و مناجات با [[پروردگار]] عالاقه شدید دارم». | آنگاه حضرت، برادرش [[اباالفضل]] را خطاب قرار داده و فرمود: برو از اینها سؤال کن چه برنامهای دارند و بعد که فهمید قصد [[حمله]] دارند به برادرش فرمود: {{متن حدیث|ارْكَبْ بِنَفْسِي أَنْتَ يَا أَخِي حَتَّى تَلْقَاهُمْ وَ تَقُولَ لَهُمْ مَا لَكُمْ وَ مَا بَدَا لَكُمْ وَ تَسْأَلَهُمْ عَمَّا جَاءَ بِهِمْ... ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلَى الْغُدْوَةِ وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِيَّةَ لَعَلَّنَا نُصَلِّي لِرَبِّنَا اللَّيْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ فَهُوَ يَعْلَمُ أَنِّي قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ كِتَابِهِ وَ الدُّعَاءَ وَ الِاسْتِغْفَارَ}}؛ «به سوی آنان باز گرد و اگر توانستی امشب را مهلت بگیر و [[جنگ]] را به فردا موکول کن تا ما امشب را به [[نماز]] و [[استغفار]] و [[مناجات]] با پروردگارمان بپردازیم؛ زیرا [[خدا]] میداند من به نماز و [[قرائت قرآن]] و استغفار و مناجات با [[پروردگار]] عالاقه شدید دارم».<ref>[[محمد حسن تشیع|تشیع، محمد حسن]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۳ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی]]، ج۳، ص ۵۵.</ref>. | ||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1100815.jpg|22px]] [[محمد حسن تشیع|تشیع، محمد حسن]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۳ (کتاب)|'''فرهنگ عاشورایی ج۳''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:امام حسین]] |