دلایل عقلی عصمت انبیاء در مقام تلقی وحی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۷: خط ۲۷:
کسانی می‌توانند به این دلیل [[تمسک]] نمایند که [[حُسن و قبح]] [[عقلی]] را پذیرفته باشند. یعنی بپذیرند که با [[قطع]] نظر از [[شرع]]، چیز‌هایی وجود دارد که [[عقل انسان‌ها]] مستقلاً، [[زشتی]] یا [[زیبایی]] آنها را [[درک]] می‌کند. مثلاً: [[عقل]] در این [[حکم]] که "[[تصدیق]] شخص [[دروغگو]] [[ناپسند]] است" احتیاجی به بیان [[خداوند]] و [[اولیای دین]] ندارد. بنابراین، از دیدگاه کسانی مانند [[اشاعره]] - که با صرف نظر از حکم [[شارع]]، منکر هر [[حسن و قبح]]ی هستند و می‌گویند: {{عربی|الحسن ما حسنه الشارع}}؛ هر کاری که خداوند انجام دهد و آن را [[نیکو]] بداند، همان [[پسندیده]] است – اعطای [[معجزه]] به کسی که [[افترا]] به [[خدا]] ببندد و به [[دروغ]] چیزی را به او نسبت دهد، قاعدتاً نباید مانعی داشته باشد! از این رو طبق این مبنا، نمی‌توان با دلیل [[اعجاز]]، [[عصمت انبیا]] در این [[مقام]] را [[اثبات]] نمود<ref>دلائل الصدق، ج۱، ص۶۰۵.</ref>.
کسانی می‌توانند به این دلیل [[تمسک]] نمایند که [[حُسن و قبح]] [[عقلی]] را پذیرفته باشند. یعنی بپذیرند که با [[قطع]] نظر از [[شرع]]، چیز‌هایی وجود دارد که [[عقل انسان‌ها]] مستقلاً، [[زشتی]] یا [[زیبایی]] آنها را [[درک]] می‌کند. مثلاً: [[عقل]] در این [[حکم]] که "[[تصدیق]] شخص [[دروغگو]] [[ناپسند]] است" احتیاجی به بیان [[خداوند]] و [[اولیای دین]] ندارد. بنابراین، از دیدگاه کسانی مانند [[اشاعره]] - که با صرف نظر از حکم [[شارع]]، منکر هر [[حسن و قبح]]ی هستند و می‌گویند: {{عربی|الحسن ما حسنه الشارع}}؛ هر کاری که خداوند انجام دهد و آن را [[نیکو]] بداند، همان [[پسندیده]] است – اعطای [[معجزه]] به کسی که [[افترا]] به [[خدا]] ببندد و به [[دروغ]] چیزی را به او نسبت دهد، قاعدتاً نباید مانعی داشته باشد! از این رو طبق این مبنا، نمی‌توان با دلیل [[اعجاز]]، [[عصمت انبیا]] در این [[مقام]] را [[اثبات]] نمود<ref>دلائل الصدق، ج۱، ص۶۰۵.</ref>.


همچنان که اشاره شد، بسیاری از کسانی که به این دلیل استناد کرده‌اند، تنها در صدد بوده‌اند که [[کذب]] و دروغ در مقام [[ابلاغ وحی]] را با آن [[نفی]] کنند. اما [[علامه طباطبایی]] آن را توسعه داده و [[خطا]] در [[تلقی وحی]] و نیز [[سهو]] و [[اشتباه]] در [[ابلاغ]] را هم مشمول آن دانسته‌اند<ref>المیزان، ج۲، ص۱۳۶.</ref>. به گفته ایشان، تصدیق نمودن آورنده معجزه، همچنان که دلالت بر نفی کذب او دارد، نشان می‌دهد که [[پیامبر]]، [[وحی]] را درست دریافت نموده و در مقام ابلاغ نیز اشتباهی صورت نگرفته است؛ زیرا که تصدیق کذب [[قبیح]] است، تصدیق [[باطل]] و خلاف [[حق]] نیز ناپسند است؛ یعنی، اگر در محتوای وحی تغییری صورت گیرد. هر چند از روی خطا و اشتباه و [[فراموشی]] – تصدیق نمودن دعوتی که متضمن این [[انحرافات]] است، [[مخالف]] با [[حکمت خداوند]] می‌باشد.
همچنان که اشاره شد، بسیاری از کسانی که به این دلیل استناد کرده‌اند، تنها در صدد بوده‌اند که [[کذب]] و دروغ در مقام [[ابلاغ وحی]] را با آن [[نفی]] کنند. اما [[علامه طباطبایی]] آن را توسعه داده و [[خطا]] در [[تلقی وحی]] و نیز [[سهو]] و [[اشتباه]] در [[ابلاغ]] را هم مشمول آن دانسته‌اند<ref>المیزان، ج۲، ص۱۳۶.</ref>. به گفته ایشان، تصدیق نمودن آورنده معجزه، همچنان که دلالت بر نفی کذب او دارد، نشان می‌دهد که [[پیامبر]]، [[وحی]] را درست دریافت نموده و در مقام ابلاغ نیز اشتباهی صورت نگرفته است؛ زیرا که تصدیق کذب [[قبیح]] است، تصدیق [[باطل]] و خلاف [[حق]] نیز ناپسند است؛ یعنی، اگر در محتوای وحی تغییری صورت گیرد. هر چند از روی خطا و اشتباه و [[فراموشی]] – تصدیق نمودن دعوتی که متضمن این [[انحرافات]] است، [[مخالف]] با [[حکمت خداوند]] می‌باشد<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۹۸-۱۰۵.</ref>.<ref> ر.ک: [[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۳۰۸.</ref>


'''[[هدایت تکوینی]] و [[عصمت]]''':
'''[[هدایت تکوینی]] و [[عصمت]]''':
۱۱٬۹۶۷

ویرایش