حقوق بشر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←جستارهای وابسته
(←پانویس) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
به [[آیات]] دیگری نیز میتوان برای مفاد [[حقوق بشر]] استناد کرد: به {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئًا كَبِيرًا}}<ref>«و فرزندانتان را از ترس ناداری مکشید، ما به آنان و شما روزی میدهیم؛ بیگمان کشتن آنان گناهی بزرگ است» سوره اسراء، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلَادَهُمْ سَفَهًا بِغَيْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ}}<ref>«به راستی آنان که فرزندان خویش را از بیخردی به نادانی کشتند و آنچه خداوند روزی آنان کرده بود با دروغ بافتن به خداوند حرام دانستند زیان کردند، بیگمان گمراه شدند و رهیافته نبودند» سوره انعام، آیه ۱۴۰.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرامزادهای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایستهای سر از فرمان تو نپیچند، با آنان بیعت کن و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.</ref> در اشاره به [[حقوق]] [[کودک]]، به {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«و آنان که (فراخوان) پروردگارشان را اجابت کردهاند و نماز را بر پا داشتهاند و کارشان رایزنی میان همدیگر است و از آنچه روزیشان دادهایم میبخشند» سوره شوری، آیه ۳۸.</ref> درباره [[حق]] [[مشارکت]] [[آزاد]] در امور داخلی [[کشور]]،<ref>احکام القرآن، ج ۲، ص ۳۳۰؛ الفرقان، ج ۲۶، ص ۲۲۱ - ۲۲۲.</ref> به {{متن قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان؛ این بدان روست که اینان گروهی نادانند» سوره توبه، آیه ۶.</ref> در مورد حق پناهجویی،<ref>روض الجنان، ج ۹، ص ۱۷۷.</ref> به {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا}}<ref>«و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند، ما برای ستمگران آتشی آماده کردهایم که سراپردههایش آنان را فرا میگیرد و اگر فریادرسی خواهند با آبی چون گدازه فلز به فریادشان میرسند که (گرمای آن) چهرهها را بریان میکند؛ آن آشامیدنی بد است و زشت آسایشگهی است (آن آتش)» سوره کهف، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن| الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}}<ref>«کسانی که گفتار را میشنوند آنگاه از بهترین آن پیروی میکنند، آنانند که خداوند راهنماییشان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۸.</ref> در زمینه [[آزادی عقیده]]<ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۱۲۳؛ من وحی القرآن، ج ۱۴، ص ۳۲۱؛ ج ۱۹، ص ۳۱۹.</ref>.<ref>[[علی مهجور|مهجور، علی]]، [[حقوق بشر (مقاله)|مقاله «حقوق بشر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | به [[آیات]] دیگری نیز میتوان برای مفاد [[حقوق بشر]] استناد کرد: به {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئًا كَبِيرًا}}<ref>«و فرزندانتان را از ترس ناداری مکشید، ما به آنان و شما روزی میدهیم؛ بیگمان کشتن آنان گناهی بزرگ است» سوره اسراء، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلَادَهُمْ سَفَهًا بِغَيْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ}}<ref>«به راستی آنان که فرزندان خویش را از بیخردی به نادانی کشتند و آنچه خداوند روزی آنان کرده بود با دروغ بافتن به خداوند حرام دانستند زیان کردند، بیگمان گمراه شدند و رهیافته نبودند» سوره انعام، آیه ۱۴۰.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرامزادهای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایستهای سر از فرمان تو نپیچند، با آنان بیعت کن و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.</ref> در اشاره به [[حقوق]] [[کودک]]، به {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«و آنان که (فراخوان) پروردگارشان را اجابت کردهاند و نماز را بر پا داشتهاند و کارشان رایزنی میان همدیگر است و از آنچه روزیشان دادهایم میبخشند» سوره شوری، آیه ۳۸.</ref> درباره [[حق]] [[مشارکت]] [[آزاد]] در امور داخلی [[کشور]]،<ref>احکام القرآن، ج ۲، ص ۳۳۰؛ الفرقان، ج ۲۶، ص ۲۲۱ - ۲۲۲.</ref> به {{متن قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان؛ این بدان روست که اینان گروهی نادانند» سوره توبه، آیه ۶.</ref> در مورد حق پناهجویی،<ref>روض الجنان، ج ۹، ص ۱۷۷.</ref> به {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا}}<ref>«و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند، ما برای ستمگران آتشی آماده کردهایم که سراپردههایش آنان را فرا میگیرد و اگر فریادرسی خواهند با آبی چون گدازه فلز به فریادشان میرسند که (گرمای آن) چهرهها را بریان میکند؛ آن آشامیدنی بد است و زشت آسایشگهی است (آن آتش)» سوره کهف، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن| الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}}<ref>«کسانی که گفتار را میشنوند آنگاه از بهترین آن پیروی میکنند، آنانند که خداوند راهنماییشان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۸.</ref> در زمینه [[آزادی عقیده]]<ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۱۲۳؛ من وحی القرآن، ج ۱۴، ص ۳۲۱؛ ج ۱۹، ص ۳۱۹.</ref>.<ref>[[علی مهجور|مهجور، علی]]، [[حقوق بشر (مقاله)|مقاله «حقوق بشر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | ||
==حقوق اثباتی و حقوق طبیعی انسان== | |||
انسان فراتر از جنبه مادی، دارای جنبههای دیگری از جمله [[معنوی]] است. از اینرو، نمیتوان به انسان بهعنوان یک موجود مادی صرف نگریست و تنها حقوقی را برای جنبه بشری بودن او وضع کرد یا پذیرفت، بلکه باید همه [[ابعاد انسان]] را [[شناخت]] و حقوق همه جنبههایش را پذیرفت و برای [[اجرا]] و تحقق آن تلاش کرد؛ بنابراین باید گفت [[حقوق انسانی]] تفکیکناپذیر است. | |||
از نظر [[آموزههای قرآن]]، [[حقوق بشر]] را میتوان به دو دسته اصلی حقوق [[تکوینی]] و حقوق [[تشریعی]] تقسیم کرد. حقوق تکوینی همان حقوق انسانی است که هر [[انسانی]] به سبب انسان بودن دارا است و نیازی به [[تشریع]] و وضع قانونی از سوی هیچ مرجعی نیست؛ زیرا [[خدا]] بهعنوان [[خالق هستی]] از جمله انسانها، برای هر آفریدهای در چارچوب [[عدالت]] ساختاری و [[سنتها]] و [[قوانین]] [[حاکم]] بر هستی، حقوقی را ثابت دانسته است که به هیچوجه نمیتوان از آن خارج شد؛ چراکه این حقوق ثابت [[مطابق با واقع]] و امتیازی است که هر موجود در [[نظام هستی]] از آن برخوردار است. بهعنوان نمونه [[کرامت انسانی]] به دو دسته [[کرامت]] اکتسابی و غیراکتسابی تقسیم میشود؛ زیرا نوعی از کرامت برای همه [[بشریت]] حتی در جنبه مادی آن نسبت به دیگر آفریدهها ثابت است؛ از اینرو، هیچ موجود مادی دیگر در سطح کرامتی انسان نخواهد بود؛ لذا خدا میفرماید: و به راستى ما [[فرزندان آدم]] را کرامت بخشیده و گرامى داشتيم؛ و آنان را در خشكى و دريا بر مركبها نشانديم؛ و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از آفريدههاى خود برترى آشكار داديم.<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا}} «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشتهایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کردهایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی دادهایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریدهایم، نیک برتری بخشیدهایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.</ref> | |||
همین [[کرامت]] غیراکتسابی موجب شده تا [[انسان]]، دیگر موجودت هستی را به [[تسخیر]] خود درآورد؛ زیرا [[خداوند]] با این کرامت او را بر همه آنها بهعنوان [[خلیفه]] عمومی خویش [[برتری]] بخشیده و [[سلطه]] و [[قدرت]] انسان را در قالب تسخیر به نمایش گذاشته است. تسخير آن است که هر کاری را برابر خواستههایی انجام دهد که هماهنگ با اوست. پس انسان، با کرامت طبیعی و [[الهی]] خویش، از دیگر آفریدهها در راستای نیازهای خویش بهرهبرداری میکند. این تسخیر نهتنها در سطح آفریدههای زمینی بلکه در آفریدههای آسمانی است؛ چنانکه [[خدا]] میفرماید: سَخَّرَ لَكُم مَا فِي السَّماوَاتِ وَ مَا فِي الأرْضِ؛ هرآنچه در [[آسمان]] و هرآنچه در [[زمین]] است برای شما مسخر شده است.<ref>{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ}} «آیا ندیدهاید که خداوند آنچه را در آسمانها و در زمین است برای شما رام کرد و نعمتهای آشکار و پنهان خود را بر شما تمام کرد؟ و برخی از مردم بیهیچ دانش و رهنمود و کتاب روشنی درباره خدا چالش میورزند» سوره لقمان، آیه ۲۰.</ref> | |||
اما انسان افزون بر این [[حقوق]] طبیعی، دارای حقوق اکتسابی است که در قالب [[تشریع]] برای او [[اثبات]] شده و انسان سزاوار آن است. البته از آنجا که همواره [[قوانین]] و حقوق [[تشریعی]] مطابق قوانین وحقوق [[تکوینی]] است<ref>{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}} «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref> بهطور طبیعی هرگز بیرون از [[عدالت]] و ساختار آن نیست. [[حقوق]] اکتسابی با تلاش و [[کوشش]] فردی یا جمعی به دست میآید، چنانکه [[کرامت]] اکتسابی اینگونه است: {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را بازشناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> در این [[آیه]] بیان شده که کرامت اکتسابی [[انسان]] که موجب [[برتری]] از دیگر همنوعان میشود، [[تقوای الهی]] است. از آنجا که تقوای الهی دارای مراتب گوناگون است، هرکسی در مراتب سهگانه کلی تقوای الهی از [[عام و خاص]] و اخص، بیشتر کوشش و تلاش کند، از مرتبه عالیتر و [[برتر]] کرامت در میان همنوعان خود برخوردار میشود. با دقت در آیه به دست میآید که این برتری در میان همنوعان تنها در [[سایه]] تقوای الهی به دست میآید؛ در حالی که کرامت و برتری [[تکوینی]] نیازی به چنین عواملی نداشته است؛ از طرفی برتری تکوینی تنها در میان [[انسانها]] نیست، بلکه نسبت به همه موجودات هستی است. | |||
پس حقوق تکوینی یا حقوق طبیعی، [[امتیاز]] و قدرتی است که به کسی یا نوعی از آفریدهها داده شده است. این حقوق طبیعی در چارچوب [[حکمت]] و [[عدالت الهی]] و در راستای [[اهداف]] [[آفرینش]] است. | |||
بنابراین، کسی نمیتواند آن را سلب کند حتی اگر آن سلبکننده خود شخص باشد. بنابراین، گذشت و [[عفو]] از چنین حقوق طبیعی معنا و مفهومی ندارد و کسی نمیتواند بگوید من از [[حقوق]] طبیعی [[انسانی]] خود چون [[حق حیات]] گذشتهام. | |||
البته باید توجه داشت که حقوق طبیعی میتواند در قالب حقوق [[تشریعی]] نیز مورد [[امضا]] و [[تأیید]] و تاکید قرار گیرد؛ ولی این بدان معنا نیست که این [[حق]] بهخاطر [[قانونگذاری]] برای [[انسان]]، [[اثبات]] شده است؛ بلکه حقوق طبیعی، ذاتی و غیرانفکاک برای انسان است. | |||
اما حقوق تشریعی آن دسته از [[حقوقی]] است که [[قانونگذار]] [[حقیقی]] یعنی [[خدا]] [[تشریع]] میکند؛ زیرا براساس [[آموزههای قرآن]] کسی جز خدا حتی [[پیامبر]]{{صل}} [[حق تشریع]] را ندارد. کسی میتواند قانونی را وضع کند که [[ولایت]] ملکی داشته باشد و تنها [[آفریدگار]] و [[پروردگار]] هستی است که چنین [[حق ولایت]] برای او ثابت است.<ref>{{متن قرآن|مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ * وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ}} «شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند * و گفت: فرزندانم! از یک دروازه، وارد نشوید و از دروازههای گوناگون درآیید! و (هر چند) من شما را از هیچ قضای خداوند باز نمیتوانم داشت که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند» سوره یوسف، آیه ۴۰ و ۶۷؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ}} «بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم و شما آن را دروغ شمردهاید؛ آنچه آن را شتابناک میجویید نزد من نیست؛ داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی میگیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref> اگر در [[آموزههای اسلام]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بهعنوان [[شارع]] یاد میشود، به اعتبار [[ولایتی]] است که برای ایشان از سوی [[خدا]] ثابت شده است.<ref>{{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}} «آنچه خداوند از (داراییهای) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷.</ref> پس [[ولایت تشریعی]] [[پیامبر]]{{صل}} [[ولایت]] طولی و در مظهریت است، نه در عرض ولایت تشریعی [[الهی]].<ref>{{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ * وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}} «بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بیگمان خداوند کافران را دوست نمیدارد * و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۳۲ و ۱۳۲؛ {{متن قرآن|ا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}} «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> | |||
بر این اساس، اگر سخن از [[قانونگذاری]] کسانی دیگر باشد، یا قانونگذاری [[باطل]] و از مصادیق طاغوتی است<ref>{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا}} «آیا به آن کسان ننگریستهای که گمان میبرند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref>، یا آنکه مراد از آن وضع مقررات برای [[اجرا]] و اقامه [[قوانین الهی]] است. | |||
با توجه به آنچه بیان شد، معلوم میشود که [[حقوق انسان]] شامل همه این [[حقوق]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]] است. از نظر [[قرآن]]، افراد [[انسانی]] در [[اجتماع]] بر اثر روابط و مناسبات خود يك رشته اختيارات و امتيازاتی را به دست مىآورند كه مجموعه آن را [[حقوق اجتماعی]] [[انسان]] مىنامند. این حقوق که در قالب قراردادهای [[اجتماعی]] در چارچوب [[عدالت]] و [[قوانین]] و سنتهای [[حاکم]] بر [[جهان]] و [[جان]] و [[جامعه]] است، مشتمل بر اختيارات مدنى، اجتماعى، سياسى و همه مزايا و سلطههايى است كه از [[قانون]] ناشى مىشود. | |||
بنابراین، اگر تفاوتی میان حقوق انسان از منظر قرآن با گفتمانهای دیگر از جمله گفتمان اومانیستی [[غربی]] وجود دارد، به مبانی حقوق بازمیگردد؛ زیرا نگاه قرآن به هستی و جایگاه انسان با نگرش غربی اومانیستی به سبب همان فرق [[هستیشناختی]] و [[انسانشناختی]] در بسیاری از موارد در تضاد و [[تقابل]] است. از اینرو با همه اشتراکات ظاهری در الفاظ [[حقوق بشری]]، در محتوا و [[مفاهیم آن]] تفاوت ماهوی وجود دارد. بهعنوان نمونه، وقتی در [[فرهنگ]] و اصطلاح [[قرآنی]] از [[حق آزادی]] [[انسان]] سخن گفته میشود، از نظر مفهومی غیرآزادی به معنای [[فجور]] و بیبندوباری است که در [[فرهنگ غربی]] مطرح است. از نظر [[قرآن]]، انسان موجودی [[آزاد]] و دارای [[حق]] [[اختیار]] و [[انتخاب]] است؛ زیرا [[اراده]] موجب میشود تا در هر کاری به اختیار دست به انتخاب بزند و [[قدرت]] فعل و ترک فعل را دارا است و کسی نمیتواند او را مجبور به انتخاب یکی از دو گزینه کند. اما این قدرت در انجام یا ترک هر کاری محدود به صیانت از [[قوانین]] و سنتهای [[حاکم]] بر [[جان]] و [[جهان]] و [[جامعه]] است؛ زیرا هر انتخابی از سوی انسان برای خود و دیگران میتواند آثار مثبت یا منفی بهدنبال داشته باشد <ref>{{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}} «ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳؛ {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ}} «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بیگمان پروردگار من بینیازی ارجمند است» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>؛ چنانکه بسیاری از انتخابهای انسان در قالب [[کفر]] و [[کفران]] و نادرستی در بهرهبرداری از [[مواهب الهی]] موجب [[فساد در زمین]] و محیطزیست شده است که از نظر قرآن غیرقابل قبول است.<ref>{{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَفْعَلُ مِنْ ذَلِكُمْ مِنْ شَيْءٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ}} «خداوند همان است که شما را آفرید سپس به شما روزی داد آنگاه شما را میمیراند پس از آن زنده میگرداند؛ آیا از شریکهایی که (برای خداوند) قائلید کسی هست که چیزی از این کارها را انجام دهد؟ پاکا و فرا برترا که اوست از آنچه برای وی شریک میآورند» سوره روم، آیه ۴۰.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[حقوق انسان در قرآن (مقاله)|حقوق انسان در قرآن]].</ref>. | |||
==ویژگیها و اصول [[حقوق]] [[انسان در قرآن]]== | |||
در [[آیات قرآن]] به مسائل [[حقوق انسان]] بهویژه [[حقوق اقتصادی]] توجهی خاص شده است. از نظر [[قرآن]]، [[حقوق انسانی]] دارای ویژگیهایی است که باید مدنظر قرار گیرد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: | |||
۱. [[تساوی]] [[حقوق انسانها]]: همه [[انسانها]] از هر نژاد و رنگ و جنس و مذهبی از حقوق مساوی برخوردارند؛ زیرا همه انسانها از یک [[حقیقت]] و جنس بوده و از نظر [[خلقت]] برابر و از نظر حقوق اولیه و ابتدایی مساوی هستند.<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}} «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را بازشناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> بنابراین کسی نمیتواند با نگاهی [[تبعیضآمیز]] با انسانها در حوزههای [[اجتماعی]] <ref>قصص، آیه ۸۳</ref>، [[قضایی]] و [[داوری]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا}} «خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری میکنید با دادگری داوری کنید؛ بیگمان خداوند به کاری نیک اندرزتان میدهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>، [[اقتصادی]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}} «و آنچه را که خداوند با آن برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند بهرهای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف میآورند بهرهای؛ و بخشش خداوند را درخواست کنید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره نساء، آیه ۳۲.</ref> عمل کند؛ [[تساوی]] [[زن]] و مرد در [[مالکیت]] و بهرهمندی از تلاش و [[کوشش]] خویش یا بهرهمندی از [[ارث]] براساس [[موازین]] تقسیم ارث<ref>{{متن قرآن|يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعًا فَرِيضَةً مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا * وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}} «خداوند درباره (ارث) فرزندانتان به شما سفارش میکند که بهره پسر برابر با بهره دو دختر است و اگر (همه وارثان)، دختر و بیش از دو تن باشند تنها دو سوم آنچه بر جای نهاده، از آن ایشان است و اگر (تنها) یک دختر باشد، نصف از آن اوست. و برای هر یک از پدر و مادر شخص در گذشته اگر فرزند داشته باشد، یک ششم از آنچه بر جای نهاده، خواهد بود و اگر فرزندی نداشته باشد و پدر و مادرش ارثبر اویند، مادرش یک سوم خواهد برد؛ اگر برادرانی (یا خواهرانی یا برادران و خواهرانی) داشته باشد، برای مادرش یک ششم است. (این تقسیمها) پس از (انجام) آن وصیّتی است که میکند یا (پرداختن) وامی (که دارد)؛ شما در نمییابید کدامیک از پدرانتان و فرزندانتان برای شما سودمندترند؛ (این احکام) فریضهای است از سوی خداوند بیگمان خداوند دانایی حکیم است * و آنچه را که خداوند با آن برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند بهرهای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف میآورند بهرهای؛ و بخشش خداوند را درخواست کنید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره نساء، آیه ۱۱ و ۳۲.</ref> از جمله این [[حقوق اقتصادی]] است. | |||
۲. [[احترام به حقوق]] [[انسان]]: بر همگان است تا نسبت به [[حقوق انسانها]] [[احترام]] بگذارند و [[اجازه]] ندارند تا به [[حقوق]] دیگران تعرض کرده و [[ظلم]] و [[تعدی]] روا داشته و حقوق آنان را نادیده گیرند.<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}} «ایراد تنها بر کسانیست که به مردم ستم میورزند و ناحقّ در زمین گردنکشی میکنند، آنان عذابی دردناک خواهند داشت» سوره شوری، آیه ۴۲.</ref> | |||
۳. ضامن اجرایی [[رعایت حقوق دیگران]]: [[انسانها]] باید همانطوری که به مراعات از حقوق خویش و مطالبهگری نسبت به آن میپردازند نسبت به حقوق دیگران نیز اصول [[شرعی]] و قانونی را مراعات کنند. زمانی چنین [[روحیه]] و رویهای در انسان ایجاد میشود که انسان از [[خدا]] و [[قیامت]] بترسد. از همینرو [[اعتقاد]] به حسابرسى دقيق [[خداوند]]<ref>{{متن قرآن|وَابْتَلُوا الْيَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ يَكْبَرُوا وَمَنْ كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا}} «و یتیمان را تا زمانی که توانایی زناشویی یافته باشند بیازمایید، پس اگر در آنان کاردانی یافتید، داراییهایشان را به آنان بازگردانید و آن را به گزافکاری و شتاب، از (بیم) اینکه بالغ گردند (و از شما باز گیرند) نخورید و هر کس از شما که توانگر باشد (در برداشت مزد سرپرستی) خویشتنداری کند و هرکس تنگدست باشد برابر عرف (از آن) بخورد؛ و هنگامی که داراییهای ایشان را به آنان باز میگردانید بر آنها گواه بگیرید و حسابرسی را خداوند، بسنده است» سوره نساء، آیه ۶.</ref> و توجه به [[کیفر الهی]]<ref>{{متن قرآن|وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَلْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا}} «و کسانی که برای فرزندان ناتوانی که پس از خود بر جای مینهند بیم دارند (درباره یتیمان دیگران) نیز باید بیم داشته باشند بنابراین از خداوند پروا کنند و استوار سخن گویند» سوره نساء، آیه ۹.</ref>، پشتوانه رعايت [[حقوق انسانها]] است. به سخن دیگر، پلیس و [[دستگاه قضایی]] و [[حاکمان]] به [[تنهایی]] نمیتوانند تأمینکننده این امر باشند، بلکه ضامن [[حقیقی]]، همان [[اعتقادات]] و باورهای افراد [[جامعه]] است که [[برترین]] [[نگهبان]] و پاسبان [[رفتار]] [[آدمی]] است. از نظر [[قرآن]]، [[تقوای الهی]] یا همان [[واهمه]] قدسی مهمترین ضامن اجرایی در [[حفظ]] و مراعات [[حقوق]] دیگران است<ref>بقره، آیات ۲۳۳ و ۲۴۱ و ۲۸۲</ref> و بر [[نیکوکاران]] است تا به این امر [[اقدام]] کنند | |||
<ref>بقره، آیه ۲۳۶</ref> و حتی نسبت به [[دشمنان]] کینهتوز اصل [[حقوق انسانی]] را مدنظر قرار داده و مراعات کنند.<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}} «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.</ref> | |||
البته [[آموزش و پرورش]] و بهویژه تحریک [[عواطف]] [[انسانی]] میتواند نقش بسزایی را بهعنوان ضامن اجرایی داشته باشد؛ از همینرو، تحريك عواطف، از روشهاى [[قرآن]] براى ترغيب به رعايت [[حقوق]] انسانهاى ديگر است.<ref>{{متن قرآن|وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَلْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا}} «و کسانی که برای فرزندان ناتوانی که پس از خود بر جای مینهند بیم دارند (درباره یتیمان دیگران) نیز باید بیم داشته باشند بنابراین از خداوند پروا کنند و استوار سخن گویند» سوره نساء، آیه ۹.</ref> | |||
۴. [[مجازات]] تضییعکننده حقوق: نهتنها باید [[حقوق انسانها]] مراعات و مورد [[احترام]] باشد، بلکه هرگونه تضییع حقوق دیگران دربردارنده مجازات [[دنیوی]] و [[اخروی]] است. بر همین اساس [[تجاوز به حقوق دیگران]] از جمله [[حقوق اقتصادی]] چون [[ارث]]، [[نکوهیده]]<ref>{{متن قرآن|وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَمًّا}} «و میراث (خود و یتیمان) را یکجا میخورید،» سوره فجر، آیه ۱۹.</ref> و سزاوار پیگیرد و مجازات قانونی است.<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}} «ایراد تنها بر کسانیست که به مردم ستم میورزند و ناحقّ در زمین گردنکشی میکنند، آنان عذابی دردناک خواهند داشت» سوره شوری، آیه ۴۲.</ref> | |||
از نظر قرآن یکی از رفتارهای فسادانگیز و مفسدانه در [[اجتماع]]، تضییع حقوق و مزایای [[انسانها]] <ref>بقره، آیه ۶۰</ref> است؛ البته در رفتارهای [[اجتماعی]] بهویژه مشارکتهای [[اقتصادی]] شرایط برای نادیده گرفتن و تضییع حقوق دیگران فراهمتر است.<ref>{{متن قرآن|قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ}} «(داود) گفت: بیگمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میشهای خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا میدارند جز آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند و آنان اندکند؛ و داوود دانست که ما او را آزمودهایم و از پروردگار» سوره ص، آیه ۲۴.</ref> | |||
بنابراین لازم است تا [[انسان]] [[تقوای الهی]] پیشه گیرد و مواظب باشد کاری نکند که [[مجازات]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] بهدنبال داشته باشد. | |||
۵. صیانت از [[حقوق انسانی]]: همگان موظف هستند تا [[حقوق]] دیگران را مراعات کنند؛ چنانکه بر افراد است تا خود در این راه پیشگام بوده و حقوق خود را مطالبه کرده و [[اجازه]] ندهند تا دیگران حقوقشان را تضییع کنند.<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}} «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری میکند؛ بیگمان خداوند توانمندی پیروزمند است» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> البته صیانت و [[حفاظت]] از حقوق انسانی بهعنوان یک [[وظیفه]] قانونی و رسمی برعهده نهاد [[قضایی]] [[اجتماع]] و قاضیان و [[حاکمان]] است. از همینرو [[خدا]] نقش بسزایی را برای حاكمان و قاضيان در [[حفظ]] [[حقوق انسانها]] در [[جامعه]] بیان میکند و از آنان میخواهد به این وظیفه و [[تکلیف شرعی]] و قانونی خود [[اقدام]] کنند. <ref>{{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}} «و داراییهای همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از داراییهای مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref> برای صیانت از [[حقوق]] باید افراد از شیوههای معمول و معقول بهره گیرند که از جمله آنها تنظیم [[اسناد]] [[مالی]] و [[شاهد]] گرفتن بر آن است.<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}} «ای مؤمنان! چون وامی تا سرآمدی معیّن میان شما برقرار شد، آن را به نوشته آورید و باید نویسندهای میان شما دادگرانه بنویسد و هیچ نویسندهای نباید از نوشتن به گونهای که خداوند بدو آموخته است سر، باز زند پس باید بنویسد و آنکه وامدار است باید املا کند و از خداوند، پروردگار خویش، پروا بدارد و چیزی از آن کم ننهد و امّا اگر وامدار، کم خرد یا ناتوان باشد یا نتواند املا کند باید سرپرست او دادگرانه املا کند و دو تن از مردانتان را نیز گواه بگیرید و اگر دو مرد نباشند یک مرد و دو زن از گواهان مورد پسند خود (گواه بگیرید) تا اگر یکی از آن دو زن از یاد برد دیگری به یاد او آورد و چون گواهان (برای گواهی) فرا خوانده شوند نباید سر، باز زنند و تن نزنید از اینکه آن (وام) را چه خرد و چه کلان به سر رسید آن بنویسید، این نزد خداوند دادگرانهتر و برای گواهگیری، استوارتر و به اینکه دچار تردید نگردید، نزدیکتر است؛ مگر داد و ستدی نقد باشد که (دست به دست) میان خود میگردانید پس گناهی بر شما نیست که آن را ننویسید و چون داد و ستد میکنید گواه بگیرید؛ و نویسنده و گواه نباید زیان بینند و اگر چنین کنید (نشان) نافرمانی شماست و از خداوند پروا کنید؛ و خداوند به شما آموزش میدهد؛ و خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۸۲.</ref> | |||
۶. حدود [[حقوق انسانها]]: تعیین حدود و [[ثغور]] [[حقوق انسان]] برعهده [[شارع مقدس]] است و دیگران در این امر [[ولایتی]] ندارند. از همینرو [[خدا]] احكام شرعى را تعيينكننده حدود حقوق انسانها و معرفی کرده است.<ref>بقره، آیات ۱۸۷ و ۲۲۹ و ۲۳۰</ref> | |||
۷. [[دفاع]] از حقوق انسان: هرکسی باید به دفاع از [[حقوق انسانی]] خویش [[قیام]] کرده<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}} «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری میکند؛ بیگمان خداوند توانمندی پیروزمند است» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> و از [[قضات]] و [[حاکمان]] [[عادل]] برای آن بهره برد.<ref>بقره، آیه ۱۸۸</ref> در این میان گاه لازم است تا [[انسانها]] هرگز دست از [[مبارزه]] و مقابله با [[متجاوزان]] به [[حقوق]] برندارند و به سخن دیگر، قوامین بالقسط<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}} «ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیکتر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸.</ref> باشند؛ چراکه قيام مداوم، عليه تضييعكنندگان [[حقوق انسانها]]، راهى براى [[دفاع]] از آن است.<ref>{{متن قرآن|وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لَا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}} «و از اهل کتاب کسی هست که اگر دارایی فراوانی بدو بسپاری به تو باز پس میدهد و از ایشان کسی نیز هست که چون دیناری بدو بسپاری به تو باز نخواهد داد مگر آنکه پیوسته بر سرش ایستاده باشی؛ این بدان روی است که آنان میگویند: درباره بیسوادان راهی (برای بازخواست) بر ما نیست و بر خداوند دروغ میبندند با آنکه خود میدانند» سوره آل عمران، آیه ۷۵.</ref> | |||
۸. [[عدالت]] [[مالی]]: باید در [[امور مالی]] [[قسط]] مراعات شده و [[مؤمنان]] در این امر باید قوامین بالقسط باشند | |||
<ref>مائده، آیه ۸</ref>؛ چراکه هرگونه تعرّض به [[حقوق]] مالى [[مردم]]، از مصاديق [[فساد]] در زمين است <ref>{{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}} «و به سوی مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که جز او خدایی ندارید، بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان برایتان آمده است پس پیمانه و ترازو را تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در این سرزمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید، این برای شما اگر مؤمن باشید بهتر است» سوره اعراف، آیه ۸۵؛ {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ}} «و ای قوم من! پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره هود، آیه ۸۵.</ref>؛ بنابراین [[لزوم]] مراعات [[قسط و عدل]]، در [[حقوق]] مالى از [[واجبات]] [[امت]] و [[امام]] است. | |||
۹. [[عفو]] از حقوق اکتسابی: [[انسانها]] میتوانند از حقوق اکتسابی خود بگذرند و نسبت به آن [[عفو و گذشت]] داشته باشند؛ اما نسبت به حقوق طبیعی و [[تکوینی]] چنین اختیاری ندارند؛ چنانکه نمیتوانند از [[حق حیات]] خویش بگذرند و یا خود را برده سازند و [[آزادی]] [[حقوقی]] خود را سلب کنند. از نظر [[قرآن]] عفو از [[حق مالی]] میتواند [[انسان]] را به تقوای احسانی و اکرامی که درجات بالای [[تقوای الهی]] است برساند.<ref>بقره، آیات ۲۳۷ و ۱۷۸؛ نساء، آیات ۴ و۱۲۸</ref> | |||
کسانی به سلب حقوق دیگران [[اقدام]] کرده و [[ظلم]] و [[تعدی]] روا میدارند که به [[خدا]] و [[قیامت]] [[کافر]] هستند.<ref>{{متن قرآن|قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}} «با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمیآورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کردهاند حرام نمیدانند و به دین حق نمیگروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[حقوق انسان در قرآن (مقاله)|حقوق انسان در قرآن]].</ref>. | |||
==[[حقوق اقتصادی]] انسان== | |||
از نظر قرآن برای انسان و [[اجتماع]] [[انسانی]] حقوق تکوینی و [[تشریعی]] معینی است که باید آنها را [[شناخت]] و برای [[حفاظت]] و صیانت از آن تلاش کرد و [[اجازه]] نداد کسی خلاف آن عمل کند. از اینرو خدا میفرماید: بهراستى ما پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا [[مردم]] به [[عدالت]] و [[سهمخواهی]] [[قیام]] کرده و به [[انصاف]] برخيزند؛ و آهن را كه در آن براى مردم خطرى سخت و سودهايى است پديد آورديم تا [[خدا]] معلوم بدارد چه كسى در [[نهان]]، او و پيامبرانش را يارى مىكند. آرى خدا نيرومندِ شكستناپذير است.<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}} «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری میکند؛ بیگمان خداوند توانمندی پیروزمند است» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> | |||
در این [[آیه]] خدا در تبیین [[فلسفه بعثت]] به این نکته توجه میدهد که خدا [[رسولان]] و پیامبرانش را برای آشنایی مردم با [[قوانین]] مکتوب و [[موازین]] عدالت فرستاده است تا مردم ضمن آشنایی با این قوانین و [[سنتهای الهی]] [[حاکم]] بر هستی در قالب [[تکوین]] و [[تشریع]]، خواهان سهمیه خویش از [[حقوق]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]] شوند. این بدان معناست که خدا [[آموزههای وحیانی]] از [[آدم]]{{ع}} تا خاتم{{صل}} را برای آشنایی مردم با حقوق طبیعی و تشریعی فرستاده است تا با [[رهبری]] [[پیامبران]] حقوق خویش را مطالبه کنند و حتی در این راه از [[شمشیر]] آهنین برای احقاق خویش بهره برند. | |||
براساس [[تعالیم قرآن]] از [[حقوق اقتصادی]] [[انسان]] میتوان به موارد زیر اشاره کرد: | |||
# [[حق]] [[ارث]]: یکی از حقوق اقتصادی افراد، انتقال [[اموال]] باقیمانده از میت به [[نزدیکان]] نسبی و سببی براساس طبقات سهگانه ارث است.<ref>نساء، آیات ۷ تا ۱۲ و ۱۹ و ۳۳ و ۱۷۶؛ الرّوضهالبهيّه، ج۸، ص۱۱</ref> در [[آیات قرآن]] و [[احکام]] [[روایی]] و [[فقهی]] به شکل کامل [[قوانین]] و چگونگی تقسیم و بهرهمندی از [[اموال]] میت و ترکه او بیان شده است. از نظر [[قرآن]]، کسی نمیتواند برخلاف این [[حق]] [[تشریعی]] عمل کند و صاحبان حق را از آن [[محروم]] کند؛ چنانکه در [[جاهلیت]] اموال [[یتیمان]] را میخوردند و [[حقوق]] آنان را تضییع میکردند.<ref>{{متن قرآن|لَّا بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ * وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ * وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَمًّا}} «نه چنین است، بلکه شما یتیم را گرامی نمیدارید، * و بر خوراک دادن به بینوا، یکدیگر را برنمیانگیزید، * و میراث (خود و یتیمان) را یکجا میخورید،» سوره فجر، آیه ۱۷-۱۹.</ref> البته برخی از امور قابل [[ارث]] نیست که در جاهلیت بهعنوان ماترک مطرح بود، مثلاً در جاهلیت [[همسر]] میت بهعنوان ارثيه و ماترك ميّت مطرح بود.<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا}} «ای مؤمنان! بر شما حلال نیست که از زنان بر خلاف میل آنان (با نگه داشتن در نکاح خود) میراث برید و برای آنکه (با طلاق خلع) برخی از آنچه بدیشان دادهاید باز برید، با آنان سختگیری نکنید مگر آنکه به زشتکاری آشکاری دست یازیده باشند و با آنان شایسته رفتار کنید و اگر ایشان را نمیپسندید (بدانید) بسا چیزی را ناپسند میدارید و خداوند در آن خیری بسیار نهاده است» سوره نساء، آیه ۱۹.</ref> یا آنکه [[زنان]] میت را از حق ارث محروم میکردند که امری نادرست بود.<ref>{{متن قرآن|لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا}} «مردان را از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان، بر جای مینهند، بهرهای معیّن است؛ و زنان را (نیز) از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان بر جای مینهند؛ بهرهای معیّن است؛ چه کم باشد و چه زیاد» سوره نساء، آیه ۷.</ref> | |||
# [[حق]] [[تغذیه]]: از [[حقوق اقتصادی]] هر [[انسانی]]، حق تغذیه است. گرسنگان و بينوايان، داراى حق تغذيه از [[اموال]] توانمندان است.<ref>حاقه، آیه ۳۴؛ مدثر، آیه ۴۴؛ {{متن قرآن|وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}} «و بر خوراک دادن به بینوا، یکدیگر را برنمیانگیزید،» سوره فجر، آیه ۱۸؛ بلد، آیات ۱۴ تا ۱۸</ref> بر این اساس، بر [[مسلمانان]] و [[نظام ولایی]] [[اسلامی]] است تا به هر شکلی از [[نیازمندان]] [[دستگیری]] کند. [[تأمین امنیت]] غذایی [[مردم]] از [[وظایف امت]] و [[دولت]] است و هیچیک نمیتواند از این [[تکلیف]] شانه خالی کند؛ زیرا از [[حقوق]] طبیعی و [[تکوینی]] و [[تشریعی]] هر انسانی است تا از تغذیه مناسب برخوردار شود. ایجاد مراکزی برای تأمین نیازهای تغذیه با استفاده از [[اموال عمومی]] و [[انفال]] [[واجب]] و لازم است؛ [[خدا]] به کسانی که به این تکلیف عمل نکنند، [[وعده]] [[عذاب]] داده است، باید دانست که این حق ثابت برای نیازمندان، همه متمکنان از [[امت]] و دولت را موظف میکند به این تکلیف عمل کنند و [[امنیت]] غذایی آنان را فراهم آورند. | |||
# حق حضانت: حضانت از [[کودک]] دارای ابعادی است که بخشی از آن به حوزه عمل [[اقتصادی]] مربوط است. از [[حقوق کودک]] حضانت فراگیر و شامل از جمله تأمین امنیت غذایی او است که برعهده [[والدین]] بهویژه پدر و جدِ پدری است. همچنین والدین از این حق ولایی طبیعی برخوردارند که خود عهدهدار حضانت کودک خود باشند و کسی نمیتواند این حق را از آنان سلب کند. از همینرو [[قرآن]]، حق حضانت كودك را برای پدر و مادر ثابت میداند.<ref>بقره، آیات ۲۳۲ و ۲۳۳؛ طلاق، آیه ۶</ref> بر این اساس تأمین غذا و [[پوشاک]] کودک و مادر شیرده برعهده پدر است و این [[وظیفه]] پس از [[مرگ]] شوهر به [[وارثان]] منتقل میشود. | |||
# حق مهریه: از حقوق اقتصادی [[زنان]] حق مهریه است. بر شوهر و صاحبان [[ولایت]] است که مهریه زنان را چنانکه در [[قرآن]] و [[روایات]] آمده بپردازند و آن را تضییع نکنند. از نظر قرآن، حتی در [[ازدواج موقت]] نیز این [[حق]] در قالب [[اجرت]] برای [[زنان]] ثابت است.<ref>نساء، آیات ۲۴ و ۲۵</ref> | |||
# حق آوارگان: از [[حقوق]] آوارگان تأمین نیازهای [[اقتصادی]] آنان از سوی [[امت]] و [[امام]] و [[نظام ولایی]] [[سیاسی]] است.<ref>{{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ * لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ}} «آنچه خداوند از (داراییهای) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است * (بخشی از این غنیمتها) برای مستمندان مهاجری است که از خانهها و داراییهای خود، رانده شدهاند در حالی که بخشش و خشنودییی از خداوند را میجویند و خداوند و پیامبرش را یاری میکنند؛ آنانند که راستگویند» سوره حشر، آیه ۷-۸.</ref> براساس این [[آیات]]، آوارهشدگان بناحق از [[وطن]]، به سبب [[اخراج]] و تبعيد، مستحقّ استفاده از [[اموال عمومی]] خواهند بود و یکی از مصارف اموال عمومی، مخارج آوارگان است. | |||
# حق [[در راه ماندگان]]: همچنین کسانی که در [[سفر]] از پرداخت هزینههای بازگشت خویش عاجز هستند، مستحق استفاده از اموال عمومی هستند.<ref>{{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ * لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ}} «آنچه خداوند از (داراییهای) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است * (بخشی از این غنیمتها) برای مستمندان مهاجری است که از خانهها و داراییهای خود، رانده شدهاند در حالی که بخشش و خشنودییی از خداوند را میجویند و خداوند و پیامبرش را یاری میکنند؛ آنانند که راستگویند» سوره حشر، آیه ۷-۸.</ref> | |||
# [[حق]] استفاده از [[طبیعت]]: هر [[انسانی]] از این حق [[تکوینی]] و [[تشریعی]] برخوردار است که از طبیعت و مواهب آن بهرهمند شود.<ref>بقره، آیات ۲۲ و ۲۹؛ اعراف، آیات ۱۰ و ۳۲</ref> بنابراین [[ثروتها]] و منابع طبیعی نباید منحصر در دست افرادی باشد و [[قدرت]] و [[ثروت]] نمیتواند عامل باشد که دیگران از حق طبیعی خود [[محروم]] شوند.<ref>{{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}} «آنچه خداوند از (داراییهای) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷.</ref> | |||
# حق [[تجارت]]: حق آزادى تجارت، براى مرد و [[زن]] امری ثابت است<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}} «و آنچه را که خداوند با آن برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند بهرهای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف میآورند بهرهای؛ و بخشش خداوند را درخواست کنید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره نساء، آیه ۳۲.</ref> و [[انسانها]] تنها از طریق [[مشروع]] میبایست به [[تجارت]] بپردازند؛ زیرا كسبهاى [[نامشروع]]، مخالف [[حقوق انسانها]] و [[تجاوز]] به آن است؛ چنانکه کسب ربوی و یا کاهش و افزایش پیمانه در راستای [[کمفروشی]] و [[گرانفروشی]] و گزاففروشی بهعنوان ضدحقوق [[انسانی]] در عمل [[اقتصادی]] مطرح و ممنوع شده است.<ref>بقره، آیات ۱۸۸ و ۲۷۵ و ۲۷۸؛ آلعمران، آیه ۱۳۰؛ مطففین، آیات ۱ تا ۳؛ {{متن قرآن|وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}} «و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن داراییهای مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.</ref> | |||
# [[مالکیت]]: هر انسانى، داراى [[حق]] ملكيت مشروع است<ref>بقره، آیات ۱۸۸ و ۲۶۱و ۲۷۴ و ۲۷۹؛ {{متن قرآن|وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا}} «و داراییهایتان را که خداوند (مایه) پایداری (زندگی) شما گردانیده است به کمخردان نسپارید و از در آمد آن، آنان را روزی و پوشاک رسانید و با آنان با زبانی شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۵.</ref> و مالكيت [[انسان]] بر دامها (شتر، گاو و گوسفند) و بهرهبردارى از آنها، از [[حقوق]] پذيرفتهشده در [[اسلام]] بوده<ref>{{متن قرآن|مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ}} «برای بهرهوری شما و چارپایان شما،» سوره نازعات، آیه ۳۳.</ref> و هر شخصى، از [[حق قرارداد]] در محدوده مالكيت خويش برخوردار است<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ}} «ای مؤمنان! به پیمانها وفا کنید؛ (گوشت) دامها برای شما حلال است جز آنچه که (حرام بودن آنها) بر شما خوانده میشود، بیآنکه شکار کردن را در حال احرام حلال شمارید؛ بیگمان خداوند به آنچه اراده فرماید حکم خواهد کرد» سوره مائده، آیه ۱.</ref> و از همینرو، امكان انفكاك [[حق]] مالكيت از [[حق تصرف]] ثابت شده است.<ref>{{متن قرآن|وَابْتَلُوا الْيَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ يَكْبَرُوا وَمَنْ كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا}} «و یتیمان را تا زمانی که توانایی زناشویی یافته باشند بیازمایید، پس اگر در آنان کاردانی یافتید، داراییهایشان را به آنان بازگردانید و آن را به گزافکاری و شتاب، از (بیم) اینکه بالغ گردند (و از شما باز گیرند) نخورید و هر کس از شما که توانگر باشد (در برداشت مزد سرپرستی) خویشتنداری کند و هرکس تنگدست باشد برابر عرف (از آن) بخورد؛ و هنگامی که داراییهای ایشان را به آنان باز میگردانید بر آنها گواه بگیرید و حسابرسی را خداوند، بسنده است» سوره نساء، آیه ۶؛ {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا}} «و به مال یتیم نزدیک نشوید مگر به گونهای که (برای یتیم) نیکوتر است تا او به برنایی خود برسد و به پیمان وفا کنید که از پیمان خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۴.</ref> به این معنا که گاه مثلا ثبوت حق مالكيت، براى افراد نابالغ مطرح است<ref>نساء، آیات ۲ و ۶؛ {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا}} «و به مال یتیم نزدیک نشوید مگر به گونهای که (برای یتیم) نیکوتر است تا او به برنایی خود برسد و به پیمان وفا کنید که از پیمان خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۴.</ref> اما این [[حق]] [[مالکیت]] به معنای [[حق تصرف]] نیست. | |||
# [[حق مسکن]]: از مهمترین [[حقوق اقتصادی]] [[انسان]] میتوان به حق مسکن در کنار حق [[تغذیه]] اشاره کرد که تأمینکننده دو جنبه [[امنیت]] غذایی و آسایشی اوست. از نظر [[قرآن]] هرکسی بهطور طبیعی از حق مسکن همچون حق تغذیه برخوردار است و در صورت [[ناتوانی]] باید از سوی [[امت]] و [[امام]] تأمین شود.<ref>بقره، آیات ۸۴ و ۲۴۶؛ حج، آیه ۴۰</ref> این حق بهویژه برای مستحقان [[انفال]] و [[بیتالمال]] ثابت است و باید [[دولت]] از [[اموال عمومی]] به این امر [[اقدام]] کند.<ref>حشر، آیات ۷ و ۸</ref> | |||
# حق دولت از [[اهل ذمه]]: در برابر [[تأمین امنیت]] [[اهل کتاب]] بهعنوان [[شهروندان]] [[امت اسلام]]، حقی برای دولت [[اسلام]] بهعنوان [[حق مالی]] ثابت است که برعهده آنان خواهد بود.<ref>آلعمران، آیات ۱۱۰ تا ۱۱۲؛ {{متن قرآن|قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}} «با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمیآورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کردهاند حرام نمیدانند و به دین حق نمیگروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.</ref> | |||
# حق [[اقتصادی]] [[بدهکاران]]: بدهكاران، داراى حقى از سهم زكات، براى اداى بدهى خود هستند. بنابراین، دولت و امت باید این حق را ادا کنند.<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}} «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> | |||
# [[حق]] [[بردگان]]: بردگان، داراى حقى از زكات، براى آزادسازى آنان هستند<ref>توبه، آیه ۶۰</ref> و بر [[امت]] و [[امام]] [[حفظ حقوق]] اجتماعى و اقتصادى بردگان لازم و ضروری است.<ref>نساء، آیات ۲۵ و ۳۶</ref> | |||
# [[حقوق]] [[دوستان]]: دوستان دارای [[حقوقی]] از جمله [[حقوق اقتصادی]] هستند که شامل استفاده از خوراكيهاى موجود در منازل دوستان، بدون [[اذن]] آنان است.<ref>{{متن قرآن|وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}} «و برخی از ایشان کسانی هستند که پیغمبر را آزار میکنند و میگویند او خوشباور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست که به خداوند ایمان و مؤمنان را باور دارد و برای آن دسته از شما که ایمان آوردهاند رحمت است و برای آن کسان که به فرستاده خداوند آزار میرسانند» سوره توبه، آیه ۶۱.</ref> | |||
# حق [[خویشان]]: افزون بر حقوق خویشان از ارث، همچنین آنان در استفاده از خوراكيهاى موجود در منازل خویشان، بدون اذن آنان مجاز هستند. | |||
# [[حق طلبکار]]: همانطوری که برای بدهکار حقی است برای طلبکار نیز حقی است که از جمله حقوق اقتصادی او، تنظيم [[اسناد]] بدهى بدهكار به نفع طلبکار است.<ref>بقره، آیه ۲۸۲</ref> | |||
# حق [[فرزندی]]: از [[حقوق فرزندی]] غیر [[ارث]]، بهرهمندی از حق تأمین غذا و [[پوشاک]] و [[مسکن]] است.<ref>نساء، آیات ۹ و ۱۱؛ بقره، آیه ۲۳۳؛ طلاق، آیه ۶</ref> | |||
# حق [[کارگزاران زکات]]: كارگزاران زكات، داراى حقى از زكات هستند.<ref>توبه، آیه ۶۰</ref> به نظر میرسد که كارگزاران حكومت و ارائهكنندگان خدمات به [[جامعه]] اسلامى داراى [[استحقاق]] دريافت [[اجرت]] در قبال عمل خويش براساس همین [[آیه]] هستند. | |||
# حقوق سائلان و [[محرومان]]: سائلان و محرومان در هر [[مالی]] که در دست [[مردم]] است، حقی دارند و باید از سوی دارندگان به این افراد داده شود.<ref>معارج، آیات ۲۴ و ۲۵؛ ذاریات، آیه ۱۹</ref> | |||
# [[حقوق مستضعفان]]: [[مستضعفان]] [[جامعه]] دارای [[حقوق]] خاص خویش از جمله [[حقوق اقتصادی]] هستند که باید از سوی [[مردم]] و اولیای امور تأمین شود.<ref>{{متن قرآن|وَيَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَمَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَنْ تَقُومُوا لِلْيَتَامَى بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا}} «از تو درباره زنان نظر میخواهند، بگو خداوند برای شما درباره آنان و (نیز درباره) آنچه برای شما در این کتاب خوانده میشود نظر میدهد (از جمله) درباره دختران یتیمی که مقرّری ایشان را نمیپردازید و به ازدواج با آنها رغبت دارید و (نیز) درباره کودکان ناتوان شمرده شده (که حقوق آنان را بپردازید) و اینکه برای یتیمان به دادگری برخیزید و هر خیری انجام دهید خداوند به آن داناست» سوره نساء، آیه ۱۲۷.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[حقوق انسان در قرآن (مقاله)|حقوق انسان در قرآن]].</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |